به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایکنا:
پیش از این در گزارشی با عنوان «مروری بر جدیدترین آثار منتشره در حوزه دینپژوهی و فلسفه اخلاق در نمایشگاه کتاب» و همچنین «سیری در گلستان کتاب با عطر قرآن و عترت» مروری بر کتابهای عرضه شده در نمایشگاه کتاب تهران داشتیم. در این گزارش به برخی از تازههای کتاب در حوزه تاریخ، تمدن و فرهنگ میپردازیم و همچنین از صاحبنظران این عرصه میخواهیم که با ما در مورد کتابها هم سخن شوند.
حدیث قدیم و سخن نو؛ جایگاه مباحث لفظی علم اصول در دانشهای زبانی امروز نوشته مصطفی ملکیان از انتشارات نگاه معاصر
مصطفی ملکیان، متفکر و روشنفکر ایرانی است که بخش عمده پژوهشهای او در حوزهٔ اخلاق، دین، فلسفهٔ دین، اگزیستانسیالیسم، روانشناسی، علوم انسانی، روش تحقیق و روشنفکری است.
او در این کتاب به بررسی تغییرات زبان، ادبیات و فرهنگ معاصر ایران میپردازد و تلاش میکند تا با رویکردی تحلیلی نسبت به واژههای دیرینه و مفاهیم سنتی، از طریق بازنگری در گفتار قدیمی، نشانههای ظهور ادبی و فرهنگی نوین را در بستر جامعه امروزی روشن کند.
ملکیان در بخشی از کتاب حدیث قدیم وسخن نو، به شکلی نظاممند به نقد مفاهیم کلاسیک پرداخته و با استناد به منابع تاریخی و ادبی، تحولاتی که زبان و ادبیات در طول زمان دچار آنها شده است را مورد ارزیابی قرار میدهد؛ اما در عین حال تلاش میکند جایگاهی برای سخن گفتن در مورد افکار و دیدگاههای نوین فراهم آورد.
اصلیترین دغدغه ملکیان در این کتاب بحث بر سر این است که چگونه گفتار قدیمی میتواند در کنار تحولات مدرن باقی بماند و با مسائل روزگار آمیخته شود.
او برای مستدل داشتن ادعای خود، به بررسی نمونههایی از گفتههای قدیمی اشاره میکند و با تحلیل دقیق آنها، به معرفی معانی و اشاراتی میپردازد که در قالب زبان نوین مورد تأیید قرار میگیرند. این امر بیانگر تلاش برای ایجاد پل ارتباطی میان سنت و مدرنیته است؛ بهطوری که نه صرفا به گرامر و ساختارهای قدیمی پپرداخته میشود، بلکه نکاتی از تأثیرات اجتماعی و فرهنگی تحول در زبان نیز به بحث گذاشته میشود. نویسنده به همین منظور، از دادههای مستند و شواهد متنی بهره میگیرد تا روند تغییر زبان و تأثیر آن بر تفکر فرهنگی را مورد بازنگری قرار دهد و نشان دهد که چطور عوامل تاریخی و اجتماعی موجب شکلگیری واژگان و اصطلاحات جدید شدهاند.
هم رومی و هم زنگی نوشته مشترک محمد نیازی و صابر جعفری از انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی
کتاب «هم رومی و هم زنگی» درباره موضوعی است که بسیاری از اهل علم و حتی عامه مردم گمان میکنند در موردش چیزهای زیادی میدانند و جزئیات آن را بهخوبی میشناسند: دینداری در ایران معاصر. مسئله دینداری در ایران امروز با یک ایده کلی و مبهم شروع میشود و گویی در این باره توافقی وجود دارد که دینداری در زندگی روزمره و در ساحتهای مختلف زندگی اجتماعی ایرانیان در یک افول نسبی قرار دارد و بحران و چالش این ارزیابی، طرف قیاس آن با وضع حاضر است. مرجع قیاسی که گاهی به آن تصریح میشود و گاه به طور ضمنی از آن یاد میشود، دو دهه پایانی پهلوی دوم است. به نظر میرسد ما با دورهای تاریخی مقایسه میشویم که گویی بهخوبی وضع دین و دینداران در آن را میشناسیم، ابعاد و جزئیات و پیچیدگیهایش را کشف کردیم و بر همان اساس دینداری در وضع حاضر را با آن سنجه میزنیم؛ درحالیکه به نظر اینگونه نبوده و ما نیازمند شناخت مفصل از آن هستیم.
مؤلفان این کتاب هدف خود را آشناییزدایی از این تصویر ظاهراً مکشوف و آشنا قرار دادهاند. کتاب حاضر، حافظة تاریخی مخدوش ایرانیان پیرامون دینداری در دوره پهلوی و برساخت باوری اسطورهای از زهد پیشینیان را به چالش کشیدهاند. انگاره و درکی عمومی که اغلب تحتتأثیر ادراکات رسانهای و پروپاگاندهای سیاسی شکل گرفته است.
چیستی تمدن با تأکید بر دیدگاه ابن خلدون و علامه جعفری نوشته علی اسدیان شمس از انتشارات امیرکبیر
تمدن حاصل قدرت است یا نتیجه رشد انسانی؟ آیا تاریخ تمدنها را فاتحان نوشتهاند یا اندیشمندان و فرهنگسازان؟ علی اسدیان شمس در این کتاب با تأکید بر دیدگاه ابنخلدون و علامه جعفری، این پرسش بنیادین را بررسی کرده و دو نگاه متفاوت به تمدن را به چالش میکشد: یکی تمدن را بر پایه قدرت و سیاست میداند و دیگری آن را محصول تعالی انسانی.
نویسنده در این کتاب تلاش کرده تا فراتر از تعاریف کلیشهای، به چیستی تمدن و عوامل رشد و سقوط آن از زاویهای فلسفی و تاریخی بپردازد و علاوه بر تحلیل آرای ابنخلدون و علامه جعفری، دیدگاههای تمدنپژوهان برجستهای چون آرنولد توینبی، ویل دورانت و ساموئل هانتینگتون را نیز بررسی کند تا تصویری جامع از روند تمدنسازی ارائه دهد.
نویسنده در توضیح اهمیت رویکرد فلسفی - تاریخی میگوید که رویکردهای غالب در تمدن پژوهی، نظیر رویکرد تاریخی و جامعهشناسی، در عین ارزشمند بودن، گزارههای کلی و ضروری نتیجه نمیدهند، در حالی که رویکرد فلسفی چیستی و چرایی تمدن را به گونهای مورد ارزیابی قرار میدهد که نتایجی کلی و ضروری به دنبال داشته باشد. او بر این باور است که از جمله متفکرانی که چنین رویکردی به تمدن دارند، ابنخلدون و علامه جعفری هستند.
اسدیان در توصیفی کلی، به نگاه هر دومتفکر میپردازد و میگوید: ابنخلدون براساس رویکرد طبیعتگرایانه، روش عقلی واقعگرایانه و بدون توجه به بایدها، نگرش پسینی به تمدن دارد و در مقابل علامه جعفری براساس رویکرد انتقادی انسانمحورانه و روش عقلی واقعگرایانه در کنار توجه به بایستهها و شایستهها، تلفیقی از نگاه پسینی و پیشینی به تمدن دارد. با این که هر دو، پروسه تمدن را محصول تکامل انسانی میدانند، ولی در نظر ابنخلدون، تمدن، پدیدهای ارگانیکی است که در فرایندی طبیعی، در جریان عصبیت قوی و قدرتطلبی، جهت رفاه و آسایش انسان در یک جریان جبری شکل میگیرد و ملاک شناسایی آن، حیات تجملگرایانه و گسترش و پیچیدگی صنعتی است و با زوال عصبیت، اوجگیری تجملگرایی، نابسامانیهای اقتصادی، سیاسی و یا مشکلات طبیعی، از بین میرود، اما علامهجعفری به جای عصبیت بر صیانت ذات تکاملی تأکید دارد و کاملاً مخالف با فرایند طبیعی جبرگرایانه دانستن تمدن است.
توحید اجتماعی با تأکید بر قرآن و اندیشههای آیتالله خامنهای نوشته مشترک محمد عرب صالحی و فریده پیشوائی از انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
کتاب توحید اجتماعی، خوانش جدیدی از توحید ارائه میدهد که تمام زیستِ اجتماعی انسان، تعاملات و روابط او را در بر گرفته و دامنه وجودی خود را از ذهن فردی انسانها به حوزه عمل و در قلمرو جامعه میکشاند. مقصود اصلی نویسندگان کتاب این است که با استناد به آیات قرآن و بر محور دیدگاههای تفسیری آیت الله خامنهای در گام نخست اثبات کند توحید فراتر از یک امر نظری و فلسفی در ذات خود، سویههای اجتماعی فراوانی دارد و در گام بعدی مولفهها و کارکردهای توحید اجتماعی را تبیین نماید.
حجتالاسلام محمد عرب صالحی، پژوهشگر منطق فهم دین معتقد است تمام مشکلات جوامع اسلامی را میتوان در پذیرش حاکمیت و تسلط غیر خدا در ساحتهای مختلف زندگی دانست. او پیشنهاد میکند که مصلحان نواندیش برای حل مشکلات اجتماعی جامعه اسلامی و رفع نیازها و مسائل نوپدید، به بازخوانی فهم اجتماعی از توحید توجه کنند.
این کتاب که به همت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است، مشتمل بر دو بخش و پنج فصل است، که در آن براساس قرآن و اندیشههای آیتالله خامنهای به تبیین ابعاد و ماهیت این رویکرد در فهم توحید پرداخته و با تشریح مؤلفههای اصلی و فرعی توحید اجتماعی، کارکردهای این خوانش از توحید را در واقعیت جامعه، علوم انسانی و اسلامی و بازسازی تمدن نوین اسلامی بیان میکند.
فلسفه در برهوت از بیژن عبدالکریمی از انتشارات نقد فرهنگ
بیژن عبدالکریمی در کتاب «فلسفه در برهوت» با رویکردی پدیدارشناسانه و با الهام از نیچه و هایدگر به بررسی بحرانهای فلسفی جهان معاصر میپردازد. او وضعیت انسان امروز را در «برهوت نهیلیسم» ترسیم میکند؛ جهانی که در آن حقیقت و معنای متعالی جای خود را به عقلانیت ابزاری و قدرت داده است.
در نظر نویسنده کتاب، این بحران محدود به غرب نیست و شامل جهان اسلام و ایران نیز میشود. او معتقد است هر دو تجربه بزرگ بشریت یعنی «سنت و مدرنیته» در پاسخگویی به پرسشهای بنیادین انسان ناکام ماندهاند. عبدالکریمی با نقد نظامهای تئولوژیک سنتی و مدرنیته اومانیستی، نشان میدهد که بنیادگرایی دینی و نسبیتگرایی سکولار هر دو به نوعی خشونت و ازخودبیگانگی منجر شدهاند. او این وضعیت را پیامد «مرگ خدا» در معنای نیچهای میداند؛ مفهومی که در آن ارزشهای متعالی جایگاه خود را از دست داده و انسان در گردابی از پوچی گرفتار شده است.
نویسنده مخاطب خود را دعوت میکند تا به دو پرسش اصلی بیندیشد. اول این که بدانیم شرایط و موقعیت انحطاط ای که با آن رو به رو هستیم محصول کدام علل و عوامل است و دوم آنکه راه برون شد از شرایط کنونی چیست؟
او ریشه بسیاری از مسائلمان را در نحوه فهم و تفسیر خود ما از جهان، تاریخ و مؤلفههای فرهنگی و هویتیمان میداند. پس ابتدا با نقد خودمان و نقش روشنفکران، اساتید، دبیران و معلمان در روند انحطاط فرهنگی و مرگ مدرسه و دانشگاه میپردازد تا به این وسیله به دنبال کورسوی امیدی برای مقابله با این وضع باشد.
عبدالکریمی راه رهایی را نه در بازگشت به گذشته یا تسلیم به مدرنیته، بلکه در بازخوانی امر قدسی، خارج از قالبهای ایدئولوژیک جستجو میکند. او امام حسین علیه السلام را نمادی از این «راه سوم» میشناسد؛ کسی که ایمان به حقیقت را بدون توسل به استبداد دینی یا سازش با قدرت نشان داد. عبدالکریمی در این کتاب، با ترکیبی از مفاهیم فلسفه غرب و به ویژه هایدگر و نیچه و اندیشه اسلامی، تلاش میکند پلی میان سنت شرقی و مدرنیته غربی ایجاد کند و مخاطب را به تأمل در تجربه زیسته انسان معاصر فرامیخواند.
فلسفه تمدن اسلامی؛ آسیبشناسی تمدن و بایسته های اصلاح آن با تأکید بر عهد فروپاشی خلافت عباسی نوشته سیدعلیرضا واسعی از انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
سیدعلیرضا واسعی، در این کتاب با اشاره به فراز و فرودهای تمدن اسلامی میگوید که تأمل در تاریخ می تواند عبرتی برای عالم کنونی ما داشته باشد و ما را به تأمل وا دارد. او در نگاهی فلسفی-تاریخی و به دور از رویکردهای تجلیلی و جانبدارانه، علل و عوامل بسیاری برای آن شناسایی میکند و از آن طریق عبرتی برای مسیر پیشاروی که عرصه رقابت تمدنی است، بدست آورد. او در این کتاب کوشیده با محوریت عصر فروپاشی خلافت اسلامی(که در اذهان غالب مسلمانان، کانون اسلام به شمار میآمد) به دست مغولان، چرایی ایستایی یا حتی نابسامانی(انحطاط) تمدنی مسلمانان را شناسایی و عرضه کند. واسعی غلبه نقلاندیشی تعبدی بر جهانفکر مسلمانان را که موجب انحراف رویکرد تمدنی شده، مهمترین علت یا عامل پایدار این فرایند می داند.
این کتاب در چهار فصل و با دغدغه راهکارهای موثر و مفید برای رسیدن به جامعه بهتر و انسانیتر شکل گرفته تا نسخهای تازه برای تحول در وضعیت امروزی ارائه کرده باشد. واسعی همچنین معتقد است ادبیات تمدن پژوهی و تمدن اندیشی در آغاز راه است و مسیرهای نپیموده بسیار دارد.
وجه نوآورانه کتاب در رویکرد پژوهشی آن است که فلسفی - عقلانی است و نویسنده تلاش کرده تا نشان دهد چگونه تمدن اندیشی میتواند معارف جدا از هم افتادهای چون فلسفه و تاریخ را سر یک سفره معرفتی بنشاند و آنها را به مراودهای همدلانه با هم وادار نماید.
تاریخ فرهنگی مدارس اسلامی؛ مواجهه مدارس اسلامی با مدرنیته در دوره پهلوی دوم نوشته زهرا مینائی از انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی
نویسنده در این کتاب تلاش کرده است تا تبیین کند که مدرسه اسلامی به مثابه کانون قدرت و دانش چگونه توانسته با مدرنیته مواجه شود و شرایط تاریخی پدید آمدن مدارس اسلامی چگونه بوده است؟
اصلی ترین دغدغه این کتاب رویارویی علم اسلامی و علم سکولار، علم دینی و غیردینی وبررسی مرزبندی میان این دو در مدارس است.
مینائی بر این باور است که در نظام مدرسهای امروز نیز این ثنویت همچنان پابرجاست و نقشهای جدیدی را مانند مربی پرورشی، دروس مذهبی و علمی، دروس فوقبرنامه ایجاد میکند. بدینترتیب، میتوان گفت تولد تربیت دینی، در مدارس اسلامی اگرچه دستاورد مهمی برای دینداران بوده است، در نهایت آنها نتوانستند مرزبندی این دو عرصه پدیدار شدن علم و دین را در نظام مدرسهای از میان ببرند.
نویسنده قصد دارد نسبت انسان ایرانی امروز را با دوگانه سنت و مدرنیته مطرح کند. به نظر او مدارس اسلامی را میتوان نقطه تلاقی سنت و مدرنیته دانست.
مینائی در بحث عوامل مؤثر بر تأسیس مدارس اسلامی میگوید: مدرسه اسلامی با توجه به ویژگی درونماندگاری سنت و دین کوشیده تا در مفاهیم مدرن تصرف کند و یکی از این تصرفات، درک جدید از دینداری و جمعی بودن آن در مدارس اسلامی است. در این راستا به نظر میآید که مفهوم ترقی به جای سعادت در دینداری نوین جمعی جایگزین میشود؛ یعنی برداشتی از ترقی داریم که با ترسیم رؤیای جمعی از دوره طلایی اسلامی به وجود میآید و متولیان مدارس میخواهند به آن رؤیا برگردند. در این دوره از رؤیاسازی، مفهوم فساد بسیار مهم و کلیدی است و به نوعی میتوان دید که کاربرد فساد بر گناه چیره میشود و در تقابل با ترقی اهمیت مییابد؛ چرا که فساد جنبه جمعی و بیرون از مسلمانان را دارد؛ گویی که غرب از بیرون ممالک اسلامی به دنبال فاسد کردن جوامع مسلمان است. موضوع بعدی پرداختن و پررنگ شدن علل و عوامل سقوط و ظهور یک ملت است. ویژگی مهم دیگر دوران تأسیس مدارس اسلامی، توجه به دین از منظر اخلاق است؛ به این منظور که اگر تعلیم و تربیت اسلامی بیشتر شود اخلاق افزایش خواهد یافت.