شناسهٔ خبر: 50001 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

کاربرد فنون تسهیلگری و مهارت‌های مسئله‌یابی و تصمیم‌گیری در علوم انسانی

کتاب «کاربرد فنون تسهیلگری و مهارت‌های مسئله‌یابی و تصمیم‌گیری در علوم انسانی» تالیف محمدرضا رنجبر منتشر شد.

کاربرد فنون تسهیلگری و مهارت‌های مسئله‌یابی و تصمیم‌گیری در علوم انسانی

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «کاربرد فنون تسهیلگری و مهارت‌های مسئله‌یابی و تصمیم‌گیری در علوم انسانی» تالیف محمدرضا رنجبر از سوی انتشارات آوای نور منتشر شد.
 
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «افراد موفق یاد می‌گیرند که بر ترس‌هایشان غلبه کنند و نگذارند (ترس) مهار زندگی‌شان را در دست بگیرد. فرض کنید دارویی کشف شود که بتواند گرد و غبار و تعصب ذهن آدمیان را بشوید. حال در نظر بگیرد کسانی که این دارو را استفاده می‌کنند، رهبران کشورهای دیکتاتور و قدرتمند جهان هستند که در اطاقی امن و یا طبق معمول در عرشه کشتی نشسته و به دور از همه گرفتاری‌ها و مصیبت‌هایی که بر سر بشریت آورده‌اند، بخواهند به‌عنوان تسهیلگرانی جهانی در مورد مسایل و مشکلات پنج قاره دنیا، راه‌حل مناسب میل و انگیزه غیرانسانی خودشان، بر علیه مردم جهان به خصوص (جهان سوم) امضا کنند و تصمیم‌گیری کنند. طبیعی است که حاصل کار چنین تسهیلگران و تصمیم‌گیرانی، چیزی جز جذب نیروهای انسانی متفکر و دارای مهارت و هم‌چنین غارت موادخام بی‌انتهای مردم جهان سوم، نخواهند بود.

آن‌ها برای رسیدن به اهداف خود، از راه‌های غیرانسانی ولی به ظاهر حقوق بشرپسندانه و گمراه‌کننده بهره می‌گیرند و سعی در ایجاد وابستگی دارند و اگر نتوانستند به آرزوهای خود برسند، از راه‌های آتش افروزی، ایجاد شکاف بین عقاید فرهنگ‌ها، مذاهب، و توهین به مقدسات در بین قشرهای گوناگون جامعه و در نتیجه ایجاد شکاف فراوان بین ثروت و تکنولوژی پیشرفته خود از یک سو و فقر و بیسوادی و گمراهی مردم جهان سوم از سوی دیگر، تا اجباراً سال‌ها نیازمند فکر و اندیشه برتر خودشان از تمامی جهات باشند. در چنین شرایطی است که مردم جهان سوم به شدت نیازمند شفا و رهایی از همه وابستگی‌های ناسالم هستند.
 
مددکاران اجتماعی که به فنون تسهیلگری و هم‌چنین مهارت‌های حل مسئله و تصمیم‌گیری آشنایی دارند، معتقدند که در دنیا مسایل فراوانی هست که به نظر غیرقابل حل می‌آیند، و آن خود انسان است که در نپذیرفتن خود به‌عنوان منشأ و مرکز مشکلات، با دلایل فراوان روبرو می‌شوند که برای کوتاه‌کردن مقدمه به طور خلاصه به آنها اشاره می‌شود.

1ـ انسان مضطرب، فعل‌پذیر، غیرمسئول و ناسالم روانی، به علت زشتی‌های رفتار خود، مدام در یک حالت دفاع و طفره و گریز است. همواره می‌ترسد به جستجوی مسایل در خود پرداخته و به زشتی‌های وحشتناک درون خود بپردازد و پی ببرد. چنین ترس‌هایی موجب می‌شوند که نه تنها علاقه‌ای به آشنا شدن با خود پیدا نکند، بلکه با آگاهی و به طور کاملاً عمدی، چشم خود را بر روی آن ببندد و از آن فرار کند و هرچه بیشتر و عمیق‌تر با آن بیگانه شوند. (مددکاران اجتماعی تسهیل‌گر وظیفه دارند و هم چنین متعهد هستند که این گونه افراد را راهنمایی کنند تا بتوانند به «خود» و درون (خود) پرداخته و مانع بروز ترس در واکاوی خود نشوند.)

2ـ علت دیگر فرار از خویشتن و قبول‌نکردن خود، به‌عنوان منشاء و مرکز مسایل، وجود نقض‌ها و نارسایی‌های کارشناسانی است که به شکلی نتوانسته‌اند تا انسان را با «خود» و مشکلات آنها آشنا سازند و از همه مهم‌تر غفلت متخصصین در ارائه راه‌حل ساده و علمی برای رفع مشکلات، با مشارکت خودشان می‌باشد.»
 
به گفته نویسنده این کتاب، روانشناسان اجتماعی و همچنین مددکاران اجتماعی، توانسته‌اند تا حدودی آثار و عوارض ظاهری مسایل آدمی را تشخیص دهند. ولی برای رفع کامل آن‌ها، از حد نصیحت‌های بی‌اثر و بی‌نتیجه تجاوز نکرده و در صورت ادامه چنین وضعیتی قطعاً، نتیجه‌ای عاید آنها نخواهد شد. زیرا اگر نصیحت و اندرز و یا تهدید، فایده‌ای داشت، این همه پند و اندرز و نصیحت‌ها و تهدیدهایی که از اول خلقت آدم تاکنون داده شده است، می‌بایست دنیا، رنگ و بوی بهشت به خود می‌گرفت، نه این جهنی که امروزه بشریت در آن دست و پا می‌زند. جهنمی که امروز برای بی‌نهایت انسان‌های بی‌گناه فراهم شده و اجباراً برای نجات جان و سلامت خود و فرزندانشان، از خانه و شهر و مملکت خود فرار کرده و آواره دنیای بیگانه در کشورهای زورمدار شوند که هیچگونه عاقبت روشنی جز از خود بیگانگی برای فردای آن‌ها وجود ندارد.

کشورهای مقتدر که همه چیز خود اعم از منابع طبیعی و منابع انسانی را از کشورهای جهان سوم به دست آورده‌اند، به آنها تلقین کرده‌اند که این سرنوشتی است که خداوند برای شما معین کرده و با استفاده این روش، اجازه رشد فکری به آنها نداده‌اند تا سرنوشت را به عقل نوشت تبدیل کنند. حالا برای به دست‌آوردن نیروی نخبه و جوان، دنیا را از یک طرف به جنگ‌های ناخواسته وارد می‌کنند و از طرف دیگر ابزارهای جنگی خود را در مقابل موادخام و معادن دست نخورده با چندین برابر قیمت مواد اولیه به همان کشورها می‌فروشند و جوانان ارزنده و کارساز آن‌ها را به دام خود می‌کشند و برای مردم کشورهای خود رفاه و بهزیستی و تأمین اجتماعی فراهم می‌کنند.

مددکاران اجتماعی تسهیل‌گر و حرفه‌ای معتقدند که اگر هزاران بار به افراد ترسو، ناامید، تنبل، حقیر و بدبین و کج‌خیال، عصبانی و پرخاشگر که مغز خود را دست نزده و بسته‌بندی شده حفظ کرده‌اند، گفته شود، که این‌ها صفات ناپسندیده‌ای است و باید آگاه شوند و از خود دور کنند، واقعاً خیالی پوچ بیش نیست، ولی اگر به آنها کمک کرد که آگاهی پیدا کنند و به علل و ریشه‌های واقعی فقر خود پی ببرند، می‌شود به کورسو امیدی دست یافت. زیرا این گونه آسیب‌ها، به‌طور همیشگی با انسان همراه خواهند بود و هر لحظه عوارض خود را به اشکال گوناگون نشان خواهند داد.

در حوزه هر انسانی، مقداری نیروی حیاتی، انرژی‌های مثبت، امکانات و استعدادهای خاص نهفته است که اگر شرایط و فرصت‌های مناسب برای او فراهم شود، این نیروها و استعدادها، خود به خود و به‌طور طبیعی رشد می‌کنند. همانند گیاهی که همه شرایط مانند خاک مناسب، کوددهی به موقع، میزان آبیاری لازم، نور، درجه حرارت برابر شرایط گیاه فراهم شود، چاره‌ای جز رشد و دادن گل و میوه ندارد. اما اگر یکی از عوامل نامبرده ناقص شود و دچار آفت شود طبیعی است که گیاه به رشد واقعی نمی‌رسد و به مرور زمان دچار فساد خواهد شد و از بین می‌رود. در مورد کودکان و نوجوانان نیز باید گفت که اگر شرایط مناسب برای آنها فراهم شود رشد جسمی، روانی، اجتماعی‌ آن‌ها نیز با شرایط بهتر و مفیدتری صورت خواهد گرفت.

کتاب «کاربرد فنون تسهیلگری و مهارت‌های مسئله‌یابی و تصمیم‌گیری در علوم انسانی» تالیف محمدرضا رنجبر با شمارگان 500 نسخه در 176 صفحه به بهای 13 هزار تومان از سوی انتشارات آوای نور روانه بازار نشر شده است.

نظر شما