شناسهٔ خبر: 11457 - سرویس سینما و رسانه
نسخه قابل چاپ

نقدی بر آثار جشنواره(3)/ «خانۀ پدری» ساختۀ کیانوش عیاری؛

پرداختی به جامعۀ پدرسالار

خانه پدری خانه پدری نمادی از جامعه پدرسالار است. جامعه‌ای که در آن زنان تحت تسلط و سیطره مردان زورگو و خشن جرات اظهار نظر نیز نداشتند و به قول کل حسن:«زن جماعت رو تو شیشه هم حبس کنی بازم نم خودشو پس می‌ده.»

 

فرهنگ امروز: نفیسه ترابنده: «خانه پدری» به نویسندگی، کارگردانی و تهیه کنندگی "کیانوش عیاری" با قرار گرفتن در لیست‌ فیلم‌هایی که به رفع توقیف و ‌تعلیق نزدیک‌تر می‌شوند، بالاخره پس از حواشی بسیار در بخش خارج از مسابقه در سی و دومین جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد.

 

خلاصه داستان:

ملوک برای تمام کردن کار رفوکاری فرش ها به زیرزمین خانه پدری می رود. چاله کندن برادرش-محتشم-توجه او را جلب می کند و او در می یابد که پدر به دلیل بدنامی قصد کشتن او را دارد. تلاش او برای فرار راه به جایی نمی برد و با ضربه محتشم می میرد. پدر او را در زیرزمین خانه دفن می کند و به اهالی خانه می گوید که ملوک فرار کرده است. چند سال می گذرد. علیرضا-پسر عموی محتشم-که شاهد قتل ملوک بوده است، ریحانه-زنش-را به خاطر آمدن به آن زیرزمین کتک مفصلی می زند و با دیدن قبرستان در زیرزمین، مادر خانواده متوجه می شود که ملوک آنجا دفن است. مادر از شدت شوک وارده می میرد. سال ها بعد محتشم می خواهد دخترش-سکینه-را به زور به همسری مردی میانسال در آورد. سکینه با خوردن تریاک پدر بزرگ دست به خودکشی می زند. سکینه را به بیمارستان می برند. چند سال بعد سر مراسم فوت پدر بزرگ ربابه-دختر کوچک محتشم-برای برپایی کارگاه آموزش قالی بافی خود مشغول چیدن میز و صندلی در زیرزمین است که از روی کنجکاوی قفل زیرزمین آخری را باز می کند. با سروصدای محتشم، ربابه نیز از این راز آگاه می شود و کلاسش را منحل می کند. چند سال بعد ناصر به همراه پدرش به خانه پدری می آیند که دیگر متروکه شده. آنها قصد خراب کردن خانه را دارند و ناصر ماموریت می یابد تا استخوان های عمه اش را از زیرزمین در آورده و جای دیگر دفن کند. محتشم با دیدن استخوان های خواهرش سکته مغزی می کند. مریم-نامزد ناصر-برای کمک به خانه پدری می آید و با آگاهی از راز قتل ملوک به ناصر می گوید که حاضر نیست در خانه ای زندگی کند که روی استخوان های یک دختر بی گناه بنا شده است.

 

در خلاصه داستان فیلم خانه پدری آمده است: بررسی مشکلات زنان در 70 سال اخیر. خانه پدری روایت چند دهه از زجر و عذاب زنان توسط جامعه مرد سالار است. ملوک،ریحانه و سکینه هر یک به نوعی قربانی خشونت مردان خانواده خود شده اند. سیر تسلسلی که از ملوک آغاز می شود؛ ملوک دختری است که به اتهام بی ناموسی حکم قتلش توسط پدر صادر می شود. او خانواده سنتی خود را خوب می شناسد و از لحظه ورود به زیرزمین خانه پدری و مشاهده کندن چاله توسط برادرش درمی یابد که به قول خودش: «آقا می خواد او را بکشه».تلاش ملوک برای نجات خود از دست پدر و برادر دیو صفتش با بازی بسیار طبیعی بازیگر فیلم، حس همذات پنداری ما را برمی انگیزد. ما همراه با ملوک از وحشت بدنمان سرد می شود و دستانمان یخ می کند. فرود آمدن دسته سنگ توسط محتشم بر سر ملوک نقطه پایانی است بر تمام آرزوهای این دختر جوان. دختری که فیلم هیچ توضیحی درباره گناه او نمی دهد و شاید اگر اصرار و پیگیری های عمویش نبود، پدر راضی به این جنایت نمی شد. اگر خانم باشید و فیلم را ببینید با تماشای جزئیات دفن ملوک در زیرزمین خانه پدری، خود را در قبری سرد و تاریک حس می کنید. یک شروع طوفانی و یک شوک ناگهانی به مخاطب ایرانی که چنین صحنه ای را به این صراحت در هیچ فیلم ایرانی ندیده است. تلخی صحنه کشتن دختر و خاک کردنش امکان ندارد تا مدت ها از جلوی چشمانتان کنار رود.

کل حسن کشتن دختر بدنامش را حق خود می داند، تصوری نابه جا ناشی از عدم فهم درست از قوانین شرع .

خانه پدری نمادی از جامعه پدرسالار است. جامعه ای که در آن زنان تحت تسلط و سیطره مردان زورگو و خشن جرئت اظهار نظر نیز نداشتند و به قول کل حسن:«زن جماعت رو تو شیشه هم حبس کنی بازم نم خودشو پس میده.»

تنها لوکیشن فیلم همین خانه پدری است و بیشتر اتفاقات آن هم در زیرزمینی رخ می دهد که طی سال ها استفاده های مختلفی توسط اعضای خانواده از آن شده است. خانواده ای که به مرور همگی شان از این راز وحشتناک مطلع می شوند. زیرزمینی که مسلخ گاه دختران این خانه است. از قتل ملوک که بگذریم صحنه های کتک و لگد زدن مردان به دختران خانه در فیلم آن قدر زیاد است که باید در هر صحنه با دیدن پدر و محتشم منتظر یک برخورد شدید فیزیکی باشیم.

اما به راستی جامعه ما چنین جامعه ای است؟ هر چند در گذشته به دلیل سطح پایین آگاهی و معرفت ما دوره ای از جامعه مردسالار را داشته ایم اما در همان زمان نیز بودند مردانی که زنانشان را نه به شکل یک کالا و برده بلکه شریک و همدم زندگی خود می دانستند. خوب است نگاهی به پدر بزرگ ها و مادربزرگ هایمان بکنیم. این رفتار در آن زمان نیز ناشی از سطح پایین آگاهی از ارزش های انسانی و حتی نظر اسلام درباره شان و منزلت زنان در اسلام بود. از نظر اسلام زن و مرد در حقوق با هم مساوی هستند ولی این تساوی به معنی تشابه نیست. چرا که زن ومرد از لحاظ طبیعی و غریزی با یکدیگر تفاوت دارند.

خانه پدری تصویری سیاه و مایوس کننده از جامعه ایران است (هرچند که در تمی تاریخی روایت می‌شود). اما باید پرسید سازندگان فیلم چه تصوری کرده اند که این فیلم را برای نمایش به جشنواره های خارجی فرستاده اند؟

 فضای خانه پدری هیچ سنخیتی با روحیه به اصطلاح شاداب حاضر در جشنواره امسال ندارد و این یعنی همه چیز فقط شعار است و شعار .

 

نظرات مخاطبان 1 11

  • ۱۳۹۲-۱۱-۱۳ ۲۳:۳۲سمیه 2 13

    واقعا فیلم تلخی بود
                                
  • ۱۳۹۲-۱۱-۱۴ ۰۰:۲۴پیمان 2 12

    آقای عیاری چرا همچین فیلمی ساختید؟؟؟
                                
  • ۱۳۹۲-۱۱-۱۴ ۲۲:۵۷نگار 8 5

    بهترین فیلم بود
                                
  • ۱۳۹۲-۱۱-۱۶ ۰۰:۲۸ستاره 3 9

    کحا انقدر زن ایرانی بدبخت بوده است؟؟
                                
  • ۱۳۹۲-۱۱-۱۶ ۲۱:۵۷سینا 1 10

    واقعا ننگ بر چنیتن پدرانی
                                
  • ۱۳۹۲-۱۱-۱۷ ۱۹:۴۹هادی 2 11

    چقدر جشنواره امسال تلخ و زن گریز است.جای پوران درخشنده و انسیه شاه حسینی خالی است
                                
  • ۱۳۹۲-۱۱-۱۸ ۲۲:۲۰سمیرا 3 11

    من از دیدن صحنه دفن ملوک شوکه شدم و تمام بدنم می لرزید.واقعا واجب بود این صحنه را با ریزترین جزئیات نشان دهند؟؟
                                
  • ۱۳۹۲-۱۱-۲۰ ۲۲:۰۳نیما 2 8

    جشنواره امسال واقعا نوبر است همه مردستیز هستند 
                                
  • ۱۳۹۲-۱۱-۲۶ ۱۷:۲۷بهروز 7 4

    متاسفانه منتقد محترم! تنها قائل به بخش روشن از روابط بين زنان و مردان در ايران هستند و البته نزد ايشان اين بخش حضوري قاطع دارد كه جز آن اصلا نبايد سخني گفت. خانم به اصطلاح منتقد نگاهي به آمار قتل هاي ناموسي در هر سال بيندازيد مي فهميد چيزي به نام خشونت عليه زنان هنوز وجود دارد. آمار خودسوزي زنان در ايلام و كردستان را بنگريد و علت خودسوري را جويا شويد براي روحيه حساس تان بد نيست. شما يك كلمه سياه نمايي را گرفته ايد و هر كسي در هر مقامي خلاف آن تصوير زيبا و شاد به برخي واقعيت هاي جامعه ما اشاره اي كند مي گوييد سياه نمايي شده است. مثل معروفي هست كه كسي را كه خواب است مي توان بيدار كرد اما كسي كه خودش را به خواب زده هرگز. 
                                
  • ۱۳۹۲-۱۱-۲۷ ۲۱:۲۲سارا 1 7

    در جواب بهروز: منتقد حقیقت را انکار نکرده است اما همه چیز قابلیت نمایش آن هم در سطح وسیعی همچون سینما را ندارد.این مسئله خوشبختانه کاهش چشمگیری یافته است شما حتما در جریان این روند نبوده اید.
                                
  • ۱۳۹۲-۱۲-۰۲ ۲۲:۱۴نیما 1 6

    بدترین فیلم جشنواره بود.البته کارگردانی عالی بود داستان مشکل داشت.این فیلم فقط مناسب جشنواره های خارجی برای ارائه سیاه ترین تصویر از ایران است.
                                

نظر شما