شناسهٔ خبر: 27970 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

کتابی از پل دیویس در پاسخ به این‌که آیا علم، می‌تواند همه رازهای هستی را بکاود؟

پل دیویس در کتاب فلسفی خود با عنوان «بنیانی علمی برای جهان عقلانی» به مخاطب خود نشان می‌دهد که چگونه از رهگذر علم، می‌توان دست‌کم بخشی از راز هستی را دریافت.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ رویکردی که امروزه در مواجهه با فلسفه، پی‌ گرفته می‌شود،‌ ناظر به این اندیشه‌ است که فلسفه،‌ تنها رشته‌ای دانشگاهی نیست که مختص به عده‌ای خاص باشد که در آن تحصیل می‌کنند؛ فلسفه به همه تعلق دارد؛‌ چرا که همه ما از کودکی پرسش‌هایی طرح می‌کنیم که جنبه فلسفی آشکاری دارند. سوالاتی نظیر از کجا آمده‌ایم؟ چه باید بکنیم؟ معنای زندگی‌مان چیست؟ و عاقبت کارمان چه خواهد شد؟

از همین منظر است که تولد، مرگ، خوشبختی، نیکی، بدی، معیارهای زندگی و همه خصایل انسانی، در این سؤال‌های فشرده نهفته‌اند. از همین رو می‌توان مدعی شد که اگرچه همه ما فیلسوف حرفه‌ای نیستیم اما جملگی به مسائل فلسفی در عیان و نهان، فکر می‌کنیم و این طرز تفکر بر شیوه زندگی و عملمان تاثیر مستقیم دارد.

از این روست که حضور دائمی موضوع‌های فلسفی در زندگی فیلسوفانه بشر که بعضاً چالش‌انگیز نیز هستند،‌ همواره دستمایه‌ نویسندگان بی‌شماری شده‌اند که برای ارائه پاسخ‌های ساده و عامه‌فهم و در عین حال دقیق و منطقی به تکاپو برخاسته‌اند. یکی از این نویسندگان، «پل دیویس» است که او نیز برای تبیین ساده مسائل پیچیده فلسفی، قدم در راه نگارش کتاب برداشته و کتاب «بنیان‌های علمی برای جهان عقلانی» را به جهان کتاب‌های فلسفی اهدا کرده است.

در جست‌و‌جوی سوژه آغازین؛ خدا یا منطق
دیویس ــ نویسنده کتاب «بنیان‌های علمی برای جهان عقلانی» ــ در مقدمه این اثر، عنوان می‌کند که درجایگاه یک دانشمند حرفه‌ای، کاملاً به روش علمی در پژوهش درباره جهان پای‌بند است و به زعم او، علم، روشی است بسیار نیرومند در کمک به فهم کیهان پیچیده‌ای که در آن زندگی می‌کنیم؛ چرا که تاریخ نشان داده است که پیروزی‌های علم، اندک‌شمار نیستند و هفته‌ای نمی‌گذرد که پیشرفتی جدید صورت نگیرد.

همچنین وی باور دارد که گیرایی روش علمی، فراتر از قدرت عظیم و دامنه گسترده آن است. علاوه بر این، جا دارد که صداقت قاطع نیز در نظر گرفته شود؛ چرا که هر کشف جدید و هر نظریه‌، باید از آزمون‌های مفصل اهل علم، سربلند بیرون بیاید تا پذیرفته شود. گاهی دانشمندان پرنفوذ، مدت‌ها پس از بی‌اعتبار شدن نظریه نامطمئنشان، آن را حفظ می‌کنند. گه‌گاه آنها، تقلب هم می‌کنند ولی این موارد، صرفاً ناهنجاری‌های این قلمرو برشمرده می‌شود و علم عموماً ما را به مسیری قابل اتکا در شناخت رهنمون می‌شود.

دیویس در تبیین چارچوب فکری که در پس نگارش کتاب «بنیان‌های علمی برای جهان عقلانی» قرار دارد، معترف می‌شود که همیشه خواسته‌ است تا بر این باور باشد که علم می‌تواند، دست‌کم علی‌الاصول، همه چیز را تبیین کند. با این حال، بسیاری از غیردانشمندان قاطعانه این ادعا را رد می‌کنند. بیشتر ادیان اقتضا دارند که ما دست‌کم به برخی از رویدادهای فراطبیعی اعتقاد داشته باشیم که بنا به تعریف خود، غیرممکن است با علم درآمیزند. اما نویسنده این کتاب شخصاً ترجیح می‌دهد به هیچ رویداد فراطبیعی باور نداشته باشد؛ ضمن آن که از اندیشه او چنین برمی‌آید که آشکارا نمی‌تواند ثابت کند که چنین رویدادهایی هرگز رخ نمی‌دهند؛ لذا به این پندار فلسفی گرایش دارد که قوانین طبیعت، همواره جاری‌اند ولی انکار رویدادهای فراطبیعی بدین معنا نیست که علم می‌تواند علی‌الاصول همه چیز را در کیهان فیزیکی تبیین کند؛ لذا این مسئله قدیمی در انتهای زنجیره تبیین، هنوز پابرجاست. تبیین علمی هر اندازه موفق باشد، همواره مفروضات معینی را باید بدیهی بپنداریم. برای نمونه، تبیین پدیده‌ای بر حسب فیزیک، پیشاپیش بر این فرض استوار است که: این قوانین از کجا آمده‌اند؟ می‌توان سرچشمه منطق را که همه استدلال‌های علمی بر آن مبتنی‌اند به پرسش کشید. بالاخره باید چیزی را آغازین فرض کرد؛ خواه خدا یا منطق یا مجموعه‌ای از قوانین یا هر بنیاد دیگری برای هستی. بنابراین پرسش‌های «غایی» همواره در فراسوی دامنه علم تجربی می‌افتند. آیا این بدان معناست که پرسش‌های به‌راستی ژرف درباره وجود، پاسخ‌دادنی نیستند؟

بی‌تفاوت نبودن نسبت به چنین سؤال‌هایی، دیویس را به این نتیجه می‌رساند که دنبال کردن مسیر پرسشگری عقلانی، حرکتی ارزشمند است و در این راه تا حدی راسخ است که می‌گوید: اگر برسیم به دلیلی که ثابت کند، زنجیره استنتاج‌ها غیرقابل تکمیل است، باز هم طی کردن مسیر پرسشگری عقلانی، ارزش دارد.



حضور انسان در شاکله هستی
نویسنده کتاب «بنیانی علمی برای جهان عقلانی» اگرچه به خداوند قادر به عنوان موجودی که ادیان سنتی او را تقدیس می‌کنند، باور ندارد اما این فرض را نیز نمی‌پذیرد که کیهان یک تصادف بی‌هدف است؛ بلکه او از رهگذر کار علمی، هرچه فزاینده‌تر به این باور رسیده‌ است که جهان فیزیکی را نبوغی بس شگفت‌آور برساخته است؛ لذا وی نمی‌تواند بپذیرد که جهان، تنها یک واقعیت بی‌شعور است. به نظر دیویس، چنین می‌نماید که باید تبیین ژرف‌تری در لایه‌های زیرین وجود داشته باشد. این‌که کسی بخواهد این تبیین ژرف‌تر را خدا بنامد، موضوعی است که به دیدگاه و تعریف باز می‌گردد. افزون بر این، ما به این پندار رسیده‌ایم که ذهن یا آگاهی هوشیارانه از جهان، تصادفی بی‌معنا در طبیعت نیست بلکه وجهی از واقعیت است که مطلقاً زیربنایی است. البته نه بدان معنا که ما هدف وجود جهانیم بلکه به این معناست که ما انسان‌ها به شیوه‌ای بنیادین در درون شاکله هستی جای داریم.

دیویس همچنین مدعی است که کوشیده است، دلایل این باورها را بیان کند و نیز برخی از نظریه‌ها و باورهای دانشمندان و الاهیون دیگری را بررسی کند که عقیده همه آنها با او یکسان نیست؛ عقایدی که بخشی عمده‌ از آنها به اندیشه‌هایی هیجان‌انگیز و گیرا درباره خدا، آفرینش و ذات واقعیت انجامیده‌اند ولی قرار نیست این کتاب پژوهشی همه‌جانبه درباره هم‌رخی علم و دین باشد؛ بلکه بیشتر کاوشی است شخصی به دنبال فهم. همچنین نویسنده، تأکید می‌کند که کتاب برای عامه نوشته شده و از این رو کوشیده‌ است جنبه‌های فنی را به کمترین اندازه برساند تا ضمن آن که مخاطب با مباحث ریاضیات و فیزیکی که در کتاب موجود است، درگیر شود، نیازی به دانش پیشین در این علوم نداشته باشد و همچنین از برخی از بخش‌ها که شامل بحث‌های پیچ در پیچ فلسفی است، بی‌هیچ مشکلی عبور کند.

شناخت اسرار دهر از رهگذر علم
به این ترتیب می‌توان مدعی شد، کتاب «بنیان‌های علمیبرای جهان عقلانی» در جست‌وجوی پاسخ‌های فرجامین به راز وجود، منطق عقلانیت علمی را تا حد ممکن، ردگیری می‌کند. بدین ترتیب، مضمون محوری که در این کتاب کاویده‌ شده، این است که از رهگذر علم، ما انسان‌ها می‌توانیم دست‌کم بخشی از راز دهر را دریابیم. ما بخشی از رمز کیهانی را گشوده‌ایم. این که چرا باید چنین باشد، این که چرا نوع بشر باید حامل نور عقلانیتی باشد که کلید جهان را فراهم می‌آورد، معمایی است، ژرف. با این همه، ما فرزندان کاینات، ما ذرات زنده‌وار غبارهای کیهانی، می‌توانیم درباره سرشت همان کائنات بیندیشیم، حتی تا جایی که بتوانیم سرکی به قواعدی بکشیم که کاینات بر اساس آنها می‌چرخند. این که ما چگونه به این بعد کیهان پیوند خورده‌ایم، راز درون پرده است؛ در عین حال، این پیوند، قابل انکار نیست.

کتاب «بنیان‌های علمی برای جهان عقلانی» در نه فصل به نگارش درآمده‌اند. عناوین: عقل و عقیده؛ آیا جهان می‌تواند خود را بیافریند؟؛ قوانین طبیعت چستند؟؛ ریاضیات و واقعیت؛ جهان‌های واقعی و جهان‌های مجازی؛ راز ریاضی؛ چرا جهان چنین است که هست؟؛ جهان صانع و بالاخره رمز و راز در ژرفنای جهان، فصل‌های کتاب حاضر را تشکیل می‌دهند.

کتاب «بنیان‌های علمی برای جهان عقلانی»، اثر «پل دیویس» به قلم محمدابراهیم محجوب ترجمه و انتشارات «گمان»، چاپ آن را عهده‌دار شده است. این اثر با شمارگان هزار و 700 نسخه به بهای 185 هزار ریال در اختیار دوستداران کتاب‌های فلسفی قرار گرفته است.

نظر شما