شناسهٔ خبر: 63465 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

برگ‌هایی از کارنامه دولت جنگ

کتاب «برگ‌هایی از کارنامه دولت جنگ، ۱۳۶۰ – ۱۳۶۸» به یکی از ابعاد جنگ تحمیلی می‌پردازد که همانا معرفی و بررسی کارنامه دولت ایران در آن دوران است.

برگ‌هایی از کارنامه دولت جنگ

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «برگ‌هایی از کارنامه دولت جنگ، ۱۳۶۰ – ۱۳۶۸»، به کوشش سید علیرضا حسینی بهشتی و عباس ملکی از سوی نشر روزنه منتشر شد.

این اثر تحلیلی تاریخی به پژوهش تحلیلی در باب کارنامه دولت جمهوری اسلامی ایران و نقش آخرین نخست‌وزیر ایران، مهندس میرحسین موسوی در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی پرداخته است؛ دورانی که اکنون سالیانی است روایت رسمی آن آلوده به تحریفات فراوان گشته و مخاطبان جوان و نسل امروز را تشنه روایتی انتقادی اما آگاهی بخش از آن دوران حماسه و خون نگاه داشته است.

در بخشی از مقدمه کتاب می‌خوانیم: «درست است که این روزها دیگر کم‌تر کسی هست که درباره بحرانی شمردن وضعیت نظام سیاسی و کشور ایران سخن نگوید یا نگفته باشد، اما معمولاً برای توضیح اینکه چرا به چنین وضعیتی دچار شده‌ایم، به‌گونه‌ای به تاریخ گذشته‌مان مراجعه می‌کنیم که گویی می‌خواهیم با یافتن مقصر یا مقصران، بار مسئولیت جمعی تاریخی را که هر یک از ما کم یا زیاد در قبال شکل‌گیری وضعیت کنونی داشته‌ایم از دوش خود برداریم و بر دوش دیگری یا دیگران بیندازیم و پس از آن با وجدانی آرام در خارج از گودِ شهروندی فعال سکنی گزینیم! صدالبته، بار مسئولیت کسی که قدرت بیش‌تری در تعیین سرنوشت کشور داشته و دارد سنگین‌تر است، اما آیندگان حق خواهند داشت یکایک ما را هم در شکل‌گیری سرنوشتمان سهیم و شریک بدانند. پس واکاوی تاریخ گذشته‌های دور و نزدیک ایران‌زمین با چه رویکردی می‌تواند برای ما ساکنان این سرزمین اهورایی مفید باشد؟ بازخوانی تاریخ به‌منظور ارزیابی کارنامه گذشته‌مان، یافتن نقاط مثبت و منفی و درس گرفتن از آن برای آینده: «گذشته چراغ راه آینده» یا آنچه در فرهنگ ملی و دینی ما با عنوان «عبرت‌آموزی» از گذشته شناخته شده است.»

به عقیده نویسندگان مقدمه کتاب، آنچه در باب تاریخ جنگ تحمیلی و کارنامه افراد و ارگان‌هایی که در آن مشارکت کردند، غالب است، نگرش «تاریخ به‌مثابه محکمه» بر «تاریخ به‌مثابه عبرت» است از این رو، تلاش گردآورندگان و نویسندگان مجموعه مقالات کتاب حاضر این بوده است که تا آنجا که ممکن بوده، از نگرش اول دوری کرده و به نگرش دوم نزدیک شوند.

در تحقق این مقصود، بهشتی و ملکی برای بازخوانی کارنامه‌ دولت هشت‌ساله میرحسین موسوی در دوران جنگ تحمیلی، از نویسندگان مقالات و یادداشت‌ها خواسته اند، نوشتارهایشان را بر پایه ویژگی‌های زیر بنویسند:
- بر پایه داده‌های تاریخی و مستندات معتبر باشد، اما مقصود آن تاریخ‌نگاری نباشد؛
– انتقادی و درصدد بررسی منصفانه و عالمانه کارنامه آن دولت باشد؛
– هدف آن نه مدح و ستایش و نه تخریب دولت جنگ، بلکه فراهم‌سازی متونی باشد که درس‌آموز باشد و چراغی برای آینده؛
– مقالات در درجه علمی- ترویجی باشد، یعنی از مقالات ژورنالیستی صرف از یک طرف و مقالات پژوهشی دانشگاهی از طرف دیگر متمایز باشد؛
– مخاطبان آن افرادی دارای سواد و آگاهی‌های دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه‌ها فرض شده باشند؛
– مقالات را صاحب‌نظرانی نوشته باشند که حتی‌المقدور، درعین‌حال که از روش‌های علمی رایج در حوزه تخصصی خود بهره‌مند هستند، برای بازخوانی کارنامه دولت جنگ از تجربیات شخصی خود در آن دوران نیز بهره گرفته باشند.

آنان همچنین بر مبنای قرابت نظری و تعهد عملی دولت مهندس موسوی بیش از دیگر دول‌ های جمهوری اسلامی به حفظ ارزش‌های برآمده از انقلاب اسلامی، اندیشه مبتنی بر نواندیشی دینی رهبران نهضت و بنیان‌های فکری بنیان‌گذاران نظام جمهوری اسلامی، استفاده از رویکرد اخلاق توسعه در بازخوانی کارنامه آن دولت را موجه دانسته‌اند.

نویسندگان نوشتارهای این مجموعه اما، در انتخاب رویکرد و رهیافت خودمختار بوده‌اند و گوناگونی موجود در متون کتاب نیز حاصل آن است. کتاب برگ‌هایی از کارنامه دولت جنگ از چند بخش تشکیل شده است؛ بخش نخست به مقالاتی اختصاص دارد که پژوهشگرانی با بهره‌گیری از چارچوب‌ها و رهیافت‌های نظری و علمی گوناگون برای انتشار در این مجموعه نوشته‌اند.

مقاله حسین علایی با عنوان «بررسی نقش دولت دفاع مقدس در جنگ تحمیلی» در پی پاسخ به این پرسش است که دولت دفاع مقدس در چه حوزه‌هایی و چگونه از جبهه‌ها و رزمندگان پشتیبانی می‌کرده است. اهمیت بررسی این موضوع در این است که بدون در نظر گرفتن تلاش‌ها و فعالیت‌های دولت در دوران جنگ، تصور بیرون راندن ارتش متجاوز از خاک ایران و حفظ تمامیت ارضی کشور غیرواقع‌بینانه است.

عباس ملکی مقاله خود در حوزه سیاست خارجی را با عنوان «سیاست خارجی آخرین نخست‌وزیر ایران: ۱۳۶۰-۱۳۶۸» به رشته تحریر درآورده است. وی با اشاره به تجربه‌های عملی و بنیان‌های نظری سیاست خارجی ایران پساانقلاب، سیاست خارجی مهندس موسوی را با اتکا به هشت مشخصه توضیح داده و سیاست خارجی جمهوری اسلامی را منعکس‌کننده شخصیت، عظمت، عزت و هویت نظام برآمده از انقلاب اسلامی، مخالف با هرگونه سلطه‌گری که در قانون اساسی نیز بدان تصریح شده است، دارای موضع انتقادی و درعین‌حال کاربردی نسبت به سازمان‌های بین‌المللی، توجه به موقعیت ژئوپلیتیک و موقعیت ژئواکونومیک و تنوع فرهنگی ایران به‌مثابه فرصت به‌جای تهدید برای امنیت ملی، توجه به عنصر مهم دین‌باوری در سطح ملی و تأثیر آن بر سیاست‌گذاری‌ها و وفاداری هم‌زمان سیاست خارجی به اسلام، انقلاب و ایران دانسته است.

شهروز شریعتی و مسعود غفاری در مقاله «اقتصاد سیاسی منازعه در جنگ ایران و عراق»، تلاش کرده‌اند ضمن بررسی خسارات مادی حاصل از این جنگ برای دو کشور ایران و عراق، مواضع عربستان سعودی و ایالات متحده را در تلاش برای تداوم این درگیری از منظر اقتصاد سیاسی ارزیابی کنند. آنها نشان داده اند که این جنگ در کوتاه‌مدت منجر به آسیب جدی به زیرساخت‌های دو کشوری شد که کنترل یک‌پنجم نفت دنیا را در اختیار داشتند و در میان‌مدت نیز هر دو کشور را از اقتصاد سیاسی بین‌الملل منزوی کرد.

فرشاد مؤمنی در مقاله خود با عنوان «دولت دفاع مقدس به‌مثابه یک دولت توسعه‌گرای تمام‌عیار» به بررسی کارنامه دولت میرحسین موسوی از منظر میزان پایبندی یا پایبندنبودن به معیارهای توسعه پرداخته است. وی ضمن برشمردن این معیارها که شامل لگام زدن به مصرف افسارگسیخته، افزایش هرچه بیش‌تر هزینه فرصت مفت‌خوارگی و طراحی برنامه‌های توسعه‌گرای حمایت از صنایع کارخانه‌ای منتخب است، با استناد به آمار و اطلاعات مربوطه به تجزیه‌وتحلیل عملکرد آن دولت پرداخته است.

سیدغلامحسین حسنتاش در یادداشت خود با عنوان «صنعت نفت در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران» ضمن بیان اهمیت نقش این صنعت در اقتصاد ایران و حملات پیاپی هوایی به تأسیسات نفتی، به تشریح موفقیت‌های چشمگیری که با همت و تلاش بی‌وقفه کارکنان و کارگران صنایع نفت و پتروشیمی رقم خورد می‌پردازد. به تاکید حسنتاش، دوران جنگ تجربیات بزرگی را به همراه داشت که مهم‌ترین آن شناخت مدیریت بحران در عمل و آزمون آن در شرایط بحرانی بود که به پشتوانه آن در بدترین شرایط، حتی یک ‌روز صادرات نفت خام متوقف نشد و با تلاشی خارق‌العاده همواره حداقل انرژی لازم کشور و سوخت ناوگان جنگی و مدنی کشور تأمین شد.

قربان بهزادیان‌نژاد مقاله خود با عنوان «دستاوردهای دولت میرحسین موسوی در حوزه سلامت»، را با تمرکز بر سه موضوع سامان داده است؛ نخست درباره جایگاه سازمان‌های ارائه‌دهنده خدمات بهداشتی-درمانی در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب بحث می‌کند؛ سپس نگاهی گذرا به سال‌های ۶۱-۱۳۵۷ داشته که در حقیقت دوره‌های بی‌ثباتی و تغییرات پیاپی بوده؛ و بالاخره در تلاش است ضمن ارائه برخی از شاخص‌ها به‌عنوان نمونه، مروری کوتاه بر روندهای کیفی این دوره داشته باشد.

مقاله بعدی از محسن ایزدخواه است که ذیل عنوان «رویکردهای دولت به سازمان تأمین اجتماعی در دوران هشت سال دفاع مقدس» می‌کوشد با تبیین جایگاه سازمان تأمین اجتماعی به توجه و مسئولیت‌های دولت پس از پیروزی انقلاب اسلامی و دوران هشت ساله دفاع مقدس بپردازد. وی با تبیین هشت شاخص کلیدی یعنی روند تعداد بیمه‌شدگان، روند تحولات کمی در تعداد مستمری‌بگیران، برقراری بیمه بیکاری، ایجاد نهاد سرمایه‌گذاری در جهت حفظ ارزش ذخائر سازمان، وضعیت ذخائر و دارایی سازمان، تعمیق اعتماد بین کارگران و دولت و برقراری بیمه بیکاری نشان می دهد که در آن دوره دولت به‌رغم تمام کاستی‌ها و کمبود منابع و اولویت‌هایی که به تخصیص درآمدهای ملی به دفاع نظامی از کشور داده شده بود، از توجه به این مسئله حیاتی و اساسی غافل نبوده است.

سیدکاظم اکرمی در یادداشت خود با عنوان «دفاع مقدس و آموزش و پرورش» خدمات وزارتخانه تحت مدیریت خود را در زمینه ارائه خدمات آموزشی به رزمندگان حاضر در جبهه‌های نبرد شرح داده است. با توجه به اینکه بخش بزرگی از نیروهای رزمنده از گروه‌های سنی در حال آموزش بودند، ارائه چنین خدماتی، در طی بازه زمانی طولانی جنگ ضرورتی‌ اجتناب ناپذیر بود. تشکیل مجتمع‌های آموزشی رزمندگان در جبهه‌ها، تأمین کادر آموزشی، هماهنگی و توجیه فرماندهان یگان‌ها به‌منظور همکاری با مجتمع‌ها ازجمله تلاش‌های وزارت آموزش و پرورش در آن دوره به شمار می‌رود.

محسن علوی‌پور در مقاله «سینمای ایران در دولت دفاع مقدس» خاطرنشان می‌کند که عرصه فرهنگ و هنر ازجمله حوزه‌هایی بود که با توجه به نبود اتفاق‌نظر انقلابیون بر سر رویکردهای آینده آن و همچنین فقدان اجماع شرعی و عرفی بر سر مصادیق بهنجار و نابهنجار، دچار سرگشتگی جدی شد که با توجه به خروج برخی از فعالان این عرصه‌ از کشور و کم‌تجربگی و کم‌دانشی بسیاری از انقلابیونی که جایگزین آن‌ها شده بودند، زمینه‌های رکود این عرصه فراهم آمد؛ اما وقوع جنگ تحمیلی از سوی دولت بعثی عراق و تجاوز به خاک کشور به شکوفایی انگیزه‌ها و استعدادهایی منجر شد که به‌سرعت توانستند با وجود کاستی‌ها و مشکلات رویکردهای بدیل و نوینی را در هنر ایرانی شکل بخشند. سینما ازجمله حوزه‌هایی بود که تبلور این استعدادها را به‌خوبی می‌شد در آن احساس کرد.

رضا امراللهی نیز در یادداشت خود به تلاش‌هایی که برای حفظ و گسترش سازمان انرژی اتمی در طول جنگ هشت‌ساله صورت گرفته اشاره می‌کند. این تلاش‌ها هم در مرکز اصلی سازمان در رآکتور تهران و مرکز تابش گاما در آن، هم در شرق اصفهان که بزرگ‌ترین مجتمع فناوری هسته‌ای کشور به شمار می‌رفت و هم در نیروگاه نیمه‌تمام بوشهر با کمک متخصصان ایرانی انجام گرفت که بخش درخشانی از کارنامه دولت جنگ را تشکیل می‌دهد.

در «سخن پایانی» بهشتی و ملکی به جمع‌بندی مطالب مقالات کتاب پرداخته‌اند. برخی پیوست‌های برگزیده، اعم از عکس و سند، پایان‌بخش کتاب است. بدیهی است که مجموعه اسناد و تصاویر مربوط به این موضوع بسیار فراتر از آنچه در اینجا آمده، بوده است و هدف این بخش زمینه‌سازی برای جلب‌توجه مخاطبان به اهمیت اسناد و مدارک تصویری در بازخوانی کارنامه دولت جنگ است.

در پشت جلد کتاب می‌خوانیم: «در مجموعه‌ای که پیش روی شما قرار دارد تلاش شده به یکی از ابعاد جنگ تحمیلی پرداخته شود، که همانا معرفی و بررسی کارنامه دولت ایران در آن دوران است. شایان ذکر آنکه نویسندگان مقالات این مجموعه، که برخی در آن زمان خود مسئولیت‌های اجرایی بر عهده داشتند در انتخاب رویکرد و رهیافت‌شان آزاد بودند و گوناگونی موجود در متون نیز نتیجه این امر است. به خوبی آگاهی داریم که انتشار این کتاب تنها یک گام در راستای شناخت کارنامه دولت در آن مقطع حیاتی و سرنوشت ساز از تاریخ کشورمان به شمار می‌آید، ولی امیدواریم مطالعه آن انگیزه‌ای شود برای پژوهشگران و دست‌اندرکاران تاریخ جنگ تحمیلی تا گام‌های پربارتری بردارند و هموطنانشان را در شناخت این بخش مهم از تاریخ معاصر خود یاری دهند.»

«برگ‌هایی از کارنامه دولت جنگ، ۱۳۶۰ – ۱۳۶۸»، به کوشش سید علیرضا حسینی بهشتی و عباس ملکی در 324 صفحه به بهای 65500 تومان از سوی نشر روزنه منتشر شده است.

نظر شما