شناسهٔ خبر: 52433 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

هادی خانیکی: منطق و کنش گفت‌وگویی

برخی برای دفاع از او توجیه می‌کنند و می‌گویند آراء و نظرات شریعتی را باید در چهارچوب زمان و دوره خودش خواند و تحلیل کرد منتها من می‌گویم در آثار او مقوله‌ها و مفاهیمی هستند که قدرت فرازمانی و فرامکانی دارند که ناشی از منطق و کنش گفت‌وگویی آثار و اندیشه‌های شریعتی است

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از شرق؛ سمپوزیوم چهلمین یادمان علی شریعتی با عنوان «اکنون، ما و شریعتی» که برگزاری آن در تیرماه در حسینیه ارشاد لغو شده بود روزهای چهارشنبه و پنجشنبه هفته گذشته در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد. در هشت پنل و دو میزگرد پایانی این همایش علمی سخنرانان زیادی ازجمله سوسن، سارا و احسان شریعتی، یوسف اباذری، محمدجواد غلامرضاکاشی، حبیب‌الله پیمان، رضا داوری‌اردکانی، عباس منوچهری، مقصود فراستخواه و حسین راغفر به واکاوی ابعاد مختلف پروژه «نوشریعتی» به عنوان بدیلی در برابر دو قطب بنیادگرایی بازار و بنیادگرایی مذهبی پرداختند. هادی خانیکی در این سخنرانی گفت:

سؤال اصلی اینجاست در جامعه‌ای که به‌سختی با هم حرف می‌زنیم و از مهارت گفت‌وگو برخوردار نیستیم، در جامعه‌ای که سوءظن و سوءتفاهم درک بسیاری از مسائل را دشوار کرده و نمی‌توانیم با دیگرانی غیر از خود گفت‌وگو کنیم و حتی متفکران و اندیشمندان زبان به نقد و دشنام و تخطئه دیگری باز می‌کنند و اهل تفکرش از دل خویش غافلند و به درد جامعه کمتر توجه دارند، می‌توان از ثمربخشی آثار علی شریعتی صحبت کرد؟ صرفا برای دفاع از علی شریعتی اینجا جمع نشده‌ایم و به تعبیری وکیل تسخیری او نیستیم. هدف این است که بگوییم ٤٠ سال پس از او چه مسائلی داریم و آیا میراث او برای ما اندوخته‌ای داشته و دارد که با خوانش امروزی از آنها به حل مشکلات فکر کنیم؟ مؤلفه‌های گفت‌وگو در تفکر شریعتی از مهم‌ترین موضوعات برای بازخوانی گفتمان اوست. مؤلفه‌های گفت‌وگو در تفکر و تجربیات شریعتی به‌وضوح دیده می‌شود. اساساً مفهوم گفت‌وگو در فکر و مشی او موضوعیت دارد و اگر گفت‌وگو را از آثارش بگیریم دیگر چیزی باقی نمی‌ماند. او حتی مکان‌های گفت‌وگوی خود را به‌درستی انتخاب کرده مثل حسینیه ارشاد، دانشگاه و... به تعبیری او با انتخاب مکان‌های گفت‌وگویش در مرز میان حوزه‌های مختلف می‌ایستد مثلا حسینیه ارشاد نه صرفا سالن سخنرانی است نه دانشگاه و نه خانه مبارزه و همه اینها هست. شریعتی مخاطبش را فرازمانی و فراطبقاتی انتخاب می‌کند و نه برای سرگرمی و دلخوشی بلکه برای آگاهی‌بخشی و تمرکززدایی گفت‌وگو می‌کند. کسی که شریعتی می‌خواند و با او جلو می‌آید اگر چیزی درونش روال پیدا کند قطعا چیز دیگری به او منتقل شده و سرگردان نمی‌ماند یعنی یکباره همه‌چیز برایش از بین نمی‌رود. منطق شریعتی با مسائل زمانه‌اش پیوند دارد. اما آیا این یعنی اندیشه و گفتمان او محدود به همان دوره و زمان است؟ برخی برای دفاع از او توجیه می‌کنند و می‌گویند آراء و نظرات شریعتی را باید در چهارچوب زمان و دوره خودش خواند و تحلیل کرد منتها من می‌گویم در آثار او مقوله‌ها و مفاهیمی هستند که قدرت فرازمانی و فرامکانی دارند که ناشی از منطق و کنش گفت‌وگویی آثار و اندیشه‌های شریعتی است.

نظر شما