شناسهٔ خبر: 56005 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

گفت‌وگو با محمد بقایی، پژوهشگر اسناد تاریخی به مناسبت ورود متفقین به ایران: متفقین ایران را مجبور به چاپ اسکناس‌های بدون پشتوانه کردند!

محمد بقایی، پژوهشگر تاریخ و اسناد گفت: ورود متفقین و اشغال کشور، ایران را از لحاظ اقتصادی، سیاسی و نظامی تحت تاثیر قرار داد. در حالی که می‌توانستند از این موقعیت استفاده کنند و درآمدی کسب کنند. اما نه تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه با ورود این ارتش‌ها به ایران، مایحتاج‌شان را هم از کشور ما تامین می‌کردند. تامین مایحتاج آنها، باعث بروز قحطی در ایران شد.

متفقین ایران را مجبور به چاپ اسکناس‌های بدون پشتوانه کردند!

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)،سوم شهریور برابر با سالروز ورود متفقین به ایران است. محمد بقایی، پژوهشگر و کارشناس حوزه تاریخ، این اتفاق را ناشی از تصمیم اشتباه رضا شاه می‌داند. او معتقد است رضا شاه در حالی که می‌توانست از راه آهن ایران، در راه اهداف متفقین درآمدزایی داشته باشد، به آلمان گرایش پیدا کرد و با تصمیمی اشتباه باعث بروز خسران و لطمات بسیار به کشور داشت. با این پژوهشگر تاریخ  گفت‌وگوی داشته‌ایم و با او به بررسی وجوه مختلف اشغال ایران توسط متفقین پرداخته‌ایم. بقایی که پژوهشگر اسناد تاریخی است این رویداد را در ابعاد گوناگون بازخوانی کرده و به فعالان سیاسی موثر در آن روزگار پرداخته است. 

هنگام ورود متفقین، وضعیت داخلی ایران چگونه بود؟
این اتفاق در هنگامی می‌افتد که رضاشاه حاکم ایران است و ارتباطات خیلی گسترده و وسیع اقتصادی با آلمان تحت سلطه هیتلر برقرار کرده است. رضاشاه ارادت خاصی به هیتلر داشت و ارتباطات گسترده‌ای با آلمان برقرار کرده و بسیاری از صنایع ما را به آن سمت برده بود. قدرت و آوازه توسعه طلبی هیتلر و گسترش حقوق نظامی آلمان در دنیا هم روی رضاشاه تاثیر گذاشته بود. می‌دانیم در ابتدا انگلیسی‌ها در روی کار آمدن رضا شاه موثر بودند ولی چرخش رضا شاه در آن مقطع زمانی به سمت آلمان است. با آلمان‌ها ارتباطات گسترده نظامی برقرار می‌کند. تا آنجا که علی منصور را که به عنوان طرفدار آلمان‌ها معروف بود، به عنوان نخست وزیر معرفی می‌کند. پیش‌روی‌های گسترده هیتلر در خاک اروپا وشوروی آن روز، دولت رضاشاه را تحت تاثیر قرار داده بود.

از سوی دیگر، وقتی که شوروی مورد حمله آلمان واقع می‌شود، انگلیس‌ هم برای حمایتش می‌آید و باید از یک راه و مسیری تجهیزات نظامی، برای مقابله روسیه با ارتش آلمان به این کشور فرستاده شود، بهترین راه ایران بود. با توجه به راه آهن ایران، این امکان میسر بود که تسلیحات نظامی را از دریای آزاد به شمال ایران و خاک شوروی رساند. برای این منظور، باید دولتی در ایران برقرار باشد تا خیال آن‌ها در ارسال تجهیزات به شوروی راحت باشد. این در حالی است که جاسوسان همه کشورها در ایران فعالیت می‌کردند و فعالیت افسران آلمانی هم در ایران دیده می‌شد و امکان داشت که جاسوسان این جاده را ناامن کنند و البته دولت رضاشاه هم به آلمان بی‌میل نبود.

در این وضعیت، ایران اصلا توانایی دخالت در سیاست جهانی و حتی منطقه‌ای را داشت؟
ایران در شرایطی نبود که نه در سیاست جهانی و نه در سیاست منطقه‌ای نقشی بازی کند. در واقع حکومت ایران، شناختی از ساست جهان نداشت و نتوانستند موقعیت درستی برای سیاسی و نظامی ایران  در مواجهه با دول دیگر اتخاذ کنند و از این موقعیت استراتژیکی ایران استفاده کنند. اگر حکومت ایران، چنین شناختی داشت، اسیر پیش‌روی سریع دولت آلمان نمی‌شد و می‌توانست موضع بی‌طرفی را اعلام کند. تا این مسیر راه‌آهن و ترانزیت نه تنها موجب بدبختی کشور نشود، بلکه منبع درآمدی برای ایران به شمار رود. همین سیاست را دولت سوئد هم در پیش گرفته بود. یکی از انتقاداتی که به رضاشاه وارد است این است که در آن موقعیت حساس نتوانست موضع درستی برای ایران اتخاذ کند. افسران آلمانی هم در ایران بودند، اما انگلیسی‌ها خواستار این بودند که آنها خاک ایران را ترک کنند. هر چند آمار نشان می‌دهد که در همان زمان، حضور افسران انگلیسی در خاک ایران بیشتر بود. به هر حال آن‌ها می‌خواستند از موقعیت راه آهن شمال به جنوب ایران استفاده کنند و به همین دلیل هم به ایران نام «پل پیروزی» را دادند.  یعنی راه آهن ایران و تسلیحات نظامی که از جنوب ایران به شوروی رفت، باعث زمین‌گیر شدن ارتش آلمان شد.
 


چرا رضاخان فکر می‌کرد که آلمان برنده این جنگ است؟

دول سرمایه‌داری همیشه به فکر اهداف خودشان هستند. رضاشاه گول خورد و فکر کرد که آلمان به زودی به ایران می‌رسد و چاه‌های نفت را به دست می‌گیرد. این نکته را تشخیص نداد که رضاشاه اگر به ایران می‌رسید، ایران را هم مثل کشورهای دیگر می‌گرفت. او فقط به پیش‌روی ارتش آلمان فکر می‌کرد. اما رضا شاه خواسته‌های کشورهای متفقین را به امروز و فردا انداخت. انگلیسی‌ها در آن زمان می‌گفتند که حدود دو هزار نفر آلمانی در ایران است، در حالی که حدود 690 نفر بودند. اما آمار نشان می‌دهد که در همان زمان، 2590 نفر انگلیسی در ایران بوده است. و این عدم تشخیص درست رضاشاه را در آن موقعیت حساس نشان می‌دهد. در عین حال که او مستبد بود و در تمام زمینه‌ها خودش تصمیم می‌گرفت.
 
بعد از ورود متفقین به ایران، وضعیت کشور چگونه بود؟ و آیا حضورشان چه تاثیری بر وضعیت داخلی ایران گذاشت؟
ورود متفقین و اشغال کشور، ایران را از لحاظ اقتصادی، سیاسی و نظامی تحت تاثیر قرار داد. در حالی که می‌توانستند از این موقعیت استفاده کنند و درآمدی کسب کنند. اما نه تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه با ورود  این ارتش‌ها به ایران، مایحتاج‌شان را هم از کشور ما تامین می‌کردند. تامین مایحتاج آنها، باعث بروز قحطی در ایران شد. گندم کم‌یاب شد و ارتش شوروی و انگلیس برای تهیه اقلام مورد نیاز خود، ارزش پول ایران را کاهش دادند و در این شرایط هم پول ایران را به موقع پرداخت نکردند و بعد از جنگ آن را به ایران برگرداندند که باعث افزایش تورم چندبرابری در ایران شد و فشار بسیاری در این دوره بر مردم ایران وارد شد. از طرف دیگر، رضا شاه یک حکومت مستبد داشت و اشغال ایران، موقعیت ممتازی برای کشور به وجود آورده بود که نیروهای آزادی‌خواه می‌توانستند فارغ از استبداد و سانسور فعالیت کنند.
 
فعالیت مجلس در این دوره چگونه است؟
متفقین شهریور ایران را اشغال می‌کنند. این در حالی است که مجلس سیزدهم پیش از این انتخاب شده بود. دولت فروغی که بلافاصله بعد از شهریور، دولت را به دست می‌گیرد، مجلس سیزدهم را افتتاح می‌کند. به همین خاطر هم به فروغی انتقاداتی هست که اگر این مجلس را افتتاح نمی‌کرد، فرصتی برای ورود نیروهای آزاده و دموکرات به مجلس ایجاد می‌شد. اما به هر شکلی که بود فروغی مجلس سیزدهم را افتتاح کرد. از منابع مختلف پیداست که چون این مجلس در دوره رضاشاه انتخاب شده بودند، دست‌نشانده بودند و فروغی می‌توانست آن‌ها را اداره کند. او می‌خواست مجلس، آلت دستش باشد. بعدها دکتر مصدق اشاره می‌کند که با انتخابات آزاد می‌شد که نیروهای مستقل به مجلس بروند. ورود متفقین به ایران با چنین مجلسی همراه بود. آن‌ها هم مجلس را به دست گرفتند و آن نمایندگان به نوعی تحت تاثیر خواسته‌های آن‌ها بودند. نمایندگان مردمی نبودند و اغلب از خوانین و تجار و مالکان بزرگ شهرستانی بودند.

بعد از رضا شاه، مجلس فرمایشی بود. پس حضور متفقین در کشور، این فرصت را از مردم ایران سلب کرد و اجازه نداد که آن طور که باید و شاید مطبوعات آزاد در راه حقوق ملت فعالیت کند. در نتیجه این اتفاق، از نظر سیاسی هم به ضرر ملت ایران بود و محدودیت‎هایی برای مطبوعات و احزاب  قائل می‌شدند. این در حالی است که این نهادها می‌توانستند مدافع حقوق مردم باشند. از سوی دیگر با حضور متفقین در شمال و جنوب ایران، این مناطق توسط آن‌ها اداره می‌شد. دولت مرکزی، ارتشی برای دفاع از ملت ایران نداشت و در نتیجه حضور متفقین در ایران، باعث ایجاد تورم شدید و رکود اقتصادی شد.

وضعیت اقتصادی در آن روزگار چطور توصیف می‌شود؟
احتکار غلات توسط زمین‌داران بزرگ و قدرت ضعیف دولت، باعث توزیع نامناسب اقلام غذایی شد. با این که متفقین اعلام کرده بودند که مایحتاج خودشان را از خارج از کشور وارد می‌کنند و وعده یاری به ملت ایران داده بودند، نه تنها به این گفته‌شان عمل نکردند، بلکه کلیه وسایلی که نقش توزیع کننده مواد غذایی را داشت، در اختیار متفقین قرار داشتند. بودجه دولت به شدت آسیب دیده بود و حتی کشاورزی که ستون فقرات اقتصاد ایران بود، دچار افت فاحش تولید شده و از تولید محصولات کشاورزی و پرورش دام در زمان اشغال ایران کاسته شد. انگلیس با آوردن مقدار اندکی اقلام غذایی، بسیار کمتر از تعهداتش، خواست در این زمینه کاری کند. شوروی محصولات کشاورزی، نظیر برنج شمال و گندم آذربایجان را خرید و به جبهه‌های خود فرستاد.

مجموع این حوادث، از نظر اقتصادی مشکل زیادی ایجاد کرد. کار اقتصادی و تجاری زمانی درست است که فضای مبادلات اقتصادی درست باشد. این بستر در آن زمان مناسب نبود. نکته دیگر بازی سیاسی دول اشغالی است که دولت ایران را مجبور به چاپ اسکناس‌های بدون پشتوانه کردند که باعث کاهش شدید ارزش ریال شد و قدرت خرید ایرانی‌ها از بین رفت و همین موضوع، تورم شدیدی را بر اقتصاد ایران تحمیل کرد. به طوری که می‌گویند از سال 1319 تا 1323 قیمت‌ها هفت برابر شد. تاوان این اتفاق را مردم ایران باید می‌دادند. در نهایت هم درآمد حاصل از برون رفت محصولات کشاورزی از ایران به موقع به دولت پرداخت نشد تا زخمی را التیام دهد. اگر به مردم مناطق اشغالی مراجعه کنید، می‌بینید که هنوز از آن دوره به بدی یاد می‌کنند.
 
وضعیت امنیت چگونه بود؟
مشکلات امنیتی هم به وجود آمد. رهایی افرادی که در دوران رضا شاه زندانی شده بودند و بر علیه دولت مرکزی فعالیت می‌کردند و هر یک قربانی شهوات مامورین و جاسوسان ستمگر بودند، با آزادی یک سری یاغی و دزد از زندان‌ها همراه شد که در هیچ دوره‌ای مایل به اطاعت از قوانین حکومت مرکزی نبودند و با خودسری اصول ملوک الطوایفی را مطرح می‌کردند. این اتفاق، رشته امنیت کشور را از هم گسست.
 
پس به این ترتیب، تصمیم اشتباه رضاشاه، تبعات سنگینی برای ملت ایران داشت.
اصلا چگونه ارتشی بود که ظرف سه روز از هم پاشید. رضا شاه زمانی که روی کار آمد، تمام دستاوردهای مشروطه را کنار گذاشت. مطبوعات را تعطیل کرد و فرصت رشد بعد از مشروطه را از مردم گرفت. معمولا اقدامات رضاشاه را با قاجار مقایسه می‌کنند و می‌گویند او خیلی کارها کرد، مهم‌ترینش راه آهن! اما این باعث می‌شود که اقدامات مستبدانه او و حتی اشغال ایران را نادیده بگیریم؟
 اگر رضاشاه درست عمل می‌کرد، ایران نباید اشغال می‌شد. از طرف دیگر، اسنادی از دوره رضاشاه است که نشان می‌دهد که اصلا انتخابات آزاد نبوده و می‌نوشتند که چه فردی از کدام منطقه انتخاب شود. دولت رضا شاه، فقط از او دستور می‌گرفت.
 
سقوط رضا شاه در همین دوره، چه پیامدهایی به دنبال داشت؟
سقوط رضاشاه، فضای باز سیاسی ر ا در کشور به وجود آورد که یکی از پیامدهای آن، پیدایش گروه‌های مختلف قدرت در ایران بود که در تشکیل کابینه‌ها، یا دخالت مجلس و سایر کانون‌های قدرت در ایران نقش داشتند. امری که تا پیش از آن، فقط در اختیار دربار بود. به نحوی که روی کار آمدن کابینه سهیلی را نتیجه فعال شدن کانون‌های دولت در جامعه ایران می‌داند. و اعضای کابینه او نشان‌گر اوضاع سیاسی ایران پس از اشغال توسط متفقین است. از طرفی شورش ایلات و عشایر و داعیه استقلال‌طلبی آنها به تحریک عوامل جاسوسی آلمان به ویژه در جنوب ایران، قشقایی‌ها در فارس، عشایر عرب در مناطق جنوب و ظهور ناامنی در مناطق مختلف، پس از سقوط رضا شاه که با استفاده از نیروهای مختلف سرکوب شده بودند، حال با خلاء و کاهش قدرت مرکزی، در اختیار نداشتن نیروهای مسلح قوی و منضبط، توان مقابله با چنان ناامنی‌هایی را نداشت. از سوی دیگر، فعالیت‌های استقلال طلبانه در مناطق کردستان و آذربایجان که نیروهای اشغالگر در آنجا حضور داشتند. اگر چه در این زمینه، نوع عمل مستبدانه و تبعیض آمیز رضا شاه و عوامل قدرت او را نباید از نظر دور داشت که موقعیت سیاسی ایران را پیچیده کرده بود. در این دوره، شاهد فعالیت  دوباره افراد و گروه‌هایی هستیم که تا قبل از سقوط رضا خان به دلیل اختناق حاکم بر فضای سیاسی، قادر به هیچ نوع فعالیتی نبودند. هیچ حزب و گروه سیاسی قادر به فعالیت در دوره رضاشاه نبود و همه اعضای آن‌ها سرکوب یا زندانی شده بودند. در این دوره، فضای باز سیاسی ایجاد شده، باعث تشکیل احزاب شد. از جمله حزب توده که فعالیت خود را از این دورره آغاز کرد.

از فعالان سیاسی موثر در این دوره به چه کسانی می‌توان اشاره کرد؟
 از افراد موثر در صحنه سیاسی، احمد قوام بود که مدتی دور از صحنه سیاسی بود و از مجلس 14 به صحنه سیاسی بازگشت و همین‌طور مصدق که به ایفای نقش در صحنه سیاسی پرداخت. اگر چه  عمده فعالیت‌های قوام، صرف حل مشکل نان در کشور شد تا جایی که وزارتی به نام خوار و بار ایجاد کرد. اما مشکل عوامل ایرانی آلمان، موضوعی بود که عوامل انگلیس و شوروی به شدت، خواستار تحویل فوری آن‌ها بودند و قوام با استقلال فکر در این زمینه مقاومت نشان داد. پاسخ‌های او به روشنی موضع مستقل و ملی او را نشان می‌دهد. از طرفی سیاست‌های قوام، منجر به ورود آمریکایی‌ها در مسایل ایران به عنوان نیروی سوم شوروی و انگلیس بود.

نظر شما