شناسهٔ خبر: 24344 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

با دریایی که مدرنیته را به اروپا آورد آشنا شوید

«مایکل پای» نویسنده و مورخ انگلیسی در کتاب تاریخی خود به نام «لبه دنیا: چگونه دریای شمال ما را چنین که هستیم پدید آورد» به بررسی نقش دریای سرد و خاکستری شمال در ایجاد جهان مدرن و پیدایش مد، فمینیسم و پول پرداخته است.

یک هزار سال است که شتلند/Shetland (مجموعه جزایری در شمال پادشاهی متحد و شمال جزایر اورکنی در حوزه سیاسی اسکاتلند) به عنوان یک چهارراه به حمل و نقل دریایی منطقه کمک می‌کند.

در واقع شتلند یک ایستگاه خدماتی برای سفر دریایی وایکینگ‌ها میان اسکاندیناوی و ایسلند بوده است. این جزیره در قرون وسطی توسط نروژ حکمرانی می‌شد نه اسکاتلند و دریای سرد و خاکستری شمال (در اقیانوس اطلس در قارهٔ اروپا) دیگر فقط یک مرز نبوده بلکه به یک شاهراه تبدیل شده بود.

مطالعات «مایکل پای» درمورد چگونگی پیدایش این پدیده و تبعات مهم و طولانی‌مدت آن موفقیتی بزرگ در عرصه تاریخنگاری محسوب می‌شود. از زمانی که «فرناند برادل» در سال ۱۹۴۹ کتاب پیشگامانه خود به نام «مدیترانه و جهان مدیترانه در عصر فیلیپ دوم» را منتشر کرد مورخان از نقش دریاها در توسعه تمدن آگاه بوده‌ا‌ند و آثار خوبی در این زمینه عرضه شده است.

اکنون «پای» در «لبه دنیا» زندگی و تردد در دریای شمال در قرون وسطی را مورد توجه قرار داده است. او دو توجیه برای این کار خود بیان می‌کند: یکی غفلت مورخان از این پدیده و دیگری اهمیت تاریخی آن. اهمیتی که پای آن را چنین بیان می‌کند: "این دریای سرد خاکستری، پیدایش جهان مدرن را امکان‌پذیر ساخت."

عنوان کتاب نیز ایهام دارد؛ دستاوردهای مردمی که در قرون وسطی در سواحل دریای شمال زندگی می‌کردند در واقع آنها را نه بر لبه جهان بلکه در جریان اصلی تمدن اروپا قرار داد. پای با تحقیقات گسترده خود نام برخی از این افراد را که پیشگامان عرصه‌های مختلف از جمله سرمایه‌داری مدرن بودند ذکر می‌کند و نیز منطقه تاریخی و فرهنگی «لولندز/ Lowlands» را زاینده مدرنیته در اروپای قرون وسطی و پدیدآورنده مد، فمینیسم، پول و حتی آداب ازدواج می‌داند.

اما پای معتقد است این خود دریای شمال و ویژگی خاص جغرافیایی و منطقه‌ای آن بوده که مدرنیته را به اروپا آورده نه اقوام مختلف ساکن در مرزهای آن.

پای به بیان جزئیات روندی که دریای شمال را لاتین کرد نمی‌پردازد و این موضوع کتاب او را تا حدی مغشوش و نامتعادل کرده است. همچنین تمرکز زیاد او بر دریای شمال خصوصیتی است که باعث شده فصول اول کتاب مبهم و نامشخص شوند.

او توضیحات خوبی درباره مغولان یا دانشگاه بولونیا و پاریس مطرح کرده ولی اینکه آنها چه ارتباطی با موضوع کتاب پای دارند برای خواننده مشخص نیست.

با این حال هیچ یک از این موضوعات مانع از لذت‌بخش بودن کتاب پای نمی‌شود و ادعاهایی که او درباره دریای شمال مطرح می‌کند، آنقدر تحریک‌کننده هستند که علاقه خواننده را برانگیزند. ممکن است آب‌های دریای شمال خاکستری باشد ولی پای در کتاب خود بسیار ماهرانه آنها را با انبوهی از رنگ‌های زیبا رنگ‌آمیزی کرده است.

نظر شما