شناسهٔ خبر: 51864 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

تنش‌زدایی از دانشگاه و علوم انسانی به روایت خسرو باقری

«یک رؤیا و دو بستر: تنش‌زدایی از دانشگاه و علوم انسانی» نوشته خسرو باقری منتشر شد. منظور از این تعبیر، آن است که در دانشگاه ایران، یک رؤیا وجود دارد و آن، نیل به دانشگاهی تراز و مطلوب است. اما این رؤیا در دو بستر و دو مسیر متفاوت حرکت می‌کند.

تنش‌زدایی از دانشگاه و علوم انسانی به روایت خسرو باقری

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ «یک رؤیا و دو بستر: تنش‌زدایی از دانشگاه و علوم انسانی» عنوان جدیدترین کتاب خسرو باقری است که توسط پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی منتشر شده است.

عنوان کتاب، از اثر آندره فونتن (۱۳۶۲) با عنوان «یک بستر و دو رؤیا» الهام گرفته است. فونتن در این کتاب، چالشی را بررسی کرده است که در دوران جنگ سرد، میان کندی و خروشچف رخ داد. عنوان یادشده در کتاب حاضر، به‌صورت معکوس یعنی، «یک رؤیا و دو بستر» به کار گرفته است. منظور از این تعبیر، آن است که در دانشگاه ایران، یک رؤیا وجود دارد و آن، نیل به دانشگاهی تراز و مطلوب است. اما این رؤیا در دو بستر و دو مسیر متفاوت حرکت می‌کند.

یک بستر و مسیر برای نیل به دانشگاه تراز، توسل شتاب‌زده و تقلید از دانشگاه مدرن، به‌ویژه در شکل‌های معاصرتر آن است.
 
بستر و مسیر دوم، در تکاپوی فراهم کردن دانشگاه اسلامی است. دانشگاه اسلامی، نخست بیشتر با تأکید بر منش و رفتار افراد در دانشگاه و سپس با تأکید مشابه بر فکر و اندیشه اسلامی، که در قالب آموزش معارف اسلامی آشکار شد، و سرانجام در ایده علم دینی و اسلامی کردن محتوای علوم انسانی دانشگاهی مطرح شده است.

در کتاب حاضر، نظر بر این است که در هر دو بستر، رؤیای دانشگاه تراز، رؤیایی آشفته است. هم سراسیمگی بستر نخست در شبیه شدن به دانشگاه مدرن، جای چند وچون دارد و هم سرسپردگی به دانشگاه اسلامی در خور نقدهای فراوان است؛ از این‌رو، کتاب در سه بخش تنظیم شده است. در بخش نخست، پی‌جویی تقلیدوار دانشگاه مدرن، بازبینی شده است. در بخش نخست، پی‌جویی تقلیدوار دانشگاه مدرن، بازبینی شده و در بخش دوم، سرسپردگی خام به دانشگاه اسلامی، مورد نقد قرار گرفته است. بخش سوم، ناظر بر تلاشی است برای گشودن راهی نو که در حد امکان، از سوگیری‌های دو مسیر پیشین، برکنار باشد.

بخش نخست کتاب، با عنوان «سراسیمگی در همراهی با دانشگاه مدرن»، شامل دو فصل است. فصل نخست، با عنوان «تأملی بر روابط فرهنگ بازار و دانشگاه» در پی آن است که شبیه شدن به دانشگاه مدرن در چهره متأخر آن را بازبینی کند. این فصل در این مورد بحث می‌کند که در زمان ما دانش و دانشگاه چنان تطوری یافته است که آشکارا مرزبندی سنتی میان عقل نظری، عقل عملی، و فن‌ورزی را در نوردیده و رابطه‌ای بسیار پیچیده میان این سه قلمرو به‌وجود آورده است.
 
فصل دوم باعنوان «علم و عالم در دام صورت‌گرایی» مسیر نخست را از منظری دیگر به نقد می‌کشد. در این فصل، نظر بر این است که دانشکده ما در پیروی از دانشگاه مدرن، گرفتار صورت‌گرایی شده و حتی دانشگاه مدرن را به‌طور کامل، الگوی خود قرار نمی‌دهد، بلکه جسمی بی‌جان و صورتی بی‌محتوا از آن را به‌نمایش می‌گذارد.
 
بخش دوم با عنوان «سرسپردگی به دانشگاه اسلامی» شامل سه فصل است در این بخش، از سه تلاش برای سخن گفتن از علم دینی انتقاد شده است. در فصل نخست، دیدگاه علامه جوادی آملی بررسی شده و سعی بر آن بوده است که باورهای پشتیبان «هندسه معرفت دینی» درباره دین، علم، و نسبت دین و عقل بررسی و نقادی شود و در پرتو آن، انگاره علم دینی مربوط به این دیدگاه مورد ارزیابی انتقادی قرار گیرد.
 
فصل دوم این بخش، دیدگاه آیت‌الله مصباح یزدی را درباره علم دینی بررسی کرده است. از دیدگاه ایشان، علوم، یا توصیفی و یا تجویزی هستند. منظور از علوم توصیفی، علومی است که در پی توصیف واقعیتند. این علوم که موضوع، مسائل و اهداف آن‌ها با دین ارتباطی ندارد، دینی یا غیردینی نیستند و ماهیتی خنثی دارند. بر این اساس، حتی آن دسته از علوم انسانی که به توصیف صرف پدیده‌ها می‌پردازند، در شمار علوم خنثی قرار دارند. جایی که علوم، وارد قلمرو دین می‌شند، و می‌توان از علم دینی سخن گفت، جایی است که ارزش‌ها و هنجارها آشکار می‌شوند. اینجا عرصه علوم توصیه‌ای و تجویزی مانند مدیریت، تعلیم و تربیت و ... است و دین با ارزش‌گذاری و هنجارهای خود، بر آن‌ها تأثیر می‌گذارد. با این حال، آیت‌الله مصباح بر آن است که می‌توان با تلاشی فلسفی، مبانی مختلف فلسفی را (در عرصه‌های معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و انسان‌شناسی) فراهم کرد که هم با دین اسلام سازگار باشد و هم زمینه‌ای برای شکل دادن علومی باشد که به‌دلیل سازگاری با اسلام بتان نها را علوم دینی نامید. در این فصل، استدلال شده است که با وجود اینکه در این دیدگاه ـ تحت تأثیر گرایشی اثبات‌گرایانه به علم توصیفی ـ بار دین سبک شده است، اما در نهایت، نظر بر آن شده که می‌توان مبانی فلسفی یقینی‌ای فراهم کرد که با اسلام سازگار باشد و مبنای علم دینی قرار گیرد. ادعای یقینی بودن مبانی فلسفی، که خود به لحاظ فلسفی قابل تردید است، می‌تواند زمیه‌ساز جزمیت در دانشگاه اسلامی باشد.

فصل سوم، دربردارنده نقدی بر انگاره علم دینی در دیدگاه دکتر مهدی گلشنی در کتاب «از علم سکولار تا علم دینی»‌است. نویسنده در نقد رویکرد سکولار، دو گام اساسی برداشته است.
 
بخش سوم کتاب حاضر، که شامل پنج فصل است، مربوط به اتخاذ دیدگاهی جایگزین برای دو رویکرد پیشین است. فصل نخست در پی آن است که چارچوب معرفت‌شناختی مناسبی را برای علوم انسانی فراهم کند و در پرتو آن، از اصول و روش‌های مناسب آموزش علوم انسانی در دانشگاه سخن بگوید. فصل دوم، درباره استقلال دانشگاه بحث کرده است.
 
فصل سوم، رابطه آزاداندیشی و علوم دینی را پی‌جویی می‌کند. رابطه علم و دین می‌تواند چالش‌ها و تعارض‌هایی را ایجاد کرده است و موجب جلوگیری از آزادی اندیشه‌ورزی شود. در این فصل نظر بر آن است که رابطه علم و دین باید به‌گونه‌ای سامان یابد که موجب محدودیت اندیشه‌ورزی در عرصه علم نشود.
 
فصل چهارم، الگویی نوین در سخن گفتن از علم دینی را پیش می‌نهد. در این فصل، پس از نقد رویکردهای مخالف علم دینی و نیز رویکردهای مختلفی از علم دینی، الگوی اصلی موردنظر پیشنهاد شده است.
 
فصل پنجم، شأن دانشگاه در تربیت دینی را ارزیابی کرده است. در این فصل، نظر بر این است که تربیت دینی در دانشگاه، محتاج تحلیل دقیق ابعاد آن است تا از بدفهمی‌ها پیشگیری شود. برای انجام این تحلیل، سه مفهوم اساسی دانشگاه، دین، و تربیت، همچون سه رأس یک مثلث در نظر گرفته شده و در نتیجه، تحلیل در سه ضلع دانشگاه ـ دین، دانشگاه ـ تربیت و دین ـ تربیت و سه رابطه حاصل از آنها، انجام شده است. در هریک از سه ضلع، نقطه بهینه، اختلال در رابطه مورد نظر، و راه برون رفت، مورد بحث قرار گرفته است. در ضلع دانشگاه ـ دین، نقطه بهینه، رویارویی عقلانی با دین، اختلال به‌عنوان غلبه مناسک، و راه برون‌رفت، تفکیک دین از دین‌داران است. در ضلع دانشگاه ـ تربیت، نقطه بهینه، تعادل کامل و درست استاد و دانشجو، اختلال به‌عنوان مهندسی رفتار، و راه برون‌رفت، بازاندیشی اساسی در مفهوم تربیت برحسب تعامل، پیشنهاد شده است. سرانجام، در ضلع تربیت ـ دین، نقطه بهینه، تحول ایمانی، اختلال به‌عنوان غلبه ظاهرگرایی، و راه برون‌رفت، نشان دادن خردمندی‌ها و زیبایی‌های ایمان در نظر گرفته شده است. 

«یک رؤیا و دو بستر: تنش‌زدایی از دانشگاه و علوم انسانی» نوشته کتاب خسرو باقری با شمارگان هزار نسخه در ۳۴۶ صفحه به بهای ۱۷ هزار تومان توسط انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری منتشر شده است. 

نظر شما