وی افزود: مهمترین دلیلم برای مخالفت با اسلامی شدن علوم انسانی این است که ۳۵سال از انقلاب می‌گذرد و از گذشته تا امروز خیلی‌ها به سراغ تأسیس علوم انسانی اسلامی رفته‌اند و ما همچنان بدون یک علوم انسانی با این رویکرد مانده‌ایم. به همین دلیل این مفهوم را به شکل یک سراب می‌بینم که از دور واقعی است و هرچه به آن نزدیک می‌شویم با وجود تلاش‌ها و تقالاهای صورت گرفته چیزی به عنوان علوم انسانی اسلامی نشان نمی‌دهد.

زیباکلام در ادامه خاطرنشان کرد: اگر انقلاب تحقق پیدا نکرده بود می‌گفتم غربی‌ها و عوامل وابسته مانع شکل‌گیری علوم انسانی اسلامی هستند اما عدم وجود چنین مسئله‌ای علی‌رغم این است که همه موارد از جمله پژوهشکده‌ها، دانشگاه‌ها و مؤسسات به دست دولت و حکومت بوده و نمی‌توان گفت فضا برای ایجاد چنین اتفاقی مهیا نبوده است.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به عدم وجود علوم انسانی اسلامی پس از جریان انقلاب فرهنگی گفت: دانشجویان در جریان انقلاب فرهنگی فکر می‌کردند چیزی تحت عنوان علوم انسانی اسلامی وجود دارد و آنها پس از مراجعه به مراجع در قم می‌توانند به آنها دست پیدا کنند اما با مراجعه به منابع علوم انسانی اسلامی که همان مراجع بودند متوجه شدند عملاً چیزی تحت این عنوان وجود ندارد.

زیباکلام با تأکید بر عدم یکسان بودن علوم انسانی در سراسر دنیا اذعان داشت: آنچه که ما در غرب تحت عنوان علوم انسانی غربی داریم یکنواخت نیست و نظریات مختلفی را ارائه می‌دهد. مثلاً رویکردی از هابز معتقد است انسان سرشتی گرگ‌صفت و شریر دارد و هیچگاه به حق خودش قانع نیست با این حال جان لاک در همان مقطع تاریخی چنین نگاهی را رد می‌کند و معتقد است انسان وقتی وارد زندگی اجتماعی می‌شود قانون‌مدار و قانع به حق خودش است.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در ادامه گفت: بنده موافقم که می‌توانیم تفکر اسلامی داشته باشیم اما با اسلامی شدن علوم انسانی مخالفم. آقای آیت‌اللهی می‌گوید اینجا یک بحث علمی حاکم است اما عقیده من این است که این بحث به هیچ وجه علمی نیست و شما یک بحث استالینی را مطرح می‌کنید.

وی با ادعای مطرح شدن بحث علوم انسانی اسلامی پس از فتنه ۸۸ یادآور شد: بحث علوم انسانی اسلامی پس از ۲۲ خرداد سال ۸۸ مطرح شد و وقتی مشخص شد که میلیون‌ها نفر معترض هستند و خیلی از آنها دانشجو و البته بیش از ۶۰درصد آنها دانشجوی علوم انسانی هستند فردی مثل سعید حجاریان مشکل بروز این اعتراضات را علوم انسانی مطرح کرد. بنابراین بنده معتقدم احیای فکر علوم انسانی بعد از ۲۲ خرداد سال ۸۸ اتفاق افتاد.

وی افزود:‌ الآن حدود ۴ سال است که هر روز افرادی مثل مخبر دزفولی در شورای عالی انقلاب فرهنگی و عده‌ای در وزارت علوم از ابلاغ سرفصل‌های جدید صحبت می‌کنند اما حقیقت اینجاست که هیچ اتفاقی نیفتاده و ما هنوز مشغول تدریس همان سرفصل‌های قبل هستیم.

وی خطاب به آیت‌اللهی گفت: بنده معتقدم اسلامی شدن علوم انسانی یک دستور حکومتی است و شاید شما بخشی از این جریان حکومتی هستید که می‌خواهید با این چیزها سر ما را کلاه بگذارید.

زیباکلام در ادامه اذعان داشت: حرف من این است که علوم انسانی فعلی نمی‌تواند تحولات جامعه فعلی را تبیین کند و شاید علوم سیاسی جدیدی بیاید که مثلاً علوم سیاسی فعلی را کنار بزند اما این مسئله باید به شکل طبیعی باشد و تزریق آن به جامعه فایده‌ای ندارد.

وی در ادامه با اشاره به طبیعی بودن روند تحول علوم انسانی در غرب تأکید کرد، تحول علمی در غرب مثل زایمان طبیعی است اما این کار در کشور ما توسط حکومت انجام می‌شود. سرفصل‌های ایجاد شده در غرب حاصل فکر آدم‌هاست اما در ایران تأکید بر مورد تأئید بودن نظام است.

زیباکلام در پایان اذعان داشت:‌در یک جمله می‌گویم که مشکل علوم انسانی ما در حال حاضر اسلامی نشدن آن نیست بلکه مشکل اصلی عقب‌ماندگی علوم انسانی است.