شناسهٔ خبر: 56855 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

معلمی که با کمک دانش‌آموزانش داستان‌های عامیانه را جمع‌آوری کرد

محمدرضا آل‌ابراهیم می‌گوید: از بهترین کارهایی که در حوزه ادب و هنر می‌توان انجام داد، فرهنگ‌نویسی است. ای کاش در همه شهرهای ما افرادی پیدا می‌شدند که غبار زمان را از گذشته و نیاکانشان پاک کنند و خاطراتی که باقی‌مانده و ادبیات شفاهی ما را که متاسفانه دستخوش فضای مجازی است به ثبت تاریخی می‌رساندند، یا حداقل مکتوب می‌کردند.

فرهنگ امروز/ مطهره میرشکاری: محمدرضا آل‌ابراهیم پژوهشگر ادبیات عامه، یکم آبان‌ماه سال ۱۳۳۰ خورشیدی در محله پنار شهرستان استهبان از توابع استان فارس به دنیا آمد، ۲۱ سال بعد از آن و پس از اخذ دیپلم، عشق به ‏آموزگاری موجب شد تا به‌‏عنوان معلم کلاس اول ابتدایی وارد روستا شود و به مدت بیست سال در روستاهای مختلف و در میان ایلات و عشایر بیاموزد و بیاموزاند. محمدرضا آل‌ابراهیم؛ معلم استهبانی که عشق و علاقه به ‏فرهنگ شفاهی مردم و زادگاهش موجب شد تا علاوه بر تدریس و تعلیم و تربیت، برای دانش‌‏آموزانش مشوقی دلسوز در راه تحقیق و گردآوری فرهنگ بومی سرزمین‌اش باشد و گنجینه غنی و ارزشمندی از فرهنگ شهرستان نه‌چندان بزرگ استهبان ارائه داده که نمونه آن در جایی دیگر دیده نمی‌شود. به مناسبت شصت‌و هفتمین سالروز تولد محمدرضا آل‌ابراهیم، پژوهشگر و فرهنگ‌نویس معاصر به سراغ او رفتیم و گفت‌وگویی درباره حال‌و حوای این‌ روزهای او و کارهایی که در دست نگارش دارد، انجام دادیم.

 آل‌ابراهیم درباره چگونگی و شروع فرهنگ‌نویسی خود می‌گوید: «من معلم بودم و اولین کاری که در این زمینه انجام دادم این بود که به عنوان تکلیف دانش‌آموزان برای ساعت‌های انشا، از آن‌ها می‌خواستم که علاوه بر انشا، از پدرها و مادرها، پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها و دیگر سالخوردگان فامیل خود قصه‌ها، افسانه‌ها، دوبیتی‌ها، لالایی‌ها، متل‌ها و حکایاتی که از گذشته به یاد دارند و بر زندگی خودشان گذشته را بپرسند، یادداشت کنند و بیاورند. این بخش عظیمی از کار بنده بود که روی دوش دانش‌آموزانم بود که محبت می‌کردند و می‌آوردند. البته پرونده‌های آن هنوز موجود است و خوشبختانه هردفعه یک سری از این کارها را انجام می‌دهم و به صورت کتاب درمی‌آورم.»

وی در ادامه گفت: «یک مورد هم به این ترتیب بود که خود من پیگیر بودم تا آنجایی که در توانم است فرهنگ مردم استهبان را زنده یا بازسازی کنم و به اصطلاح غبار زمان را از روی آن بزدایم. به همین دلیل به سراغ سالخوردگان فامیل، دوست، آشنا و تمام کسانی که با من رودربایستی نداشتند و راحت صحبت می‌کردند رفتم و اطلاعات گرفتم که نتیجه آن کتاب‌های فراوانی است که در حوزه فرهنگ مردم استهبان نوشته‌ام.»

آل‌ابراهیم سعی داشت استهبان و چهره مردمی­انش را به خواننده‌های شهرهای دیگر بشناساند و از همان ابتدا که دست به تأسیس انتشارات سته بان زد، نیتش همین بود که گردوغبار فراموشی را از چهره تاریخ، طبیعت و بزرگان ادبی و مذهبی زادگاهش پاک کرده و شخصیت آن‌ها را آنچنان ­که هستند به جامعه معرفی کند. آل‌ابراهیم نزدیک به چهار دهه است که در حوزه‌های مختلف فرهنگ مردم شهرستان استهبان پژوهش و تحقیق داردو بسیاری از صاحب‌نظران بر این عقیده‌اند که وجه تمایز این محقق در کارهای پژوهشی، تقدیر از همه ارائه‌دهندگان نظر در کارهای تحقیقی است.

از سال ۵۷ که نخستین اثر آل‌ابراهیم در مجله‏ فردوسی به‌‏چاپ رسید، تاکنون بالغ بر ۳۵۰  مطلب در زمینه‏‌های گوناگون تاریخ، فرهنگ مردم، معرفی نام‌‏آوران، نقد و بررسی، داستان و افسانه در مجلات و روزنامه‌‏های استانی و کشوری به چاپ رسانده است و بیش از ۶۰ الی ۷۰ قصه در مجموعه‏ ۲۰ جلدی «فرهنگ افسانه‌‏های مردم ایران» به‏‌همت و تلاش علی اشرف‌درویشیان و رضا خندان (مهابادی) به‌‏چاپ رسیده است.

آل‌ابراهیم در ادامه به بخشی از آثاری که در موضوعات و بخش‌های مختلف فرهنگ استهبان گردآوری، تدوین و تنظیم کرده، اشاره کرد و گفت: «بازی‌های محلی استهبان، فرهنگ مردم استهبان در محرم، رمضان و طلب باران، مراسم عروسی در استهبان، آثار باستانی و گردشگاه‌های استهبان، ضرب‌المثل‌های سابناتی –به گویش محلی استان فارس به استهبان، سابنات می‌گویند- انجیر و انجیرکاری در استهبان- که می‌دانید استهبان مرکز انجیر جهان است و بیش از سه میلیون درخت انجیر در استهبان است و باغ‌شهر بزر گ جهان است- انگور و انگورکاری در استهبان، زعفران در استهبان، باورهای عامیانه مردم استهبان، دعاها و نفرین‌ها در استهبان و پیشینه نمایش در استهبان بخشی از کتاب‌هایی است که درباره فرهنگ شهر استهبان نوشته‌ام. اخیرا هم قصه‌های مردم استهبان را گردآوری کرده‌ام که تقریبا ۷۰۰ افسانه بود و بیش از ۲۰۰۰ صفحه شد و در هفت جلد به چاپ رسید که خوشبختانه مورد استقبال و توجه قرار گرفت.»

آثار محمدرضا آل‌ابراهیم طی سال‌های گذشته توسط نشر سته‌بان که مدیریتش به عهده دختر وی است، به چاپ رسیده. کتاب‌های «شهید رابع»، «شیخ مغربی»، «قاضی عضدالدین ایجی»، «اشعار محلی شمس استهباناتی»، «غزلیات و مرثیه‌های شمس استهباناتی»، «مراسم عروسی و ترانه‌های رایج آن در استهبان»، «فرهنگ مردم استهبان در محرم»، «آثار باستانی، اماکن مذهبی و گردشگاه ها در استهبان»، «اردشیر بابکان، زاده بختگان» و «بازی‌های محلی استهبان» از آثار این محقق است.

علاوه بر این کتاب «زندگی و مبارزات کریم شیرازی» (روزنامه‌نگار مبارز دوران دکتر مصدق) از جمله آثار شاخص آل‌ابراهیم به شمار می‌رود که در سال ۸۳ با مقدمه علی اشرف درویشان از نشر چشمه در تهران منتشر شده است.

این فرهنگ‌نویس درباره کتاب‌هایی که درباره شاعران و مفاخر شهرستان استهبان انجام داده، بیان کرد: «کارهایی هم روی شاعران محلی استهبان انجام داده‌ام، کتاب‌هایشان را تصحیح کرده و به چاپ رسانده‌ام که فرهنگ فولکلور استهبان را بیان می‌کردند. یکی از آن‌ها روحانی به نام «شمس استهباناتی» است که اشعاری در دهه‌های ۱۰ و ۲۰ سروده و آقای انجوی شیرازی هم مقدمه‌ای بر آن نوشته است که من این‌ها را به صورت امروزی به چاپ رسانده‌ام. یا مثلا یکی از زندگی‌نامه‌هایی که نوشته‌ام، زندگی فردی به نام شهید رابع است که در انقلاب مشروطیت توسط قوام‌الملک شیرازی به شهادت رسید. همچنین زندگی‌نامه شاعری به نام «شیخ‌مغربی» که گویا در نائین اصفهان به دنیا آمده ولی در استهبان به خاک سپرده شده و زندگی‌نامه قاضی‌عضدالدین ایجی که استاد حافظ بوده-  کتابی هم به نام «المواقف» به زبان عربی دارد که در دانشگاه الازهر مصر تدریس می‌شود- از دیگر کارهای من در این حوزه است. کتاب دیگری درباره اردشیر بابکان، سرسلسله ساسانیان که زاده استهبان است نوشته‌ام. همچنین کتابی با عنوان «بهارستان» گردآوری کرده‌ام که صورت مخفف بهار استهبان است و شامل زندگی‌نامه بزرگانی است که- چه در طول تاریخ و چه در زمان حال- از خاک استهبان برخاسته‌اند و تقریبا کتاب جامعی در مورد شخصیت‌های مردم استهبان است.»

 این پژوهشگر در شناساندن و معرفی آثار جوانان و نوآمدگان به عرصه ادبیات، تلاش بسیاری دارد. کتاب‌های تازه منتشر شده اهالی استهبان و فارس و ایران را به نقد می‌کشد و مشوق پدیدآورندگان نویسندگان جوان و تازه‌کار است. انجمن داستان‌نویسان اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استهبان از تیر ماه سال۱۳۷۶  زیر نظر وی آغاز به کار کرده و امروزه که بیست سالگی خود را پشت سر گذاشته، نویسندگان و پژوهشگران زیادی را به عرصه داستان‌نویسی استان فارس و حتی کشور معرفی کرده است.

آل‌ابراهیم درباره کلاس‌های داستان‌نویسی استهبان می‌گوید: «یک کلاس داستان‌نویسی داریم که از بیست‌وششم تیرماه ۱۳۷۶ شکل گرفته و هفته‌ای یک بار برگزار می‌شود که همچنان هر یکشنبه برقرار است و تاکنون ۱۲ جلد کتاب از هنرجویان کلاس به چاپ رسانده‌ایم. گزارش هفتگی این کلاس‌ها را هم به صورت کتاب در آورده‌ایم که آن هم مورد توجه و پذیرش هنرجویان و ادیبان قرار گرفته است.»

وی همچنین از آخرین اثری که در دست تهیه و نگارش دارد، خبر داد و گفت: «در حال حاضر مشغول نگارش و تکمیل کتابی با عنوان «نخستین‌ها در استهبان» هستم، که تقریبا شکل گرفته و شامل مواردی از قبیل مدارس، آموزش پرورش، بانک‌ها، ادارات حکام در طول تاریخ از زمان افشاریه به این طرف شامل تمامی فرمانداران، شهرداران و... است که برای اولین بار در استهبان اتفاق افتاده یا شکل گرفته است. این کار خیلی گسترده و مانند اقیانوسی است که ساحل آن طرف آن پیدا نیست. حدودا ده سال به صورت پراکنده پیرامون آن کار کرده‌ام. فعلا حدود ۱۵۰ صفحه آن گردآوری و تدوین شده که قرار است آن را برای گرفتن مجوز بفرستم تا اگر خدا فرصتی داد، مابقی چیزهایی که مهجور مانده را تکمیل و اضافه کنم تا در چاپ دوم به اثر اضافه شود. یک کتاب هم «یادداشت‌های روزانه» من بوده که برای اخذ مجوز فرستادم و در صورت گرفتن مجوز، آن هم به چاپ خواهد رسید.»

 آل‌ابراهیم معتقد است کسانی چون علی‌اشرف درویشیان، ابوالقاسم و امین فقیری تاثیر بسزایی در ورودش به عرصه پژوهش و ادبیات داشته‌اند و تا ابد مدیون آنهاست. البته علی‌اشرف درویشیان هم نسبت به او نظر مثبتی داشته و اولین کتاب مستقل خود را در سال ۱۳۸۳ با عنایت و همکاری علی اشرف درویشیان با عنوان شورش از سوی انتشارات چشمه منتشر کرد. همچنین درویشیان در کتاب ف‍ره‍ن‍گ اف‍س‍ان‍ه‌ه‍ای ای‍ران‍ی (ف‍ره‍ن‍گ اف‍س‍ان‍ه‌ه‍ای م‍ردم ای‍ران) از ۱۰۰ داستان کتاب «فرهنگ افسانه های مردم استهبان» نوشته آل‌ابراهیم استفاده کرده است.

آل‌ابراهیم در اهمیت نگارش فرهنگ‌ها و فرهنگ‌نویسی عنوان کرد: «به نظر من یکی از بهترین کارهایی که در حوزه ادب و هنر می‌توان انجام داد، همین فرهنگ‌نویسی است. ای کاش در همه شهرهای ما افرادی پیدا می‌شدند که غبار زمان را از گذشته و نیاکانشان پاک کنند و خاطراتی که باقی‌مانده و ادبیات شفاهی ما را که متاسفانه دستخوش فضای مجازی است به ثبت تاریخی می‌رساندند، یا حداقل مکتوب می‌کردند. ما فرهنگ‌های بسیار اصیل و زیبایی داریم که اگر این‌ها محفوظ بمانند، نوعی تداعی خاطره و سرمشق برای آیندگان است تا بدانند نیاکان و گذشتگان آن‌ها چگونه زندگی می‌کردند. خود من در مدرسه‌ نمونه‌ای که بچه‌های تیزهوش شرق استان فارس در آن درس می‌خواندند، از بچه‌ها خواستم که زادگاه خود، وجه تسمیه و همه آداب و رسوم روستا و شهر خودشان را بنویسند و بیاورند که خوشبختانه آن‌ها را هم جمع کرده‌ام و فعلا کتابی به نام «بهشتگان پنهان در نی‌ریز» در این رابطه چاپ کرده‌ایم و کتاب شهرستان داراب، فسا، سروستان، خرامه و... هم در حال تکمیل است و قرار است در آن‌ها هم از دست‌نوشته‌های دانش‌آموزان استفاده کنم، ویراستاری کرده و به چاپ برسانم.»

وی به‌عنوان نکته پایانی بیان کرد: «از آرزوهای همیشگی من این بوده که ای کاش معلمان و فرهنگ‌وران ما، کسانی که دوستدار فرهنگ و ادبیات شفاهی ما هستند، قدم برمی‌داشتند، قلم می‌زدند و این فرهنگ‌های شفاهی را مکتوب می‌کردند. و خواهش بنده این است که مردم برای ثبت ادبیات و فرهنگ نیاکان خودمان تا آنجا که می‌توانند تلاش کنند. مشکل عمده‌ای که خود من دارم این است که علاوه بر مشکل قلبی، فشارخون و ... دارم، شدیدا دست تنها هستم؛ خودم تایپ می‌کنم، خودم ویراستاری انجام می‌دهم، خودم برای مجوز می‌فرستم و در واقع به تنهایی حجم عظیمی از کارها را بر دوش دارم؛ می‌ترسم عمر من به پایان برسد و این دست‌نوشته‌ها بر زمین بماند و می‌دانم که بعد از من آنچنان دلسوزی پیدا نمی‌شود که بتواند این‌ها را بازسازی کند، این است که دلم می‌خواهد تا وقتی که زنده هستم تمام این‌ها را به شکل مکتوب درآورم، چون دست‌نوشته‌های فراوانی دارم.»

منبع: ایبنا

نظر شما