شناسهٔ خبر: 59862 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

آینده در دست میانداران است/ نشست «میانداری و تنش‌زدایی» با حضور احمد امینیان، استاد دانشگاه بروکسل

واژه برزخ از طریق هانری کربن و شایگان از سهروردی وام گرفته و داده‌های میانداری را بر آن سوار کرده است، برزخ، جهانی مثالی و فضایی میانی است که نه بخردانه است و نه حسی است اما در عین حال هم بخردانه است و هم حسی و بهترین مفهومی است که می‌تواند پاسخگوی مکانیزم ذهنی میانداری باشد.

فرهنگ امروز/ عاطفه شمس: نشست تخصصی «میانداری و تنش‌زدایی در روابط کار»، با سخنرانی دکتر احمد امینیان پژوهشگر دانشگاه بروکسل و با حضور جمعی از کارشناسان و علاقه‌مندان حوزه رفاه، تامین اجتماعی و روابط کار، سه‌شنبه 25 تیرماه همزمان با روز تامین‌اجتماعی با محوریت هفته‌نامه «آتیه نو» در محل موسسه فرهنگی هنری آهنگ آتیه برگزار شد. امینیان، در این نشست، میانداری را یک اصطلاح کاربردی بسیار مهم، به‌معنای پیداکردن راه گفت‌وگو در میان فرهنگ‌های مختلف، عقاید و نظرات متقابل و متعارض دانست و در ادامه به بررسی مفهوم میانداری، ارتباط میان میانداری و حوزه روابط کار و کارکرد آن در کاهش تنش‌ها در این حوزه، نقش و جایگاه قانون در این فرآیند، مقایسه کارکردهای این فرآیند در ایران و سایر کشورها و بیان ویژگی‌های یک میاندار خوب و... پرداخت.

میانداری چون یک رشته دانشگاهی

امینیان در ابتدای این نشست، با بیان اینکه میانداری یک واژه شناخته‌شده در فرهنگ اروپایی بوده که دارای ریشه‌های زبانی مختص خود است، پیدایش رشته علمی میانداری را متاثر از فعالیت‌های مدنی در واکنش به تحولات مربوط به تبعیض نژادی موجود در امریکا در سال 1973 و همچنین، تلاش امریکاییان برای کاستن از هزینه‌های مادی و معنوی حل اختلافات خانوادگی دانست و از آن به عنوان علمی جدید یاد کرد که از سال 1991 تبدیل به یک رشته دانشگاهی شده و در چارچوب علوم انسانی و علوم اجتماعی قرار گرفته است. او با مرور این پیشینه افزود که در این رشته‌ علمی جدید، میانداری را صرفا نباید میانجی‌گری معنا کرد.

میانداری، میانجیگری نیست

او با بیان اینکه میانداری خانوادگی امریکایی در اروپا به یک امر اجتماعی تبدیل شد، از اینکه در ایران، بدون اطلاع از معنی و مفهوم واژه میانداری، mediation را حتی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی به اشتباه به میانجی‌گری ترجمه کرده‌اند، انتقاد کرده و وارد شدن این‌گونه ترجمه‌ها به جهان واژه‌سازی ایرانی و همساز کردن آنها را با فرهنگ کشور، معضلی بزرگ دانست که در تمام رده‌های فکری ممکن است وجود داشته باشد و بر ضرورت پیاده‌سازی فلسفه‌ای که در حوزه نظری بتواند با توجه به شهودهای عاطفی و احساسی فرهنگ ایرانی مفاهیم را توضیح داده و پاسخگوی نیاز این فرهنگ خاص باشد و راهی را برای رفتارهای آینده آن در نظر بگیرد، تاکید کرد.امینیان، همچنین با بیان اینکه مفهوم دموکراسی در ایران به اشتباه به مردم‌سالاری ترجمه شده، دموکراسی را معادل شهروندسالاری دانست و گفت: «در جوامع شهروندسالار قانون تعیین‌کننده چارچوب‌هاست. بنابراین میاندار باید در فرآیند میانداری، قانون را به خوبی بشناسد و به همه زوایای آن توجه داشته باشد و همچنین، قانون و فرآیندهای آن را به طرفین نیز تفهیم کند.»

میانداری قدرت بی‌قدرت

او همچنین، در تعریف میانداری، گفت: «وقتی دو نفر را می‌نشانیم که بر سر موضوع مورد اختلاف با یکدیگر به تفاهم برسند، در آن صورت احتمال اینکه سریع‌تر و کم‌هزینه‌تر به نتیجه‌ برسند و اختلافات‌شان حل شود، بیشتر است. در آن صورت به کسی که دو طرف را به تفاهم رسانده، میاندار و به فرآیندی هم که طی شده، میانداری می‌گوییم. بنابراین، کسی که پی به منطق دوگانگی در خود می‌برد و به روشن‌بینی می‌رسد، می‌تواند به میانداری بپردازد. یعنی فضای سومی بیافریند که در آن این ناهمانی که حامل دو قطب متضاد بوده، مجاز باشد فهم خود را بدون پیش‌داوری سامان دهد و در ضمن، رفتار خود را بر مبنای چنین فهمی متعین کند.»

این پژوهشگر حوزه اجتماعی، با بیان اینکه میانداری فرآیندی گفت‌وگومحور است، میان داوری و میانداری نیز تفاوت قائل شد و افزود: «مصالحه یا داوری، یک امر قضایی است؛ یعنی همیشه قدرتی وجود دارد که طرفین تعارض را مجبور به سازش و مصالحه می‌کند اما میانداری لزوما به معنای داوری نیست. میانداری، می‌تواند از همه ابزارهای مصالحه یا داوری استفاده کند، اما در این فرآیند اصل بر قدرت نیست. بنابراین، می‌توان میانداری را قدرت بی‌قدرت دانست که می‌تواند تعارض‌ها را در مسیر تعادل بگذارد اما خود او این تعادل را برقرار نمی‌کند بلکه با ابزارهایی خاص، سبب می‌شود طرفین متعارض به این نتیجه برسند که باید قبل از مراجعه به مراجع صلاحیت‌دار قضایی، به تفاهمی مشترک برسند و مسائل و مشکلات خود را با گفت‌وگو حل کنند.»

میانداری و آزادی

امینیان، اصل در میانداری را احترام به آزادی افراد بیان کرد و گفت: «میانداری بر پایه آزادی است و به فردیت انسان‌ها احترام می‌گذارد. در میانداری اجباری وجود ندارد، بلکه با زبان و ابزارهای گفت‌وگو، سعی در حل منازعات دارد زیرا این مفهوم که مبنای فلسفی آن، حقوق‌بشر و کرامت انسانی است، تاکید دارد اختلافات به دلیل بدفهمی به وجود می‌آیند و برای حل آنها باید فهم مشترک به وجود آید. بنابراین، افرادی که می‌خواهند تعارض‌ها و مشکلات خود را حل کنند، باید بپذیرند که از میانداری استفاده کنند. در این پروسه نیز یکی از مهم‌ترین اصول محرمانگی است. در میانداری نوعی رازداری حرفه‌ای وجود دارد و فضایی معتمدانه‌ ایجاد می‌شود که در این فضا طرفین به‌راحتی صحبت‌ها و نظرات خود را بیان می‌کنند و میاندار می‌تواند بر اساس این اطمینان متقابل، به حل تنازعات کمک کند. تحقق این فرآیند نیز به آزادی افراد بستگی دارد.»

میانداری و روابط کار

این استاد دانشگاه بروکسل در ادامه به توضیح ارتباط میان میانداری و حوزه روابط کار پرداخت و گفت: «البته میان سه‌جانبه‌گرایی و میانداری تفاوت‌هایی وجود دارد اما میانداری می‌تواند به حل منازعات حوزه روابط کار کمک کند. سه‌جانبه‌گرایی عموما از بالا به پایین است اما میانداری، افقی است. در میانداری، می‌توان حتی واژه‌ها را تغییر داد، بطور مثال، به جای واژه «کارفرما» که دارای بار تحکمی است از «کارآفرین» و به جای «کارگر» از واژه «کارپذیر» استفاده کرد. نکته جالب توجه در این میان این است، کارآفرین و کارپذیر و دولت نمی‌توانند همانطور که در فضای واقعی سلسله مراتبی از نظر اعمال قدرت بر دیگری دارند وارد فرآیند میانداری شوند بلکه شرط این است که نمایندگان دولت یا نهاد رسمی با قدرت، «کارپذیر» و «کارآفرین» با تمایل و خواست خود در یک فضای سوم و در یک سطح افقی و برابر وارد گفت‌وگو شده و از میانداری برای حل اختلاف کمک گیرند.» امینیان، با تاکید بر وجود تنازعات تاریخی میان نهاد دولت، کارفرمایان و کارگران در جهان به جنبش جلیقه‌زردهای فرانسه اشاره کرد و گفت: «جنبش جلیقه‌زردهای فرانسه، برای تحقق خواسته‌های خود، ماه‌ها است دست به اعتصاب زده‌اند و دولت فرانسه با کمک یک میاندار، سعی در حل این منازعات داشت که تا حد زیادی هم موفق بود. میاندار در اینجا بیشتر تسهیلگر بود و می‌کوشید شرایطی را فراهم کند که طرفین بتوانند بهتر با یکدیگر گفت‌وگو کنند. یکی از ویژگی‌های میاندار این است که می‌تواند به تدریج خود را از این فرآیند کنار بکشد زیرا در میانداری اصل بر گفت‌وگوی بازیگران است.»

او همچنین با تاکید بر فرآیندمحور بودن میانداری و ضرورت درونی شدن آن، تصریح کرد که وظیفه میانداری، به نتیجه رسیدن نیست بلکه وظیفه آن کمک به طرفین برای پیداکردن راه‌حل‌ها و تعامل و گفت‌وگوی سازنده است که ممکن است گاهی نتیجه‌ای هم در بر نداشته باشد یا طی زمانی طولانی توافق حاصل شود. امینیان، در ادامه تاکید کرد: «تا زمانی که از خود مرتب می‌پرسیم در زندگی بازنده هستیم یا برنده، در دوگرایی وامانده‌ایم. هنگامی از این وضعیت می‌رهیم که بدانیم در هر بازندگی می‌تواند احتمال برندگی نیز باشد. در هر زیانی سودی هم می‌تواند وجود داشته باشد. یا هر اشتباهی می‌تواند انگیزه‌ای برای پیشرفت شود. به همین دلیل است که می‌توان گفت آینده در دست میانداران است. ما هر روز تنهاتر می‌شویم و به میانداری برای گفت‌وگو با دیگران و تعادل در منافع نیاز خواهیم داشت»

میانداری و برزخ

این استاد دانشگاه بروکسل، مهم‌ترین ابزار یک میاندار را زبان او دانست و در ادامه، صبوری، بی‌طرفی، آگاهی داشتن و تسلط یافتن بر موضوع مورد اختلاف از طریق جمع‌آوری اطلاعات و... را از اصول مهم در میانداری و از ویژگی‌های مهم یک میاندار برشمرد. او همچنین با پرداختن به دلایل اهمیت آموزش میانداری، افزود: «تنها با اراده پیاده‌سازی این فرآیند نمی‌توان میانداری را در کشور محقق کرد بلکه باید میانداری را در رابطه با ایران ایجاد کرد و این مستلزم شناخت کامل از تاریخ ایران است. در سایر کشورهای دموکراتیک که میانداری رشد یافته نیز این فرآیند آموزش داده شده، برای آن فرهنگ‌سازی شده و اسباب و لوازم آن خلق شده است. آنچه به لحاظ فلسفی در فرهنگ ایرانی می‌تواند به میانداری کمک کند و ایرانیان به آن باور دارند و در آن عمل می‌کنند اصطلاح «برزخ» است که می‌تواند یکی از بهترین اصطلاحات میانداری نیز باشد.

امینیان، با تاکید بر کاربرد فراوان این واژه در غرب و با بیان اینکه او این واژه را از طریق هانری کربن و شایگان از سهروردی وام گرفته و داده‌های میانداری را بر آن سوار کرده است، افزود: برزخ، جهانی مثالی و فضایی میانی است که نه بخردانه است و نه حسی است اما در عین حال هم بخردانه است و هم حسی و بهترین مفهومی است که می‌تواند پاسخگوی مکانیزم ذهنی میانداری باشد. ایران به لحاظ فلسفی قابلیت بسیار زیادی برای فرآیند میانداری دارد زیرا کشوری است که تاریخ آن یک تاریخ میانی است و همیشه می‌خواهد در میانه امور قرار بگیرد.» او با تاکید بر اینکه توانایی و توانگری جامعه‌ای پیشرفته در گرو رسالت اجماع این ناهمانی او یا توان مدیریت تعارض‌هاست، افزود: «جامعه پیشرو می‌کوشد شهروندش شخصیت خود را رشد داده، بتواند نیروهای خودرا با خشنودی در خدمت کشور و جامعه بشری بگذارد. شهود و خرد، کنش و اندیشش، زبان تمثیلی و گفتار منطقی، خرد و شعور مدرن نیز همان مقوله‌هایی هستند که با میانداری می‌توانند سبب تعادل شده و در عین حال به تمایزها احترام بگذارند.»

میانداری و تامین اجتماعی

امینیان، با بیان اینکه در حال حاضر، در ایران نیز در حوزه‌های مختلف گفت‌وگوی اجتماعی شکل گرفته است، تاکید کرد: «می‌توان با آموزش اصول و تکنیک‌های میانداری به افراد، شرایط را برای ورود آنها به عنوان میاندار در نهادهای رسمی فراهم کرد و از این طریق، بازار کار گسترده‌ای را هم برای ایرانیان فراهم آورد. یکی از این حوزه‌ها نیز مسائل مشترک میان سازمان تامین‌اجتماعی، با شرکای اجتماعی آن است که میاندار می‌تواند با استفاده از تضادها و اختلاف‌های موجود در این میان، در میدان گسترده‌تری نقش خود را ایفا کند.»

او در این نشست که به مناسبت روز تامین اجتماعی برگزار شده بود، تاکید کرد که بسیاری از چالش‌های حوزه تامین‌اجتماعی و رابطه کارگر و کارفرما با حضور میانداران حل خواهد شد و علاوه بر آن، میانداری کمک می‌کند افراد و نهادها در ارتباط با یکدیگر به فهمی مشترک دست یابند و به سمت‌وسوی حقیقت‌هایی مانند دادگری اجتماعی حرکت کنند. امینیان، افزود: «پس از کمک‌های شایان‌توجهی که میانداری به دولت‌ها در حل مسائل قضایی و حقوقی کرده حالا میانداری به ساحت‌های زندگی بشر نیز تعمیم داده شده و فضا برای ورود و نقش‌آفرینی میانداران به عرصه‌های رسمی هموارتر شده است. موضوعی که نهادهای رسمی در ایران به‌خصوص سازمان تامین‌اجتماعی و تشکل‌های کارگری و کارفرمایی نیز باید آن را جدی‌تر بگیرند.»

روزنامه اعتماد

نظر شما