شناسهٔ خبر: 31042 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

آیا کتاب‌های علوم سياسی ما کارایی آسیب‌شناسی مشکلات سیاسی را دارند؟

الهه ابوالحسني، استاد علوم سياسي دانشگاه آزاد اسلامي معتقد است: هرچند کتاب‌های خوبي در زمینه علوم سياسي وجود دارد اما امروزه آنچه برای جامعه ما بسیار حیاتی است،‌ نیاز به شناخت مسائل و مشکلات سیاسی و تولید منابع وکتاب‌هایي در اين زمينه است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ وضعيت نازل كتاب‌هاي علوم سياسي و تدريس آنها در دانشگاه‌هاي كشور، يكي از چالش‌هايي است كه به دغدغه بسياري از كارشناسان و استادان اين حوزه مبدل شده است.

بسیاری از سیاست‌پژوهان ایرانی، وضعیت رشته علمی خود را بحران‌آمیز می‌دانند؛ وضعيتي كه در آن نه تنها دانشجويان علوم سياسي با جديدترين نظريه‌هاي روز سياسي آشنا نمي‌شوند بلكه به گفته سيدجواد طباطبايي كج‌فهمي‌هايي هم از اين نظريه‌ها شده است.

از اين‌رو، تلاش برای یافتن راه برون‌رفت از این وضعیت، تنها با بررسی نقادانه جایگاه اين كتاب‌ها امکان‌پذیر است و از آن‌جا که هرگونه نقادی وضع موجود مبتنی بر شناختی از وضع مطلوب است، برآنيم تا نظرات استادان اين حوزه را در اين زمینه جويا شويم.

به همین منظور «ايبنا» با پيگيري اين موضوع در نخستين شماره خود از این پرونده،‌ گفت‌وگويي با الهه ابوالحسني، استاد دانشگاه آزاد اسلامي در رشته اندیشه سیاسی غرب انجام داده كه مشروح آن را در زير مي‌خوانيم.

الهه ابوالحسني رشته علوم سیاسی را در مقطع لیسانس، فوق لیسانس و دکتری در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران 

آنچه در جامعه سیاسی ایران امروز اتفاق افتاده، بسته‌شدن‌ تحقیق علمی و پژوهش سیاسی است كه امکان تولید علم در این حوزه را مسدود كرده است. بنابراين تا مادامی‌که نتوانیم جامعه را به سمت تحقیق و پژوهش سوق دهیم قادر نخواهیم بود حتی با طرح بهترین اندیشه‌های سیاسی مشکلی را حل کنیم.

گذرانده و هم اکنون عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامي است. گرایش تخصصی  وي اندیشه سیاسی غرب است و در همین حوزه تدریس می‌کند.
  
پیش از هر چیز لطفا نظرتان را درباره این‌عبارت که می‌گویند علم سیاست در ایران غیرکاربردى، غیرمولد یا دست دوم است، بفرمایید؟ 

علوم سیاسی در ایران غیرکاربردی است، به چند دلیل؛ اولا مسائل سیاسی که در دانشکده‌های علوم سیاسی مطرح می‌شود، بی‌ارتباط با مسائلی است که جامعه با آن دست و پنجه نرم می‌کند، ثانيا مسائل علمی که در دانشکده‌های علوم سیاسی مطرح می‌شود تاریخ مصرفش گذشته، بنابراين نه تنها دردی را دوا نمی‌کند بلکه مشکلات بسیاری هم می‌افریند از جمله  بدفهمی‌ها از مسائل علمی. ثالثا دانشجویان و فارغ‌التحصصیلان علوم سیاسی با توانمندی‌ها و تخصص در امر سیاسی نه تنها جذب مشاغل سیاسی نمی‌شوند، بلكه برعکس آن اتفاق می‌افتد یعنی سیاستمداران که مشاغل سیاسی را کسب کرده‌اند تازه بعد از اشتعال به فکر مدرک علوم سیاسی می‌افتند و از سهمیه‌ها و بورس تحصیلی استفاده و شروع به تحصیل در مقاطع فوق لیسانس و دکتری علوم سیاسی می‌کنند اما چون دوره لیسانس علوم سیاسی که پایه و بنیان مباحث در آن‌جا مطرح می‌شود نگذرانده‌اند در عمل، علم، سیاسی می‌شود نه این‌که سیاست علمی بررسی شود. پس امروزه علوم سیاسی کاملا غیر کاربردی شده است.
 
کتاب‌های علوم سیاسی چقدر پاسخگوی نیازهای این حوزه  در ایران هستند؟

  این‌که کتاب‌های علوم سیاسی چقدر می‌تواند جوابگوی نیاز جامعه علمی ما باشد، سوال بنیادی  و بسیار مهمی است. در جواب این سوال باید بگویم در حال حاضر کتاب‌های اندیشه سیاسی در مقاطع لیسانس، فوق لیسانس و دکتری کافی نیست و نمی‌تواند پاسخگوی نیاز جامعه ما باشد. هرچند کتاب‌های بسیار خوب در این زمینه موجود هست و برخی از آنها هم ترجمه شده‌اند اما امروزه مساله اساسی، منابع قابل دسترس نیست بلکه آنچه برای جامعه ما بسیار حیاتی است این است که ما نیاز به شناخت مسائل و مشکلات سیاسی جامعه ایران داریم. این مهم حاصل نمی‌شود مگر به واسطه مطالعه، تحقیق و پژوهش‌های علمی و سیاسی در محیط فارغ از سرکوب و در فضای باز سیاسی که مسائل جامعه مطرح شود و امکان واکاوی آنها فراهم شود. با توجه به این‌که اختصاص‌دادن بودجه کافی برای محققان و استادان مجرب و متخصص، براي انجام تحقیق امری ضروری است، فقط ما از طریق پژوهش‌های علمی می‌توانیم در حوزه اندیشه سیاسی (که مورد بحث ماست) به تولید علم نائل شویم و مسائل سیاسی جامعه امروز ایران را بشناسیم و بفهمیم و به نظریه‌پردازی و راهکاری براي حل مشکلات بپردازیم و موفق به تولید منابع وکتاب‌های مورد نیاز جامعه ایران بشویم. 

 وقتی مشکلات سیاسی جامعه ما به واسطه پژوهش علمی شناخته شود مسلما تحقیقات نیادی ما را به سمت کشف راهکارها و راه حل‌های علمی و تحقیقات کاربردی هدایت می‌کند. چه بسا کتاب‌هایی که امروزه در اختیار داریم جایگاه اصلی خود را باز یابند و به جامعه علمی ما کمک کنند تا  مشکلات سیاسی موجود را عمیق‌تر آسیب‌شناسی و شفاف‌سازی کنیم در حالی‌که امروزه این کتاب‌ها این کارایی را ندارند.

   آنچه در جامعه سیاسی ایران امروز اتفاق افتاده، بسته‌شدن‌ تحقیق علمی و پژوهش سیاسی است كه امکان تولید علم در این حوزه را مسدود كرده است. بنابراين مادامی‌که نتوانیم جامعه را به سمت تحقیق و پژوهش سوق دهیم  قادر نخواهیم بود حتی با طرح بهترین اندیشه‌های سیاسی مشکلی را حل کنیم.
 
 
به نظر شما، در حال حاضر علم سیاسی به چه متون و مباحثی نیاز بیشتری دارد؟

  مهم‌ترین بحث در علوم سیاسی، بحث حکومت است؛ این‌که چه کسی باید حکومت کند؟ (ویژگی‌های حکومت‌کنندگان)، چرا باید حکومت کند؟ (هدف از حکومت‌کردن) و چگونه باید حکومت کند؟ (شیوه‌های اعمال حکومت).

منابعی که در دنیای امروز بتواند پاسخگوی نیاز دانشگاه‌های ما باشد، باید طی فرایندی طولانی تحقیق و پژوهش و با توجه به وضعیت، تحقیق، تدوین و تنظیم شوند و آنچه در اختیار داریم جوابگو نیست.
 
آیا علم سیاست در جامعه  علمي ما توانسته است از حالت فرعی و لوکس بیرون بیاید و به نهادی ضروری و علمی تبدیل شود؟

به نظر من همان‌طور كه قبلا كه اشاره كردم، نه تنها دانشگاه‌های ایران به سیاست به عنوان یک علم نپرداخته‌اند بلكه برعکس آن اتفاق افتاده یعنی به علم از نظر سیاسی نگاه شده است. بنابراین ما نهادی که به سیاست  به عنوان علم بپردازد نداریم.
 
 
با توجه به ابهامی که در تعریف  بومی‌سازی علم سیاست وجود دارد اولا تعریفی از آن ارائه دهید؟ و آیا خودتان موافق این قضیه هستید؟

مفهوم بومی‌سازی که در سال‌های اخیر در حوزه علم و به خصوص علوم انسانی مطرح شده، معنا و مفهوم آن شفاف و روشن نیست. طبيعتا من هم تعریف روشنی از این واژه نمی‌توانم ارائه دهم و موافقت یا مخالفت خودم را مطرح کنم. اما به طور كلي، هم‌اکنون با طرح این مساله موافق نیستم زیرا مشکل را در جای دیگر و اساسی‌تر از این می‌دانم.

نظر شما