فرهنگ امروز/ فاطمه امیراحمدی: پنجشنبه هجدهم آذرماه، جلسهی رونمایی از نخستین ترجمهی فارسی کتاب «سرمایه در قرن بیستویکم» اثر توماس پیکتی برگزار شد. اصلان قودجانی مترجم این کتاب کمتر از 3 ماه با مقدمه و نظارت محسن رنانی، استاد دانشکدهی اقتصاد دانشگاه اصفهان وارد حوزهی نشر شد. پرویز صداقت طی نقدی که به این کتاب داشت علت بسیاری از اشکالات کتاب را شتابزده بودن ترجمه میداند، متن کامل نقد وی بر روی سایت است. اما برای یکجانبه نبودن موضوع به سراغ قودجانی رفتیم و خواستیم تا پاسخهای وی را نیز داشته باشیم. البته قودجانی تمایلی به پاسخگویی نداشتند و عنوان داشتند مسائل مطرحشده در صحبتهای صداقت بیشتر هتاکی است تا نقد؛ اما دربارهی چنین نقدهایی مسائلی عنوان داشتند که در ادامه میآید.
اصلان قودجانی در پاسخ به این سؤال که پاسخ شما دربارهی نقدهای پرویز صداقت چیست، به فرهنگ امروز گفت: اتفاقاً آقای صداقت نقد محتوای کتاب نکرده است و بیشتر به تخریب مطالب پرداختهاند، ازاینرو نیازی به جواب نمیبینم. اگر احساس شود که مطالب ایشان به اعتبار کتاب و ترجمه لطمه میزند حتماً در صدد پاسخ برخواهم آمد. میتوانم بگویم 50 درصد نقدها سلیقهای بود و 30 درصد آن بهطورکلی اشتباه بود و حتی در حدود 10 مورد از ارجاعات صفحهای کاملاً اشتباه بود و ادعای ایشان در مورد خواندن صفحات دوم هر فصل از کتاب درست نیست؛ زیرا مطالبی که عنوان میداشتند برای صفحه اعلامشده نبود. با تحلیل سخنان ایشان بهعنوان نقد اینطور برمیآید که هدف ایشان بیشتر تخریب بوده است تا نقد علمی و این مسئله نیز به این برمیگردد که ما در ابتدای کتاب در مورد مارکس خیلی خوشبینانه صحبت نکردیم و صداقت نیز چون مارکسیست است در صدد تخریب برآمده است.
وی ادامه داد؛ هر چیزی نقد نیست، نقد و نقد ادبی تعریف خاص خود دارد و قوانین و قاعدههای خود را میطلبد. ایشان در سخنان خود که بهعنوان نقد آوردهاند کلمه به کلمه پرداختهاند، درحالیکه کلمه را باید در جمله دید و جمله را نیز باید میآوردند. افرادی چون ایشان زیاد هستند که طرفدار تفکر مارکسیست هستند، تقریباً میتوان گفت مارکس پیامبر آنهاست؛ ازاینرو، به نقد نپرداخته بلکه هتاکی و توهین کرده است، در واقع متن ایشان یک نوع انتقامگیری محسوب میشود. من نیز به این اندازه وقت ندارم که هر روز بخواهم پاسخ یکی از موارد اینچنینی را بدهم. بههرحال، نقد به تألیف یا ترجمه تعریف دارد، ناقد باید عین جملهی انگلیسی را بیاورد، جملهی فارسی را بیاورد و این اجازه را به خوانندهی مطلب بدهد که این دو جمله را با هم مطابقت دهد تا دید نقد واردشده درست است یا خیر؛ لذا نقد ایشان اعتبار نقد ترجمه را نداشت.
اصلان قودجانی نیز در پاسخ به این سؤال که یکی از علتهای مطرحشده از سوی صداقت در اشکالات مربوط به شتابزدگی ترجمه از سوی مترجم بوده است، گفت: اگر ترجمهی گلدهامر مترجم انگلیسی آن 5 ماه یا بیشتر زمان برده است و ترجمهی بنده کمتر از 3 ماه، ایشان 70 سال سن دارند و من 40 سال؛ شاید من در سن آقای گلدهامر نتوانم ترجمه داشته باشم. وقتی تأکید دارم نقد، نقد منطقی و دانشگاهی نبود بلکه مغرضانه به متن کتاب نگاه شده است به این خاطر است. آقای گلدهامر به این علت که انحصار ترجمه از فرانسه به انگلیسی را از طرف نویسندهی کتاب داشته است بدون هیچ دغدغهای سر فرصت به ترجمه میپرداخته است.
قطعاً هیچ ترجمهای نیست که بدون اشکال باشد، من خودم داوری ترجمه کردهام و کسی که داوری ترجمه میکند فردی بیغرض باید باشد، مشخصات داوری را بداند و اظهارنظر سلیقهای نداشته باشد. من ادعای بیاشکال بودن کار را ندارم؛ به طور مثال، تایپیست ممکن است کلمهی را جا بیندازد یا در زمان چاپ، تیتری حذف شده باشد که طبیعی است، ولی هیچیک از این اشکالات ارتباطی به 3 ماه ترجمه شدن اثر ندارد، کتاب را بنده روی حساب ترجمه کردهام و اشکالاتی که وجود دارد اشتباهات سهوی است که در هر کتابی ممکن است وجود داشته باشد. این را بگویم که قبل از چاپ، هر بخش کتاب توسط دو نفر خوانده شده است، ولی متأسفانه هنوز اشکال تایپی وجود دارد، قبول دارم و حتی در جاهایی چسبندگی بین دو کلمه وجود دارد یا تیتری حذف شده است و باید در چاپ دوم برطرف شود؛ ولی به لحاظ اصطلاحات تخصصی و لغات کلیدی کتاب حاضر هستم بحث کنم که اگر این کلمات ایراد داشت، میتوانستند ادعا داشته باشند که کتاب شتابزده ترجمه شده است.
وی در پایان اظهار داشت؛ فردی که به حسن شهرت خود توجه داشته باشد به این راحتی به کسی برچسب نمیزند و نمیگوید این حاصل روشنفکر دینی یا انقلاب فرهنگی و غیره است.
وقتی مقدمهی کتاب نوشته شد ما انتظار این برخوردهای تند را داشتیم. دربارهی مقدمهی کتاب، خود دکتر رنانی دو نقد از اساتید خارج از کشور دریافت کردند و چون واقعاً نقد بوده خودشان گفتهاند که منتشر شود و در روزنامهی شرق نیز منتشر شد.
 
                            
نظرات مخاطبان 0 15
۱۳۹۳-۱۱-۰۹ ۱۴:۲۰محمدرضا 4 22
من هم نقد و هم پاسخ آقای فودجانی را خواندم. در نقد به طور مشخص به صفحات انگلیسی کتاب و ترجمه فارسی از آنها اشاره شده است. پیشنهاد من این است مترجم به جای توجیه توانایی در مقایسه با مترجم انگلیسی با مقایسه سنش با ایشان بهتر است کتاب فعلی را جمع آوری کنند و متن را بدهند یک مترجم و ویراستار حرفه ای و باتجربه و براساس آن ویرایشی جدید از کتاب منتشر شود ایشان با این کار برای خوانندگان ترجمه فارسی سرمایه در قرن بیست و یکم و بعلاوه برای خودشان احترام قائل می شوند. هرچند حذف مقدمه هم که این قدر آقای قودجانی روی آن تأکید دارند به متانت ترجمه کتاب کمک می کند.۱۳۹۳-۱۱-۰۹ ۲۳:۴۴محسن 5 19
آقای قودجانی فرایند ترجمه را شبیه مسابقه دو می داند و تصور می کند چون جوانتر است می تواند سریع تر از مترجمی در حد گلدهمر کتاب را ترجمه کند!۱۳۹۳-۱۱-۱۱ ۱۰:۳۷رضا 4 20
من حدود یک چهارم از ترجمه آقای قودجانی و نیز نقد آقای صداقت را خوانده ام. گویا مترجم محترم متوجه نشده است که صحبت از برخی خطهای تصادفی نیست. ترجمه ی فارسی کتاب پیکتی به طور سیستماتیک مشکل دارد.۱۳۹۳-۱۱-۱۱ ۱۵:۴۹غلامحسین 5 21
استدلال این تخریب است نه نقد، استدلالی به قول مولانا چوبین است. ترجمه یک کتاب دشوار تخصصی ظرف 80 روز نشانه توانایی نیست، بلکه فقط و فقط نشانه شتاب زدگی برای انتشار سریع تر کتاب است و آقای قودجانی بهتر است در کارهای بعدی به جای تاکید بر سرعت و جوانی به دقت و پختگی توجه بیشتر بکند و آقای رنانی هم واقعاً کتاب را ویراستاری بکند، یعنی متن را با زبان اصلی مقایسه کند و ایرادهای احتمالی آن را برطرف کند.۱۳۹۳-۱۱-۱۲ ۲۲:۴۹علی 21 9
هفته گذشته در همایش بورس کالا در کیش در سخنرانی دکتر رنانی حضور داشتم. رئیس بورس کالا در همان جلسه اعلام کرد در دو هفته ای که کتاب «سرمایه در قرن بیست و یکم» را خریده، بیش از ده بار مقدمه دکتر رنانی را خوانده است و هر بار لذت برده است. علاقه مند شدم و رفتم کتاب را خریدم. انصافا مقدمه محشری دارد که دلت نمی خواهد تمام شود. به تمام دوستان توصیه می کنم این مقدمه را بخوانند. من البته چند فصلی ار خود کتاب را هم خواندم. به نظرم ترجمه روانی دارد و مشکلی در ترجمه ندیدم.۱۳۹۳-۱۱-۱۳ ۰۰:۲۶مانی 20 9
توضیح مترجم با دقت در ایرادهای صداقت منطقی و منصفانه است. ظاهرا آقای صداقت به نقد ترجمه وارد نیست. به نظرم بهتر است پاسخ ایرادهای صداقت را مورد به مورد منتشر کنند تا بهتر مشخص گردد.۱۳۹۳-۱۱-۱۴ ۱۷:۱۲حسن دلیران 15 9
با نظر علی موافقم. اتفاقا دکتر رنانی در مقدمه کتاب از نظر اخلاقی و انسانی آنقدر مارکس را بالا برده که من که تا حالا از مارکس خوشم نمی آمد به او ارادت پیدا کردم. منتهی ایشون از نظر فکری افکار مارکس را برای بشریت پرهزینه می داند. رنانی انصافا هم در نقد مارکس خیلی اخلاقی عمل کرده و هم در نقد سرمایه داری خیلی علمی نوشته. از یک طرف عیوب سرمایه داری را گفته از یک طرف هم محاسنش را. مگر یک نقد علمی چه همین گونه نباید باشد. در حالی که دیدم آقای صداقت و دوستانش در نقدشان مسخره کرده بودند که رنانی یک جا از سرمایه داری تعریف کرده و یک جا گفته «سرمایه داری کثیف» خوب این حسن کار رنانی است. اگر نقدها را بخوانید می بینید همه احساسی و ایدئولوژیک و با ادبیاتی نازیبا نقد کرده اند. متاسفم.۱۳۹۳-۱۱-۱۵ ۱۹:۲۷مانا 5 14
در پاسخ آقای دلیران و آقای مانی، بحث دفاع از مارکس یا حمله به او نیست. بحث در مورد شیوه علمی نقد است. به نظر من، دکتر رنانی از استادان برجسته اقتصاد در ایران است، اما نقد وی بر مارکس و حتی تعریف وی از مارکس در مقدمه کتاب بیشتر شبیه وعظ و خطابه اخلاقی است، نه نقد علمی نظراتش. در مورد ترجمه هم وقتی مترجم جایی مثلا بیشتر را کمتر ترجمه کرده است. یا چند خط را جا انداخته آیا باید از این ترجمه دفاع کرد؟ مسلم است که مترجم شتاب زده ترجمه کرده است. چون از چندماه پیش گفته شد چند ترجمه از کتاب پیکتی در راه است.۱۳۹۳-۱۱-۲۷ ۲۳:۵۶ر. احمدی 14 6
به همه دوستان توصیه می کنم مقدمه این کتاب را بخوانند. خیلی خواندنی است. دستمریزاد می گویم هم به دکتر رنانی با این مقدمه عالی اش و هم به مترجم کتاب. ترجمه کتاب هم بد نبود. متنی روان و قابل فهم بود. به نظرم مارکسیست ها برای آن که مقدمه این کتاب خیلی خوانده نشود ترجیح می دهند از چپ و راست ترجمه را زیر سوال ببرند تا کسی رغبت نکند که کتاب را بخرد.۱۳۹۳-۱۲-۲۰ ۲۳:۳۴م. صفانور 4 5
دستمريزاد. تا به حال چندبار مقدمه اين كتاب را خوانده ام و هر بار لذت برده ام. البته به نظرم ترجمه از نظر ويرايشي مي توانست بهتر شود و برخي جمله ها خيلي طولاني است اما مشكلي كه موجب شود متن قابل فهم نباشد نديدم. بيشتر نقدهايي كه به ترجمه اين كتاب شده توسط كساني بوده كه گرايش فكري به ماركس داشته اند بنابراين به نظر مي رسد يك مقداري عصباني شده اند و به جاي نقد شروع به حمله هاي تخريبي كرده اند. البته من اگر جاي دكتر رناني بودم در مقدمه كتاب پيكتي خيلي از ماركس نمي نوشتم بلكه درباره پيكتي و كتابش مي نوشتم و نقد ماركس را در جاي ديگري و به صورت مفصل تر مي نوشتم.۱۳۹۳-۱۲-۲۵ ۱۲:۵۲آریا ب. 1 4
سلام. پاسخ متین مترجم به نقد آقای زرافشان را در روزنامه شرق بخوانید: http://www.sharghdaily.ir/1393/12/24/Main/PDF/13931224-2261-10-43.pdf http://www.sharghdaily.ir/1393/12/24/Main/PDF/13931224-2261-11-43.pdf۱۳۹۴-۰۱-۰۲ ۱۰:۳۴علی ایراهیم زاده 3 4
برزگترین منتقدان مارکس ، توانئی حیرت آور اورا در ریاضی و آمار اقتصادی ستوده اند بنابراین رنانی کار خاصی نکره مضافا بر انکه رنانی هیچ کتاب مشخصی در باره اقتصاد ندارد که بتواند مدعی باشد. آقایان گویا فراموش کرده اند که مارکس قریب 20 سال در کتابخانه و عرصه زندگی مطالعه کرده و نظرات دیگران را بلند نکرده بلکه خود صاحب نظر بوده است۱۳۹۴-۰۶-۰۶ ۱۹:۲۵مصطفی جعفری پرور 1 3
مترجم محترم کتاب را نسبتا خوب ترجمه کرده اند. اشکالی که در ترجمه ایشان دیدم این بود که tax return را در جاهای مختلف عواید مالیات ترجمه کرده اند که نادرست است در انگلیسی منظور از این اصطلاح اظهارنامه مالیات است و estate tax return نیز اظهارنامه مالیات بر ماترک متوفی است که در ایران اظهارنامه مالیات بر ارث می گویند مترجم محترم به اشتباه عواید مالیات بر مستغلات ترجمه کرده اند. منظور نویسنده استفاده از داده و اطلاعات اظهارنامه است.۱۳۹۴-۱۱-۰۵ ۲۰:۲۳خسرو 1 2
این جوابیه به درد من یکی که نمی خورد. آقای قودجانی موارد را تک به تک یا گروه به گروه بررسی کرده و جواب بدهند و یک نتیجه گیری کلی کنند. نه اینکه فقط نتیجه گیری کلی را ارائه دهند. چون اینطور که هر ادعایی مقبول است. درباره مقدمه دکتر رنانی. لب مطلب آقای صداقت از نظر من این است که گفتار و رویکرد آقای رنانی در این مقدمه چیزی نیست که از یک اقتصاددان انتظار برود. حالا اینکه مورد تحسین و لذت عده بسیاری قرار گرفته حرف دیگری است. اعتبار آن از جهات دیگری زیر سئوال است وگرنه با انواع نقدهای مشفقانه بر مارکسیسم و محبوبیتشان آشنا هستیم.۱۳۹۴-۱۲-۱۴ ۱۸:۲۷ایمان 1 2
یکی از موفقیتهای نظام سرمایه این بوده است که هرسی که فقط نام مارکس به گوشش خورده به خود حق میدهد به او فحاشی کند واقعا سرمایه برای خودش هم نویسنده تو لید کرده است هم پیاده نظام هم مترجم و... بعنوان یک ادمی که تلاش کردم همیشه متدین باشم مارکس برای من متفکری بزرگ بوده که بنای عمارتی را گذاشته که فریبکاری های اصالت سرمایه شناسانده شود خوشحالم که هیچگاه در تلاش نبوده ام در لابلای غارت و بی رحمی امپراطوری سرمایه جایی برای خودم دست و پا کنم و به نظاره بینوایان بنشینم