شناسهٔ خبر: 16303 - سرویس کتاب و نشر
نسخه قابل چاپ

روش‎شناسی علوم انسانى (ویژه‎نامه علوم‎انسانی پیچیده)

فصلنامه روش شناسی علوم انسانی «علم پیچیدگی و خط‎مشی‎گذاری عمومی» و «مبانی فلسفی نظریه سیستم‎های پیچیده» از جمله مقالاتی است که در این شماره می‎خوانید.

فرهنگ امروز: فصلنامه علمی-پژوهشی «روش شناسی علوم انسانی» با مدیرمسئولی حجت الاسلام و المسلمين عليرضا اعرافي، سردبیری دكتر محمد تقي ايمان و قائم مقام سردبير دكتر سيد حميدرضا حسني در قم منتشر می گردد.

هفتاد و ششمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی روش شناسی علوم انسانی، ویژه «علوم انسانی پیچیده» منتشر شد. این نشریه توسط گروه فلسفه علوم انسانی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه منتشر می‌شود. این فصلنامه با مدیرمسئولی حجت الاسلام و المسلمين عليرضا اعرافي، سردبیری دكتر محمد تقي ايمان و قائم مقام سردبير دكتر سيد حميدرضا حسني در قم منتشر می گردد.

علم جدید پیچیدگی به صورت یک نهضت برای تغییر اندیشه علمی و فراتررفتن از اندیشه تقلیل‌گرا و خطی در دهه 1970 ظهور کرد. نظریه پیچیدگی در دهه 1990 به صورت رویکرد علمی مسلط در آمد. این رهیافت بر آن است که هر گونه سیستم پیچیده‌ای از شرکت‌های چندملیتی گرفته تا اکوسیستم‌هایی مانند جنگل‌های بارانی تا اگاهی انسانی را تبیین نماید.

 «پارادایم پیچیدگی» الگوی عمومی علم در دوران معاصر تلقی می‌شود که در مخالفت با پارادایم مکانیکی یا نیوتنی علم در کمتر از چهار دهه اخیر پا به عرصه دانش بشری نهاده و حوزه‌های گوناگون ‌آن از جمله علوم انسانی را متأثر کرده است. هستی‌شناسی علم پیچیدگی جهان هستی را به‌مثابه سیستم‌های پیچیده تودرتو و لایه‌لایه‌ای می‌بیند که دارای سطوح و لایه‌های گوناگونی بوده و در هریک از آنها، افراد یا عناصر گوناگونی در حال تعامل و رابطه با هم هستند. از آنجایی که روش علم مدرن که مبتنی بر تحلیل، جدایی و گردآوری داده‌های کاملی در باره یک پدیده است، نمی‌تواند به درک و شناخت این‌گونه وابستگی‌های متقابل نائل آید. از این رو، علم نوین پیچیدگی یک روش شناسی جایگزین را پیشنهاد می‌کند. این علم جدید باعث گسترش شکل‌های جدیدی از مدل‌های ریاضی غیرخطی شد که به بررسی پدیده‌های پیچیده می‌پرداخت.

پارادایم‌های سنتی در پی فهم، تبیین و کنترل نظام‌های مرکب بوده‌اند، ولی در فهم و تبیین نظام‌های پیچیده با محدودیت‌های عظیمی مواجه شده‌اند. برای مثال یک اتومبیل، یک نظام  مرکب است. این نظام مرکب، مرکب از هزاران قطعه است که تعاملات میان آنها از قواعد علّی - معلولی دقیق، ساده، شناخته شده و غیر قابل تغییر، تبعیت می‌کنند. از این رو می‌توان به مدد تحلیل‌های مهندسی عادی، یک نظام  مرکب (یک اتومبیل) را تحلیل و فهم کرد. امّا در مقابل، مجموعه اتومبیل‌هایی که در یک بزرگراه در حال حرکت هستند، تجلی یک نظام پیچیده است. این نظام بنا به تعاملات عناصرش (اتومبیل‌ها و...) حالات مختلفی بخود می‌گیرد که صبغه تکراری ثابت ندارد، از این رو نمی‌توان با معادلات خطی رفتار آن را فهمید.

رانندگان بر اساس عوامل مختلفی نظیر برداشت‌ها، انتظارات، عادات و حتی احساسات با هم تعامل می‌کنند و رفتار رانندگی خود را جرح و تعدیل می‌نمایند. از این رو نمی‌توان بطور دقیق جریان ترافیک را با یقین پیش‌بینی کرد. هیچ راننده‌ای تحت کنترل نیست و یک مقصد واحد وجود ندارد که همگان به سمت آن در حرکت باشند، حالات ترافیک، منبعث از عواملی است که دستگاه منطقی علمی فعلی نمی‌تواند آنها را رصد کند و رفتار کلیت نظام  را تبیین نماید. برای فهم نظام  پیچیده‌ای نظیر ترافیک و ساخت بزرگراه‌های بهتر، تنظیم محدوده‌های سرعت، نصب نظام‌های راداری خودکار، داشتن ابزاری که بتواند الگوهای غیرخطی و جمعی رفتار و گوناگونی انواع راننده و قواعد تحمیلی بر رانندگی را همساز و در نتیجه تبیین کند، مفید است. ابزارها و فنون علم پیچیدگی می‌تواند در فهم چنین حالاتی از نظام‌های‌ پیچیده کارساز باشد؛ زیرا علم پیچیدگی معتقد به این نگاه است  که نظام‌‌های پیچیده در شبکه‌ای از تعاملات غیرخطی در حال تحولی مستمرند. در واقع، تعداد زیاد عناصر، تعامل میان آنها، رفتار غیر قابل کنترل و شگفت آور، مختصات نظام‌هایی هستند که به طور كلی عنوان «نظام‌های پیچیده» به خود می‌گیرند. معادلات خطی، رفتار چنین نظام‌هایی را تبیین نمی‌كنند؛ تغییرات کوچک ممکن است پیامدهای بزرگی دربرداشته باشند و همین طور تغییرات بزرگ ممکن است در کمال تعجب موجب پیامدهای کوچکی شوند، اما رفتار چنین نظام‌هایی را نمی‌توان با جهازات پارادایم‌های متداول تبیین کرد. پارادایم پیچیدگی که خود را در علم پیچیدگی متجلی ساخته است، یکی از خزانه‌های دانشی میان رشته‌ای است که در پی فهم، پیش‌بینی و تأثیرگذاری بر رفتارهای نظام‌های پیچیده است. این علم جدید در پی حل مسائلی است (نظیر گسست‌ها و نظم و نسق‌های غیرخطی، الگوهای کلان جمعی بجای رویدادهای خرد علی، ره آوردها و پیش‌بینی‌های احتمال بجای جبری، تغییر بجای ایستایی) که علوم قبلی قادر به تبیین آنها نبودند.

وقتی پارادایم یا علم جدیدی ظهور می‌کند، حوزه‌ها و رشته‌های مختلف تلاش می‌کنند از پتانسیل‌ها و رهنمود مستقیم و غیرمستقیم آن بهره برداری کنند. یکی از پارادایم‌های جدید که مورد توجه رشته‌ها در علوم طبیعی، پزشکی و همین طور علوم اجتماعی و انسانی قرار گرفته است علم پیچیدگی است.

 

و در شماره ۷۶ این فصلنامه می‎خوانیم:

  • علم پیچیدگی و خطمشیگذاری عمومی- حسن دانایی‎فرد
  • مبانی فلسفی نظریه سیستم‎های پیچیده- اسفندیار غفاری‎نسب/ محمدتقی ایمان
  • مؤلفههای پارادایم پیچیدگی- رضا محمدی‎چابکی
  • هستی شناسی پیچیدگی- هادی موسوی
  • پیچیدگی و اندیشهی سیستمی، رویکردی تطبیقی به بنیانها- امیرحسین خالقی/ یحیی پروندی
  • بررسی نظریه پیچیدگی و تبیین اشارات آن در مدیریت سازمانهای آموزش-  پروانه نجاریان/ علیرضا محمودنیا/ سعید ضرغامی/ محمد یمنی
  • یادگیری در آشوب: یادگیری شبکهای رمز موفقیت در تلاطم محیط- فرزاد سلطانیه/ بیژن عبدالهی
  • آموزههای پارادایم پیچیدگی در دانش مدیری- عبدالهادی مطهری/ علی نجات بخش اصفهان

 

جهت آگاهي بيشتر به آدرس زير مراجعه فرماييد

http://www.rihu.ac.ir/Portal/Home/Default.aspx?CategoryID=۶۴۴۶۴a۰c-c۱۲e-۴۰۳۶-a۴۰e-۳۴c۶۱۳b۵۳f۹۴

نظر شما