شناسهٔ خبر: 50894 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

ماهیت زنانگی و مردانگی

کتاب «جامعه‌شناسی جنسیت» مقوله‌ جنسیت را در عرصه‌های گوناگون و از زوایای متفاوت بررسی کرده است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از شرق؛ هنوز که هنوز است پسر یا دختر به‌دنیاآمدن شما پیامد مهمی برای همه جنبه‌های زندگی‌تان دارد. این امر صرف‌نظر از جامعه‌ای که فرد در آن متولد شده تقریباً همه‌جا صادق است. البته این پیامدها در جوامع مختلف برپایه تفاوت‌های جنسیتی میان زن و مرد سازمان‌ یافته‌اند. جامعه‌شناسان برای شناخت این مساله تمایز مهمی میان «جنس» و «جنسیت» قائل‌اند: اصطلاح «جنس» بر تفاوت‌های بیولوژیک میان زن و مرد دلالت دارد، حال آنکه «جنسیت» ناظر بر ویژگی‌هایی شخصی و روانی است که جامعه آن را تعیین می‌کند و با به اصطلاح «مردانگی» و «زنانگی» همراه است. این موضوع دستمایه کار جامعه‌شناسان بسیاری در این سال‌ها بوده است: ازجمله استفانی گرت، جامعه‌شناس بریتانیایی، که در کتاب «جامعه‌شناسی جنسیت» مقوله‌ جنسیت را در عرصه‌های گوناگون و از زوایای متفاوت بررسی کرده است، از تمایلات جنسی گرفته تا میزان مشارکت سیاسی و الگوهای جرم و «کژروی». در هر یک از این عرصه‌ها ارائه‌ بررسی‌های مختلف از فرهنگ‌های گوناگون به ملموس‌شدن بحث‌ها افزوده و برقراری ارتباط خواننده را با مسائل مورد بحث آسان‌تر کرده است. گرت نشان می‌دهد که چگونه «زنانگی» و «مردانگی» نه ویژگی‌های ذاتی، مطلق و فراسوی زمان و مکان، بلکه مقولاتی اجتماعی و فرهنگی، ساخته و پرداخته شرایط تاریخی معین و گاه حتی دستخوش نیازهای سیاسی و اقتصادی زودگذرند. از ‌این‌رو، نگرش انتقادی به مقوله‌ جنسیت نه تحلیلی از ذات این پدیده بلکه کنکاشی است مشخص و تاریخی در جنبه‌های مختلف زندگی اجتماعی، فرهنگ و سیاست. همچنین نویسنده در کتاب حاضر می‌کوشد نشان دهد جامعه‌شناسان در توضیح الگوهای متفاوت رفتاری که مبتنی بر نقش‌های جنسیتی است اختلاف نظر دارند. این امر درباره جامعه‌شناسان فمینیست و جامعه‌شناسان به طور کلی به یک اندازه صادق است. در نظر نویسنده بررسی انتقادی مقوله جنسیت نه امری یک ‌بار برای همیشه بلکه فرایندی است پیوسته در حال شدن و نیازمند بازبینی مکرر. از این‌رو، هدف کتاب نه ارائه پاسخ‌های قطعی، روشن و همیشگی بلکه آشناکردن خواننده با ابزارهای تحلیلی است که کنکاش در جنبه‌های مختلف مفهوم جنسیت را جایگزین پذیرش غیرانتقادی واقعیات موجود کند.
نقد جبرگرایی بیولوژیک رشته‌ای است که فصل‌های مختلف کتاب حاضر را به هم پیوند می‌دهد. به‌رغم جانب‌داری آشکار نویسنده از دیدگاه‌های فمینیستی، نقطه عزیمت او نه آرمان‌های اخلاقی برابری‌طلبانه و ایده‌آل‌های مطلق در باب برابری زن و مرد بلکه نقد جامعه‌شناختی زندگی روزمره و ساختارهای قدرت است. گرت با رد ادعای بی‌طرفی علمی نظریه‌پردازانی که نابرابری‌های جنسیتی را به نام بیولوژی توجیه و تایید می‌کنند، نشان می‌دهد چگونه پیش‌فرض‌های خودآگاه و ناخودآگاه پژوهشگران در این عرصه در شکل‌دادن به مفاهیم و مسائل مورد بحث، تعیین افق و دامنه بررسی و در واقع در تولید موضوع مورد پژوهش نقش مهمی بازی می‌کند. در مجموع، کتاب حاضر را می‌توان مدخلی عمومی و مقدماتی دانست در باب جنسیت و عوامل اجتماعی مؤثر در شکل‌گیری و تغییر و تحول آن.

نظر شما