-
۱۳۹۴-۰۱-۲۵ ۰۹:۴۶
اسلاوی ژیژک/ چرا هایدگر در سال ۱۹۳۳ گام درست را برداشت؟ (۴)
گواه مسلم هایدگر
سوءظن به دموکراسی یک ویژگی همیشگی اندیشهی هایدگر است، حتی پس از چرخش؛ ما این نکته را در درسگفتارهای نیچهی او از سالهای ۱۹۳۶ و ۱۹۳۷ درمییابیم و نیز در سخنرانیاش با اشپیگل که پس از مرگش منتشر شد و در آن تردیدش را در این باره که دموکراسی متناسبترین صورت سیاسی با تکنولوژی مدرن است اعلام کرد.
-
۱۳۹۴/۰۱/۲۵
گفتگوی گونتر گراس و پیر بوردیو؛
لب به اعتراض گشودن
ما هر دو، جامعه شناس و نویسنده، فرزندان روشنگری اروپایی هستیم که امروز همه جا – یا لااقل در فرانسه و آلمان- به زیر سئوال رفته است. گویی این جنبش اروپایی روشنگری براستی شکست خورده باشد. بسیاری از جنبه هایی که در ابتدا در این جنبش وجود داشت – بیاییم تنها به مونتنی فکر کنیم- در طول قرنها از میان رفتند. از جمله جنبه طنز آمیز ماجرا.
-
۱۳۹۴/۰۱/۲۳
گفت و گوی نایجل واربرتون با جاناتان ولف؛
پنج کتاب سازندۀ فلسفه سیاسی (۱)
به معنایی راولز نویسنده چندان مد روزی نیست، اما به معنای دیگری هست. او نویسنده متظاهری نیست، از تمثیل استفاده نمیکند، خواننده را گام به گام جلو نمیبرد. بسیار متراکمنویس است. ممکن است یک صفحه از او بخوانید و چندان به آن فکر نکنید و بعد از ده سال که خودتان به مسئلهای رسیدهاید به آن بازگردید، ببینید راولز کاملاً آن مسئله را فهمیده و همه حالات ممکن را توضیح داده و نشان داده چرا فقط یکی از آن حالات درست است.
-
۱۳۹۴-۰۱-۱۹ ۱۰:۳۹
گفتاری از مارکس در نـقد اسلوب فلسفی هگل؛
هگل و مفهوم کلیت انضمامی
فیلسوف نظری از مفهوم «میوه» دست میکشد، ولی ایـن دسـت کـشیدن به شیوهای تصوری و اسرارآمیز است، یعنی انگار که از آن دست نکشیده است؛ بنابراین، او تـنها بـه گونهای ظاهری انتزاعات خود را تعالی بخشیده است، او تقریباً اینگونه استدلال میکند: اگـر سـیب، گـلابی، هلو و موز چیزی جز جوهر، یعنی مفهوم انتزاعی میوه نیستند پس چرا گاهی بـهصـورت سیب، گاهی گلابی و گاهی هلو در نظر ما جلوه میکنند؟ این انواع ظاهری مختلف که چـنین چـشمگیر بـا مفهوم نظری ما مبنی بر وحدت جوهر در تضاد میباشد از کجا سر زده است؟
-
۱۳۹۴-۰۱-۱۸ ۰۹:۵۷
مارتین روبین؛
بازخوانی فيلم نئونوآر
در نئونوآر، شهری كوچك، قديمي و غالباً متروک، بستر مناسبي براي زندگی حاشيهای، حس آسيبپذيری و فضای متغير فراهم میآورد. اين مكان، بيش از شهر بزرگ (كه بيشتر مناسب تريلر پليسی است) حساسيت و كارآيی فيلم نوآر را بروز میدهد. اماكن پرت و دور از حال وهوای زمانه عمدتاً به محيط بستهای اشاره دارد كه در اغلب فيلمهای نئونوآر ديده میشود، اماكنی كه خارج از بزرگراه اصلی تاريخ معاصر قرار دارد.
-
۱۳۹۴-۰۱-۱۷ ۱۲:۳۱
صالح نجفی/ ترجمه به منزله تلاش برای ترمیم / تغییر جهان؛
پروژههای ناممکن
اینکه معنا باید از کدام اصول هنجارگذار پیروی کند؛ همه اینها تابع منطق دلالت یا معنارسانی خاصی است که هر جماعتی برای خود وضع میکند. درست همانطور که هیچ مترجمی هیچگاه در خلأیی تاریخی کار نمیکند، خود ترجمه نیز هیچگاه تکگویی تکافتادهای نیست که مستقل و مستغنی از کردوکارهای جماعت شکل گیرد.
-
۱۳۹۴-۰۱-۱۶ ۰۹:۰۰
نوشتاری از دیوید کوزنز هوی (۲)؛
لوازم تاریخنگاری
نکتهی اساسی هایدگر میتواند این باشد که مورخ تلاش میکند انسانها را بـفهمد و نـه ماشینها را. انسانها شیء نیستند و به همین دلیل ملاکهای فهم آنها با ملاکهای شناخت اشیایی مـثل مـاشین یـکسان نیستند. ... بدینترتیب، گزارش تاریخنگارانه از انسانهای تاریخی کدام مفهوم از حقیقت را مفروض میگیرد؟
-
۱۳۹۴-۰۱-۰۸ ۱۲:۲۵
تاریخ در خط مقدم علوم انسانی؛
مانیفست تاریخ (۲)
آیندۀ عمومیِ گذشته حالا قطعاً در دستان تاریخدانان است. تاریخ به عنوان یک رشته، ایستاده است تا مأموریت باستانی خود به عنوان راهنمای زندگی را دوباره بر دوش گیرد، اما در سیمایی جدید به عنوان یکی از علوم انسانی حیاتی که قادر است دربارۀ دادهها قضاوت و آنها را به شکل روایتهایی پیچیده تفسیر کند و نتایجش را به صورتهایی ارایه دهد که برای وسیعترین دامنۀ ممکن از عموم مردم قابل دسترسی باشد و همچنین برای کسانی که سیاستهایشان تمام زندگی ما را شکل میدهد.
-
۱۳۹۴-۰۱-۰۳ ۰۰:۲۲
آلکس دمیرویچ؛
فوکو، گرامشی و نظریه انتقادی
آنچه فوکو را به نظریهی انتقادی نزدیک میکند درک او از جامعه و دولت به عنوان مجموعهای از ابژههاست که به مدد کنش اجتماعی شکل میگیرند. آنها حاصل پروژههای کلیتبخش برای حکومت و سلطه بر طبقات فرودست به عنوان ابژهها و تودههای منفعل هستند. هدف رهایی نه ایجاد شکل جدیدی از جامعه یا شکل دیگری از دولت بلکه جستوجوی راههای دیگری برای شکل دادن به همکاری اجتماعی در مقیاسی جهانی است.
-
۱۳۹۳-۱۲-۲۵ ۱۰:۰۲
اسلاوی ژیژک/ چرا هایدگر در سال ۱۹۳۳ گام درست را برداشت؟ (۳)؛
دلواپسی دربارهی هایدگر
چیزی عمیقاً بیمارگون در وسواس بسیاری از منتقدان لیبرالـدموکرات هایدگر وجود دارد تا نشان دهند که تعهد هایدگر به نازیها یک اشتباه گذرای صرف نبود، بلکه همآوا با امهات اندیشهاش بود: گویی این همآوایی به ما اجازه میدهد تا هایدگر را به کناری بگذاریم چون از حیث نظری نامناسب است و بنابراین از کوشش برای اندیشیدن با و از طریق هایدگر و مواجهه با پرسشهای نگرانکنندهای که در مقابل انگارههای اساسی مدرنیته، مثل «اومانیسم»، «دموکراسی»، «پیشرفت» و غیره قرار داد احتراز کنیم.
-
۱۳۹۳/۱۲/۲۴
مسائل پیش روی مترجمان متون فلسفی در گفتوگو با منوچهر صانعیدرهبیدی (۲)؛
در ترجمه نوپا هستیم
از زمانی که ترجمه رونق گرفته، حدود ۱۰۰ سال است، از آن زمان تاکنون به لحاظ کمیت خیلی کم ترجمه کردهایم، به لحاظ کیفیت خیلیهایمان بد ترجمه کردهایم، آنهایی هم که مقبول واقع شده و پسندیده شده، انگشتشمار است، مثل ترجمههای محمدعلی فروغی و یکی، دو نفر دیگر. به نظر من زود است، جا میافتد، ما باید تمرین و ممارست کنیم.
-
۱۳۹۳/۱۲/۱۹
مسائل پیش روی مترجمان متون فلسفی در گفتوگو با منوچهر صانعیدرهبیدی (۱)؛
نسبت به فلسفهی غرب پر از سوءتفاهمیم
کانت میگوید دین به معنای روش زندگی است و دو مرحله دارد: دین پرستش و دین عقلانی. به نظر کانت بساط دین پرستش جمع شده است و دیگر دین، دین عقلانی است و روش زندگی بر پایهی عقل است. این دینی است که از دورهی روشنگری به بعد در غرب پا گرفت و امروز در جامعهی ما هم نشانههایش دیده میشود.
-
۱۳۹۳-۱۲-۱۸ ۱۰:۵۶
درباره ضرورت بازگشت به کلاننگری در تاریخ و علوم انسانی؛
مانیفست تاریخ (۱)
مأموریت علوم انسانی این است که با آزمودن سنتهایی که طی صدهها و هزارهها شکل گرفتهاند، پرسشهایی دربارۀ ارزشها را منتقل کند و ارزشها را زیر سوال برد. و در میان علوم انسانی، این رشتۀ تاریخ است که با ارایۀ شاخصهایی برای آیندۀ بلندمدت که از دانش نسبت به عمق گذشته نشأت میگیرد، پادزهر کوتاهمدتگرایی را عرضه میکند.
-
۱۳۹۳-۱۲-۱۷ ۱۰:۳۹
اسلاوی ژیژک/ چرا هایدگر در سال ۱۹۳۳ گام درست را برداشت (۲)؛
میشل فوکو و رخداد ایرانی
اشتباه فوکو به هیچ طریقی حاکی از آن نیست که انقلاب ایران یک شبه رویداد (در معنای بدیویی) و قابل قیاس با انقلاب نازی بود: انقلاب ایران رویدادی اصیل، گشایشی گذرا، بود که نیروهای بیسابقهی دگرگونی اجتماعی را از بند رها کرد، لحظهای که «هر چیزی ممکن به نظر میرسید».
-
۱۳۹۳-۱۲-۱۶ ۰۹:۳۵
از سینمای جنگی تا رمانسهای عاشقانه؛
دخترکان شاگردمغازه به سینما میروند (۲)
تنها زمانی که تودهی مردم سرنوشت احمقانه یک نفر را بهمثابه مرگی قهرمانانه قلمداد کنند، میتوانند آن را از نظر اخلاقی تحمل کنند. فیلمهای جنگی برای تربیت توده مردم هستند.
-
۱۳۹۳-۱۲-۱۴ ۱۰:۴۵
گفتاری از مارکس در نقد فلسفه سیاسی کانت؛
کانت و لیبرالیسم سیاسی
«ارادهی خیر» کانت کاملاً در انطباق بود با فقدان قدرت و فلاکت و واپسماندگی بورژوازی آلمان که دلبستگیهای حقیر و ناچیز او هرگز نمیتوانست به منافع و دلبستگیهای مشترک ملی ارتقا یابد، طبقهای که همواره زیر سلطه و تحت استثمار طبقات بورژوازی سایر کشورها قرار داشت. این دلبستگیهای حقیر محلی از یک سو با محدودیتهای واقعی محلی و ایالتی بورژوازی آلمان و از سوی دیگر با تظاهر و ادعا به جهانشهری بودنِ آن مطابق بود.
-
۱۳۹۳/۱۲/۱۲
مصاحبۀ ریچارد مارشال با تیموتی ویلیامسن؛
وجهیت و متافیزیک
اگر کسی با بالاترین استانداردهای فلسفۀ سنتی بتواند استدلال کند که این فلسفه غیرعقلانی است، این تهدیدی جدی علیه فلسفۀ سنتی خواهد بود. خوشبختانه، این استدلالها که فلسفۀ سنتی غیرعقلانی است بالاترین استانداردهای فلسفۀ سنتی را برآورده نمیکنند.
-
۱۳۹۳-۱۲-۱۱ ۱۱:۲۶
گفتاری از زیگفرید کراکوئر در نقد سینمای جریان اصلی؛
دخترکان شاگردمغازه به سینما میروند (۱)
برای بررسی جامعهی امروزی، شخص باید به اعترافات تولیدات صنعت سینمای آن جامعه گوش فرا دهد. همگی بدون آنکه واقعاً بخواهند، رازی زمخت و خشن را فاش میکنند. در تسلسل بیپایان فیلمها تعداد محدودی از تمهای معمول چندین و چند بار تکرار میشوند و آشکار میکنند که جامعه چگونه میخواهد خود را دریابد.
-
۱۳۹۳-۱۲-۱۰ ۱۱:۰۷
از کتاب «سنن زیباشناسی آلمانی»؛
کاسیرر، لوکاچ و بازیابی زیباشناسی الگویی
در یک کار هنری، انسان خود را به عنوان آفریننده دنیایی مستقل میبیند و بدینگونه، تجربیاتش از خود و دنیای خود را نیز در آن ترکیب میکند. بدینترتیب، هرچند تجربه انسان صورتی از از خود بیگانگی بوده است، در تجربه هنر، این از خود بیگانگی مقهور میشود. بنابراین، هنر در جوهر خود، صورتی فراتر و آگاهانهتر از کار است.
-
۱۳۹۳-۱۲-۰۹ ۱۰:۵۷
درباره پیوند هایدگر و فاشیسم؛
چرا هایدگر در سال ۱۹۳۳ گام درست را برداشت (۱)
تنها چیزی که باید در اینجا افزود این است که برای هایدگر و الباقی فاشیستهای سابق نیز همین امر صادق است، آنها نیز جسد نازیشان را در کوه اجسادی که متافیزیک غربی خوانده میشود مخفی کردند... و آیا نباید به همین طریق در پی تعمیمی بسیار عجولانه، خرد متعارف لیبرال را که برحسب آن فلاسفه در سیاست هواخواه شوربختی ِمصیبتبارند را رد کرد؟
-
۱۳۹۳-۱۲-۰۵ ۱۳:۴۳
مروری انتقادی بر دوگانه فلسفه تحلیلی-قارهای؛
فلسفه تحلیلی چه بود؟
همانطور که برنارد ویلیامز اشاره کردهاست، تقسیم فلسفه به تحلیلی و قارهای یک دستهبندی عجیب و بدون معیار واحد است -مثل وقتی که ماشینها را به دو دستۀ ژاپنی و دیفرانسیلجلو تقسیم کنیم. به علاوه، کاربرد این اصطلاحات، بیتناسب با این واقعیت است که فلسفۀ تحلیلی عمیقاً در قارۀ اروپا ریشه دارد
-
۱۳۹۳-۱۲-۰۴ ۱۲:۰۹
در رد نسبیگرایی اخلاقی؛
نسبیگرایی اخلاقی غیرقابل فهم است!
اگر صرف این واقعیت که افراد یا گروهها بر سر یک ایده اختلاف دارند، دلیلی کافی برای این بود که آن ایده ارزش صدق عینی ندارد، در این صورت، هیچ حقیقت عینیای در مورد عمر جهان یا علل اوتیسم وجود نمیداشت. نسبی گرایان به این امید که بتوانند از خود در برابر این استدلال نقضی محافظت کنند، معمولاً ادعا میکنند این اختلافنظرها به شکلی با اختلافنظرهای اخلاقی متفاوتند.
-
۱۳۹۳-۱۱-۲۶ ۱۰:۴۲
مروری تاریخی بر شکلگیری نظام جدید مصرف؛
منشأ مصرفکنندگان مدرن
مصرف مدرن جهتگیری دوبارهای از تلاش ما را برای راحتی و خوشی درگیر میکند. به جای راحتی سادهی فیزیکی، ما در پی «راحتی اجتماعی» هستیم که منافعی درخور توجهی فراهم کنیم تا حیثیت و آبروی ما را تایید کند، تا پایگاه اجتماعی بالاتری به ما عطا کند و سلیقهی ما را بهبود ببخشد. به جای لذت فیزیکی، انرژیمان را به سوی لذت ذهنی (که به مرور محو میشود) منحرف میکنیم که مُد، تازگی و حتی جستجوی منابع جدید انگیزش از خصوصیات ویژهی آن است
-
۱۳۹۳-۱۱-۱۴ ۱۰:۵۳
بحثی دربارهی ریشههای روانشناختی تأخیر در انجام کار؛
چرا نويسندگان بیش از دیگران از انجام کار طفره میروند؟
تا وقتی مقاله، متن سخنرانی یا داستان خود را ننوشتهاید هنوز همه چیز میتواند خوب باشد. تا وقتی قلم به دست نگرفتهاید این امکان وجود دارد که شبیه نویسندگانی چون پروست، اسكار وايلد و جورج ارول به نظر برسید که همه را در یک بستهبندی خوشگل پیچیدهاند؛ لیکن وقتی مهلتتان به پایان رسید بيشتر شبيه يكي از آن نویسندگان دههی ۱۹۴۰ میشوید كه با چسب و قیچی مطالب را به هم میبافتند...
-
۱۳۹۳-۱۱-۱۲ ۰۹:۵۲
آنچه دغدغهی ما هم میتواند باشد!
چرا عربها در دورهی معاصر از «ترجمه» بازماندند!؟
بحران ترجمه به زبان عربي محدود به خود ترجمه نیست، بلكه مرتبط است با پسزمينههای سياسی، اجتماعی و اقتصادی؛ بهبيانديگر، مرتبط است به رکود تمدن عربی در اختراع و نوآوری! رهايی از اين بحران ممكن نيست مگر با طرح پرسشهای بنيادين از ارتباطات بين آموزش عالی و پژوهش، حكومت، دموكراسی، آزادی فردی، فقدان جامعهی توليدكنندهی معرفت... برای ترجمهی حقيقی. جهان عرب امروز بيش از هر زمان ديگری نياز به ترجمه دارد و يا به ابزار مناسب برای تشویق گفتوگوی بين تمدنها.
-
۱۳۹۳/۱۱/۰۴
مصاحبهی اشپیگل با lمبرتو اکو؛
فهرست را دوست داریم چون نمیخواهیم بمیریم
فهرست، ابتدایی و ویژهی هر فرهنگ ابتدایی است که درکی دقیق از جهان نداشته و به ناچار به فهرست نمودن ویژگیهایی که قادر به نام بردنش نیست میپردازد. اما در تاریخ فرهنگ، فهرستها همواره پابرجا ماندند.
-
۱۳۹۳-۱۱-۰۱ ۱۱:۲۶
جاناتان موران؛
دو برداشت از مفهوم دولت: آنتونیو گرامشی و مایکل مان
مان و گرامشی هردو روایتهای ایدئالیستی/ روحی را از توسعهی سیاسی و دولت طرد میکنند. دغدغهی هر دوی آنها بررسی قدرت نیروهای مادی و ایدئولوژیک در توسعهی اجتماعی است. هردوی آنها بر روی طبقه به عنوان یک متغیر مهم تاریخی تمرکز میکنند. با این حال، هردو به دنبال ارزیابی دیدگاههایی بودند که بر اساس آن دولت بهگونهای جوهری وابسته به منافع اقتصادی (طبقات) است، و بدین سان از پی طرد «ماتریالیسم مبتذل» برآمدند.
-
۱۳۹۳-۱۰-۳۰ ۱۱:۰۲
پاتریس مانیگلیه؛
باشلار و مفهوم «پروبلماتیک»
تفکر به معنای تلاش برای بیان حقیقت در مورد هر ابژهی جزئیِ معینی نیست، گویی که جهانی در آن بیرون وجود دارد و منتظر است تا ما نگاهمان را به آن بیاندازیم؛ بلکه تفکر، تلاش برای حل مسائلِ مشخص و تکین است. شاید دانستن این نکته خالی از فایده نباشد که این جایگزینشدنِ مقولهی مسئله به جای مقولهی ابژه چیزی است که سنت معرفتشناسی فرانسوی در آن، هم با سنت پوپری و هم با سنت هایدگری سهیم است.
-
۱۳۹۳-۱۰-۳۰ ۱۰:۰۲
سوگنوشتهای از ژاک دریدا در رثای ژیل دلوز؛
باید که تنهای تنها پرسه زنم
مسئله این است که ما معتقدیم هر فلسفهی سیاسیای باید تحلیل سرمایهداری و راههای تحول آن را ممکن بسازد. چیزی که ما بیش از همه به آن علاقهمندیم، تحلیل سرمایهداری به عنوان نظام درونماندگاری است که مدام بر حد و مرزهای خاص خود چیره میشود و همیشه آنها را در مقیاسی بزرگتر مییابد، چرا که حد و مرز بنیادینِ آن، خودِ سرمایه است.
-
۱۳۹۳-۱۰-۲۸ ۰۹:۵۷
دو برداشت از مفهوم «دیگری»؛
سارتر و لویناس
البته نزاع اصلی لویناس با سارتر بر سر پرسش تعارض انسانی است: او در درجهی نخست با لحن سلبی این گزاره که انسان محکوم به آزاد بودن است مخالفت میکند و در ادامه استدلال میکند که دیگری مزاحم آزادی من نمیشود بلکه آن را تأیید میکند. لویناس با پاسکال موافق است که خویشتن، بهخودیخود، نفرتانگیز -خودمحور، دلبخواهی، ناموجه- است و تنها در روابط با دیگری است که فرصت اخلاقی شدن دارد.