شناسهٔ خبر: 59255 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی: جامعه ایران همواره جامعه‌ای دینی بوده است

سجاد صفار هرندی درباره وضعیت دینداری در ایران گفت: جامعه ایران همواره جامعه دینی بوده واین موضوع حتی قبل از اسلام نیز بود و دین در کانون و مرکزیت حیات و مناسبات فردی و جمعی وجود داشته است.

جامعه ایران همواره جامعه‌ای دینی بوده است

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛  برنامه «رهیافت» رادیو گفت و گو با موضوع بررسی جامعه شناسی وضعیت دینداری و با حضور سجاد صفار هرندی مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی به روی آنتن رفت.

سجاد صفار هرندی در آغاز در پاسخ به این پرسش که نقش و کارکرد مذهب و دین در جوامع چه بوده است، گفت: بخش مهمی از توجه جامعه شناسان بخصوص در سنت فرانسوی به مسئله دین از حیث کارکرد آن بوده است و در حقیقت به درون مایه الهی آن کمتر توجه می‌کردند و یک نوع انکار به این وجه دین داری را در پیشگامان فکری جامعه شناختی شاهد هستیم.

وی با اشاره به نظر کارشناسان غربی در خصوص دین اظهار کرد: برخی جوامع روشنفکری، دین را به نوعی از خرافه و ساخته شده توسط کاهنان و روحانیان قلمداد می‌کردند اما یکی از فیلسوفان غربی در مقابل این نگاه، می‌گویند چیزی که انقدر مبتذل و پیش پا افتاده است، اولاً نمی‌تواند تا این حد دوام بیاورد و دوماً نمی‌تواند انقدر فراگیر و جاری و گسترده باشد.

مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی در گفتگو با رادیو گفت و گو تصریح کرد: دین در جنبه کالبدی اجتماعی جوامع وجود دارد و به همین دلیل توجه جامعه شناسان را به خود جلب کرده است که برخی از آنها در حوزه تامین هویت اخلاقی به عنوان یکی از کارکردهای آن به پژوهش پرداخته‌اند.

صفار هرندی در ادامه با تصریح بر اینکه دین داری در ایران و کشورهای غربی که کلیسا حکم فرما است، تفاوت‌های زیادی دارد، گفت: صورت بندی جامعه شناسی که از مسیحیت و یهودیت برخواسته است در مواجه با سنت و میراث اسلامی دچار بحران و مشکل‌هایی است. در صورت مسیحی، تمامیت دین مختص کلیسا است و عبادت به واسطه کلیسا ممکن است اما در سنت اسلامی چنین چیزی ممکن نیست.

مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی درباره وضعیت دینداری در ایران بیان کرد: جامعه ایران همواره جامعه دینی بوده است و این موضوع حتی قبل از اسلام نیز بود به این معنا که دین در کانون و در مرکزیت حیات و مناسبات فردی و جمعی وجود داشته است. این دیانت در دوره‌های مختلف تجلی‌های گوناگونی داشته است و در عین حال در دل گفتمان‌های مختلفی نیز صورت بندی می شده است. یک تلقی از دین، تلقی متشرعانه و شریعت مدارانه از دین است اما در همه ادوار جامعه این دینداری متشرعانه در همه جامعه جریان نداشته است.

نظر شما