شناسهٔ خبر: 63407 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

کتاب سید فرید قاسمی از خاطرات زندانیان فلک‌الافلاک منتشر شد

کتاب «خاطره‌های فلک‌الافلاک» نوشته سید فرید قاسمی شامل خاطرات زندانیان سیاسی قلعه فلک‌الافلاک در شهر خرم‌آباد، توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شد.

کتاب سید فرید قاسمی از خاطرات زندانیان فلک‌الافلاک منتشر شد

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ کتاب «خاطره‌های فلک‌الافلاک» نوشته سید فرید قاسمی به‌تازگی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شده است. این ‌کتاب دهمین‌عنوان از مجموعه «برگی از تاریخ» است که این ‌ناشر چاپ می‌کند.

این ‌کتاب در واقع ویراست سوم کتاب «خاطرات زندانیان فلک‌الافلاک» است که قاسمی پیش‌تر ویراست اول آن را با همین عنوان در سال ۷۵ توسط انتشارات پیغام در خرم‌آباد منتشر کرد. این ‌کتاب ۸ سال بعد یعنی سال ۱۳۸۳ با افزوده‌هایی توسط نشر آبی در قالب «مجموعه خاطرات روزنامه‌نگاران زندانی» چاپ شد. ویراست اول کتاب چندماه پس از چاپ کمیاب شد و ویراست دومش هم طی یک‌سال، ۳ مرتبه چاپ شد.

«درآمد»، «قلعه فلک‌الافلاک»، «زندان دژ سپه» و «راویت» فصول اصلی این ‌کتاب هستند که فصل «روایت» خاطرات این زندانیانِ فلک‌الافلاک را در بر می‌گیرد: احمد عاشورپور (۱۲۹۶ ۱۳۸۶ ش)، مرتضی قاسمی (۱۲۸۶ ۱۳۶۵ ش)، حبیب‌اللّه کاکاوند (۱۳۱۴ ۱۳۹۱ ش)، غلامحسین گلسرخی (۱۳۰۷ ۱۳۹۶ ش)، خلیل ملکی (۱۲۸۰ ۱۳۴۸ ش)، احمد ناظرزاده کرمانی (۱۲۹۲ ۱۳۵۵ ش) و ایرج نبوی (۱۳۱۲ ۱۳۷۵ ش)

قاسمی در معرفی این ‌کتاب می‌گوید «در وسط شهر خرم‌آباد، بر فراز تپه‌ای آهکی، بزرگ و سنگی، قلعهٔ فلک‌الافلاک قرار دارد. ساختمانی با مصالح سنگ، آجر، خشت و ملات گچ و آهک با دیوارهای محکم و بلند و برج دیده‌بانی با پایه‌هایی که بر روی تیغه‌های سنگی و بنای قلوه‌سنگی استحکام دارد. پیشینه این دژ به عهد ساسانیان بازمی‌گردد و تاریخ پرفراز و نشیبی دارد.

اما نام قلعه در نیمه نخست سدهه چهاردهم خورشیدی، اوّل بار پس از ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ بیش از هر زمانه‌ای بر سر زبان‌ها افتاد. چرا که حبس‌گاه شماری از مشاهیر شد…»

در قسمتی از این ‌کتاب می‌خوانیم:

سکوت اولیه و تاثر و بهت و نگرانی و بیم و دلهره به‌زودی و با خاتمه آواز مرموز جای خود را به عصیان و امید و شور و شوق و نشاط و پایکوبیو رقص و حرکت داد.

در آن شب من به مناسبت سکوت مطلق ناگهانی که حکم‌فرما گردید، مانند اغلب شب‌ها کنار پنجره اتاق خود آمدم و به صحنه هنری دژ دوم فلک‌الافلاک خیره شدم. در آن شب کذایی مثل اینکه شاهد رقص اموات و اشباح بودم.

داستان و تم دانس ماکابریا، رقص اموات، همواره در من تاثیر عمیق داشت، اما در آن شب این داستان از دنیای خیال به واقعیت قدم گذارده بود.

آیا زنده‌به‌گورهایی نبودند که برای فراموش نکردن زندگی به رقص و حرکت درآمده بودند؟ و می‌خواستند زندگی آینده خود را اقلاً در رویایی زنده و مجسم سازند؟

در هرحال، نظری که فرمانفرمایان از زنده‌به‌گور کردن آن جوان با قریحه داشتند، به هدف اصابت نکرده بود. آن جوان نه‌تنها از جمع و آن صحنه هنری دور نشده بود، بلکه در آن شب نیرومند کذایی از همه‌وقت به همه نزدیک‌تر شده بود، و این جدایی ظاهری باعث وحدت بیشتر و نیرومندی بالاتر گردیده بود.

این ‌کتاب با ۱۵۲ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۵ هزار تومان منتشر شده است.

نظر شما