شناسهٔ خبر: 18494 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

معلم: بزرگ‌ترین فضیلت زندگیم از جنس مردم بودن است

محمد علی معلم دامغانی در برنامه «گفتگوی تنهایی» شبکه چهار سیما گفت: بزرگ‌ترین فضیلت زندگیم مردمی بودن است و یکی از آرزو‌هایم این است که خدایا می‌خواهم رستگار شوم پس یاری‌ام بده،

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از تسنیم؛ محمد علی معلم دامغانی یکی از شعرای مطرح انقلاب است که در عرصهٔ شعر صاحب‌سبک است. وی همچنین صاحب مثنوی «هجرت» است. مثنوی‌ای که دارای مضامین عاشقانه، عارفانه و سیاسی عمیقی است و نشان از بینش بلند معلم دارد.

وی در زمینه شعر و موسیقی همکاری‌های مؤثری با واحدهای ادبیات، شعر و موسیقی حوزه هنری داشته و به نوعی در برخی از مهم‌ترین تحولات و رخدادهای این سه حوزه این نهاد فرهنگی، هنری دخیل بوده است.

مدیریت گروه ادبی رادیو، ریاست شورای شعر و موسیقی سازمان صدا و سیما و مشاور هنری ریاست صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از دیگر فعالیت‌های ایشان است.

از آثار علی معلم می‌توان به کتاب «رجعت سرخ ستاره» و سری کتاب‌های «گزیده ادبیات معاصر» که توسط نشر نیستان منتشر شده‌است، اشاره کرد.

«علی معلم» میهمان چهارشنبه شب برنامه گفتگوی تنهایی شبکه چهار سیما بود در در چهارمین شب از ماه مبارک رمضان بینندگان این شبکه را می‌ه‌مان سخنان گرم خود کند.

وی در این برنامه ایران را کشوری کویری خواند و گفت: در ماه مبارک رمضان معنای عطش جلوه‌ای دیگر دارد، ایرانیان بر سفره کویر نشسته و ری تا کرمان و... خوان تشنگی را می‌ه‌مان شده‌اند ÷س معنای تشنگی را می‌داندد و به همین علت نیز عاشورا برای ایرانیان اهمیت ویژه دارد.

معلم در ادامه به تشنگی به عنوان مقام بزرگان اشاره کرد و افزود: ایرانیان چون معنای تشنگی را می‌دانند با حیات نیز آشنا هستند چراکه حیات از آب است و کسی می‌داند آب چیست که تشنگی را درک کرده باشد و تشنگی مقام بزرگان است و مردم ناخواسته در این وادی گام نهادندو باید گفت طالب تشنگی شیرمردی است که این راه را انتخاب کرده است.

شاعر نام آشنای کشورمان یکی از علل «لذت» را «نداشتن» عنوان کرد و گفت: امثال ما اگر حس عطش داشتیم علل دیگری دارد اما بزرگان و کسانی که آبی یافته‌اند به طور حتم نخست تشنه بودند چرا که لذت ما در نداشتن است.

وی در تشریح این موضوع تصریح کرد: در ماه مبارک رمضان چون نمی‌خوریم افطار برای ما لذت بخش است و چون نمی‌نوشیم آب در غروب برایمان گوارا‌تر است و این‌‌ همان است که لذت را در «نیافتن» و «نداشتن» درک کنیم.

علی معلم یکی از دلایلی را که باعث شده انسان‌ها درکمتر از زندگی لذت ببرند داشته‌هایشان عنوان کرد و گفت: با توجه به اینکه لذت در نداشته است اما این روز‌ها مردم به افراط در صدد یافتن، داشتن و ذخیره کردن هستند و همین امر باعث شده از زندگی لذت نبریم.

شاعر رجعت سرخ ستاره در پاسخ به سوال شعرگونه مجری برنامه که «بر این سیاق می‌رویم که عاشقی را در پای وصل سر می‌بُرّیم» به موهبت بودن عشق اشاره کرد و گفت: عشق موهبتی آسمانی بود و انسان مفهوم زیبایی را با عشق شناخت و به اندازه عاشقی هرکس زیبایی در جهان به وجو می‌آید چراکه عاشق زیبا می‌بیند.

وی در پاسخ به این سوال که در زندگی راه اشتباهی رفته یا خیر نیز عبرت آموز بودن حیات را مورد توجه قرار داد و گفت: اصولا در زندگی خطا وجود دارد ÷س چگونه می‌توان بگویم که خطا نرفته‌ام که خوب نیاموخته‌ام و جوانی برباد رفته و برعمر بیدادکرده و زمانی چشم گوشودم که دیگر جز اندکی ا عمر باقی نمانده البته همین هم جای شکر دارد چراکه با توبه مردن بهتر از یک عمر لاابالی بودن تا زمان مرگ است.
علی معلم ادامه داد: آدمیزاد خطا می‌کند اما خوب است که پس از خطا به شاهراه درست قدم بگذارد و برگشت به این مسیر بسیار ارزنده است و در این شاهراه نباید گم شد.

وی با اشاره به تاریخ گذشتگان و عبرت آموزی از آن‌ها بیان داشت: هرچند در گذشته ماجراهای پندآموزی برای ما وجود داشته تا عبرت بگیریم اما در عصری زیسته‌ایم که بزرگ‌ترین عبرت‌ها را در خود جای داده است و ما شاهد آن بوده و می‌توانیم با بهره‌مندی از ان راه صدساله را کوتاه‌تر بپیماییم.

شاعر انقلابی کشورمان در خصوص مراوده خون و مردم در تارخ گفت: ما دربخشی از دنیا زندگی می‌کنیم که همیشه در آن موهبتی وجود داشته است و ما در این موهبت زیسته‌ایم.

وی افزود: تفکرات دنیا به دو دسته تقسیم می‌شوند بخش اول ساخته و پرداخته ذهن آدمی و ماخوذ از جهان پیرامونش است و بخش دوم مستقیم از انبیا و قصص رسیده که ما بخت این را داشتیم تا در این بخش بوده و هیچ‌گاه کفر را تجربه نکنیم و از اهورا تا غایت حق که «الله» است موحد باشیم.

معلم دامغانی حضور دائمی خدا در زندگی را یکی از برکات حیات بشر دانست و گفت: با توجه به اینکه «اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم» باید گفت این حقیقت را هیچکس همانند امیر سخن علی علیه السلام درک نکرده است و توحید را او از همه بیشتر می‌شناخت و از همه نیکو‌تر توصیف کرده است.

وی در ادامه به بینندگان برنامه «گفتگوی تنهایی» توصیه کرد در ماه مبارک رمضان باری دیگر خطبه «توحیدیه» حضرت امیر را بازخوانی کنند و گفت: در این شب‌ها شاید خواندن دوباره خطبه توحیدیه رجوع به حقیقتی باشد که همیشه ÷یشچشم همگان بوده است.

دامغانی مساله رضایتمندی را نیز اوج توجه به خدا برشمرد و بیان داشت: شاید این سخن که رضا به داده بده از جبین گره بگشا قدری تبلیغی مذهبی به نظر بیاید اما من در زندگی زمانی حس رضایت داشتم که معنی «قناعت» را نه به کلمه بلکه به حقیقت درک کردم و این مصرع شاعر پارسی گوی هندی بیدل دهلوی حقیقتی انکار ناپذیراست که می‌گوید «چون ز طلب درگذشت، بنده خدا می‌شود» یعنی بندگی ما از سر نیاز است و خدایی خدا برای بی‌نیازی اوست و اگر به مرحله بی‌نیازی برسی پس خلیفه اللهی تو نیز مسجل می‌شود.

شاعر و نویسنده کشورمان در رابطه با مرور زندگیش گفت: زمانی که انسان به سن می‌انسالی می‌رسد سربرگردانده و به گذشته می‌نگرد و درمرور زندگی مراقبه و محاسبه دارد بسیاری از افراد این حالت را روزانه دارند و خوش به حالشان اما در غروب عمر تنها محاسبه است و زمانی برای مراقبه باقی نمی‌ماند.

وی خواسته‌های دست نیافتنی را جزوی از زندگی دانست و گفت: هرآدمی در زندگی یک جهان آرزو بردوش دارد و آرزوهای بسیاری بوده که مردم گذاتند و گذشتند و بهتر است انسان در عین داشتن آرزو آنچه را خدا برایش خواسته درنظر بگیرد چراکه آن بهتر است.

علی معلم دامغانی در تعریف «توبه» گفت: «توبه» را باید گفت: «تو، به» زیرا این آخرین دری است به روی بشریت گشوده می‌شود که تا زمانی که درآستانه جهانی دیگر قرارنگرفته بتواند این معنا را بپذیرد.

وی ادامه داد: خوش به سعادت کسانی که درمیابند توبه یعنی تو از هرتمایل و علاقه دیگری که دارم بهتری و براین اساس از غیر او که خود بهترین است‌‌ رها می‌شوند.

شاعر و منتقد ادبیات با اشاره به تفاوت مقام رضا بین انسان عادی و اولیای الهی گفت: ما انسان‌ها از عجز و ناتوانی می‌گوییم «خدایا رضایم به رضای تو» اما اولیای الهی که در حقیقت آن‌ها خدشه‌ای وارد نیست و معصوم از گناه و خطا هستنذ نیز این جمله را به عنوان درس و مکتب خود بیان کرده و باورداشتند که برای آن‌ها امری پسندیده است.

وی یکی از بزرگ‌ترین آرزو‌هایش را رستگاری دانست و گفت: تا آخرین لحظات عمر آرزو‌ها نمی‌می‌رند و آرزوی این روز‌هایم این است «که می‌خواهم رستگار شوم» هرچند می‌دانم چنین لیاقتی ندارم و چنین اراده‌ای که بر این قول ایستاده و آن را به فعل برسانم اما خداوندا مرا در رسیدن به این آرزو یاری کن.

دامغانی درباره مردم گفت: پیران گفته‌اند خلق یکسره نهال خدایند و به این اعتبار مردم در نزد من عزیز و ارجمند هستند و چون همیشه خود را در دایره این مردم دانسته‌ام هر آرزویی کنم خودم نیز جدای از آن نیستم و چون با مردم هستم آرزو و دعا در حق آن‌ها شامل من هم می‌شود.

وی در ادامه بیان داشت: بزرگنرین فضیلت من همانند مردم بودن است و اینکه هیچگاه قصد آزار و ستم نداشتم و خود را بر‌تر از دیگران ندیده‌ام.

علی معلم دامغانی یکی از دلایل نارضایتی از دیگران را خودخواهی عنوان کرد و گفت: اگر خود را عزیز بداریم در کوچک‌ترین ناملایمات رفتار دیگران را موجب اذیت و آزار دیده و ناراحت می‌شویم پس این حالت به خود ما بازمی گرددکه چگونه نگاه کرده و رفتارمان بده که الان موجب نارضایتی ما شده است.

وی درباره این موضوع که در حق دیگران نارفیقی روا داشته نیز گفت: اگر نارفیقی را به اعتبار تکوینی درنظربگیریم من نیز نارفیقی کرده‌ام اما در معنای ستم آشکار چنین عملی از من سرنزده است.

شاعر کشورمان ادب داشتن را از مسلمات رفتاری بشربخصوص در بخش مربوط به قدرتمندان دانست و بیان کرد: حتی کسانی که قدرت آسمانی داشتند به ادب خویش تکیه کردند چه برسد به امثال ما که قدرت اعتباری داریم و این نوع قدرت همیشگی نیست و ادب مرد به از دولت اوست.

علی معلم دامغانی در پایان گفت: شاید برای بسیاری از افراد این شعر که «قافله عمر عجب می‌گذرد» شعری ساده باشد و جوان‌تر‌ها باید تجربه کنند تا به باور برسند اما برای من که تجربه کرده‌ام این گذشتن ملموس و عینی است.

برنامه «گفتگوی تنهایی» کاری از گروه فیلم و نمایش شبکه چهار سیما است که در ماه مبارک رمضان شنبه تا چهارشنبه ساعت ۲۱: ۳۰ برروی آنتن می‌رود.

برچسب‌ها:

نظر شما