شناسهٔ خبر: 62651 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

نگاهی به کتاب «روزنامه آب و هوا»: ناصرالدین‌شاه و ذکر وقایع آب و هوا و انقلابات آسمانی

کتاب «روزنامه آب و هوا؛ آب و هوانگاری به روایت ناصرالدین شاه قاجار (از فروردین 1261 تا فروردین 1262)» از سوی انتشارات پرنده منتشر شد. این کتاب در شناخت ذوق و توجه ناصرالدین شاه در باب آب و هوا حائز اهمیت است.

ناصرالدین‌شاه و ذکر وقایع آب و هوا و انقلابات آسمانی

به گزارش  فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ یادداشت‌های روزانه ناصرالدین شاه نوشتاری ساده و بی‌تکلف و به دور از هرگونه الفاظ پرطمطراق است که درباریان و زنان حرم‌خانه در نامه‌نگاری با شاه بدان استناد می‌کردند. در بسیاری از خطوط، ناصرالدین شاه خود را با لفظ «ما» جمع بسته است. در این روزنامه‌ها شاه اطرافیانش را با همان لفظی که خود به کار می‌برد، یاد کرده است؛ مثل چرتی، دلچه، جوجه، باشی و...

این کتاب حاصل استنساخ بخشی از روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه به قطع رحلی بزرگ از صفحه 202 تا 393 است که اصل آن در بخش اسناد خطی سازمان اسناد ملی ایران تحت شماره 7479 ـ 295 در بخش آلبوم‌های بیوتات بایگانی شده است.

«روزنامه مبارکه، روزنامه هوا و اثرهای آسمانی و زمینی» است که در طول یک سال از هجدهم شهر جمادی الاول سنه 1299 ه.ق تا هجدهم شهر جمادی الاول سنه 1300 ه.ق توسط ناصرالدین شاه قاجار تحریر شده است. بخش‌هایی از این روزنامه خاطرات به خط کاتب تحریر شده است. ناصرالدین شاه در این روزنامه به ذکر وقایع آب و هوا و انقلابات آسمانی پرداخته و در خلال نگارش آب و هوا به شرح وقایع آن روز که بعضی در دارالخلافه الباهره طهران و در عمارت ارگ سلطنتی گلستان، یا به دید و بازدید خانه رجال و مهمانی‌های اعیانی و بعضی از آن در ییلاقات اطراف طهران به شکار گذشته، پرداخته است.

در طول این یک سال، شاه سفری به نمارستان مازندران نیز داشته است که به شرح وقایع سفر و آب و هوای نمارستان پرداخته است. از جمله مطالب دیگری که شاه به آنها پرداخته، ستاره دنباله‌دار و پدیده خورشیدگرفتگی است و در بخش پایانی کتاب، به شرح عروسی هم‌زمان آغافخرالدوله دختر ادیب ناصرالدین شاه با مهدی‌قلی مجدالدوله پسردایی ناصرالدین شاه پرداخته شده است.

این کتاب، تنها کتابچه آب و هوای ناصرالدین شاه قاجار است که تحریر و مرقوم شده است و در سایر مجلدات، تنها به ذکر وقایع روزانه، وقایع جاری کشور و شرح سفرهای داخلی و خارجی پرداخته شده است؛ از این‌رو مطالعه این کتاب در شناخت ذوق و توجه ناصرالدین شاه در باب آب و هوا حائز اهمیت است.

در شیوه تصحیح و بازنویسی این کتاب که به خط ناصرالدین شاه قاجار است، مصحح به اصل متن وفادار بوده و تنها بخشی از رسم‌الخط که با رسم‌الخط امروزی متفاوت است، به شیوه امروزی تحریر شده است.



ناصرالدین شاه اشخاص را با اسم کوچک یا لقبی که خودش داده بود، خطاب می‌کرد و یا بعضی اشخاص را تنها به ذکر لقبش اکتفا کرده است و در شناسایی بعضی از این اشخاص و ابنیه و اماکن جغرافیایی از خود روزنامه خاطرات ناصرالدین‌شاه استفاده شده است.

ناصرالدین شاه قاجار که چهارمین پادشاه سلسله قاجاریه بود، شش صفر سنه 1274 ه.ق در قریه کهنمو در حوالی تبریز به دنیا آمد. پدرش محمدشاه قاجار و مادرش ملک‌جهان خانم مهد علیا از زنان مقتدر دربار قاجاریه بود. وی پس از درگذشت پدرش بر اثر بیماری نقرس در قصر محمدیه در حوالی باغ فردوس در سنه 1264 به تخت سلطنت نشست و تا هفده ذی‌القعده سنه 1313 سلطنت کرد و چند روز قبل از برگزاری جشن قرن که جشن پنجاهمین سال سلطنتش بود، در حرم شاه عبدالعظیم حسنی توسط میرزا رضا کرمانی ترور شد و سلطان صاحب‌قران به دلیل ترورش در حرم شاه عبدالعظیم حسنی با نام «شاه شهید» خوانده شد.

ناصرالدین شاه در دوران پنجاه‌ساله سلطنتش ایران را در بسیاری از جهات رو به جلو حرکت داد و زمان سلطنت او دوران نخستین‌ها بود. او پادشاهی خاطره‌نویس، نقاش، خطاط، عکاس و شکارچی بود. وی علاقۀ زیادی به ثبت و تحریر خاطرات روزانه خود داشت و به شرح وقایع روزانه که شامل عکاسی، نقاشی و شکار به همراه سفرهای گوناگون داخلی و رفتن به ییلاقات بود، پرداخته است؛ اما آنچه حائز اهمیت است، در این روزنامه خاطرات، بسیار کم به وقایع سیاسی مملکت پرداخته است، بلکه آنها را در دفترچه‌های مجزائی به صورت رمز و تلگرافی نگاشته است.

در بخشی از این خاطرات که به تاریخ روز چهارشنبه 23 جمادی‌الاول، مطابق 23 حمل است، می‌خوانیم: «از صبح زود ابر و باد و باران بود. حالا هم که چهار ساعت گذشته از دسته می‌رود باد می‌آید و باران ریز می‌آید. 6 به غروب مانده خیلی شدید بارید، بعد بازایستاد، اما ابر بود. سه ساعت و نیم به غروب مانده، باران بسیاری شدیدی آمد به طوری که مثل طوفان تا سه دقیقه بعد کمتر شد؛ دو دقیقه دیگر کمی باز شد، قدری آفتاب شد بعد هوا بالمره صاف و آفتابی خوب شد، بعد کم‌کم باز ابر شد. غروب آفتاب روی کوه البرز ابرهای سیاه پیدا شد و آسمان در آنجا صدا می‌کرد و متصل برق می‌زد. بعد کم‌کم همه آسمان سیاه و مهیب شد.

وقت شام که چیده بودند یک ساعت از شب رفته چنان رعد و برق شد و باد تند آمد و باران شدید آمد که زهره آدم می‌رفت. اگه خدای نخواسته یک ساعت این‌طور می‌بارید و رعد و برق بود همه جا خراب می‌شد. شش؛ هفت، ده دقیقه بیشتر طول نکشید ایستاد. لیکن ابر بود و گاه‌گاهی می‌بارید، بعد کم‌کم هوا آرام شد. صبح گفتند در همین ساعت که برق می‌زد قریب هفت هشت نفر مرد، زن، بچه را در توی شهر برق زده کشته است. از آن جمله محمدجواد نامی است، برادر آقای مهدی نایب فراش خانه، برادر معصومه می‌گفت: پسر هیجده ساله‌ای را در همسایگی ما زده است. ساری اصلان می‌گفت: در کوچه آن‌ها پسری را کشته است. خلاصه یک بلایی بود.»

کتاب «روزنامه آب و هوا؛ آب و هوانگاری به روایت ناصرالدین شاه قاجار (از فروردین 1261 تا فروردین 1262)» با تصحیح الناز بایرام‌زاده در 160 صفحه، شمارگان 500 نسخه و بهای 38 هزار تومان از سوی انتشارات پرنده منتشر شد.

نظر شما