شناسهٔ خبر: 6376 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

گفتمان‌سازی فلسفی در ایران و توجه به آراء فیلسوفان دوره‌ای است

رییس فرهنگستان علوم با اشاره به جایگاه اندیشه و فکر و گسترش آن در ایران معاصر گفت:‌ گفتمان‌سازی فلسفی در ایران و توجه به آراء فیلسوفان دوره‌ای است.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از شبستان؛ نشست هگل و فلسفه معاصر ایران، شنبه، ۲۰ مهرماه، با حضور رضا داوری اردکانی، سید محمدرضا بهشتی، سید حمید طالب زاده و علی اصغر مصلح در تالار کمال دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ‌برگزار شد.

بر پایه این گزارش، داوری اردکانی، در این نشست با اشاره به کتاب «هگل» علی‌اصغر مصلح طی سخنانی اظهار کرد: این کتاب اثری ارزشمند قلمداد می شود هر چند که ممکن است دکتر مصلح کتاب‌اش را مدخلی برای ورود به بحث هگل قلمداد کند اما در واقع اگر چنین تلقی هم از این کتاب شود، این تالیف مدخلی روشن و بدون تکلف است.

 چهره ماندگار فلسفه در ادامه به بخشی از سخنان دکتر مصلح درباره حضور کنت دو گوبینو در ایران و اظهارات‌اش اشاره کرد و افزود: من از ۴۰ سال قبل میان آثار متعددی که وجود داشت به جست‌جو پرداختم تا در مورد مباحثی که او درباره هگل و شناخت او برای ایرانیان مطلبی بیابم،  که چیزی پیدا نکردم و کاغذی ندیدم و تصور نمی‌کنم که باقی افراد نیز سندی مبنی بر تدریس کنت دوگوبینو برای بزرگان فلسفه تهران در اختیار داشه باشند.
داوری اردکانی در ادامه با اشاره به روند گفتمان‌‌سازی فلسفی در ایران تصریح کرد: هر حرفی برای هر وقت و زمانی شنیدنی نیست، یک وقت حرفی گفته می‌شود اما شنیده نمی‌‌شود اما ناگهان مورد استقبال قرار می‌گیرد و تبدیل به یک گفتمان می‌شود، فیلسوفانی را می‌شناسیم که مدت‌ها مورد غفلت بودند و بعدها به آنها توجه شد،‌ اگر ۱۵۰ سال قبل هگل در ایران ترجمه می‌شد کسی به او توجه نمی‌کرد و این در حالی است که توجهی که امروز به هگل داریم نیز با ۷۰ سال قبل که فروغی مطلبی را در مورد هگل نوشت، تفاوت دارد. 

وی عنوان کرد: در کشور ما در هر دوره‌ای آراء یک فیلسوف و نویسنده ترجمه می‌شود، ۶۰ سال قبل زمانی که آمدم در مورد هگل به‌دنبال کتابی بگردم اثر پژوهشی نیافتم و هرچه بود همان تقریر مرحوم فروغی بود در حالی که در همان دوران از کانت کتاب‌های مختلفی وجود داشت.
این استاد فلسفه اظهار کرد: در همان دوران آثاری که از هگل ترجمه و منتشر می‌‌شد بیشتر توسط نشریات چپ بود که البته آنها نیز به‌صورتی غیرمستقیم به آراء هگل می‌پرداختند و به او به عنوان پیشگام مارکس توجه می‌کردند. 

این محقق با اشاره به نحوه آشنایی خود با اندیشه هگل گفت: نخستین جایی که با هگل آشنا شدم ار طریق یکی از کتاب‌های روژه گارودی بود که در مورد ماتریالیست نوشته شده بود. 

داوری اردکانی تصریح کرد: در کشورهای اروپایی و آمریکا هگل چپ غلبه داشت در حالی که همه فیلسوفان معاصر فرانسوی و نسلی که هم‌سن و سال من در این کشور هستند، از کوچه مارکسیسم عبور کرده‌اند و همه آنها نیز به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم از شاگردان کوژو بودند به این علت که کوژو در هگل‌شناسی فرانسوی بیشترین اثر را داشت اما از این موضوع نباید تفسیر سیاسی کرد چون کوژو هگلیِ استالینی هایدگری بود البته از این می‌ترسم که تصور شود هگل و هایدگر اهل استبدادند در حالی که این‌گونه نیست.
رییس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران ابراز کرد: نماد هگل در آن است که بهتر از هر کس تعارض های تاریخی را درک کرده است ، اما در مورد تاریخ کشور ما باید گفت که اساسا تاریخ ایران با تاریخ تجدد غربی تفاوت دارد، ‌تاریخ ما گشت ندارد بلکه دارای انقطاع است و در این سیر انقطاع‌هاست که خبری از خارج آمده است،‌ البته از خارج آمدن بد نیست چراکه هیچ تمدنی نیست که تحت تاثیر دیگران قرار نگرفته باشد و چه اشکالی وارد است که از دیگران بیاموزیم.
وی در ادامه با اشاره به کتاب هگل دکتر مصلح ابراز کرد:‌ با ادب و احترام به همه کسانی که در کار فلسفه ایران وارد شدند باید بگویم نگارش کتاب درباره «هگل» توسط دکتر مصلح کاری قابل تحسین است اما در مورد فصل آخر کتاب هگل مطلبی از من نقل شده است که لازم می دانم به آن اشاره کنم، در این نقل قول آمده است که داوری هگل را اصالت وجودی می‌داند و در مقابل استاد مطهری او را اصالت ماهیتی دانسته است.

داوری اردکانی خاطرنشان کرد: هر چند که مقایسه‌ای صحیح است اما حقیقتا اگر من در آن دوران از نظریه مرحوم مطهری اطلاع داشتم و می‌دانستم که چنین سخنی را گفته‌اند از ایشان می‌پرسیدم که به چه معنایی هگل را اصالت ماهیتی می‌داند؟ زمانی که تَعَین تاریخی است ماهیت کجا است و مگر نه اینکه کسی که به «شدن» معتقد باشد اصالت وجودی است؟ بنابراین اگر مرا باز هم وادار کنند که نظر بدهم، خواهم گفت که هگل همچون ملاصدرا اصالت وجودی است.

نظر شما