ژان ژاک روسو

کل اخبار:18

  • ۱۳۹۹-۰۷-۰۷ ۱۷:۰۰

    کانت، روسویی دیگر برای مشروعیت آزادی هگلی

  • ۱۳۹۹-۰۱-۱۶ ۱۳:۰۰

    روسو و رومانتیسم؛ اعتراضی فرهنگی به تمدن مدرن و سرمایه‌داری

    رومانتیسم باید به مثابه یک جهانبینی درک شود که ویژگی ذاتی آن اعتراض فرهنگی علیه تمدن مدرن سرمایه‌داری غربی و به سود برخی از ارزش‌های پیشینی است.

  • ۱۳۹۸-۰۷-۱۳ ۱۷:۰۰

    دو چهره دیدرو؛ مدرنیته علیه مدرنیته/ نگاهی به آرا و اندیشه‌های سر ویراستار دایره‌المعارف در عصر روشنگری

    دیدرو، در کنارِ ولتر و روسو، از گشایندگان جنبش روشنگری فرانسه بود؛ هرچند او در نسبت با ولتر و روسو، در زمان حیاتش غریب‌ ماند و تنها در قرن بیستم، به ستایشی که استحقاقش را داشت، رسید. دیدرو برخلاف ولتر، چندان خصومت جزم‌اندیشانه‌ای با ارباب کلیسا نداشت؛ در کنار نقد نهاد کلیسا، گاه به آموزه‌های عاطفه مسیحیت، روی خوش نشان می‌داد.

  • جان لاک ۱۳۹۸-۰۶-۰۶ ۱۲:۱۰

    مروری بر آرا و آثار جان لاک در سالروز زادروزش؛

    توافق همگانی معیار مشروعیت قدرت است

    لاک می‌گوید انسان در درجه اول مالک شخص خودش است و می‌توان گفت که این فرضیه جان لاک پایه و اساس بحث او قرار می‌گیرد. من مالک شخص خودم هستم. کس دیگری مالک من نیست و اگر من این نیروی خود را در اختیار کس دیگری می‌گذارم با توافق خودم است. کس دیگری حق ندارد من را به تصاحب خود درآورد؛ این یک حق است.

  • دعوای فیلسوفان ۱۳۹۷-۱۲-۰۸ ۱۱:۰۱

    آیا جواد طباطبایی در بحث با مخالفان خود تندخویی می‌کند؟!

    تندخویی ولتر نرم‌خوی

    ولتر طی نامه‌ای از رسالۀ روسو -که از نظر ولتر، وی همان علاقه به توحش در کتاب «قرارداد اجتماعی» را دنبال کرده- ابراز ناراحتی می‌کند و با لحنی بسیار تند خطاب به روسو می‌نویسد: «شباهت روسو به یک انسان مانند شباهت یک میمون به انسان است! روسو، سگِ دیوجانس سوفیسط است که هار شده است!»

  • ۱۳۹۷-۰۷-۱۴ ۱۶:۴۰

    روسو و بسیاری از اشراقیان از روش‌های تحلیلی خسته شده‌اند

    امیل بریه در کتاب «تاریخ فلسفه قرن نوزدهم دوره نظام‌ها (1850-1800)» معتقد است در این قرن، ذوق و قوت تحلیل، که مشخصه قرن هجدهم بود، روی در کاهش دارد. حتی پیش از پایان قرن هجدهم، ملاحظه می‌کنیم که روسو و بسیاری از اشراقیان از روش‌های تحلیلی خسته شده‌اند و در کار تحقیق، به وسایلی فراتر از تحلیل روی می‌آورند، از قبیل ایمان، غریزه، وجدان، احساس، شهود، صیرورت تاریخی. برای فهم وحدت واقعی این جنبش وسیع که نمایندگان آن اغلب از یکدیگر بی خبرند، باید مخصوصا به ارتباط میان رونق مجدد «فلسفه دینی» و «اهمیت مابعد الطبیعی‌ای،که به تاریخ داده می‌شود» توجه کرد.

  • ۱۳۹۷-۰۶-۱۸ ۱۳:۴۰

    ماجرای چاپچیِ فقیری که در هفده سالگی از بوستون گریخت

    شهرتِ علمیِ فرانکلین در اروپا و به‌ویژه در فرانسه در اواخرِ قرنِ هجدهم به دلیلِ دستاوردِ درخشانِ علمی‌اش بود. آوازه‌ی فرانکلین چنان بود که خودِ او یکبار به دخترش گفته بود: «با این وضع به گمانم من و ماه به یک اندازه معروف خلایق باشیم.»

  • هیوم ۱۳۹۷-۰۶-۰۶ ۱۱:۰۴

    نقد کتاب کافر و پروفسور؛

    دیوید هیوم، آدام اسمیت و دوستی‌ای که تفکر مدرن را شکل داد

    این کتاب درباره نوعی دوستی است که متأسفانه روسوی نازک‌طبع، کله‌شق و پارانویید هرگز قادر به داشتن آن نبوده است. لذت خواندن درباره نزدیکی دوستانه، معقول و نسبتاً آرام هیوم و اسمیت با خواندن حالت رقت‌انگیز فیلسوفی که حتی دوستی با خود را نیز نمی‌دانسته است خدشه‌دار می‌شود.

  • ۱۳۹۷-۰۵-۲۴ ۱۷:۰۰

    «قرارداد اجتماعی» روسو را چگونه بخوانیم؟

    کتاب راهنمای خواندن قرارداد اجتماعی روسو، نوشتۀ کریستوفر رِیت، ترجمۀ محمدمهدی ذوالقدری به همت انتشارات ترجمان علوم انسانی در زمستان ۱۳۹۶منتشر و روانۀ بازار کتاب شده است.

  • روسو ۱۳۹۷-۰۵-۲۰ ۱۳:۲۴

    خیالپروریها

    ژان ژاک روسو

    جاذبه خیالپروریها به‌خصوص از آن ناشی می‌شود که می‌توان روسو را در این اثر به حالت طبیعی بازیافت.

  • جمادی ۱۳۹۶/۰۴/۱۷

    زمینه و زمانه ژان ژاک روسو در گفت‌وگو با سیاوش جمادی؛

    فیلسوف آزادی

    من فکر می‌کنم باور روسو یک دین دنیوی شده است، عواقب دین دنیوی شده نیز یعنی حکومتی است که بر مبنای حقایق اشباع شده است یعنی خوب چیست، بد چیست، باید چیست، نباید چیست و... بنابراین، خود جامعه، حرکت آن، عقلانیت جمعی، جامعه مدنی که بعدا توسط هگل مطرح می‌شود، برای ژان ژاک روسو اصالت ندارد.

  • ناسیونالیسم ۱۳۹۴-۱۱-۱۷ ۰۸:۴۲

    در باب چگونگی شکل‌گیری و تکوین ناسیونالیسم؛

    ناسیونالیسم رمانتیک یا خودفریبی

    نباید از یاد برد که ناسیونالیسم رمانتیک که زمانی همچون نیرویی مقاومتی در برابر تهاجم و استیلای خارجی عمل کرده بود اینک موجب تکوین فرزندی ناخلف یعنی آلمان نازی بود. تردیدی نیست که بسیاری از کشورهای امروزی که روی نقشه جهان موجودند کار خود را با ناسیونالیسم رمانتیک آغازیده‌اند، چون تنها منبع مشروعیتشان همین ایده بود.

  • ۱۳۹۴-۰۹-۲۵ ۱۵:۰۰

    مقایسه وضع طبیعی در اندیشه‌های هابز، لاك و روسو

    برداشت لاك از وضع طبیعی بسیار خوش بینانه تر از هابز است. مفهوم وضع طبیعی از نظر هابز بیانگر رفتار عملی مردم در آن وضع است، هرچند كه این وضع حالتی ذهنی و تصوری داشته باشد.

  • ۱۳۹۴-۰۸-۰۳ ۱۲:۴۰

    تنش اسمیت و روسو/ معرفی کتاب کتاب «مزایا و مشکلات جامعه تجاری»

    این کتاب از اندیشه اولین و شاید مهم‌ترین مدافع جامعه اقتصادی، یعنی آدام اسمیت آغاز می‌کند و در مقابل به اولین و مهم‌ترین منتقد آن، ژان‌ژاک‌ روسو می‌پردازد.

  • محمدجواد غلامرضاکاشی ۱۳۹۴-۰۶-۱۹ ۰۸:۵۸

    نقد و بررسی کتاب «برابری و جانب‌داری» تامس نیگل (۲)؛

    خوانش ویتگنشتاینی از نیگل

    نیگل را باید ‫ کامیونیتارین‬ Communitarian تفسیر کرد. عرض من این است که بسیاری از حفره‌های نیگل را می‌توان با یک تفسیر ویتگنشتاینی از او پوشاند. هریک از ما در درون فرمی از زندگی هستیم و برای اخلاقی کردن فعل خود به مقومات یک فرم زندگی اتکا می‌کنیم و به این معنا دیگر از نیگل نمی‌توان تفسیر انمیستی و کاملاً فردگرا کرد.

  • روسو ۱۳۹۲-۱۱-۰۷ ۱۰:۲۳

    مایکل راث؛

    میراث روسو

    میراث روسو طولانی و عمیق است. او بنیان‌گذار شیوه‌­ای از تفکر است که جامعه‌ی معاصر خویش را به چالش می‌­کشد تا آنجا که اعلام می­‌کند پویایی­‌هایی که می­‌بینیم و آن­ها را پیشرفت می­‌دانیم در واقع چیزی جز فساد نیستند. او دولت را مسئول حفاظت از نابرابری بزرگ‌تر می‌­داند و بر این باور است که پوچی و ریاکاری اجازه نمی­‌دهند ما انسان­‌ها را آن‌گونه که واقعاً هستند، بشناسیم.

  • روسو ۱۳۹۲-۱۰-۰۱ ۱۱:۵۷

    مایکل راث؛

    روسو و منشأ نابرابری

    این مسئله بسیار مهم است که برای روسو، ترحم مقدم بر تفکر است. ما به دلیل فکر کردن به رنج­های دیگران نیست که به آن­ها اهمیت می ­دهیم، ما بر اثر یک واکنش غریزی و طبیعی به رنج­های دیگران اهمیت می­دهیم. پس احساس ترحم و دل‌سوزی وابسته به ارزیابی ما از وضعیت فردی که رنج می ­کشد، نیست. این واقعیت که دیگران رنج می­ کشند همه‎ی آن چیزی است که ما نیاز داریم بدانیم تا احساس طبیعی و غریزی ترحم فعال شود.

  • ژان ژاک روسو ۱۳۹۲-۰۸-۲۸ ۰۹:۰۷

    مایکل راث؛

    روسو و نقد زودهنگام روشنگری

    هنگامی­‌که شما روشنگری و هنرها و علوم را دارید که منجر به، به‌اصطلاح پیشرفت می‌­شود، آن­گاه با گروهی از مردم مواجه‌اید که واقعاً باهوش هستند و دست‌ه­ای دیگر که آن‌قدرها باهوش نیستند. به همین خاطر با افرادی مواجه می­‌شوید که به نویسنده، فیلسوف و دانشمند نگاه می­‌کنند و می‌­گویند: «کاش من می­‌توانستم مثل او باشم».