شناسهٔ خبر: 65101 - سرویس مسائل علوم‌انسانی
نسخه قابل چاپ

دورکیم و تعیین مرزهای جامعه‌شناسی در گفت‌وگو با مترجم «قواعد روش جامعه‌شناختی»

هدف دورکیم از تألیف کتاب «قواعد روش جامعه‌شناختی» (1895)، تعیین مرزهای جامعه‌شناسی به‌عنوان علمی مستقل از فلسفه، روان‌شناسی و نیز عرفانی‌گری بود.

فرهنگ امروز: هدف دورکیم در اصلی‌ترین اثر خود یعنی «قواعد روش جامعه شناختی» بیش از همه، اثبات علم بودن جامعه‌شناسی است. به این منظور گفتگویی با گلنار نوری علمی دانش‌آموخته‌ رشته‌ جامعه‌شناسی و مترجم کتاب «قواعد روش جامعه‌شناختی» تألیف امیل دورکیم که به تازگی توسط نشر باریستان روانه‌ بازار نشر شده ترتیب داده‌ایم که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید:

******

ابتدا بفرمایید که اصلا امیل دورکیم کیست و چه جایگاهی در علوم اجتماعی دارد؟

امیل دورکیم در سال 1858 در اپینال فرانسه متولد شد. او را در کنار کارل مارکس و ماکس وِبر از پایه‌گذاران جامعه‌شناسی نوین می‌دانند، نخستین کسی که به سمت استادی جامعه‌شناسی منصوب شد، با تلاشی بی‌وقفه به تثبیت جامعه‌شناسی به‌عنوان رشته‌ای مستقل کمک کرد و آرزوی اندیشمندان اجتماعی‌ای چون سن سیمون و اوگوست کنت که مدت‌ها پیش از او بر لزوم تأسیس این علم تأکید داشتند را محقق ساخت.

اهمیت اثری مانند قواعد روش جامعه‌شناختی که ترجمه‌های مختلفی از سوی مترجمان متفاوت داشته است، در چیست؟

دورکیم هدفی بسیار مهم از تألیف کتاب «قواعد روش جامعه‌شناختی» (1895) داشت: تعیین مرزهای جامعه‌شناسی به‌عنوان علمی مستقل از فلسفه، روان‌شناسی و نیز عرفانی‌گری که در تاروپود متون علمی دیده می‌شد. تعریف موضوع مطالعه‌ این علم، شیوه‌ تشخیص واقعیت اجتماعی، تمییز واقعیت‌های بهنجار و نابهنجار، و تبیین آن‌ها مباحث مهمی است که او در این اثر مطرح می‌کند. توجه داشته باشیم که برای نخستین بار روش تحقیقی خاص جامعه‌شناسی مطرح می‌شد که آزمونش را پیشتر در کتاب او «درباره‌ تقسیم کار اجتماعی» پس داده بود و پس از آن در کتاب «خودکشی» و «صور بنیانی حیات دینی» کامل‌تر و عمیق‌تر می‌شد.

پیش از او آنچه به‌عنوان مطالعه‌ واقعیت‌های اجتماعی و تبیین آن‌ها، حتی از سوی اندیشمندان بزرگ اجتماعی، مطرح می‌شد چند ایراد مهم داشت: نخست آن که مشخص نبود این واقعیت‌ها بر چه اساس برچسب اجتماعی گرفته‌اند، زاییده‌ ذهن محقق هستند یا نشانه‌ای بیرونی برای تشخیصشان وجود دارد و وجه افتراقشان از دیگر پدیده‌ها چیست، دوم آن که برخی از این پدیده‌ها بنا به اعتقادات شخصی پژوهشگران و نه بر اساس معیاری عینی بهنجار یا بیمارگون قلمداد می‌شدند و در نهایت آنکه تبیینشان (به فرض اجتماعی بودن این واقعیت‌ها) رنگ‌وبویی فلسفی و غایت‌گرایانه داشت و این برای علم نوپایی که داعیه‌اش بررسی پدیده‌های اجتماعی به شیوه‌ای عینی بود ضعفی اساسی محسوب می‌شد.

ضرورت مطالعه و شناخت این اثر کلاسیک جامعه‌شناسی در روزگار کنونی چیست؟

 اصولاً آنچه بحث‌های عامیانه درباره‌ رویدادهای اجتماعی را از بررسی تخصصی و علمی آن‌ها جدا می‌کند در وهله‌ نخست همین شیوه‌ تعریف پدیده‌های اجتماعی‌ست، تا به قول دورکیم دیگران نیز بدانند چگونه باید پدیده‌هایی را که اجتماعی می‌نامیم تشخیص دهند و کجا به دنبالشان بگردند، تعریفی که نه بر اساس ایده‌های ما از واقعیات اجتماعی بلکه بر اساس ویژگی‌های عینی خود آن‌ها و پس از مشاهدات دقیق صورت گرفته باشد. تعریف موضوع نخستین و اساسی‌ترین گام در هر نوع پژوهش است. مسئله اما اینجاست که نام‌ آشنا بودن واقعیت‌های اجتماعی‌ای چون خانواده، قرارداد، جرم، فقر و غیره ما را دچار این پندار می‌کند که بدیهی‌اند و نیازی به تعریف ندارند. بر همین اساس امروزه نیز کم نیستند تحلیل‌ها و پژوهش‌هایی که با توسل به اصطلاحات تخصصی و فریبنده‌ جامعه‌شناختی صرفاً ایده‌های شخصی نویسنده درباره‌ موضوعی که حتی در اجتماعی بودنش نیز  تردید است را بیان می‌کنند و علت و راهکار را نیز به همین سیاق ارائه می‌دهند. از این‌روست که با وجود گذشت بیش از یک قرن همچنان می‌توان از «قواعد روش جامعه‌شناختی» درس‌هایی بسیار مهم آموخت. به‌علاوه تأثیر نظریه‌های دورکیم بر شاخه‌های دیگر علوم اجتماعی و انسانی مانند جرم‌شناسی، انسان‌شناسی ساختارگرا، جامعه‌شناسی تعارض، نشانه‌شناسی اجتماعی، زبان‌شناسی، و مطالعات فرهنگی چشمگیر بوده و در دهه‌های اخیر نیز مورد ‌توجه بیشتری قرار گرفته است.

معیاری که دورکیم برای تشخیص واقعیت‌های اجتماعی معرفی می‌کند چیست؟

دورکیم یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های واقعیت اجتماعی را جبری و بیرونی بودن آن می‌داند، به این معنا که از بیرون به فرد تحمیل می‌شود و اراده‌ او به‌تنهایی برای تغییر آن کافی نیست. این یکی از خطوط تمایز مهمی است که او بین جامعه‌شناسی و روانشناسی می‌کشد؛ برای تغییر واقعیت‌های اجتماعی نیاز به محرکی از نوع اجتماعی است نه فردی، چرا که جامعه چیزی فراتر از جمع تک‌تک افراد است؛ بیرون از شما موجودیت دارد، پیش از شما بوده و پس از شما نیز خواهد بود. سهم شما «به‌عنوان یک فرد» در ایجاد یا تغییر آنچه اجتماعی است، اصولاً بسیار اندک است. مثال دورکیم درباره‌ زبان بسیار روشنگر است، شما در ایجاد یا تغییر زبان به عنوان یک واقعیت اجتماعی سهم چندانی ندارید، گرچه کسی شما را بابت استفاده از زبانی بیگانه یا ساختگی در گفتگو با دیگران سرزنش یا مجازات نمی‌کند، اگر هدف برقراری ارتباط باشد نهایتاً «مجبور» به همنوایی با زبان رایج در جامعه‌تان هستید. طبیعی است تا زمانی که همسو با واقعیت‌های اجتماعی‌ای چون سنت، عرف، زبان و قوانین رفتار می‌کنید علی‌رغم وجود جبر متوجه آن نمی‌شوید، وجود آن تنها زمانی احساس می‌شود که با یکی از این پدیده‌های جمعی مخالف باشید.

آیا چنین نگاهی به واقعیت‌های اجتماعی موجب انفعال و دلسردی از تلاش برای اصلاح شرایط اجتماعی نیست؟

دورکیم در جای جای این کتاب تأکید می‌کند که منظورش از تفوق جامعه بر فرد، جبرگرایی یا نادیده گرفتن توانایی‌های انسان نیست، تمام حرف او آن است که شناخت جامعه با شناخت تک تک افراد آن میسر نمی‌شود همان‌گونه که نمی‌توان خواص آب را از خواص عناصر سازنده‌اش استنتاج کرد. اما زمانی که آگاهانه بپذیریم با واقعیتی فراتر از خود روبه‌روییم و با درون‌کاوی نمی‌توانیم به سازوکار واقعیت‌های اجتماعی پی ببریم تواضع لازم برای شناخت آن‌ها را پیدا می‌کنیم. دورکیم خود فردی کنشگر بود و اعتقاد داشت اگر جامعه‌شناسی به نتایجی که مایه‌ بهبود وضع بشر می‌شوند نینجامد شایسته‌ یک ساعت زحمت هم نیست. یکی از دلایلی که مرا به افزودن سال‌شمار زندگی او به این کتاب برانگیخت تصویری بود که از او نه به‌عنوان یک محقق و استاد دانشگاه عبوس بلکه به‌عنوان یک انسان کنشگر می‌داد، فردی که در برابر رویدادهای اجتماعی بی‌تفاوت نبود و اعتراض و روشنگری را به‌رغم عواقبش به عافیت‌طلبی ترجیح می‌داد.     

دیدگاه دورکیم به بهنجاری یا نابهنجاری واقعیت‌های اجتماعی چیست؟

عینیت‌گرایی علاوه بر تعریف واقعیت اجتماعی، در تشخیص بهنجاری یا نابهنجاری این واقعیت و تبیین آن نیز  ضرورت دارد. یکی از بزرگ‌ترین درس‌های دورکیم در قواعد روش جامعه‌شناختی همین نکته است که نه هر پدیده‌ ناخوشایندی بیمارگون و نه هر چیز خوشایند یا حتی مفیدی بهنجار است. او خود از جرم به‌عنوان پدیده‌ای اجتماعی سخن می‌گوید که وجودش ناگزیر و در هر جامعه‌ای بنا به مختصات آن جامعه چنانچه از میزانی معین تجاوز نکند بهنجار و حتی مفید است چرا که می‌تواند کژکارکردی برخی سازوکارهای اجتماعی و ضرورت تغییر آن‌ها را آشکار کند؛ او سقراط را مثال می‌زند که بنا به قوانین آتن آن زمان مجرم و مجازاتش به حق بود، با این وجود جرم او راه را برای آزادی اندیشه و اخلاقیات جدیدی که جامعه‌ آتنی نیازمندش بود هموار کرد. طرح چنین مباحثی نه تنها در آن زمان بلکه امروزه نیز خالی از چالش نخواهد بود. فصل سوم کتاب قواعد روش که از مهم‌ترین و تأمل‌برانگیزترین بخش‌های کتاب است به تفصیل به این موضوع می‌پردازد.

این کتاب از دورکیم پیش‌تر نیز از زبان اصلی (فرانسه) به فارسی ترجمه شده بود، دلایل شما برای ترجمه‌ مجدد این کتاب چه بود؟

این کتاب حدود شصت سال پیش (1343) با عنوان «قواعد روش جامعه‌شناسی» به زبان فارسی برگردانده شد، متأسفانه به‌رغم اهمیت این اثر در این چند دهه‌ بازخوانی یا ویرایشی روی متن ترجمه انجام نشده بود و اشکالات موجود در ترجمه‌ یاد شده گاه فهم منظور مؤلف را که به‌اندازه‌ کافی پیچیده است دشوارتر می‌کرد، اشکالاتی مانند از قلم افتادن چندین جمله‌ متن اصلی، اشتباه در ترجمه‌ برخی عبارات و جملات کلیدی، و اشتباهات متعدد حروف چینی که گاه معنای جملات را کاملاً تغییر می‌دادند. علاوه بر این راهیابی معادل‌های مناسب‌تر برای برخی اصطلاحات جامعه‌شناختی به متون فارسی این حوزه در دهه‌های اخیر نیز ترجمه‌ای جدید از این اثر مهم را نه تنها موجه بلکه ضروری می‌ساخت.

در ترجمه‌ جدید این کتاب از متن فرانسه که توسط نشر باریستان انتشار یافته است تلاش بر ارائه‌ ترجمه‌ای کامل، دقیق و شیواتر از این اثر به خواننده بوده است. پانوشت‌هایی برای توضیحات تکمیلی به متن فارسی افزود شده‌اند، اشارات مؤلف به آثار دیگرش در این کتاب یا آثار مؤلفان دیگر با رجوع به متون مورد نظر او به زبان اصلی به دقت بررسی شده و توضیحاتی که برای روشن‌تر ساختن منظور مؤلف ضروری به نظر می‌رسیده داخل قلاب آورده شده است. علاوه بر این سال‌شمار زندگی و آثار مؤلف، واژه‌نامه‌های فرانسوی‌ـ‌فارسی، فارسی‌ـ‌فرانسوی و نمایه نیز به کتاب افزوده شده‌اند. از طرفی اصطلاحات کلیدی متن با معادل‌هایی که در ترجمه‌ فارسی کتاب نخست دورکم، «درباره‌ تقسیم کار اجتماعی»، به کار رفته تا حد ممکن همخوان شده است، تا ارتباط معنایی این دو اثر در متون فارسی نیز حفظ شود.

نظر شما