شناسهٔ خبر: 61175 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

در رونمایی کتاب «آفاق فکرت در سپهر فطرت» مطرح شد: اعوانی هر امری را درچارچوب حکمت به سنجش می‌گیرد/فیلسوف دردمند است

داوری اردکانی، چهره ماندگار فلسفه گفت: فلسفه لفظ نیست، درد است و در جان قرار دارد. فیلسوف دردمند است.

اعوانی هر امری را درچارچوب حکمت به سنجش می‌گیرد/فیلسوف دردمند است

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ مراسم رونمایی از کتاب «آفاق فکرت در سپهر فطرت» مجموعه گفتگوهای حامد زارع با غلامرضا اعوانی عصر روزگذشته یکشنبه هشتم دی ماه، در کافه کتاب ققنوس برگزار شد.

همچنین در این مراسم، از تجدید چاپ کتاب‌های آفاق فلسفه در سپهر فرهنگ (گفتگوی حامد زارع با رضا داوری اردکانی) و آفاق معرفت در سپهر معنویت (گفتگوی حامد زارع غلامحسین ابراهیمی دینانی) رونمایی شد.

چاپ جدید «آفاق فلسفه در سپهر فرهنگ» به نمایشگاه کتاب می‌رسد

در ابتدای این مراسم، حامد زارع که گفتگوهای این مجموعه را به عهده داشته است گفت: در ابتدا مایلم عرض کنم که جای یک کتاب و یک متفکر در این جمع خالی است. جای کتاب «آفاق فلسفه در سپهر فرهنگ» که شامل گفتگوهای بنده با دکتر رضا داوری اردکانی است به علت دقت نظر و روحیه مکتوب گرایی که استاد دارند در این جمع خالی است و رونمایی از چاپ دوم آن به این جلسه ارجمند نرسید. منتها این مژده را می‌دهم که چاپ دوم آن، یک چاپ جدید خواهد بود و علاوه بر مقدمه تازه، فصل مفصلی درباره احمد فردید و جلال آل احمد به کتاب افزوده شده است. امیدوارم با مساعدت انتشارات ققنوس، این کتاب به نمایشگاه کتاب سال آینده برسد.

وی افزود: دکتر داوری اردکانی به دلیل یک گذار حساس از فلسفه به علوم اجتماعی و به دست گرفتن تولیدات عبور از ایدئولوژی اندیشی به اندیشیدن در باب توسعه، جایگاهی بسیار ممتاز در عرصه تفکر معاصر ایران دارد. جایگاهی که اگر چه گاهی برای آنانی که با فیلتر سیاست فکر می‌کنند، سوءتفاهم برانگیز شده، اما بدون تردید حاوی دقیق‌ترین طرح مسئله‌ها و ظرفیت ترین رویکردها در باب آینده ایران است. امیدوارم چاپ جدید کتاب گفتگو با ایشان در آینده نزدیک بتواند مبین این جایگاه خطیر باشد. اما شاید همه حاضران در جمع حاضر هم با من هم رأی باشند که جای مشهورترین فیلسوف حال حاضر ایران که آوازه نام ایشان از سر حدات سرزمینی ایران و مرزهای جهان اسلام و دنیای متجدد هم گذشته است در این جلسه خالی است. دکتر سید حسین نصر، رئیس دپارتمان اسلامی دانشگاه جورج واشینگتن و قطب حاضر طریقه مریمیه که واپسین سنت گرای نامدار دنیا محسوب می‌شوند و بنا به دلایلی کهنه از حضور در ایران محروم هستند، اما این فقدان به هیچ وجه مایه ناامیدی و ناسپاسی ایشان نشده و همواره عشق به ایران زمین و معاریف و مشاهیر فکری و معرفتی این سرزمین در قلب ایشان زنده است.

زارع ادامه داد: کتاب «آفاق حکمت در سپهر سنت» نمادی روشن و مبرهن از این زندگی است. کاش امروز میزبان ایشان در این خانه تاریخی زیبا بودیم. اما چرا نیستیم؟ دو دهه پیش نصر در پاسخ به چرایی پذیرش ریاست دفتر مخصوص ملکه به رامین جهانبگلو گفت: این امر را پذیرفتم چرا که پای آینده کشور در میان بود نه اینکه در آن زمانه پرخطر این کار را از سر بلندپروازی و ورود به عرصه سیاست یا چیزی مانند آن کرده باشم. زیرا احساس می‌کردم که تنها کسی بودم که می‌توانستم همچون میانجی به ایجاد موقعیتی کمک کنم که در آن مثلاً آیت الله خمینی با شاه مصالحه کنند و نوعی «حکومت سلطنتی اسلامی» برپا گردد که در آن علما نیز درباره امور مملکتی اظهار نظر کنند اما ساختار کشور دچار تحول نشود. بسیاری از علما نیز هدفی جز این در ذهن نداشتند». بیست سال بعد به همان پرسش این بار به نگارنده این گونه پاسخ داد: چون این کار را در آن زمان یک وظیفه ملی و حتی دینی دانستم و شاید هم اشتباه کردم. بلکه بگویم حتماً اشتباه کردم وگرنه این گونه چوب آن را نمی‌خوردم ».(۱۳۹۳- صفحه ۳۲۳) مقایسه این دو پاسخ به یک پرسش مشخص به خوبی می‌تواند نشان دهنده این نکته باشد که باید تسامح بیشتری در برخورد با اندیشمندان داشت که نه تنها به تصمیم اشتباه چهل سال پیش خود اذعان می‌کند بلکه از زمان ترک کردن ایران، لسان و رساله‌هایش جز برای اسلام و ایران به کار نگرفته است. امید که این تجربه به زودی پایان پذیرد و سید حسین نصر بار دیگر پله‌های درگاه ورودی انجمن حکمت و فلسفه در خیابان آراکلیان را بپیماید و شرح گلشن راز را دوباره برای علاقه مندان بگوید.

دینانی لحاظ هیچ خط و خطری را برای دفاع از عقلانیت نمی‌کند

این روزنامه نگار اضافه کرد: اما کتاب دیگری که امروز تجدید چاپ آن رونمایی می‌شود، «آفاق معرفت در سپهر معنویت» است که متشکل بر مجموعه گفتگوهایم با دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی است. فیلسوفی صریح که در دفاع از خود و کاربست آن بسیار بی ملاحظه است. دینانی لحاظ هیچ خط و خطری را برای دفاع از عقلانیت نمی‌کند و به همین خاطر با روحیه ای ارسطویی و بیانی ابن سینایی همواره در باب فضل تقدم و تقدم فضل عقل سخن می‌گوید. این رویکرد سینایی استاد دینانی گاهی در برابر رویکردهای سهروردی گرایانه و صدراگرایانه نیز قرار می‌گیرد. ایشان همواره هوادار نگاه عقلایی در برابر نگاه حکمایی است، نگاهی که در ایران کربن، نصر و غلامرضا اعوانی مروج آن بوده و هستند. دکتر غلامرضا اعوانی که امروز مجلس رونمایی از کتاب گفتگویم با ایشان با عنوان «آفاق فکرت در سپهر فطرت» برپاست، نماینده نگاه حکمایی در سپر فلسفی ایران معاصر است و طبیعی است که همواره در برابر این نگاه حکمایی و افلاطونی، نگاه عقلایی و ارسطویی صف آرایی کرده است.

وی افزود: نگاهی که دکتر ابراهیمی دینانی، نماینده آن است و بارها جلسات خصوصی که با حضور این دو نماینده شاخص نگاه حکمایی و عقلایی تشکیل شده را تبدیل به صحنه رویارویی فکری و حتی جدال جدی حکمت و فکرت کرده است. راقم این سطور که این سعادت را داشته که در برخی این جلسات حضور داشته باشد، همواره با دیدن و شنیدن صحنه‌های ماندگار جدال دو نماینده اندیشه حکمایی و عقلایی، گاه و بی گاه نقاشی مشهور و جاودانه رافائل بر دیوار کتابخانه پاپ جولیوس دوم در واتیکان که در آن افلاطون با دستانی رو به آسمان و ارسطو با دستانی رو به زمین به تصویر کشیده شده اند در ذهنش نقش می‌بندد. در همه لحظاتی که این مجادلات و مناظرات ادامه دارد. روی سخن اعوانی به آسمان و روی سخن ابراهیمی دینانی معطوف به زمین است و هیچیک از موضع و منظر خویش پا پس نمی‌گذارند وبا این مداومت به حاضران در جلسه فیض می‌رساند.

زارع در پایان گفت: غلامرضا اعوانی در منش و روش خود به حکومت پایبند است. هر امری را در چارچوب حکمت به سنجش می‌گیرد. او دین و علم را نیز از منظر حکمت به رسمیت می‌شناسد و به همین سبب در نظام فکری خود دچار تنش میان مسائل علمی در مواجهه با بازوهای دینی نمی‌شود. البته این یگانگی علم و دین نزد اعوانی ادله‌ای بر عدم پیچیدگی تفکر او به حساب نمی‌آید و به نظر می‌رسد اعوانی در عین سادگی، یکی از پیچیده‌ترین متفکران معاصر ایران محسوب می‌شود. چه اینکه به اعتقاد اعوانی باطن دین مبتنی بر علم و حکمت است و دین در صدد است تا فهم انسان را هدایت کند. از دیدگاه اعوانی هنگامی که انسان هدایت پذیر است، درست نقطه و جایگاهی است که به علم رسیده است. بدین ترتیب می‌توان مشاهده کرد که یگانگی علم و دین نزد اعوانی دارای مراتب است و این در حالی است که حکمت به مثابه راه راستین فهم دین و علم، ذاتی مبتنی بر معرفت دارد. اگر گوهر دین و علم را نیز معرفت بدانیم، متوجه پیچیدگی نگرش اعوانی در عین ظاهر ساده آن خواهیم شد.

اعوانی بیشتر به نوشتن بپردازد

پس از سخنرانی زارع، پیام صوتی سیدحسین نصر خطاب به حاضران در جلسه پخش شد. نصر گفت: برای این بنده جای نهایت خرسندی است که قبلاً از راه این گفتار، از دور، سلامی خدمت همه دوستانی که گردهم آمده اند عرض کنم و برای همه دعای سلامتی و توفیق از درگاه خداوند انجام دهم. خیلی خوشحالم که آقای حامد زارع که جوانی کوشا، پرکار و صدیقی در کارهای علمی هستند، توانسته اند کتاب جدید و تازه ای را مبتنی بر گفتگویشان با دوست عزیزم آقای دکتر غلامرضا اعوانی به طبع برسانند. اولاً از ایشان تشکر می‌کنم که کتاب «آفاق حکمت در سپهر سنت» خود بنده را تجدید چاپ کرده اند و امروز قرار است چاپ سوم آن رونمایی شود. ولی بیش از همه خوشحالم که ایشان به دنبال گفتگو با آقای دکتر اعوانی رفتند و ایشان هم پذیرفتند و کتاب «آفاق فکرت در سپهر فطرت» اکنون به حلیه طبع آراسته شده است.

وی افزود: بیشتر دوستان می‌دانند که بنده صله دوستی و مودت طویلی با آقای دکتر غلامرضا اعوانی دارم. در سال ۱۹۶۴، هنگامی که در دانشگاه آمریکایی بیروت، درس اسلام شناسی می‌دادم، ایشان در کلاس بنده حضور یافتند و از آن وقت به بعد، صله عمیق علمی، فکری، روحی و انسانی بین ما وجود داشته و دارد. ایشان خدمات بسیار ارزنده ای به فلسفه اسلامی و حکمت و معارف عقلی نه تنها در ایران بلکه (در عرصه) معارف عقلی اسلامی انجام داده اند. سفرهای متعدد بین المللی و داخلی، سخنرانی‌های گوناگون و کلاس‌های درس بی شمار، ثمر این دانش بسیار ارزنده ای است که ایشان به عنوان ولی از جانب حق در قلب و فکر خود جای داده اند.

استاد علوم اسلامی در دانشگاه جرج واشینگتن ایالات متحده آمریکا اضافه کرد: مخصوصاً می‌خواستم این نکته را متذکر شوم که چندین سال است به ایشان فشار می آورم که بیشتر به نوشتن اثار بپردازند. به این دلیل که قلمی توانا دارند و با وضوح و روشنی می‌توانند مسائل مشکل فلسفی و عرفانی و حکمی را بیان کنند. خوشحالم که این نصیحت بنده را پذیرفتند و در دو- سه سال گذشته چند کتاب مهم به قلم ایشان تحریر شده و به دست ما رسیده است. امیدوارم که این کتاب جدید (نیز) یک خدمت مهم در بهتر شناساندن افکار عمیق فلسفه سنتی و عرفان و حکمت ما، هم در خود، هم در تقابل با تفکر غربی و چالش‌هایی که اکنون جامعه اسلامی از لحاظ فکری با آن روبرو است، باشد. برای همه شرکت کنندگان در این جلسه آرزوی سلامتی و توفیق می‌کنم و از درگاه خداوند متعال خواهانم که همواره در ایران، مشعل حکمت و فلسفه و عرفان و دانش راستین روشن و تابان نگاه داشته شود.

عالم فلسفه بر پایه اختلاف است

پس از پخش پیام نصر، داوری اردکانی گفت: آقای زارع کارهای خوبی کردند و مجموعه گفتگوهایی با افرادی انجام دادند که با وجود اختلافاتی که دارند اما با یکدیگر قرابت و هم سخنی دارند. رابطه من و اقای اعوانی یک رابطه خاص است و من هم مثل اقای نصر امیدوارم که آقای اعوانی بیشتر بنویسند. یک روز در جایی از فضائل ایشان می‌گفتم و یکدفعه کسی گفت مگر شما باهم اختلاف نظر ندارید و من پاسخ دادم: عالم فلسفه بر پایه اختلاف است و در فلسفه دو نفر را پیدا نمی‌کنید که باهم اتحاد نظر داشته باشند.

وی افزود: اقای اعوانی افلاطونی هستند، ایشان با افلاطون تفکر می‌کنند و مأنوس هستند و ایشان را اسوه تفکر می‌دانند. فلسفه لفظ نیست، درد است و در جان قرار دارد. فیلسوف دردمند است. من ارسطویی هستم اما نه به اندازه‌ای که اعوانی افلاطونی است. اختلافات جدی میان ارسطو و افلاطون وجود دارد؛ رابطه من و اعوانی هم به نوعی رابطه ارسطو و افلاطون در مقیاس خودمان است. وظیفه من است که به اقای اعوانی احترام کنم چون باید به فلسفه احترام بگذارم. یکی از تفاوت‌های من و اعوانی در این است که بنده به مسائل روز و اجتماعی بیشتر ورود می‌کنم. یک زمانی حدود یکسال در آمریکا زندگی کردم و خواستم کتابی درباره فلسفه معاصر ایران بنویسم ولی نتوانستم چون در آن زمان ذهنم درگیر زمان و مکان دیگری بود. علاقه من به اخلاق و سیاست به دوره جوانی ام برمی گردد. البته علاقه به سیاست نه از آن جنبه که وارد سیاست شوم و کارهای سیاسی کنم بلکه به این معنا که برایم خیلی اهمیت داشت. همانطور که هایدگر هم برای من خیلی اهمیت دارد و کتاب اخلاق نیکوماخوس بنظرم بزرگترین کتاب است.

رئیس فرهنگستان علوم ادامه داد: فلسفه یونانی جدا از سیاست نیست و همین فلسفه با افلاطون و ارسطو به واج خودش می‌رسد. اگرچه فلسفه یونانی با سیاست در ارتباط است ولی فلسفه در دیار ما با سیاست ارتباط نگرفت و اثر نگذاشت همانطور که در آداب، اخلاق و قانون ما هم تأثیر نگذاشت. من همواره به این موضوع فکر می‌کنم که آیا فلسفه در متن تاریخ ما وارد شده است یا نه؟ خیلی سال پیش کتابی هم با عنوان «مقام فلسفه در تاریخ دوره اسلامی» نوشته ام که در آن به این موضوع پرداخته ام. یک وقتی فکر می‌کردم که فلسفه در متن تاریخ ما وارد شده اما بعدها تأمل بیشتری کردم و همچنان دارم فکر می‌کنم که فلسفه با ما چه کرده و در دیار ما به کجا رسیده است؟ در اینکه ما فیلسوفان بزرگی داریم تردیدی نیست ولی اینکه فلسفه چه مقامی در تاریخ ما پیدا کرده مسئله دیگری است.

این چهره ماندگار فلسفه تصریح کرد: بنظرم آقای اعوانی با تسلطی که برفلسفه و دین دارند می‌توانند کمک کنند که ما بدانیم فلسفه در دیار ما چه کرده و چه نقشی در زندگی ما داشته است؟ چون ما تنها قومی در خارج از اروپا هستیم که به فلسفه یونانی توجه کرده ایم چرا؟ چون طالب داشتیم و جستجو می‌کردیم. لازم است که امروز به سوالاتی از قبیل فلسفه با فهم امروز چه کرده است پاسخ دهیم و به آنها فکر کنیم. شاید برخی بگویند چرا فقط طرح سوال می‌کنی؟ من هم می گویم نادان همیشه سوال می‌کند شما هم اگر می‌توانید پاسخ دهید.

پس از سخنان داوری اردکانی، پیام غلامحسین ابراهیمی دینانی، دیگر چهره ماندگار فلسفه که بخاطر مشکلی که پیش آمده بود در جلسه حضور نداشت پخش شد. وی در این پیام کوتاه گفت: اقای زارع کار بسیار خوبی انجام داده است. خداوند در قرآن هم کلمه آفاق را به کار برده است. آفاق خداوند حکمت است. کارهای خوبی درباره حکمت صورت گرفته چون ایران کشور حکمت است. از گذشته هم کشور حکمت بوده و کشور حکمت هم باقی خواهد ماند.

حکمت، نور مطلق است

غلامرضا اعوانی، دیگر سخنران این مراسم گفت: من همیشه آقای داوری را برادر بزرگ فلسفه می دانم. ایشان بنده را متهم به افلاطونی بودن می‌کنند اما واقعیت این است که ایشان هم به اندازه من افلاطونی هستند همانطور که من هم به اندازه ایشان ارسطویی هستم.

وی افزود: حکمت نورالهی است و اگر نباشد ظلمت است. ما علم مطلق داریم که نور مطلق است. نور مطلق حکمت است و حکمت مشترک لفظی نیست. ما حکمت را در همه زمان‌ها به یک معنا ترجمه و تفسیر می‌کنیم بنابراین حکمت، علم مطلق است. دین هم برمبنای حکمت است. حکمت غرب و شرق ندارد. حکمت انسان را انسان می‌کند. کاربرد همه علوم دنیوی است ولی علمی که با انسان می‌ماند و انسان را انسان می‌کند حکمت است. در میان همه کشورهای اسلامی هیچ جا جز ایران حکمت نیست. حتی مخالفان حکمت مثل فخررازی و غزالی هم از ایران بودند.

این چهره ماندگار فلسفه ادامه داد: قرآن انبیا را معلمان حکمت می‌داند. فهم کتاب بدون حکمت امکان ندارد. یکی از کارهای بزرگی که حکمای ما کردند توفیق میان حکمت رسمی و حکمت ایمانی بود. اما راه غرب با راه ما درباره حکمت فرق دارد. معمولاً حکمت را با فلسفه یکی می‌گرفتند در حالیکه اینطور نیست. در غرب فلسفه دنیوی شده و جنبه الهی آن کم شده و حکیم الهی در غرب نداریم.

اعوانی تصریح کرد: ارسطو کارهای بسیار زیادی کرده که از آن غفلت شده مثلاً او استاد اسکندر بوده و او را جهانی کرده است. پس از آن زبان یونانی هم بین المللی شد. اناجیل چهارگانه به زبان یونانی نوشته شده است. فیلسوف کسی است که درباره مسائل بیندیشد. فلسفه اسلامی مسائل زیادی دارد. ایران سهم زیادی در حکمت داشت که باید آن را پاس داشت. یک زمانی در هاروارد نمی‌شد اسم حکیم را ببریم ولی امروز در همانجا دپارتمان فلسفه شرق تأسیس شده است. خلاصه که حکمت یونانی نیست نور آن درهمه جا هست. در پایان آقای زارع خیلی تشکر می‌کنم چون وقت بسیار زیادی برای مصاحب گذاشتند و خیلی شسته و رفته کار را انجام دادند. ایشان با کارشان به نوعی ما را به نطق درآوردند و به نوعی پنهان‌های فکری ما را به قلم درآوردند.

در ادامه شهین اعوانی گفت: وقتی پیام سید حسین نصر پخش شد من یاد زمان تأسیس انجمن حکمت و فلسفه افتادم و اینکه چرا ایشان این انجمن را تأسیس کردند. آن زمان من دانشجو بودم و یادم هست که دکتر نصر در یک روزنامه یا نشریه‌ای نوشته بودند مملکتی که برای اسب ولیعهد انجمن شاهنشاهی دارد چرا نباید برای حکمت و فلسفه که مهد آن ایران است انجمن داشته باشد؟ درست بعد از همین گفته ایشان را خواستند و تأسیس انجمن شکل گرفت و به نظر من هنوز هم که هست با وجود تغییراتی که انجمن کرده، توانسته هویت خودش را حفظ کند.

آخرین سخنران مراسم، منوچهر صدوقی سها بود. وی تاریخچه کوتاهی از سابقه آشنایی خود با غلامرضا اعوانی ذکر کرد و گفت: دوستی من و اقای اعوانی دوستی ۳۵ ساله است و برای اولین بار با ایشان در مرکز مطالعات عمومی دانشگاه صنعتی شریف که آقای پورجوادی در آن زمان ریاست این مرکز را به عهده داشتند آشنا شدم.

صدوقی سها در ادامه به ذکر دو خاطره از دوستی و رفاقت خود با اعوانی پرداخت و سپس جلسه خاتمه یافت.

نظرات مخاطبان 0 3

  • ۱۳۹۸-۱۰-۱۵ ۰۰:۲۳پیمان 0 0

    متاسفم که این همه استاد در شرق و غرب جمع می شوند که مقداری خاطره تحویل بدهند و اسمش را بگذارند فلسفه! هیچ جای دنیا با آدمی که هیچ کار علمی مهمی ندارد مصاحبه نمی کنند و اگر هم کردند با این آب و تاب رونمایی نمی گیرند. کافی است خواننده جملات پراکنده خود اعوانی را بخواند تا بداند که چه ذهن آشفته ای دارد، مثل همه چهره های ماندگار فلسفه، گویی که آشفتگی در فکر معیار گزینش این چهره ها بوده
                                
  • ۱۳۹۸-۱۲-۱۸ ۱۸:۳۷امیرحسین 0 0

    جای بسیار تاسف است که این همه مطالب بی ربط را تحویل خوانده می دهند. در همین آلمان که هابرماس چند ده جلد کتاب نوشته تعداد مصاحبه های او به یک جلد نمی رسد. اعوانی و دیگر شرکت کنندگان مگر چه کارنامه ای در فلسفه دارندکه این همه وقت و انرژی صرف حدیث نفس آنها می شود؟ بهتر است آقای زارع یک کار جدی تر کند و این رطب و یابس را تحویل ملت ندهد
                                
  • ۱۳۹۸-۱۲-۱۸ ۱۸:۳۸میثم 0 0

    حق مطلب این است که اعوانی نه فیلسوف نه درد دارد، کارمند دون پایه در گروه فلسفه است
                                

نظر شما