شناسهٔ خبر: 65606 - سرویس اندیشه

عقبه فلسفی تکثرگرایی در ایران حکمت متعالی ملاصدراست/ گفت‌وگوی مطلوب، گفت‌وگوی پیش‌رونده است

افروغ خطاب به دانشجویان گفت: گفت‌وگوی فلسفی یک گفت‌وگوی پیش‌رونده است. گفت‌وگوی اجتماعی، گفت‌وگوی درجا زننده است و گفت‌وگوی مطلوب، گفت‌وگوی پیش‌رونده است که در آن اختلاف و تفاوت‌ها مطرح می‌شود نه اشتراکات.

فرهنگ امروز: عماد افروغ در مراسم افتتاحیه یازدهمین دوره مسابقات ملی مناظرات دانشجویان ایران با موضوع «جامعه ایران، جنبش دانشجویی نوظهور و ضرورت گفت‌وگو» سخنرانی کرد و با اشاره به تمایز بین دو مفهوم طبقه و طبقه اجتماعی گفت: بین این دو تفاوت وجود دارد که در کتاب «فضا و جامعه» این تمایز تشریخ شده است. وقتی از طبقه اجتماعی حرف می‌زنیم با یک انسداد روبه‌رو می‌شویم یعنی طبقه خود به خود تبدیل به طبقه اجتماعی نمی‌شود و حتماً باید انسدادی صورت گیرد. این انسداد در اقتصاد، فرهنگ و همچنین در فضای سیاسی وجود دارد. در اقتصاد می‌بینیم که محل کار طبقه متخصص از محل کار کارگر جداست. محل تفریح و اسکان این دو گروه هم از هم جداست. آنتونی گیدنز این بحث را با عنوان «جدایی‌گزینی فضایی و مسکونی» مطرح می‌کند که شرط لازم برای شکل‌گیری طبقه اجتماعی است. در غرب مردم در یک محله زندگی نمی‌کنند و بیش از آنکه شاهد تعامل بین طبقات باشیم، شاهد تعامل درون طبقات هستیم که باعث شکل‌گیری خرده فرهنگ‌ها می‌شود و شکل‌گیری این خرده فرهنگ با شکل‌گیری طبقه اجتماعی ارتباط تنگاتنگی دارد.

افروغ در ادامه به تشریح عقبه معرفتی انسداد پرداخت و افزود: این انسداد طبقاتی عقبه‌های معرفتی دارد. زیاد می‌شنویم که غرب اهل تکثر است در حالی که غرب نمی‌تواند اهل تکثر باشد برای اینکه هم طبقات اجتماعی در آن شکل گرفته و انسداد وجود دارد و هم سکولاریسم را پذیرفته است. سکولاریسم یک ادعا دارد که با تکثرگرایی و حتی مفهوم دولت و ملت نمی‌خواند؛ هیچ کس این مسئله را تاکنون نگفته است؛ شما می‌گویید مثل غربی‌ها اهل تکثر شویم اما غربی‌ها اهل تکثر نیستند ما اهل تکثیریم.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه تکثر خصلت جامعه طیفی است نه جامعه قطبی یادآور شد: در سکولاریسم مطرح می‌شود که ورود اخلاق و دین در عرصه عمومی و سیاسی ممنوع است. پس ورود گروه‌های اخلاقی و دینی در عرصه عمومی و سیاسی هم ممنوع بوده و این تفکر در حال طرد یک گروه است، چنین تفکری چطور می‌تواند تکثیرگرایی را انجام دهد؟ از سوی دیگر این نگاه منع فلسفی و معرفتی دارد. سکولاریسم منع اجتماعی، حقوقی، معرفتی، سیاسی و ... دارد و نمی‌تواند با تکثیرگرایی و مفهوم دولت و ملت سازگاری داشته باشد.

افروغ با بیان اینکه این منع‌های سکولاریسم من را به این نظر رسانده که هیچ نظامی در عالم سکولاریستی نیست و در واقع مراتب غیرسکولاریستی نظام‌ها با هم فرق و به اخلاق سیاسی آن نظام ارتباط دارد عنوان کرد: اگر می‌خواهید در مورد تکثرگرایی غربی مطالعه کنید، کتاب «قدرت نگرشی رادیکال» استیون لوکس را بخوانید، در این کتاب بحث اغوا و فریب مطرح شده است. شکل‌گیری طبقه اجتماعی محور اصلی انسداد حاکم بر غرب است و این انسداد باعث شده اقتدار از اقتدار اقتصادی به فرهنگی و سیاسی رشد کند؛ چون در غرب اقتصاد حرف اول را می‌زند. آنجا حرکت از ثروت به قدرت است که به دلیل انسداد طبقاتی رخ می‌دهد. اما جامعه ما جامعه‌ متکثر است. این تکثر را هم به لحاظ تاریخی و هم به لحاظ فرهنگی می‌توان دید. ما چند قومیتی و چند مذهبی هستیم و گروه‌ها و اجتماعات افقی و عمودی نوظهور داریم.

او با بیان اینکه در جامعه ما طبقه هست اما طبقه اجتماعی شکل نگرفته است و انسدادها هم وجود ندارد توضیح داد: این جامعه طیفی است و وقتی جامعه طیفی است باید جامعه برای تکثر باز باشد. انقلاب ثمره اجازه دادن و قدرت مانور دادن به همین کَثَرات بود. یعنی انقلاب را عده‌ای خاص محقق نکردند و همه جامعه طیفی و متکثر پیش بردند. یک عده در این کشور نمی‌فهمند که تکثر یعنی چه و عقبه این مسئله را نمی‌فهمند و هر چیزی که غالب می‌شود را تکرار می‌کنند.

افروغ در بخش دیگری از سخنانش درباره عقبه فلسفی مناسب تکثرگرایی در جامعه ایران بیان کرد: عقبه فلسفی این مسئله حکمت متعالی وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت است. ملاصدرا اصالت وجود و وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت را مطرح کرده است. این عقبه فلسفی را در غرب نداریم. برخی علیه ملاصدرا حرف می‌زنند اما نمی‌دانند این دیدگاه فلسفی چه آثار مبارکی در کشور ما داشته است و ما تجلی این تفکر را در انقلاب و جنگ دیده‌ایم.

این جامعه شناس با بیان اینکه در حوزه فرهنگ باید اجازه تکثر داده شود تاکید کرد: بروید کتاب «گفت‌وگو بی‌حجاب» در مورد تفاوت حجاب و عفاف را بخوانید. در این کتاب تأمل کنید. باید اجازه داده شود که تکثرات تاریخی و فرهنگی ما بروز کند. 

او خطاب به دانشجویان گفت: گفت‌وگو را بشناسید. گفت‌وگو مبانی فلسفی و معرفتی دارد، انواع و اقسام دارد. معرفت نسبی است اما داوری نسبی نیست. پس برای رسیدن به حقیقت در پس معرفت نیاز به گفت‌وگو داریم اما چون معرفت نسبی است، ممکن است معرفت من خطا داشته باشد پس من بیش از آنکه بخواهم دیگری را قانع کنم باید خودم قانع شوم. گفت‌وگو دو قسم دارد. یکی گفت‌وگوی فلسفی و دیگری گفت‌وگوی اجتماعی است. گفت‌وگوی فلسفی یک گفت‌وگوی پیش‌رونده است. گفت‌وگوی اجتماعی، گفت‌وگوی درجا زننده است و گفت‌وگوی مطلوب، گفت‌وگوی پیش‌رونده است که در آن اختلاف و تفاوت‌ها مطرح می‌شود نه اشتراکات.

افروغ تاکید کرد: در گفت‌وگوهای خودتان از فرمالیزم بپرهیزید. گفت‌وگو برای گفت‌وگو و یا برای رسیدن به قدرت، منزلت، شهرت و شهوت نیست. گفت‌وگو آداب و فرهنگی دارد. همچنین تلاش کنید گفت‌وگوها به عمل منتهی شود. این گفت‌وگوها را تبلیغ و نشر دهید.