شناسهٔ خبر: 30631 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

دروغی از جنس تصویر

«رخ دیوانه» فیلمی است به سبک «نقاب»، «یه حبه قند» و یا در مدل هالیوودی‌اش «دختر گمشده» که سعی دارند مدام مخاطب را شگفت زده و مجبور کنند تا آنچه را که دیده مرور کند و به حقیقت آن شک.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از فرارو؛ پس از موفقیت در سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر، حال «رخ دیوانه» به برنامه اکران نوروزی سینما‌ها اضافه شده تا شاید بتواند تحرکی در گیشه به وجود بیاورد. 

 «توی بازی شطرنج وقتی رخ تنها می‌شه و دیگه هیچ مهره‌ای نیست که کمکش کنه، آخرین راه حل رو انتخاب می‌کنه، خودش رو نابود می‌کنه تا بازی مساوی بشه» 

جمله آغازین فیلم تمام داستان و موضوع را مشخص می‌کند. تمام کارکتر‌های فیلمی که قرار است ببینیم به نحوی دچار همان دیوانگی رخ می‌شوند. حال هر کسی عملکرد دیوانگی‌اش با دیگری متفاوت است. 

«رخ دیوانه» داستان چند جوان را روایت می‌کند که از طریق اینترنت و شبکه‌های اجتماعی با هم آشنا شده‌اند. گروهی به نام «بی‌پدر و مادر‌ها» این جوانان را به هم متصل کرده است. بی‌پدر و مادر به این معنا که هر کدام از اعضای گروه یک و یا هر دوی والدین خود را از دست داده‌اند. این گروه بر مبنای قراری اینترنتی در یک کافی شاپ زیر زمینی در کنار هم جمع می‌شوند. آشنایی آنان از هم سطحی و تنها بر مبنای اطلاعات اینترنتی است. در‌‌‌ همان ابتدا دو تا از اعضای این گروه ۶ نفره، ماندانا و مسعود، که از دو طبقه متفاوت هستند با هم بر سر دزدی از یک خانه شرط بندی می‌کنند. در صورت بردن شرط، مسعود می‌تواند گوشی ماندانا که بسیار هم قیمتی است را صاحب شود. 
 
ماندانا مطمئن است که خانه خالی است اما با وارد شدن سرایدار به خانه تمام بازی‌ها عوض می‌شود. از این به بعد این ۶ کارکتر وارد ۸ بازی می‌شوند. ۸ بازی که همه با اتصال «پیروز» به هم مرتبط هستند و «پیروز» که وظیفه روایت داستان را هم بر عهده دارد اتصالی است که این دو دنیا را در حالت تعادل نگه داشته است. ‌‌‌ همان رخ دیوانه‌ای که می‌خواهد این بازی مساوی تمام شود. 

بازی اول، سوم و هفتم از دید پرویز (امیر جدیدی) است. بازی دوم از نگاه غزل (نازنین بیاتی)، بازی چهارم از نگاه ماندانا (طناز طباطبایی)، بازی پنجم از نگاه کاوه (صابر ابر) و بازی ششم با مسعود (ساعد سهیلی) ادامه پیدا می‌کند. 

دروغی از جنس تصویر

 

هنگامی که داستان‌های متفاوت شخصیت‌ها آغاز می‌شود، مخاطب گمان می‌کند که به سبک فیلم‌های پیش از این قرار است به تعداد کارکتر‌ها داستان به عقب بازگردد و هر شخصیت داستان را از دید خود تعریف کند اما اینچنین نیست. روایت ادامه پیدا می‌کند و تنها با هر داستان جدید داده‌های بیشتر و شناخت بیشتری از این ۶ کارکتر اصلی به مخاطب داده می‌شود تا فهم رفتار‌هایشان آسان‌تر باشد. گاهی هم گره‌ای به داستان اضافه می‌شود مانند پدر غزل و یا مادر ماندانا که سعی دارند داستان را جذاب‌تر و گره‌هایش را بیشتر کنند که خیلی هم موفق نیستند. 

«رخ دیوانه» فیلمی است به سبک «نقاب»، «یه حبه قند» و یا در مدل هالیوودی‌اش «دختر گمشده» که سعی دارند مدام مخاطب را شگفت زده و مجبور کنند تا آنچه را که دیده مرور کند و به حقیقت آن شک. 

غالبا در سینما تصویر به نمایش درآمده برابر با واقعیت است. مخاطب به عنوان یک دانای کل شاهد اتفاقاتی است که برای کارکتر‌ها می‌افتد و اگر قرار است دروغی در کار باشد او متوجه می‌شود. اما آنچه در فیلم رخ دیوانه اتفاق افتاده بر خلاف آن است. داوودی با در کنار هم قرار دادن تصاویری که در داستان‌های بعدی ممکن است دیگر واقعیت نداشته باشند، مخاطب را در مرز بین تشخیص اینکه چه چیز واقعیت است و چه چیز ساخته فکر کارگردان و نویسنده، سردرگم باقی می‌گذارد. 

در چنین شرایطی دیگر مخاطب چطور می‌تواند تصویر آخر داستان یا به عبارتی آخرین بازی را هم باور کند؟ آیا آنچه اتفاق افتاد واقعی بود؟ یا دروغی دیگر؟ 

 

دروغی از جنس تصویر


همان طور که گفته شد کارگردان در تمام طول فیلمش می‌خواهد مدام به مخاطبان رو دست بزند. اما گاهی‌‌ همان طور که مخاطب پس از رو دست خوردن‌های مدام به این باور می‌رسد که چقدر از حقیقت داستان به دور است، کارگردان هم با در کنار هم قرار دادن بعضی از خرده داستان‌های بی‌ربط اندکی حقیقت و قابل باور بودن داستانش را زیر سوال می‌برد. 

می‌توان گفت داوودی در این فیلمش هم همچون «تقاطع» نگاهی بد و سیاه به جوانان دارد. او هرچند با قرار دادن جملاتی در طول فیلمش سعی می‌کند که نشان دهد که اینچنین نیست. مثلا دیالوگ پرویز به مسعود که می‌گوید: «چرا فکر می‌کنی چون این آدم‌ها پولدارن پس می‌شه هر بلایی سرشون آورد؟» نشان می‌دهد تمام شخصیت‌های فیلم سیاه و سفید مطلق نیستند اما در ‌‌نهایت نگاه فیلم به جوانان منفی است. از گشت و گذار بیهوده در شبکه‌های اجتماعی گرفته تا روابطشان و سواستفاده‌ها و حتی نقشه‌هایشان برای هم که لزوما هم تنها در طبقه پایین دیده نمی‌شود. 

«رخ دیوانه» در جشنواره گذشته با کسب جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین جلوه‌های بصری و بهترین صداگذاری موفق‌تر از سایر رقبایش بود. در مدت زمان نمایش فیلم‌های جشنواره هم توانست از نگاه تماشاگران موفق ظاهر شود و لقب بهترین فیلم را از آنان دریافت کند. 
 

دروغی از جنس تصویر

 

در نظرسنجی‌ای که از منتقدان هم به عمل آمد با آنکه تعداد زیادی آن را به عنوان فیلم بر‌تر جشنواره معرفی کردند (هر چند که از نگاه آنان تمام فیلم‌ها ضعیف بود)، عده‌ای هم آن را ایده‌ای تلف شده نامیدند. با اینحال آخرین فیلم داوودی با اسم خاصش بیشتر از سایر آثار درخشید و امید می‌رود که با قرار گرفتن در برنامه اکران نوروزی بتواند تکانی به گیشه از نفس افتاده وارد کند. 

 داوودی پیش از این فیلم «زادبوم» را در سال ۸۷ ساخت که توانست فیلم بر‌تر از نگاه تماشاگران در بیست و هفتمین جشنواره فجر باشد. پس از آن ۶ سال از دنیای سینما فاصله گرفت. به گفته خودش «رخ دیوانه» حاصل همین ۶ سال دوری و کار است. خودش درباره میزان فروش فیلمش گفته که امید دارد که بیش از ۴ میلیارد تومان در تهران و شهرستان‌ها فروش داشته باشد. با توجه به هزینه نزدیک به دو میلیاردی ساخت رخ دیوانه، این فیلم باید هم فروشی اینچنینی داشته باشد تا بتواند به سود برسد. این فیلم در نخستین روزهای اکرانش حدود 42 میلیون تومان فروش کرده است. 

نظر شما