نمایش همه
  • موسیقی ۱۳۹۶-۰۳-۲۷ ۱۱:۰۶

    اندیشه موسیقایی و ترکیب بندی؛

    آیا موسیقی می‌تواند یک زبان باشد؟

    در تلقی مقایسه موسیقی با زبان، ممکن است چیزی جالب درباره ماهیت اندیشه موسیقایی نمایان شود. کشف اینکه گونه‌هایی از اندیشه می‌توانند وجود داشته باشند که خود را همچون زبان بنمایانند و در عین حال بطور کامل از بازنمایی‌های ذهنی گونه های صوت محور تشکیل شده باشند، نه تنها برای زیبایی‌شناسان و نظریه‌پردازان هنر بلکه برای حوزه‌های فلسفه ذهن و زبان جذابیت فلسفی زیادی دارد.

  • معماری ۱۳۹۵-۱۲-۱۴ ۰۹:۴۰

    پاسخی به نقد و بررسی کتاب «تاریخ معماری رنسانس» (۲)؛

    معماری زبان و زبان معماری

     اصولاً طراحی در معماری متکی به پژوهش و نقد است و نخستین منتقد اثر معماری، خود معمار به شمار می‌رود و چون این روش نوعی به استقبال ناشناخته رفتن و دست‌وپنجه نرم کردن با چیزی است که از قبل وجود ندارد و به‌زودی به مدد ترسیم نقشۀ آن صورت هستی به خود خواهد گرفت، در زبان‌های غربی نام «پروژه» به خود گرفته و از معماری به علوم دیگر سرایت کرده و به‌تدریج حتی در کشورداری و سیاست‌مداری نیز موارد کاربرد فراوان یافته است. دکارت هم نحوۀ فکر کردن معماران را تحسین می‌کرد و میل داشت از آن‌ها تقلید کند.

  • معماری ۱۳۹۵-۱۲-۰۴ ۱۰:۰۵

    پاسخی به نقد و بررسی کتاب «تاریخ معماری رنسانس» (۱)؛

    تاملی بر ترجمۀ آثار معماری در ایران

    در ایران آثار مکتوب معماری معمولاً توسط معماران ترجمه می‌شوند و معماران نیز بنا بر سلیقه و نیاز شخصی مبادرت به این امر می‌کنند و هرگز متکی به هیچ برنامه‌ریزی قبلی نیستند؛ و گاه همان مهندسان مشاور که معماران در آن فعالیت دارند اقدام به انتشار کتاب می‌کنند و گاه توزیع سراسری نیز نمی‌یابد. دانشگاه‌های ما هیچ کارنامۀ موفقی در این زمینه ندارند تا آنجا که دانشگاه تهران خوب و بد کار را به تشخیص مترجم آن واگذار کرده است.

  • منصوربخت ۱۳۹۵/۱۰/۲۸

    بحران تاریخ‌نگاری معاصر در گفت‌وگو با قباد منصوربخت (۳)؛

    نقدی بر تاریخ بی‌مسئله

    ما باید به این نتیجه برسیم که تاریخ سنتی دیگر قابل دوام نیست، تاریخ سنتی باید به مسائل دوره‌ی مدرن پاسخ بدهد، اما همه‌ی این‌ها منوط به این است که ما توجه داشته باشیم که کارکرد تاریخ چیست؛ یعنی ما اگر به مسئله و مسائل تاریخی برنگردیم هیچ‌یک از اینها اتفاق نخواهد افتاد. وظیفه‌ی اصلی علم طرح مسئله و حل مسئله است، تاریخ هم باید برگردد به طرح مسئله و حل مسئله؛ مادامی‌که ما تاریخ بی‌مسئله داریم قضیه به همین شکل ادامه خواهد داشت.

  • تاریخ ۱۳۹۵/۰۴/۲۳

    بحران تاريخ‌نگاری معاصر در گفت‌وگو با قباد منصوربخت (۲)؛

    تاریخ‌نگاری شبه‌آکادمیک قادر نیست مکتب تاریخی تولید کند

    در تاریخ ما چرا مکاتب تاریخ‌نگاری شکل نگرفت؟ روشن است که وقتی غلبه‌ی سنت تاریخ‌نگاری شما با سنت نظامی، سیاسی است، طبیعی است که مکتب جدید شکل نگیرد، یعنی باید بینش جدید، مسئله‌ی جدید و پرسش جدید به وجود بیاید تا شما مکتب جدیدی داشته باشید؛ به همین دلیل تاریخ‌نگاری شبه‌آکادمیک قادر نیست که مکتب تاریخی تولید کند، تنها اصول اولیه روشی را رعایت می‌کند.

  • هگل ۱۳۹۵-۰۴-۲۱ ۰۸:۵۰

    مفهوم «پوزیتیویته» در فلسفۀ دین هگل و ترجمه‌های آن به فارسی (۲)؛

    پیروان پرهام در ترجمه پوزیتیویته

    علی‌رغم تلاش‌های جسته‌وگریخته که برای جرح‌وتعدیل واژۀ «شریعت» و مشتقات آن - به‌عنوان معادلی برای پوزیتیویته در متون هگل- صورت گرفته، این واژه پس از پرهام در متون فارسی متواتر شده است. حال، پرسش اصلی این است که آیا اصولاً می‌توان برای پوزیتیویته در فلسفۀ دین هگل ترجمه‌ای از مادۀ «شرع» تدارک دید؟

  • منصوربخت ۱۳۹۵/۰۴/۲۰

    بحران تاريخ‌نگاری معاصر در گفت‌وگو با قباد منصوربخت (۱)؛

    طفلی ناقص‌الخلقه به نام شبه‌تاریخ‌نگاری آكادميك

    همان‌طوری که کل سیستم رضاشاهی به جای تأسیس نوسازی در نهایت شبه‌نوسازی را محقق کرد، تاریخ‌نگاری ما هم شبه‌تاریخ‌نگاری شد و نتوانست یک افق جدیدی در تحقیق تاریخی و اندیشه‌ی تاریخی در این مملکت به وجود بیاورد. حرفم این است که همه‌چیزهایی که اتفاق افتاد، طفلی بود که ناقص‌الخلقه متولد شد و هرچه بزرگ‌تر شد باآنکه که به بلوغ سنی رسید ولی ناقص‌الخلقه بزرگ شد.

  • پرهام ۱۳۹۵-۰۴-۱۹ ۰۹:۲۹

    تاملی در مفهوم «پوزیتیویته» در فلسفۀ دین هگل و ترجمه‌های آن به فارسی (۱)؛

    نمونه باقر پرهام و نقد سید جواد طباطبایی بر آن

    ردپای یکی از اولین تأمل‌ها در باب معنای پوزیتیویته و ترجمۀ آن را می‌توان در نقدی مربوط به حدود سی سال پیش یافت. در این نقد به سال ۱۳۶۴، جواد طباطبایی ترجمۀ پوزیتیویته به «ایجاب» را در ترجمۀ باقر پرهام از کتابی از روژه گارودی دارای اشکال دانسته است.

  • تحقیق ۱۳۹۵-۰۱-۱۸ ۱۰:۲۵

    تاملی بر فرایند تولید علم و اندیشه (۲)؛

    سوژه تحقیق و خلاقیت علمی

    از میان رفتن سوژه‌ی تحقیق در نوشتار «پژوهشی» یک پیامد بسیار بزرگ دارد: امتناع بروز خلاقیت در باب مسئله‌ی مورد نظر. مهم‌ترین ویژگی و خصوصیت نوشتار «اصیل» را می‌توان «از آن‌خودسازی‌ مسئله» دانست. برخلاف رویکرد «پژوهشی» که در آن همیشه از ابتدا تا انتهای کار، فاصله‌ای میان محقق و موضوع پژوهش حفظ می‌شود، در کار «اصیل» سوژه، مسئله‌ی تحقیق را مال خود کرده و با آن یکی می‌شود و از این یکی شدن، نطفه‌ی نوشتار منعقد می‌شود.

  • تولید دانش ۱۳۹۵-۰۱-۱۵ ۰۹:۰۱

    تاملی بر فرایند تولید علم و اندیشه (۱)؛

    در جست‌وجوی اصالت

    آیا می‌باید مقالات علمی - پژوهشی را نوشته‌ها و مقالاتی «فنی» و «تکنیکی» دانست و یا «هنری» و «ذوقی»؟عنصر خلاقیت و منحصربه‌فرد بودن تا چه حد در این نوشته‌ها راه دارد؟ نویسندگان مقالات چاپ‌شده در مجلات دانشگاهی و علمی-پژوهشی غالباً «تکنسین» و شاغلان به اِعمال الگو هستند و یا «هنرمند» دارای نبوغ؟ این پرسش مهم که در حوزه‌ی علوم انسانی نوشتن مقاله با کدام خصوصیات دارای مطلوبیت و اقبال بیشتری در جامعه‌ی دانشگاهی ماست؟

  • رتبه بندی دانشگاه ۱۳۹۴-۱۱-۱۱ ۰۸:۵۶

    نگاهی به سیاست‌های اجرایی فعلی دستگاه‎های آموزش عالی (۲)؛

    علم مدرن، رهایی یا بردگی؟

    در مورد رتبه‎بندی علمی دانشگاه‎ها اینکه یکی از دانشگاه‎ها دارای رتبه‌ی زیر ۵۰۰ در میان دانشگاه‎های دنیا باشد چه افتخاری دارد؟ به‌عبارت‌دیگر، این رتبه‎ها (مانند ۵۰۰) در دنیا از لحاظ اندازه و مقدار بی‎اعتبار می‎باشد، چراکه تفاوت چندانی با رتبه‌ی ۶۰۰ ندارد و نمی‎توان به آن‌ها افتخار کرد، چون اولاً ۱، ۲ یا ۱۵ نیست؛ ثانیاً، این تغییر رتبه صرفاً یک جابه‌جایی درونی است.

  • علم ۱۳۹۴-۱۱-۰۵ ۰۹:۲۳

    نگاهی به سیاست‌های اجرایی فعلی دستگاه‎های آموزش عالی (۱)؛

    علم مدرن: پیشرفت یا بردگی؟

    دوران کنونی را شاید بتوان مرحله‌ی دوم تاریخی تلاش برای بازیابی جایگاه علم در کشور دانست؛ مرحله‌ی اول آن در دوران قبل از اسلام شروع و استمرار آن پس از دوران اسلامی منتهی به «دوران شکوفایی اسلامی» گردید؛در مرحله‌ی دوم بازیابی علمی، آنچه در سیاست‌های اجرایی آموزش عالی هدف قرار داده شده است دستیابی به «علم مدرن» است. به نظر می‎رسد که در این سیاست‌ها رسیدن به قله‎های ترقی در امتزاج علمی با «علم مدرن» تولیدشده در غرب دیده می‎شود. سؤال اصلی که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت این است: «آیا این امتزاج علمی ما را مجدداً به دوران شکوفایی علمی خواهد رساند؟»

  • ژاپن ۱۳۹۴-۰۷-۱۱ ۰۹:۱۹

    نگاهی به فرهنگ آموزش و یادگیری در ژاپن؛

    وظیفه‌مداری و فرایندگرایی در آموزش

    ژاپنی‌ها در آموزش بیشتر فرایند‌گرا و در طراحی برنامه درسی بیشتر تکلیف اندیشند (وظیفه‌مدار) و بر تلاش فردی بیشتر از توانایی طبیعی (استعداد) برای موفقیت تاکید می‌کنند.اغلب علاقه زیادی به روش‌های استدلال و تحلیل مسایل با زمینه‌ها و مناسبات پیشینی از خود نشان می‌دهند. از گذشته به حال و آینده می‌رسند، مفهوم زمان را به صورت ترتیبی در هم فرو رفته و در دایره هم زمانی تحلیل می‌کنند.

  • نعمت فاضلی ۱۳۹۴-۰۶-۲۶ ۰۹:۱۰

    بازی تردید یا بازی باور، دو رویکرد به نقد و نقادی؛

    ایده‌ای راه‌گشا برای رونق نقد و نقدپژوهی در ایران

    در این مقاله با استناد به اندیشه‌ی دبورا تنن دو رویکرد «نقد مناقشه‌انگیز» و «نقد سازنده» از هم متمایز شده است؛ رویکرد مناقشه‌انگیز اگرچه کاربردهای مفید و ضروری برای توسعه‌ی علمی دارد اما مستلزم نوعی کنش قهرمانانه است و لزوماً همه‌ی دانشگاهیان آمادگی انجام آن را ندارند. در مقابل رویکرد نقد سازنده با روحیه‌ی مسالمت‌جو و فرهنگ آکادمیک کنونی ما سازگارتر است.

  • فبک ۱۳۹۴-۰۶-۱۷ ۰۹:۳۷

    نگاهی به پروژه فبک در ایران؛

    آموزش فلسفه به کودکان: تجربه جدید در ایران

    بخش عمده‌ی تحقیقات ظرف ۴۰ سال گذشته به این نتیجه رسیده است که دوران بلوغ و سال‌های دانشگاه برای توسعه‌ی مهارت‌های تعقل در افراد بسیار دیر است. حاصل این مطالعات ... دانشمندان حوزه‌ی آموزش را به تفکر درباره‌ی آموزش فلسفه در دوران کودکی تشویق نموده است؛ در نتیجه، طرحی تازه به‌عنوان «فلسفه برای کودکان» مطرح گشت که به دنبال آن فلسفه وارد مدرسه‌ها شد.

  • فلسفه ۱۳۹۴-۰۶-۱۶ ۰۹:۰۲

    ارزیابی پژوهش آکادمیک فلسفه در ایران در مقایسه با جهان؛

    وضعیت نامتوازن پژوهش فلسفه در ایران

    در این ارزیابی تنها اين پرسش را مد نظر قرار می‌دهم كه در دانشگاه‌های ايران وضعيت پژوهش آکادمیک دربارۀ فلسفۀ غرب، با توجه به معیارهای استاندارد آكادميك چگونه است... با توجه به گزارش پيش رو، به روشنی می‌توان ديد كه جامعۀ دانشگاهی فلسفه در ایران دچار یک آسيب بسيار جدی است، که عبارت است از عدم انجام پژوهش آکادمیک متناسب با معیارهای جهانی در بدنۀ دانشگاهی کشور.

  • حاتم قادری ۱۳۹۴-۰۶-۰۴ ۰۹:۵۳

    حاتم قادری/ تأملی بر سرشت فلسفه های تاريخ و مقوله طنز تاريخ؛

    فلسفه تاريخ در بستر طنز تاريخ

    تاریخ به ظاهر بی طرف است، یا انتظار بی طرفی از آن در بازتاب اندیشه و فعل آدمیان و یا گروه‌ها و جوامع می‌رود ولی به راستی تاریخ از این بی‌طرفی که او را داوری خارج از علایق و سوگیری‌های "جزئی" و یا "کلی" قرار می‌دهد، چیزی نمی‌داند. این طنز زمانی بیشتر شدت می‌گیرد که توجه کنیم برخی از مشارکت‌کنندگان، به گونه‌ای از حاق و گوهر تاریخ و فلسفه تاریخ یاد می‌کنند که در عمل حقانیت را تا جایی که به معرفت تاریخی برمی‌گردد، از آن خود می‌نمایند.

  • تکنوکراسی 1 ۱۳۹۴-۰۵-۰۴ ۰۹:۲۴

    گفتاری از علیرضا منصوری پیرامون کاربردی‌سازی علوم انسانی(۲)؛

    علم کروزوئه‌ای فرآورده‌ی تکنوکراسی

    علم فعالیتی جمعی و دموکراتیک است که نخبه‌سالاری تهدیدی برای آن به‌شمار می‌رود. علم نیازمند تأیید نیست، بلکه بر نقد مداوم استوار است.. باید اجازه داد که پژوهشگر به انتخاب خود تخصص خود را انتخاب کند و گرنه این سیستم منجر به علم کروزوئه‌ای می‌شود که تکه تکه و منفصل است و وحدتی ندارد.

  • تکنوکراسی ۱۳۹۴-۰۴-۳۱ ۱۰:۴۳

    گفتاری از علیرضا منصوری دربارۀ کاربردی‌سازی علوم انسانی (۱)؛

    خطر تکنوکراسی در کاربردی‌سازی علوم انسانی

    کارِ باخودبیگانه فقط در حیطۀ اقتصاد وجود ندارد؛ در فعالیت علمی هم بسیار رایج است که دانشجویان نسبت به کار خود بیگانه‌اند و کسانی دیگر مالک نهاییِ محصولات کاری آن‌ها، یعنی پروژه‌ها و مقالات آن‌ها به‌شمار می‌روند؛ دانشجویان مجبورند به‌جای کنجکاوی‌های ماجراجویانۀ شخصی روی مسائل اساتید یا اعضاء ارشد مؤسسه یا دانشگاه کار کنند.. پوپر، هم به دلیل این‌که به علم کروزوئه‌ای اعتقادی نداشت، و هم به‌دلیل ضدیت با تکنوکراسی یا نخبه‌سالاری، مخالف تقسیم کار در علم بود.

  • بحران آکادمی ۱۳۹۴-۰۲-۲۳ ۰۹:۰۶

    نگاهی به رابطۀ دانشگاه و دولت در مقیاس جهانی؛

    بحران جهانی ایدۀ دانشگاه

    آنچه امروزه شاهد از دست رفتن آنیم وجه رَواییِ دانش و علم است؛ علم صرفاً بیان قواعد سودمند نیست، جستجوی حقیقت نیز بوده و درست به همین دلیل ناچار به مشروعیت بخشی به قواعد بازی و کلیتِ خود نیز بوده است. امروزه از پس فروپاشی این کلیت صرفاً ظرفیت‌ها و مناسکی پراگماتیک باقی مانده است که حتی در نقاط تلاقی خود نیز قابلیت ترجمه را ندارند.

  • نعمت الله فاضلی ۱۳۹۴/۰۱/۰۴

    تبارشناسی علوم انسانی در ایران در گفت و گو با نعمت الله فاضلی؛

    قدرت، فرهنگ و علوم انسانی در ایران

    کارکرد اصلی علوم انسانی- اجتماعی و دانشگاه‌های آن در ايران عبارت بود از «ساز و كار صوری» براي تأمين نيروی انسانی كه بتواند «صندلی‌های خالی» در نظام بوروكراسی را پر كند. لزوماً هم اين افراد، افراد ماهر، خُبره، خلاق، مولد و دانش‌آفرين نبودند. اين افراد كسانی بودند كه از دانشگاه‌ها مدرك تحصيلی دريافت می‌كردند كه به اعتبار اين مدرک افراد می‌توانستند در آن صندلی‌ها با پست‌های خالی نظام بوروكراسی جای خودشان را تعريف كنند.

  • مالجو ۱۳۹۳-۱۲-۱۷ ۰۹:۱۲

    محمد مالجو/«دیالوگ میان تاریخ و اقتصاد»(۱)؛

    نقطه‌ی صفر دیالوگ سیستماتیک بین تاریخ و اقتصاد

    به خاطر ضعف دیالوگ سیستماتیک بین تاریخ و اقتصاد ... هژمونی و غلبه‌ی لیبرالیسم اقتصادی در ایران قوی است. مفاهیم لیبرالیسم اقتصادی آن‌گاه که به ترازوی تاریخ سنجیده بشنوند هرگز نمی‌توانند ادعای یونیورسالیتی و مکان‌شمولی و زمان‌شمولی‌شان را داشته باشند. امروز اگر این مفاهیم در اذهان و الیاف نرم مغزهای کلیت جامعه‌ی ما پررنگ نوشته شده، علت اصلی آن عدم شناخت دقیق از تاریخ اقتصاد صدساله‌ی گذشته است.

  • علم جدید ۱۳۹۳-۱۰-۱۰ ۰۸:۵۰

    پیرامون کتاب «پژوهشی در فلسفه‌ی علم دانشمندان مسلمان»؛

    علم در فلسفۀ اسلامی

    ابن‌رشد اندلسی بیشتر نقش شارح و مفسر ارسطو را بازی می‌کند و قواعد و ضوابط منطقی علم‌شناختی ارسطو را همان‌گونه که خود ارسطو بیان کرده، شرح می‌نماید. ابن‌رشد بااینکه در مقام تعریف یا دقیق‌تر بگویم در مقام شارح به فلسفه‌ی علم ارسطو وفادار است اما با ابن‌سینا تفاوتی اساسی دارد و در مقام عمل، هنگام ورود به رشته‌های مختلف علوم توجهی به رهیافت‌های دانش‌شناختی ندارد.

  • کوهن ۱۳۹۳-۰۹-۱۹ ۱۱:۱۳

    گزارش کارگاه آموزشی «علم مدرن»/بخش پایانی؛

    چالش ابطال و اثبات نظریه‎ها در علوم

    کوهن اشاره می‌کند که برخی واژه‌های مشترک دچار تغییر مفهوم و معنا شده است. در فیزیک نیوتنی یک شبکه‌ی مفهومی موجود بوده است، آن شبکه را به کناری نهاده و شبکه‌ی مفهومی جدیدی بنا نهاده‌ایم. باید توجه داشت مسائل، واژه‌ها، روش‌های حل مساله و مشاهدات در زمان تغییر می‎کنند.

  • غلامحسین مقدم حیدری ۱۳۹۳-۰۹-۱۷ ۰۹:۵۷

    گزارش کارگاه آموزشی «علم مدرن»/ بخش سوم؛

    روش و از بین رفتن خلاقیت از نگاه فایرابند

    فایرابند متذکر می‌شود که روش، خلاقیت دانشمند را می‌گیرد، او تاکید دارد، بگذارید دانشمند هرجور دوست دارد کار کند. با مطالعه تاریخ علم، به مناقشات بسیاری از این دست در بحث روش‎مندی علم برخواهیم خورد.

  • مهدی معین زاده ۱۳۹۳-۰۹-۱۳ ۱۱:۱۹

    گزارش کارگاه آموزشی «علم مدرن»/ بخش دوم؛

    تقدم وجودی تکنولوژی بر علم

    هایدگر به تقدم و تأخر زمانی تأکیدی ندارد بلکه به تقدم و تأخر وجودی تأکید می‌کند. معنای این گزاره که تکنولوژی وجوداً مقدم بر علم است یعنی سودای تصرف عالم مقدم بر علم است، آنچه علم را این علم کرده است سودای تصرف بر عالم است؛ به ‌بیان ‌دیگر علم، فهم حقیقت نیت، فتح طبیعت است.

  • مهدی معین زاده ۱۳۹۳-۰۹-۰۹ ۰۸:۳۶

    گزارش کارگاه آموزشی «علم مدرن»/ بخش نخست؛

    رویکرد پراتیک به عالم از نگاه هایدگر

    هایدگر از وجود به عرصه‌ی علم منتقل می‌شود. او نقد خود را به علم از رویکرد تئوریک به عالم آغاز می‌کند، در نقد رویکرد تئوریک به عالم، او معتقد است که نخستین گشایش ما به عالم نه گشایشی تئوریک که گشایشی پردازش‌گرانه یا جوانب‌گری (circumspection) است. به‌بیان‌دیگر و از روی مسامحه می‌توان گفت که نخستین رویکرد ما به عالم نه رویکرد تئوریک که رویکردی پراتیک است.

  • حسینعلی نوذری ۱۳۹۳-۰۸-۱۵ ۰۹:۲۲

    گفتاری از حسینعلی نوذری؛

    کم‌رنگ شدن روایت سیاسی در تاریخ‌نگاری فرهنگی

    اگر بخواهیم تاریخ فرهنگی را در حوزههای تاریخ‌نگاری، روش‌شناسی مطالعات تاریخی، فلسفه‌ي تاریخ و مطالعات نظری تاریخی بررسی کنیم، باید یک بستر و کانتکس زمانی و مکانی برای آن در نظر بگیریم. در بستر مکان، این مورد هم مانند هر مورد دیگری در حوزه‌های علوم انسانی، سرشت و خصلت غربی دارد.

  • مصطفی ملکیان ۱۳۹۳-۰۷-۲۴ ۱۰:۵۱

    مصطفی ملکیان؛

    چرا باید پارادایم داشت؟

    آیا می‌توان روزی به جایی رفت و از آنجا به کل عالم طبیعت نگاه کرد و دید واقعاً کل عالم طبیعت چگونه است؟ نمی‌توانیم، زیرا هرجا برویم داخل عالم طبیعت هستیم و از بالا نمی‌توانیم به آن نگاه کنیم. پس چاره‌ای نیست جز این که آن «تصور» را پدید بیاوریم. هیچ گاه نمی‌توان تصوری از عالم طبیعت کشف کرد بلکه باید این تصور را جعل کرد.

  • کاشی-مصباحیان ۱۳۹۳-۰۷-۲۲ ۱۰:۵۱

    گزارش از همایش «تاریخ و علوم سیاسی»/بخش دوم؛

    سه نسبت تاریخ با علوم سیاسی

    علوم اجتماعی به‌طور عام دیگر کارکرد نظرورزی ندارد، بلکه کارکرد آن ملاحظه‌ی وضعیت خاص شبکه‌ای از ربط و نسبت‌ها در موقعیت‌های خاص است؛ به این معنا کاملاً تاریخی است و عین تاریخ است، در این صورت چه چیزی برای علوم سیاسی می‌ماند؟ این یک نوع اغراق است و علوم‌سیاسی‌ها نیز نباید به تاریخ‌دانان امتیاز دهند. در اینجا انحلال علوم سیاسی و اجتماعی یا همه‌ی علوم در تاریخ نیست، واقعیت این است که هم هست و هم نیست.