شناسهٔ خبر: 46794 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

اظهارنظر پیرنیاکان درباره شجریان و حاشیه‌های مربوط به او

داریوش پیرنیاکان، نوازنده تار و یکی از دوستان و همراهان محمدرضا شجریان که سابقه همکاری چندین ساله‌ای با استاد آواز ایران دارد در تازه‌ترین گفت‌وگویش درباره محمدرضا شجریان و برخی از حاشیه‌هایی که درباره او در طول این سال‌ها پیش آمده صحبت کرده است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه اعتماد؛  داریوش پیرنیاکان، نوازنده تار و یکی از دوستان و همراهان محمدرضا شجریان که سابقه همکاری چندین ساله‌ای با استاد آواز ایران دارد در تازه‌ترین گفت‌وگویش درباره محمدرضا شجریان و برخی از حاشیه‌هایی که درباره او در طول این سال‌ها پیش آمده صحبت کرده است؛ حاشیه‌هایی که بعد از مصاحبه او در سال ٨٨ شکل رسمی‌تری به خود گرفت و شجریان دیگر نتوانست در کشور کنسرتی را برگزار کند. هرچند پیرنیاکان در این گفت‌وگو که خبرگزاری تسنیم آن را منتشر کرده انتقادهایی را هم از شجریان مطرح کرده است. بخش‌هایی از گفته‌های پیرنیاکان را که از آشنایی او با شجریان از سال ١٣٥٧ شروع شده و مروری است بر اتفاقات این چند دهه و هفت سال گذشته در ادامه بخوانید:
   نمی‌توان به شجریان ایراد گرفت که چون فضا در اختیارش بوده موفق شده است؛ شجریان تلاش کرد تا فضا را به نفع خودش باز کند؛ دیگران این کار را نکردند و این تفاوت شجریان با دیگران بود.
   شجریان تا روزی که توانست در ایران کنسرت اجرا کند، این کار را کرد. شجریان تا سال ١٣٨٨ تمام برنامه‌هایش را اول در ایران اجرا می‌کرد و بعد به خارج می‌رفت. بعد از اینکه با ما کار کرد، یک دوره با آقای علیزاده همکاری کرد که کنسرت «همنوا با بم» را اجرا کردند. قبل از آن با گروه «آوا» یک دوره کنسرت‌هایی در ایران برگزار کرد و حتی یک اجرا در هشتگرد داشتند. تا زمانی که اجازه دادند برنامه‌های بسیاری در ایران برگزار کرد. بعد از سال ١٣٨٨ دیگر اجرایی نداشت.
   آقای شجریان گفت چرا به مردم می‌گویید «خس‌وخاشاک»، اگر اینچنین است من هم صدای این خس‌وخاشاکم. همان مصاحبه باعث شد که دیگر اجازه کار در ایران به شجریان داده نشود و شجریان هم روی دنده لج افتاد و چند مصاحبه خارج از ایران داشت و مساله پیچیده شد. همیشه افراط، تفریط می‌آورد. وقتی شما جلوی کسی را می‌گیرید که اینقدر برای هنر ایران زحمت کشیده، مشکل ایجاد می‌شود. ما در بدترین شرایط داخلی کشور در همان بحبوحه جنگ، در خارج از ایران کنسرت برگزار کردیم. آن زمان تصور خارجی‌ها از ایران بسیار بد بود. این‌ کنسرت‌ها همه به نفع ایران و جمهوری اسلامی بود. وقتی ما می‌رفتیم همه می‌گفتند گروهی از ایران آمده و می‌خواهد کنسرت برگزار کند. می‌فهمیدند که تصورشان درباره داخل ایران درست نیست و ما در داخل کشور اجازه کار کردن در زمینه موسیقی را داریم. به همین دلیل بود که در چندین برنامه ما منافقین آمدند و برنامه‌ها را به هم زدند. ما سفیری برای کشور بودیم.
   وقتی کسی را به دنده لج بیندازی، از روی ناراحتی هم که شده چیزی می‌گوید. وقتی به شما اجازه انتشار سی‌دی و برگزاری کنسرت نمی‌دهند، شما هم روی دنده لج می‌افتید و حرفی می‌زنید. قبول دارم که آن مصاحبه‌ها تند بود و نباید انجام می‌شد. اما باید به این سوال هم جواب بدهیم که چه کسی باعث به وجود آمدن آن مصاحبه‌ها شد؟ ما باید منصفانه برخورد کنیم. دوست صمیمی و دوست ٤٠ ساله من نباید آن مصاحبه‌ها را انجام می‌داد اما باید دید در طرف دیگر ماجرا چه کسی باعث شد شجریان این‌گونه حرف بزند؟
   من ٣٠٠ شب با شجریان در خارج از کشور کنسرت برگزار کرده‌ام، حتی یک بار هم پیش نمی‌آمد که شجریان اینچنین صحبت کند. آن موقع درخواست برای مصاحبه خیلی بیشتر بود. اخیرا هم شجریان مصاحبه‌ای کرده و گفته که من آدم سیاسی نیستم ولی وقتی به مردم‌ام توهین می‌شود از مردم‌ام دفاع می‌کنم. چرا رسانه‌ای باید بنویسد «این خواننده دوره‌گرد؟» در شأن شجریان چنین چیزی هست؟
   شجریان تمام این گلایه‌ها را اینجا کرد و کسی گوش نکرد. در عین حال که تاکید می‌کنم شجریان تند رفت و نباید اینچنین می‌کرد؛ اما شجریان تمام حرف‌هایش را زد و گفت که من باید در ایران و برای مردم ایران کنسرت برگزار کنم. وقتی گوش شنوایی نبود، چه کند؟ متاسفانه آن هشت سال، سال‌های خوبی نبود و این را نمی‌توانیم انکار کنیم.
   شجریان هم روزی که گفت نباید به مردم «خس‌وخاشاک» بگویید، دنبال این نبود که مردم از او طرفداری کنند. شجریان وظیفه و رسالتش دانست که اعلام کند به مردم توهین نکنید. اینکه شما می‌گویید بسیاری بدون فکر طرفدار شجریان شده‌اند درست است؛ خیلی‌ها بدون فکر طرفدار کسی می‌شوند و تا به جای سختی هم برسد آن افراد خیلی راحت کنار می‌روند.
   هنرمند می‌تواند وارد فضای سیاسی شود. ولی من به هنرِ سیاسی اعتماد ندارم. هنر مکتبی جداگانه است و نباید در خدمت هیچ چیزی قرار بگیرد. هنر باید در خدمت مردم باشد. هنرمند واقعی کسی است که بفهمد جامعه به چه نیاز دارد. کسی که ببیند جامعه چه می‌خواهد و براساس آن جلو برود هنرمند است... به همین دلیل است که بسیاری از هنرمندان در زمان خودشان درک نمی‌شوند و بعدها می‌فهمند که چقدر از زمان خودش جلوتر بوده است.

نظر شما