شناسهٔ خبر: 65353 - سرویس اندیشه

میراث حمید عنایت

دکتر سیدحمید عنایت (زاده هشتم شهریور ۱۳۱۱ در تهران) تحصیلات خود را در رشته علوم سیاسی در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران دنبال کرد. در سال‌های جوانی مدتی به فعالیت در حزب توده پرداخت. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ از هواداران خلیل ملکی و جامعه سوسیالیست‌ها بود. سال‌های تحصیلش در دانشگاه با دوران پرفراز و نشیب اوایل دهه ۱۳۳۰ همزمان شده بود، دوره‌ای

فرهنگ امروز: محمود فاضلی، دکتر سیدحمید عنایت (زاده هشتم شهریور ۱۳۱۱ در تهران) تحصیلات خود را در رشته علوم سیاسی در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران دنبال کرد. در سال‌های جوانی مدتی به فعالیت در حزب توده پرداخت. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ از هواداران خلیل ملکی و جامعه سوسیالیست‌ها بود. سال‌های تحصیلش در دانشگاه با دوران پرفراز و نشیب اوایل دهه ۱۳۳۰ همزمان شده بود، دوره‌ای که در او احترام عمیقی برای محمد مصدق نخست‌وزیر قائل بود. در سال ۱۳۳۳ عنایت از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با رتبه شاگرد اول فارغ‌التحصیل شد. 
در سال ۱۳۳۵ با استفاده از بورس دولتی برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و در رشته علوم سیاسی در مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه لندن به تحصیل پرداخت و در ۱۳۳۷ فوق‌لیسانس گرفت. عنوان رساله فوق‌لیسانس‌ عنایت «افکار عمومی بریتانیا و بحران نفتی ایران» بود. در سال ۱۳۳۹ عنایت در تاسیس کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در اروپا شرکت داشت و به ‌سمت دبیر آن برگزیده شد. در ۱۳۴۱ درجه دکترایش را از مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن دریافت کرد. 
عنایت پس از فارغ‌التحصیلی، به‌ علت فعالیت‌های سیاسی که در دوران دانشجویی در لندن بر ضد رژیم پهلوی داشت، ابتدا از بازگشت به وطن خودداری کرد و درصدد یافتن کار در انگلستان یا امریکا برآمد. بین سال‌های ۱۳۴۳-۱۳۴۱ برای بخش فارسی رادیو بی‌بی‌سی در لندن کار می‌کرد و در همین مدت مشغول به آموختن زبان‌های آلمانی و پهلوی و تاریخ ایران باستان بود. پس از دو سال، به عنوان مدرس موقت در رشته فلسفه حقوق اسلامی به دانشگاه خارطوم (سودان) رفت و یک سال در آنجا مشغول به‌ تدریس شد. بعد به لندن بازگشت و در آنجا ضمن اشتغال به فعالیت‌های فرهنگی از جمله ترجمه متون ادبی، فلسفی و حقوقی (فلسفه سیاسی)، هفته‌ای دو روز نیز به عنوان کارمند محلی بخش کنسولی سفارت ایران در لندن به کار پرداخت.  خانم آنا والتن، محقق جامعه‌شناسی و تاریخ اقتصادی ایران و همسر حمید عنایت علاقه او به جبهه ملی، خاطره خود را از شرکت خود و همسرش در مراسم ختم (روز هفت) درگذشت دکتر مصدق در اسفند ۱۳۴۵ چنین یاد می‌کند: «چند هفته پس از ورود به تهران، شوهرم مرا با خود به مراسم هفت مصدق برد... عزادارانی از تمام اقشار و سطوح جامعه با اندوه عظیم و بالاتر از همه وقار و فرهنگی که حکایت از مدنیتی شایسته داشت، گرد آمده بودند.»  محمود عنایت برادر حمید، حضور او در احمدآباد را چنین توضیح داده است: «حضور در مزار دکتر مصدق در نظر رژیم حاکم نوعی جرم سیاسی بود. به ‌همین دلیل بود که از ماه بعد سختگیری بر مجله «نگین» بیشتر شد و حمید را هم چند روز بعد از آن مراسم به ساواک احضار کردند. درست در همان گیرودار در دانشکده حقوق از حمید دعوت کرده بودند که راجع به امنیت قضایی سخنرانی کند و گفته بود «آقا من خودم امنیت قضایی ندارم و به جرم حضور در احمدآباد احضارم می‌کنند، آن‌وقت شما می‌خواهید راجع به امنیت قضایی حرف بزنم؟» بعد از بازگشت به ایران با رتبه استادیاری در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران مشغول به کار شد. در سال تحصیلی ۴۸-۱۳۴۷ بورس تحقیقاتی آیزنهاور را دریافت کرد و به امریکا رفت. در ۱۳۵۱ جایزه تحقیقاتی دانشگاه تهران را از آن خود کرد و در ۱۳۵۲ بورس کالج سنت آنتونی دانشگاه آکسفورد را گرفت. در همان سال در دانشگاه تهران به ‌سمت دانشیاری ارتقا یافت. خیلی زود او به عنوان یکی از بهترین اساتید دانشگاه نزد دانشجویان و همکاران دانشگاهی‌اش شناخته شد و مدتی بعد به درجه استادی رسید. از ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۴ برای دو دوره به عنوان ریاست بخش علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزیده شد.  عنایت در دانشگاه تهران تاریخ سیاسی خاورمیانه و جنبه‌های اجتماعی و فکری جنبش‌های سیاسی اسلامی در دوران متاخر را مورد بررسی قرار می‌داد. او به ضرورت گفت‌وگو میان گونه‌های متفاوت روشنفکران و اهمیت ترکیب و تعامل به دور از جزم‌اندیشی و تعصبات فرقه‌ای باور داشت. در همین راستا در سال ۱۳۵۵ در جلسات بحث و گفت‌وگو در منزل آیت‌الله مرتضی مطهری استاد فلسفه اسلامی در دانشگاه تهران شرکت کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با جبهه دموکراتیک ملی ایران (که در ۱۴ اسفند ۱۳۵۷ بر سر مزار مصدق در احمدآباد اعلام موجودیت کرد) به همکاری پرداخت. با تعطیلی دانشگاه‌ها در ایران، به انگلیس رفت و در ۱۳۵۹ به عنوان استادیار در کالج سنت‌آنتونی دانشگاه آکسفورد مشغول کار شد و به استادی تاریخ خاورمیانه در دانشگاه آکسفورد و عضو دایمی کالج سنت‌آنتونی برگزیده شد. او تنها کتاب انگلیسی‌اش را با نام «اندیشه سیاسی در اسلام معاصر» که درست یک ماه قبل از درگذشتش به‌ چاپ رسید، کامل کرد و آن را به استاد مرتضی مطهری اهدا و از او به بزرگی یاد کرد که این اقدام منجر به حملات گروهی از ‌روشنفکران، توده‌ای‌ها و سلطنت‌طلب‌ها در خارج از کشور نسبت به او شد.  میراث حمید عنایت ده‌ها مقاله و کتاب از جمله کتاب‌های «اندیشه سیاسی در اسلام معاصر» ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، «تاریخ اندیشه‌ها و نهادهای سیاسی در ایران و اسلام»، «فلسفه سیاسی غرب، از هراکلیت تا هابز»، «اسلام و سوسیالیسم در مصر»، «شش گفتار درباره دین و جامعه»، «جهان از خود بیگانه»، کتاب‌شناسی مآخذ علوم سیاسی به زبان فارسی»، «افکار سیاسی غرب، از فتح مصر به ‌وسیله ناپلئون تا جنگ جهانی دوم» و چند کتاب ترجمه است. او که در سال‌های پایانی عمرش همواره در اندیشه مرگی زودهنگام بود در سوم مرداد ۱۳۶۱ در جریان پروازی از فرانسه به انگلیس بر اثر عارضه قلبی در سن ۵۰ سالگی درگذشت.