شناسهٔ خبر: 54622 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

«اورلیوس و اپیکتتوس» نود و چهارمین کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد

نود و چهارمین شماره دانشنامه فلسفه استنفورد به «اورلیوس و اپیکتتوس» پرداخته است. این کتاب را راچانا کامتکار و مارگارت گریور نوشته و عفت جهانی ترجمه کرده است.

«اورلیوس و اپیکتتوس» نود و چهارمین کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی دکتر ادوارد ن. زالتاافزون بر این‌که پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگی‌های درخور توجه دیگری هم دارد. حجم بسیاری از مقاله‌های این دانشنامه چشمگیر است. ظاهرا دست نویسندگان در شرح و بسط کثیری از موضوعات و مباحث باز بوده است. دیگر این‌که در کنار مدخل‌های نام‌آشنا گاه به موضوعات و مسائل کم و بیش بدیعی پرداخته شده است که شاید در نظر اول ورودشان به دانشنامه‌ای فلسفی و نسبت آن با زیست‌جهان خویش فرابخواند.

این کتاب پس از پیشگفتار دبیر مجموعه به درآمد و زندگی و آثار اورلیوس پرداخته است. زیستن به سبک رواقی، عدالت: عمل کردن به خاطر جهانشهر، پارسایی: خوشامدگویی به آنچه به مثابه جزیی از کل رخ می‌دهد بخشی از سرفصل‌های کتاب را تشکیل می‌دهد. در بخش بعدی کتاب نیز به اپیکتتوس و درآمد و زندگی و آثار وی، پیشینه، مقدماتی برای تفسیر، آرای اصلی، شیوه تعلیم و تربیت و تاثیر پرداخته شده است. نتیجه‌گیری، یادداشت‌ها و سپاسگزاری بخش پاپانی کتاب را تشکیل می‌دهد.

مارکوس اورلیوس در سال ۱۲۱ میلادی متولد شد و خطابه و فلسفه را به طور مبسوط فراگرفت. در هجده‌سالگی به فرزندخواندگی آنتونینوس پیوس درآمد، کسی که مارکوس در سال ۱۶۱ میلادی جانشین وی در مقام امپراتوری روم شد. او تا پایان عمرش در سال ۱۸۰ حکمرانی کرد. حکومتش با حملاتی از جانب آلمان، شورش‌هایی در شمال ایتالیا و مصر، و شیوع طاعون دچار مشکل شد. دست‌کم بخشی از اثری که وی را به شهرت رساند، موسوم به تاملات، در خلال آخرین سال‌های کارزارهایش نوشته شد. تاملات مارکوس همه آنچه از نوشته‌های وی بر جای مانده است به شمار نمی‌رود.



برخی از فرمان‌ها، نامه‌های رسمی، و برخی مکاتبات خصوصی مشتمل بر مکاتبه‌ای مفصل با آموزگارش در خطابه و دوست دیرینش، فرونتو، نیز بر جای مانده است. مکاتبات خصوصی مارکوس پیش از بیست‌سالگی او آغاز می‌شود و تا سال‌های امپراتوری‌اش ادامه می‌یابد. این مکاتبات مشتمل‌اند بر آنچه به نظر می‌رسد تمرین‌هایی خطابی (از باب نمونه، قطعاتی در ستاش دود و گرد و غبار و خواب) است که در دهه سوم عمر مارکوس نوشته شده‌اند، بحثی در باب ارزش (یا بی‌ارزشی) خطابه برای فلسفه که اندکی بعد از این که مارکوس امپراتور شد به نگارش درآمد و این‌جا و آن‌جا اطلاعاتی شخصی اغلب درباره بیماری‌ها، زاد و ولد و مرگ و میر در خانواده.

اصلی‌ترین عامل فلسفی که بر مارکوس تاثیر نهاد فلسفه رواقی بود. در کتاب اول تاملات، قدردانی خود را نسبت به آموزگار و دوست رواقی‌اش، روستیکوس ابراز می‌کند از بابت این که او را به خواندن نوشته‌های اپیکتتوس ابراز می‌کند از بابت این که او را به خواندن نوشته‌های اپیکتتوس سوق داده است، و در نامه‌ای به فرونتو که بین سال‌های ۱۴۵ و ۱۴۷ نوشته شده، گزارش می‌کند که به مطالعه نوشته‌های آریستو رواقی پرداخته و شادی عمیقی از تعالیم وی یافته است و از کمبودهای خودش شرمسار شده و پی برده است که دیگر هرگز نمی‌توان در دفاع از طرفین مخالف در مساله‌ای واحد استدلال کند، آن طور که عمل بر طبق خطابه می‌طلبد.
 
«اورلیوس و اپیکتتوس» در ۱۰۵ صفحه، شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و بهای ۷ هزار تومان از سوی انتشارات ققنوس منتشر شد.

نظر شما