به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از ایکنا؛ دومین کنفرانس بینالمللی فلسفه دین معاصر دیروز سهشنبه ۲۴ دیماه، در دومین روز برگزاری، به کار خود پایان داد.
بررسی استعلایی پلورالیسم
یکی از مقالاتی که امروز در پنل تخصصی «علم و دین ـ فلسفه دین» این کنفرانس ارائه شد، مقاله «بررسی پلورالیسم دینی با نگرش استعلایی» نوشته کمال حاجیانی، پژوهشگر پژوهشگاه علوم وحیانی معارج بود.
نویسنده این مقاله با اذعان به دشواری ارائه پاسخهای قانعکننده برای پیچیدگیهای بحث پلورالیسم دینی، با نظر به ضرورت ارائه چنین پاسخهایی، به نظرورزی پرداخته و دست به قلم برده تا در این راه گشایشی حاصل آورد.
مراد وی از بررسی استعلایی پلورالیسم، در واقع نقد همه نگرشهای موجود در این زمینه است؛ چه آنان که با دیدی افراطی این موضوع را تبیین کردهاند و چه آنان که نگرشی تفریطی داشتهاند.
به عقیده حاجیانی، ادیان الهی، در عین تکثر ظاهری، از یک منبع واحد سرچشمه میگیرند، لذا آن چه تحت عنوان پلورالیسم مطرح میشود، در واقع محصول نگرشی سطحی و از افق پایین نسبت به این موضوع است و بر همین اساس در مقاله خود بر این مسئله متمرکز شده است که با بهرهگیری از نظریه وحدت ماهوی ادیان الهی، موضوع پلورالیسم را با دیدی استعلایی تبیین کند.
برتری ملاصدرا بر آلستون در بحث زبان دین
یکی دیگر از سخنرانیهای امروز کنفرانس فلسفه دین معاصر با عنوان «نقد و بررسی دیدگاه آلستون پیرامون زبان دین و مقایسه آن با دیدگاه اشتراک معنوی» توسط سیدجابر موسویراد در پنل «علم و دین ـ فلسفه دین» ارائه شد.
آلستون در مقابل فیلسوفانی که زبان دین را زبانی نمادین، غیراخباری یا تمثیلی میدانند، زبان دین را زبانی حقیقی میداند که ناظر به واقع است. وی برای تبیین این نظر بیان میکند که بین صفات الهی و انسانی یک وجه مشترک وجود دارد که همان کارکرد مشترک این صفات در انسان و خداوند است که موجب میشود حمل این صفات بر خداوند حقیقی باشد. آلستون همچنین تعالی خداوند را مانع از اطلاق حقیقی اوصاف به وی نمیداند.
به گفته موسوی راد، نظریه آلستون با وجود برخی نقاط قوت، نظریه کاملی نیست، چرا که آلستون معتقد است ما دو معنای عرفی و الهیاتی داریم که در مورد انسان و خداوند به کار گرفته میشود؛ در حالی که بحث در اثبات یک معنای عرفی است که با حذف برخی قیود، به صورت مشترک بین انسان و خداوند به کار گرفته میشود.
موسویراد همچنین به تبیین برتری منظر و نظر ملاصدرا در نسبت با آلستون، در این زمینه پرداخت و گفت: ملاصدرا زبان دین را با زبان عرفی به یک معنا میداند و تفاوت این دو زبان را در تشکیک مصداقی قائل است و نه تفاوت مفهومی.
منازعه علم و دین؛ نبردی بیثمر
مقاله «منازعه علم و دین؛ نبردی بیثمر» نوشته کاوه حسینزاده راد یکی از مقالات ارائه شده در آخرین پنل سالن حکمت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در دومین روز کنفرانس بینالمللی فلسفه دین معاصر بود.
مقاله وی به چگونگی فروکش کردن ستیز میان علم و دین در دوره کنونی اختصاص داشت. بر اساس تحلیل وی حسینزاده، در جریان مدرنیته نبرد دیرپای علم و دین بنا به دلایلی با پیروزی علم به پایان رسید، اما امروزه در پایان این دوره، شاهد افول نظریاتی هستیم که تصور میکردند به طور قطع دین را نابود کردهاند. پس از مدرنیته نه خدامنکران برای طرد دین، دلایل فلسفی محکمی در اختیار داشتند و نه خداباوران برای کنار گذاشتن علم.
وی با توجه به شالودهشکنیهای صورت گرفته در متافیزیک، زمینه را برای فرا رفتن از دوگانهانگاریهایی از این سنخ فراهم دانست و گفت: فرارفتن از متافیزیک به معنای توقف کندوکاو در باب واقعی بودن و واقعی نبودن چیزها است و جدال میان علم و دین نیز به دلیل این که مسئله حقیقت و عینیت به تدریج اهمیت خود را از دست داده، کمرنگ شده است.
وی افزود: اگر پیش از این، علم با ادعای عاری بودن از حقیقت و نداشتن عینیت، دین را از صحنه به در کرده بود، در دوره کنونی رشد دانش علمی، گستره تجارب ممکن برای انسان را افزایش داده و از جهالتهای او کاسته، اما به قطعیت او نیفزوده است.
حسینزاده راد با توجه دادن به بازگشت دین به کانون توجهات در دوره تفکر پسامتافیزیکی، رسالت آن را در این دوره منادیگری عشق دانست و اظهار کرد: دین باید از اسیر شدن در بند تفکرات متافیزیکی بپرهیزد. هدف بنیادین تفکر پسامتافیزیکی، رسیدن به هستیشناسی کمینهای است که از اثر ساختارهای عینی و خشونت جزماندیشی میکاهد؛ چرا که با پایان متافیزیک، دیدگاههایی همچنان در صحنه باقی میمانند که با کنار گذاشتن ذاتانگاری، اقتدارگرایی کمتری داشته و با آزادی بشر همخوانی دارد.
نظر شما