به گزارش فرهنگ امروز به نقل از هنر و تجربه؛ تماشاگران کن که اخبار برندگان بزرگ شصتوهشتمین جشنواره را با اشتیاق فراوانی دنبال میکردند، وقتی خبرنامهی رسمی حاوی نام فیلمهای خوشاقبال از طریق ایمیل برایشان ارسال شد، جای یک جایزهی قابلتوجه را خالی دیدند: بهترین مستند.برندهی جایزهی چشم طلای (L’Oeil d’Or) جشنواره برای بهترین فیلم غیرداستانی تقریباً در اخبار مدفون شد که این رفتار دوگانهی جشنوارهی فیلم کن با گونهی مستندرا نشان میدهد.
طبق گفتهی تام پاورز، مدیر برنامهی جشنوارهی بینالمللی فیلم تورنتو و مستند «NYC»،جشنواره کن پیامهای متناقضی میفرستد. از یک سو جایزهای جدید، با نام ریتی پن در مقام ریاست هیأت داوران،اعلام میکند و از سوی دیگر بررسی تعدادی فیلم را از هیأت داوران طلب نمیکند.
با اینکه چهارده فیلم در رقابت حاضر بودند، بیشترشان در بخش کلاسیک کن به نمایش درآمدند که مخصوص فیلمهای غیرداستانی دربارهی سینما بود؛ مستندهایی دربارهی اینگرید برگمن، سیدنی لومت، استیو مککویین، هیچکاک/تروفو، دو فیلم دربارهی اورسن ولز و حتی یک فیلم بیفایدهی فخرفروشانه دربارهی خود جایزهی نخل طلای کن. نصف دیگر مستندها دربارهی حواشی جشنواره بودند مانند برندهی چشم طلای امسال ازبخش دو هفتهی کارگردانان، با عنوان «فراسوی پدربزرگم آلنده» به کارگردانی مارسیا تامبوتی آلنده و فیلم برگزیدهی منتقدان با نام «امی» اثر آصف کاپادیا. به نظر میرسد که جایزهی مستند حتی جزو جوایزرسمی کن هم نیست و صرفاً یک حرکت نوگرایانهی مستقل از سوی جامعهی مدنی نویسندگان چندرسانهای فرانسه(SCAM) است.
آنجا که صنعت فیلم مستند مطرح است کن هم شمشیری دولبه میشود: حضور خریداران محترم و مشهور از سراسر دنیا که در نهایت توجهی بسیار کمتراز سایر جشنوارههای بزرگ دنیا به فیلمهای غیرداستانی دارند. آنا ویچنته، مدیر فروش بینالمللی کمپانی فیلم مستند انگلستان«داگووف» میگوید:«کن بازاری چالشبرانگیز برای فیلمهای مستند است. خریداران بزرگ در تلاش هستند تا فیلمها را در بخشهای رسمی کن حمایت کنند. برای همین کار سختی است که آنها را وادار کنیدبرخلاف رشد علاقه به فیلمهای بخش رسمی به فیلمهای مستند هم توجه کنند.باعث خجالت است که ما،برخلاف جشنوارههای تورنتو، ساندنس یا برلین، بهندرت کن را به عنوان جایی برای ارائهی مستندهایمان در نظر میگیریم و آن هم به خاطر شانس اندک مستندها در این جشنواره است.»جاش براون، مدیر اجرایی کمپانی آمریکایی «سابمرین»هم میگوید:«تنها راه برای اینکه مستند جایگاهی شایسته در کن داشته باشد، اختصاص بخش ویژهی مستند در جشنواره است. تا این اتفاق نیفتد، ارزش کن بهویژه برای فیلم مستند همچنان روبهکاهش خواهد بود.»
با این حال، براون و دیگران بازار فیلم کن را مکان مناسبی برای پیشفروش مستندهای بزرگ میدانند. فیلمهایی مانند «بازگشت در زمان» کمپانی سابمرین، که دربارهی ساخته شدن «بازگشت به آینده» است وبه صورت رافکات در یک بازار اختصاصی به نمایش درآمد.
برخلاف استقبال اندک جشنواره کن از فیلمهای غیرداستانی، بازار کن سخت در تلاش است تا بخش ویژهای برای مستند داشته باشد و «داک کورنر» را به همین منظور از ۲۰۱۲ راهاندازی کرده است. این مکان که مختص دیدار اهالی صنعت فیلم مستند و به اشتراکگذاری فیلمهای موجود برای فروش است، به محلی برای تبادل اطلاعات مربوط به رویدادها و گفتوگوهای کاری تبدیل شده است.پیِر الکسیس شویت، مدیر داک کورنر میگوید: «میتوانم بگویم در مقایسه با سالهای گذشته، حضور ثابت بوده و شاید رشد ملایمی نیز داشته است.»بیشتر حاضران در داک کورنر معتقدند که انجا مکانی ضروری برای دیدار جامعهی مستندسازان است.
استفان کلوس، مدیر یکی از شرکتهای حاضر در داک کورنر که در طول جشنوارهی کن موفق به بستن چند قرارداد شده، میگوید:«با اینحال احساس میکنیم که میشود توجه بیشتری به داک کورنر کرد و بازار فیلم میتواند به سمتی سوق یابد که بتوانید نمایندگان بهترین مستندها را در آن بیابید.»
نظر شما