شناسهٔ خبر: 61121 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

تجربه زندگی یک مهاجر/  به بهانه اکران فیلم مستند «اعتراض وارد نیست»

«اعتراض وارد نیست» به سراغ چندین افغان مهاجر می‌رود و قصه هرکدام را تعریف می‌کند قصه چرایی و چگونگی آمدن‌شان به ایران‌ که هرکدام متفاوت است اما سرنوشت همه آنها در یکجا به هم گره‌خورده است و آن ‌یک باشگاه تنیس است؛ بله درست متوجه شدید باشگاه تنیس؛ آخرین گزینه که تصور می‌شود می‌توان در آن رد پای مهاجرین افغان را در آن یافت.

فرهنگ امروز/ امیر شبگیر:

در اوایل تابستان امسال (‌سال ۱۳۹۸) خیلی زودتر از موعد تعیین‌شده برای معرفی نماینده سینمای ایران در جوایز اسکار پیش رو (۲۰۲۰) در یک انتخاب غیرقابل‌پیش‌بینی از بین دو فیلم داستانی نسبتا پرسروصدا و دارای جوایز بین‌المللی متنوع و یک مستند کمتر دیده‌شده و بی‌سروصدا در نهایت قرعه به نام مستند خورده شد؛ انتخابی که تا ماه‌های بعد از آن و حتی همین امروز و با نزدیک شدن به اعلام نهایی کاندیداها سر و صدای زیادی به پا کرد.

بسیاری هیات انتخاب را به اهمال و بی‌دقتی و تصمیم‌گیری عجولانه متهم کردند. بسیاری بر این باور بودند که این تصمیم برای شانه خالی کردن از زیر بار مسوولیت صنفی بوده است و محافظ‌کارانه‌ها بین دو فیلم داستانی و یک مستند گزینه بی‌حاشیه‌تری که احتمالا کمتر مورد مناقشه خواهد بود را انتخاب و خود را خلاص کردند.

اگرچه ممکن است تا حدی این حدس و گمان دور از واقعیت نباشد و منطقی به نظر برسد اما به‌هیچ‌عنوان به این نکته نمی‌توان اشاره کرد که در چندساله اخیر جریان سینمای مستقل به ‌مراتب پیشروتر و موفق‌تر از جریان اصلی سینمای ایران بوده است و شاهد این ادعا فیلم‌هایی است که در این مدت در سینمای هنر و تجربه اکران شده است.

در میان این فیلم‌های داستانی و مستند همیشه گزینه‌هایی برای شگفت‌زده کردن مخاطب حضور دارد؛ فیلم‌هایی که از داشتن هرگونه تبلیغات محیطی و رایج فیلم‌های جریان اصلی محروم هستند و متاسفانه سانس‌ها و سینماهای نمایش‌دهنده این فیلم‌ها بسیار محدود و در برخی موارد برای هفته‌ها دور از دسترس و غیرقابل‌برنامه‌ریزی است و همین امر سبب می‌شود نمونه‌هایی درخشان و قابل‌تامل نادیده گرفته شوند و بختی برای دیده‌شدن نداشته باشند؛ بختی که نه‌فقط از عوامل این آثار که غالبا با هزینه‌ای شخصی و مشکلات فراوان در صدد تولید هستند از سوی مخاطبان علاقه‌مند و جدی هم دریغ می‌شود و همه این موارد امکان از دست دادن آثاری مهم و تاثیرگذار را بیشتر از پیش می‌کند. خبر بد و ناامیدکننده این است که غالبا این فیلم‌های داستانی و مستندها با تاخیری فراوان به شبکه نمایش خانگی وارد می‌شوند یا اصلا وارد نمی‌شوند.

مستند «اعتراض وارد نیست» ساخته فرناز جورابیان و محمدرضا جورابیان بدون شک مصداق یکی از همین فیلم‌هایی است که لابه‌لای انبوه فیلم‌های جریان اصلی که کمر به قتل سینمای ایران بسته‌اند به سبب بی‌برنامگی و محدودیت اکران گم خواهد شد. فیلمی با موضعی بکر و کارگردانی قابل‌قبول درباره مهاجرت. فیلمی که منتخب مسابقه فیلم‌های نیمه‌بلند و بخش نگاه جهان از بیست و هشتمین فسیتوال هات داکس در سال 1396 بود و ویترین افتخارات داخلی و خارجی آن لبریز از تعریف و تمجید و ستایش است، پس از دو سال فرصت اکران گرفته است.

«اعتراض وارد نیست» به سراغ چندین افغان مهاجر می‌رود و قصه هرکدام را تعریف می‌کند قصه چرایی و چگونگی آمدن‌شان به ایران‌ که هرکدام متفاوت است اما سرنوشت همه آنها در یکجا به هم گره‌خورده است و آن ‌یک باشگاه تنیس است؛ بله درست متوجه شدید باشگاه تنیس؛ آخرین گزینه که تصور می‌شود می‌توان در آن رد پای مهاجرین افغان را در آن یافت.

«اعتراض وارد نیست» قصه‌اش را با شخصیتی به نام گل‌آقا شروع می‌کند که بعد از مهاجرت غیرقانونی به ایران در یک باشگاه تنیس در شمال تهران به عنوان توپ‌جمع‌کن مشغول کار می‌شود و به‌ مرور در ساعت‌های خالی باشگاه به یادگیری و تمرین تنیس می‌پردازد و درنهایت به یک تنیسور حرفه‌ای تبدیل می‌شود که آرزوی شرکت در مسابقات حرفه‌ای تنیس را در سر می‌گذراند؛ شب‌ها در کانکس سرایداری باشگاه زندگی می‌کند و عملا به عنوان آچارفرانسه و همه‌کاره مسوول رتق و فتق همه‌کاره‌ این باشگاه تنیس است.

این تناقض بین ورزش تنیس که همیشه سویه‌ای از تمول و فراغت خاص علاقه‌مندانش را در خود دارد و غالبا مربوط به طبقه خاصی از اجتماع است (دست‌کم در ایران) با وضعیت بغرنج زیست این مهاجر افغان موتور محرک اصلی قصه فیلم است که در ادامه با نزدیک‌شدن به موارد مشابه مانند گل‌آقا با شخصیت‌های دیگری هم مواجه می‌شویم که همگی دارای استعداد درخشانی در تنیس هستند تا جایی که برخی از آنها به عنوان مربی مشغول آموزش هستند البته باز هم به ‌صورت غیرقانونی و به‌ سختی؛ به خاطر مهاجر بودن‌شان.

مستند «اعتراض وارد نیست» در زمره مستندهای پرتره مصاحبه‌محور قرار می‌گیرد؛ نوعی از مستندسازی در نگاه نخست بسیار سهل‌الممتنع به نظر می‌رسد در این نوع مستندنگاری جلب اعتماد فرد موردنظر که قرار است روبه‌روی دوربین بی‌پیرایش بنشیند و به ‌مثابه یک پروسه روانکاوانه بی‌هیچ سانسوری از گذشته‌اش از شرایط امروزش و آرزوهای فرداهایش بگوید؛ بی‌آنکه مخاطب لحظه‌ای احساس بکند که چیزی برای گفتن از پیش تمرین‌شده است یا نکته‌ای برای بیان کردن به‌نفع حرف اصلی فیلم در آن گنجانده یا زدوده شده است. در «اعتراض وارد نیست» فرناز جورابیان و محمدرضا جورابیان به بهترین شکل از پس این چالش برآمدند و نسخه نهایی پیش روی ما پر است از لحظه‌های ناب و خالصی که دریچه دقیق و درستی برای ورود به ذهن تک‌تک شخصیت‌های فیلم است؛ فارغ از هوشمندی دو فیلمساز برای انتخاب موضوع و نحوه پرداخت و نزدیک‌شدن به آنکه بیشتر مربوط به دوره تحقیق و پیش‌تولید یک مستند است. باید به موارد بصری همچون استفاده هوشمندانه از لی‌اوت تیتراژ و میان‌نویس‌های فیلم و انتخاب فونت زبان افغانی؛ تدوین و تصویربرداری تاثیرگذار اشاره کرد و درنهایت برگ برنده را به تصاویر پایانی فیلم دانست جایی که ولع مخاطب را برای دانستن سرنوشت این شخصیت‌های دوست‌داشتنی که در یک ساعت فیلم با آنها اخت شده‌ایم، ارضا می‌کند.

«اعتراض وارد نیست» از کلیشه‌های مرسوم و معمول و سانتیمانتال (احساسات‌گرایانه) در مورد مهاجرین به ‌درستی و خودآگاه پرهیز می‌کند و هوشمندانه در عین‌ حالی که راوی واقعیت تلخی است؛ نمایانگر شور و عشق به زندگی است؛ پر از امید است، پر از تلاش‌کردن، زمین‌خوردن و دوباره برخاستن و دوباره تلاش‌کردن.

روزنامه اعتماد

نظر شما