فرهنگ امروز: مدتهاست که در بیلیوردهای تبلیغاتی متفاوتی که ما را از برگزای سمینارها و همایش های متفاوت در کشورمان باخبر می کنند عنوان «بین المللی» را می بینیم اما رسانه هایی که خبر این همایشها و سمینارها را تهیه میکنند کمتر به این موضوع توجه میکنند که آیا حضور چند مدعو از چند کشور معدود معیار مناسبی است که یک همایش و سمیناری را که مدتها برای برگزاری آن زمان و هزینه مصرف شده بینالمللی نامید؛ اما رخ دادن این اتفاق را نمیتوان به حوزه خاصی محدود کرد و تقریبا در همه حوزه ها اعم از جشنواره فیلم و تئاتر فجر گرفته تا جشنواره های متعدد هنرهای تجسمی و علمی این عنوان به چشم میخورد و گویی به یدک کشیدن نام «بینالمللی» بر بار کیفی همایش و سمینار اضافه میکند و یا بر اعتبار آن میافزاید اما مشکل از جایی شروع میشود که وقتی به سراغ شناخت میهمانان خارجی و سوابقشان میروی متوجه شوی که افراد دعوت شده که اتفاقا برای دعوت و میهمان بودن آنها تدارک بسیاری هم دیده شده است آنقدر کم تعدادند یا این که شاخص و شناخته شده نیستند و گویی صرف خارجی بودن آنها، باعث شده که جشنواره ما بینالمللی شود.
یکی از کنگرههایی که اخیرا برگزار شد، دومین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی بود که دومین دوره آن روز 27 آبان ماه در سالن همایش های صدا و سیما برگزار شد. این کنگره بنا بر اعلام برگزارکنندگان آن از جهت علمی از سطح علمی و پژوهشی برخوردار است و با تأییدیه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به مقالاتی که در کمیسیونها و شورای علمی تأیید شدهاند، گواهی علمی-پژوهشی اعطا میشود.
نخستین دوره این کنگره در آخرین روز اردیبهشت سال 91 برگزار شد و از سال گذشته تا به امروز که این کنگره برگزارشد زحمات بسیاری برای برگزاری بهتر این دوره کشیده شده است. اما نکته مهم و قابل تامل در هر دو کنگره میزان میهمانان خارجی حاضر در کنگره اول و دوم و همین طور شهرت و قوت ایشان در نظریه پردازی در چارچوب علوم انسانی اسلامی است. از کنگره اول بگذریم که زمان نقد آن گذشته است (هرچند که در فاصله زمانی یکسال و نیم تا برگزاری کنگره دوم هنوز مقالات کنگره اول منتشر نگردیده است!) اما در کنگرهی دوم دبیرخانه کنگره اسامی 5 نفر از اساتید خارجی جهت ارائه مقاله را معرفی کرده است. 5 نفری که ظاهرا کنگره بواسطه ایشان صاحب مقام و شان بین المللی شده است:
اسد زمان - رولاند پیچ - حسین هریانتو - مظفر اقبال - ماسودال چودری
در مورد صلاحیت علمی این پنج نفر قضاوت نمیکنیم تا مبادا به سبب فقدان شناخت کافی دچار لغزش و اشتباه شویم و اصلا بحث از صلاحیت مدعوین به این نوع کنگرهها فرصتی علیحده میطلبد. لکن به ذکر این نکته بسنده میکنیم که حضور برخی افراد صاحبنظر داخلی در کنگره بینالمللی علوم انسانی اگر چه به وجه بین المللی آن کمک نمیکرد ولی حتما به غنای مباحث کمکی مضاعف مینمود. افراد شاخصی که دغدغه اصلاح وضعیت علوم انسانی کشور را دارند ولی حتی به این کنگره دعوت نشدند تا کنگره علوم انسانی کماکان بر بینالمللی بودن خود ببالد.
در پایان ضمن تقدیر از زحمات برگزار کنندگان این کنگره بیم آن داریم که این جنس از نقادی فرهنگ امروز حمل بر عداوت با این بزرگواران شود لذا برای جلوگیری از هر نوع سوء تفاهمی ذکر این توضیح را لازم میدانیم که این سنخ نقد نه تنها خالی از هرگونه عدواتی با برگزارکنندگان کنگره است بلکه تلاشی است جهت ارتقا و بهبود این چنین اقداماتی.
نگاهی مختصر به سوابق میهمانان خارجی حاضر در دومین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی:
دکتر اسد زمان:
«اسد زمان» پروفسور موسسه بین المللی اقتصاد اسلامی در دانشگاه بین المللی اسلامی اسلام آباد پاکستان است. او دکترای اقتصاد و کارشناسی ارشد خود را در رشته آمار از دانشگاه اسنتنفورد آمریکا گرفته و در حال حاضر استاد دانشیار حوزه اقتصاد است. او در دومین کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی مقاله ای با عنوان « یک مسیر (راه) اسلامی به زندگی بشری» ارائه داد. دکتر «زمان» در حوزه هایی مثل اقتصاد اسلامی، علوم اجتماعی و اقتصادسنجی تخصص دارد.
دکتر ماسودال چودری:
او استاد کامل اقتصاد در وزارت اقتصاد و دارایی دانشکده بازرگانی دانشگاه سلطان قابوس عمان است؛ به مدت 22 سال در دانشگاه کیپ برتون سیدنی و نوااسکوشیا کانادا تحصیل کرد و در حال حاضر مشغول ادامه تحقیقات پیشرفته خود در تمامی حوزههایی که مربوط به آموزش و پرورش است میباشد.
«کاربرد آموزشی معرفت شناسی توحیدی در اقتصاد، امور مالی و سیستم های مطالعاتی اسلامی» عنوان مقاله ای است که او در دومین کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی ارائه داد.
دکتر رولاند پیچ
از نویسندگان، مترجمان حوزه فلسفه اسلامی است. او در حال حاضر استاد فلسفه و مطالعات اسلامی در دانشگاه مونیخ آلمان است .علاوه بر آن وی همچنین در دانشگاههای اوکراین، ازبکستان و ایران درباره فلسفه، الهیات و مطالعات مذهبی تدریس میکرده است. او در دومین کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی در خصوص «دکترین و نظریات رنه گنون و شیخ عبدالوحید یحیی در خصوص متافیزیک به عنوان پایه و اساس زندگی اسلامی» مقاله ارائه داده است. (در این که این مقاله چه ارتباطی با علوم انسانی اسلامی دارد فعلا بحث نمیکنیم و در مجالی دیگر به نقد عناوین مقالات ارائه شده در این کنگره خواهیم پرداخت)
دکتر حسین هریانتو:
او جزومحققان عالی رتبه موسسه بین المللی صدراست و در دانشگاه جاکارتا در اندونزی فلسفه تدریس می کند.«یک نظریه انتقادی بر زندگی های غربی از طریق تحلیل معرفت شناسانه» عنوانی است که او دربارهاش سخنرانی کرد.
دکتر مظفر اقبال:
موسس و بنیانگذار مرکز اسلام و علم آلبرتا در کانادا است و تا به حال 23 کتاب در حوزه علم، تمدن و اسلام نوشته و از کارشناسان بنام علم، اسلام، الهیا و علوم طبیعی است. او مقیم شرودپارک آلبرتا کاناداست و اغلب مطالعات و فعالیت هایش مربوط به حوزههای مطالعات قرآنی، اسلام و علم و طراحی هوشمند است. «ارتباط تقریبا از بین رفته؛ ارتباطات میان رشته ای علوم طبیعی و انسانی» عنوان مقاله وی در کنگره بود.
نظرات مخاطبان 0 4
۱۳۹۲-۰۸-۲۸ ۱۰:۳۶Hamid 0 4
لطفا اسامی اساتید ایرانی شرکت کننده را نیز معرفی بفرمایید۱۳۹۲-۰۸-۲۸ ۱۶:۲۵کیوان 3 0
اصن مگه علم اسلامی و غیر اسلامی داره ؟ اگه فیزیک و شیمی و ریاضی اسلامی شد اونوقت منطق و فلسفه هم میشه۱۳۹۲-۰۸-۲۸ ۱۸:۲۷امیر 0 1
آقای کیوان خودتون به خوبی علوم رو به دو قسمت تقسیم کردید و می دونستید که تفاوتی بین این دو هست هر چند بنده اعتقاد دارم اگر در علوم تجربی مانند فیزیک و شیمی هم روش های دیگری غیر آنچه هست ابداع شود ممکن است سرعت پیشرفت و نوع پیشرفت های حاصله متفاوت باشد همانطور که همین علوم که شما فرمودید غیر از ریاضی که علمی وحانی است در گذشته و قبل از زنسانس با انچه امروزه هست متفاوت است۱۳۹۲-۰۸-۳۰ ۱۲:۰۲گوش شنوا 0 0
سخنرانی دکتر مظفر اقبال از دو بخش تشکیل شده بود. بخش عمده بحث ایشان به تفاوت های علوم طبیعی و علوم انسانی اختصاص داشت و بخش دوم آن توصیه هایی بود که ایشان برای توفیق ایران در زمینه تولید علوم انسانی اسلامی مطرح کردند. در بخش دوم جناب دکتر مظفر اقبال عنوان کردند که ایرانیان باید قدر شخصیت های برجسته علمی تمدن اسلامی را بشناسند، کسانی که یک نوبت در فرایند اسلامی سازی علوم یونانی مشارکت فعال داشته اند و ... ایشان برای مثال به امام محمد غزالی اشاره کردند که قبر وی در نزدیکی طوس است و ایشان هر نوبت که به ایران سفر می کنند قبر وی را زیارت می کنند. ایشان همچنین گلایه داشتند که چرا چنین شخصیت علمی ای مقبره ندارد و حتی بر سنگ قبر نام او نوشته نشده است. این توصیه به طور عام کاملا قابل توجه است. مطابق نظر شخصیت های نظریه پرداز در زمینه علم دینی آشنایی با میراث علمی دانشمندان مسلمان یکی از مقدمات تولید علم دینی است. اما تاکید دکتر مظفر اقبال بر شخصیت علمی غزالی جای بحث دارد. توصیه دیگر ایشان به مخاطبان این بود که به جای مصرف زیاد علوم جدید، روزه علم بگیرند و به جای آن در آموزه های اسلامی تامل کنند. ایشان برای برگزاری چنین همایشهایی نقش چندانی را در زمینه تولید علم دینی قائل نبودند. اما درباره بخش اول و مبسوط سخنرانی ایشان باید گفت که در این زمینه بحثهای مفصلی در کشور ما انجام شده و کتب و مقالات بسیاری منتشر شده است و این بخش از صحبتهای ایشان هیچ تازگی ای برای مخاطب آشنا با ادبیات مباحث فلسفی و روشی علوم انسانی اسلامی و حتی آشنایان با مباحث فلسفه علم نداشت.