به گزارش فرهنگ امروز به نقل از خبرگزاری فارس:
در بررسی نسبت این شهید تحولآفرین با زمانه ما با توجه به سطح بینش و عمق اندیشههای ایشان میتوانیم به موارد ذیل اشاره کنیم.۱-لزوم و قدرت پاسخگویی دین به نحلههای فکری لائیک و سکولار۲-ارتقاء آستانه تحمل افکار مخالف و طراحی پاسخ های منطقی به اتهامات، ابهامات، شبهات و شایعات هدفمند۳-گسترش ارتباطات فکری دینمدار با افکارعمومی بهخصوص محافل روشنفکری و اقشار تأثیرپذیر از سیطره تبلیغاتی مذکور۴-اتخاذ مواضع فعال و قوی دفاعی و گریز منطقی از مواضع انفعالی دربرابر مهاجمان۵-باور برتری فکری اسلام در برابر سایر مکاتب اعم از وحیانی و غیروحیانی۶-استفاده از ابزارهای روز مناقشههای فکری اعم ازمناظره، مباحثه، مصاحبه و …۷-ایجاد هستههای فکری قوی برای ورود به خطوط مقدم مبارزه با اندیشه های الحادی۸-برگزاری دورههای آموزشی نوین برای تحلیلگران خودی و پرهیز از رفتارهای احساسی و شعارگونه و عصبانیتهای مضر۹-تولید محصولات نوشتاری، گفتاری و دیداری برای ارتقاء سطح تحلیل اعتقادی و سیاسی و فرهنگی مهاجمان و کیفیتافزایی به سطوح پردازش۱۰-لزوم آشنایی با زبانهای خارجی برای فهم عمیقتر مفاهیم تبیینی در کتابها و سخنان صاحبان اندیشهها۱۱-بهروز کردن ادبیات، دستهبندیها، تئوریزه کردن دانشها، ایجاد انطباق با قالبهای متعارف و روشهای مألوف۱۲-ایجاد کرسیهای تبیین و تشریح اندیشههای دینی و توسعه آزاداندیشی۱۳-جایگزینی گفتگوها با جنگها و نزاعها
مطهری، علاوه بر اینکه مانع انزوای دین و افکار دینی و نمادها و تشکلات منتسب به دین شده بلکه مقدمات قلهپیمایی دوباره دین را در عصری که تئوریپردازانی مثل مارکس آن را افیون تودهها اعلام کرده و ماکیاولی، تفکر سلطه بر تفکر دینی را ترجیح می داد، فراهم نمود و زمینههای پذیرش مجدد دین منزوی شده را تا مرز ابراز قدرت خیزش اجتماعی تقویت کرد.مطهری با سه گزینه مهم حوزه، دانشگاه و جامعه، عملا دین را از انزوا در حوزه، نفی در دانشگاه و طرد در جامعه نجات داد و برای رسیدن به این هدفگذاری، همزمان با سه موضوع تحجرگرایی، تجددگرایی افراطی و جریان نفاق، مصاف بیپایانی را طراحی کرد تا دین را از مهجوریت آن روزها نجات دهد و داد.مطهری به ما یاد داد که هر کس در هر سنگری، باید رسالتها و بایدها و نبایدهای زمان خود را شناخته و خود را مهیای نقشآفرینی در مکان و زمان استقرار خود نموده و بهجای گذشتهپردازی، مسائل زمانه خود را رصد کرده و خلاقانه به ایجاد و شکار فرصتها بپردازد.تاریخ در نگاه استاد شهید مرتضی مطهری، زمانی ارزش دارد که در بهبود اوضاع امروز ارائه الگو کرده و راهنما باشد، مخصوصا وقتی می گوید یزید تاریخ و شمر تاریخ مردهاند، آنچه که مهم است شناسایی یزید امروز و شمر امروز است و مثال می زند که "موشه دایان" شمر زمانه ما است و این یعنی دمیدن دائم روح در کالبد زمان و ما باید شأن نزول آیات و شأن ذکر احادیث و شأن اتفاقات تاریخ را بفهمیم.قرآن در نگاه مطهری، کتاب روی طاقچه نیست، بلکه کتاب راهنمای زندگی و اجتهاد مطهری، اجتهاد زنده، پویا، کارآمد و پاسخگو است.
در نگاه شهید مطهری، اسلام نباید به سرنوشت مسیحیت دچار شود که طی آن در یک روز خاص بهنام یکشنبه، در یک مکان خاص بهنام کلیسا و در یک موضوع خاص بهنام نیایش و مراسم معنوی محدود شده و حق ورود به زندگی اجتماعی مردم را نداشته باشد.در نگاه شهید مطهری دین، نه توجیهگر ظلم است و نه به ثروتاندوزی زالوصفتان کمکی میکند، نه در مقابل استکبار سر سازش دارد، نه فساد را می پذیرد، نه مردم را رها میکند و نه پدیدهای خنثی است که بود و نبودش بیتفاوت باشد.دین شهید مطهری، دینی انقلابگر است، تحولخواه، تغییرطلب و سرنوشت ساز است، تکلیفآفرین، حرکتبخش، روشنگر و راهنما، فصلالخطاب، پیشرو، نصبالعین، شاخص، معناگرا و مفهوم ساز است.دین شهید مطهری، همواره سوار ماشین زمان است و هرگز کهنه نمیشود و نسبت به مسائل جدید و مستحدثه غافلگیر نشده و عقب نمیافتد.دین شهید مطهری، هم خرافهگریز است و هم بدعتستیز، نه با کهنهاندیشان سازگار است و نه با روشنفکران بیمار دمخور.دین شهید مطهری، دین همراه وحیانیت و همدم عقلانیت است و قدرت انعطافپذیری و انطباقپذیری همراه با پایداری در اصول دارد.
دین شهید مطهری، دین شاهنشاهی و دین امریکایی نیست.دین منافقین و التقاطی و لیبرالها نیست.دین دراویش و فرقهها و نحلههای انحرافی نیست.دین بهائیت ضاله و دین فسادگستر حجتیه هم نیست.دین شهید مطهری، دین عافیتطلبها، دین منفعتطلبها، دین توجیهگرها، دین تساهل و تسامح و دین دستاویز فرقانها و آرمان مستضعفینها و سایر کج اندیشها و کژراههپیشگان نیست.دین مطهری، دین لاغر یکجانبهاندیش و دین محدود به احکام و یا دین محصور به اخلاق و دین فلسفهستیز و دین سفسطهگر نیست.دین شهید مطهری، دین انقلاب اسلامی و دین امام خمینی(ره) است.دین شهید مطهری، دین اسلام ناب، بیحاشیه، بیپیرایه، بیشیلهپیله است.با صراحت میتوان گفت که دین شهید مطهری، دین کارآمد امروز است که میتواند انسانیت را بیمه کرده و اخلاق را زمینه و احکام را ضمیمه زندگی نماید.امید آنکه در سالروز عروج خونین استاد شهید مرتضی مطهری، درس مطهریشناسی را باید یکبار و برای همیشه در دانشگاه دین گذراند و نگاه دینی را به نسلی از جامعه یعنی استادان، معلمان، دانشجویان و دانش آموزانی سپرد که آینده در زیر پای آنها جان دوباره خواهد گرفت.اندیشههای مطهری باید تابناک و زنده بماند تا بقای تفکر دینی را در برابر انواع تهاجمات فرهنگی و انواع گرایشات اجتماعی ضمانت کند.در پایان متذکر می شوم که اندیشههای دینی و علمی مطهری، گنجینه فزایندهای است که حتی با شهادت ایشان پایانناپذیر خواهد بود و جامعه در راستای تنگ شدن مسیرها، از این گنجینه، گشایش مجدد خواهد یافت.
نظر شما