شناسهٔ خبر: 63487 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

انسان در آیینه علم/ نگاهی به کتاب «تاثیر علم بر جامعه» اثر برتراند راسل

محتوای کتاب «تاثیر علم بر جامعه» بر اساس یک سری از سخنرانی‌های راسل در کالج راسکین آکسفورد است. سخنرانی‌هایی که همانطور که از عنوان کتاب بر می‌آید با مرکزیت علم ارائه شده‌اند و بعد از خواندن این اثر بی شک خواهیم اندیشید که وجود یا فقدان علم چه بر سر جوامع بشری آورده است.

انسان در آیینه علم

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ «تاثیر علم برجامعه» کتابی است موجز به قلم «برتراند راسل» که به تازگی با ترجمه شادی فروتنیان توسط نشر «پیله» راهی بازار نشر شده است. ترجمه‌ای که البته می‌توانست روان‌تر و در انتخاب کلمات سخت‌گیرتر باشد و لذت خواندن کتاب را دو چندان کند. برتراند راسل یکی از چهره‌های سرشناس در قرن بیستم بود. او که در خانواده‌ای اشرافی در انگلستان متولد شد، در طول زندگی خود به حوزه‌های مختلف علم از ریاضیات تا فلسفه ورود کرد و نظریه‌های جنجالی آفرید و حتی در سال ۱۹۵۰ موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات شد. راسل در طول زندگی‌اش میان ایدئولوژی‌های مختلف فکری و سیاسی سرگردان بود و تا آخر عمر  هم سرگردانی‌اش از بین نرفت. راسل را به همراه گوتلوب فرگه و لودویگ ویتگنشتاین، از بنیان‌گذاران فلسفه تحلیلی می‌دانند. او به‌همراه آلفرد نورث وایتهد سعی کرد تا با تلاشی بسیار زیاد و با کمک منطق کلاسیک، بنیانی منطقی برای ریاضیات بنا کند. محتوای کتاب «تاثیر علم بر جامعه» بر اساس یک سری از سخنرانی‌های راسل در کالج راسکین آکسفورد است. سخنرانی‌هایی که همانطور که از عنوان کتاب بر می‌آید با مرکزیت علم ارائه شده‌اند و بعد از خواندن این اثر بی شک خواهیم اندیشید که وجود یا فقدان علم چه بر سر جوامع بشری آورده است. در ادامه نگاهی گذارا به مباحث کتاب می‌اندازیم:
 
علم و سنت
«علم و سنت» عنوان نخستین فصل این کتاب است. در این بخش سعی بر این بوده است که علم به عنوان فلسفه مورد بررسی قرار گیرد و همانطور که خود نویسنده اشاره می‌کند علم به عنوان تکنیک هدف بخش‌های بعدی کتاب است. در این فصل راسل پیش از هر چیز تمرکز خود را به شکل‌های سنتی باور می‌گذارد و سعی در توضیح و لزوم این تغییر ایجاد شده در زندگی بشر دارد. او در مورد تاثیرات علم می‌گوید: «تاثیرات علم انواع مختلفی دارد. تاثیرات فکری مستقیم به معنای رد بسیاری از عقاید سنتی و اتخاد آن‌هایی است که با موفقیت روش علمی مطرح شده‌اند. سپس تاثیراتی بر تکنیک‌ها در صنعت و جنگ می‌گذارد و در نتیجه تکنیک‌های جدید، تحولات عمیقی در سازمان اجتماعی ایجاد می‌شود که به تدریج باعث تغییرات سیاسی مربوطه می‌گردند.»
 
 اثرات عمومی تکنیک علمی
همانطور که اشاره شد راسل در بخش دوم کتاب که حجم قابل ملاحظه‌ای را به خود اختصاص داده است به تاثیرات تکنیکی علم پرداخته است و در یک نگاه اجمالی سعی کرده است این تاثیرات را در علوم مختلف بررسی کند. در انتهای این فصل این طور می‌خوانیم: «در روزگاران قدیم یک انسان نمی‌توانست چیزی خیلی بیشتر از نیازهای یک انسان تولید کند؛ گروه اقلیت اشرافیت در طبقه لوکس زندگی می‌کرد، طبقه متوسط در رفاه نسبی بود اما اکثریت زیادی از جمعیت چیزی بسیار اندک‌تر از آن داشتند که برای زنده ماندن مورد نیاز بود... اما تقریبا همه معایب بزرگ در زمان ما ناشی از عدم گسترش قانون برای حل اختلافات است و زمانی که دارای قدرت اختیاری شدیم، به خاطر کارآرایی بیشترمان آسیب زننده‌تر از قرون گذشته گشتیم.»
 
تکنیک علم یا یک الیگارشی
در این فصل راسل مبحث تکنیک علمی را با یک پرسش مواجه می‌کند. آیا تکنیک علمی نوعی از الیگارشی است؟ با این پرسش است که او نسبت میان علم و نظام‌های سیاسی را پی می‌گیرد.
 
دموکراسی و تکنیک علمی
همانطور که اشاره شد در فصل گذشته نسبت نظام‌ها و اندیشه‌های سیاسی با علم، با تاکید بر نظام‌های تمامیت خواه مورد بحث قرار گرفت و در فصل پنجم کتاب راسل رابطه دموکراسی و تکنیک علمی را پیش می‌گیرد. در بخشی از این فصل می‌خوانیم: «دموکراسی در حال حاضر به خاطر وسعت حوزه‌هایی که در آن درگیر می‌باشد در اهدافش شکست خودره است. فرض کنید شما یک آمریکایی هستید و به انتخابات ریاست جمهوری علاقه دارید اگر سناتور یا نماینده کنگره باشید، شما شاید بتوانید تاثیر قابل توجهی از خود نشان دهید اما شانس عوام در حدود یک درصد هزار است.»
 
علم و جنگ
اما بعد از دموکراسی این بار نوبت جنگ است که راسل فصل پنجم کتاب خود را به این نسبت اختصاص داده است. نسبتی که به قول راسل سابقه طولانی دارد از زمان ارشمیدس تا استفاده از باروت. در پایان این فصل او به نوع بشر این طور هشدار می‌دهد: «اگر به رغم علم، زندگی بشر ادامه یابد، بشر باید کنترل احساسات را بیاموزد که در گذشته لازم نبوده است. انسان‌ها باید در برابر قانون تسلیم شوند حتی وقتی فکر می‌کنند که قانون ناعادلانه و غیر قانونی است.. من نمی‌گویم این کار آسانی است و اتفاق خواهد افتاد؛ فقط می‌خواهم تاکید کنم که اگر این اتفاق نیافتد، نژاد انسان از بین می‌رود که در نتیجه علم خواهد بود.»
 
علم و ارزش‌ها
راسل در فصل بعدی کتاب به سراغ یک پرسش مهم دیگر رفته است، رابطه علم با ارزش‌ها. او در این مسیر نگاهی به ارزش‌های رایج در زمانه خود کرده و رابطه علم با آن‌ها را بررسی می‌کند. راسل می‌گوید: «یکی از بزرگترین مزایای علم برای کسانی که روح آن را درک می‌کنند این است که به آن‌ها امکان می‌دهد بدون پشتیبانی واهی یقین ذهنی زندگی کنند به همین دلیل است که علم نمی‌تواند از آزار و اذیت حمایت کند.»
 
آیا جامعه علمی می‌تواند پایدار باشد؟
راسل در فصل هفتم و پایانی کتاب یک پرسش اساسی را مطرح می‌کند، آیا جامعه علمی می‌تواند پایدار باشد؟ او در ابتدای این فصل ابتدا به تعریف جامعه علمی می‌پردازد: «من جامعه‌ای را جامعه علمی می‌نامم که دانش علمی و تکنیک‌های مبتنی بر دانش بر زندگی روزمره، اقتصاد و سازمان سیاسی جامعه تاثیر بگذارد.» او در ادامه علت‌های احتمالی ناپایداری این جامعه را توضیح می‌دهد و در نتیجه گیری راه‌های فائق آمدن بر آن‌ها را شرح می‌دهد و نوید می‌دهد بشر می‌تواند به آینده بدون جنگ و فقر امید داشته باشد.
 
کتاب «تاثیر علم بر جامعه» اثر «برتراند راسل» با ترجمه «شادی فروتنیان» در ۱۵۶ صفحه، تیراژ ۳۳۰نسخه و قیمت ۳۸.۵۰۰ تومان توسط انتشارات پیله منتشر شده است.

نظر شما