به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ این مجموعه که پنجمین سال انتشار خود را پشت سر میگذارد، خوانندگان،منتقدان ادبی و ناشران از سراسر قاره را به هیجان واداشته است.
هدف از انتشار چنین مجموعهای آوردن اسامی جدید نویسندگان کمتر شناختهشده است که ضمن معرفی آنها در عرصه بینالملل، تصرف ادبیات بینالملل در دو حوزه مکانی امریکا-انگلیس را کمتر کند.
واقعیت این است که خوانندگان به دلیل حضور بیامان نویسندگان امریکایی-انگلیسی از خواندن آثار نویسندگان سایر کشورها محروم شدهاند و چنین مجموعههای ادبی مانند« بهترین رمانهای 2015 اروپایی» میتواند این حصار ادبی را بشکند.
شاید عدهای لقب بهترین را برای چنین مجموعهای به باد انتقاد بگیرند اما میتوان نویسندگان خوبی را پیدا کرد که شاید در کشور خودشان هم کمتر شناختهشده باشد.
از سال 2010 قلمهای جدید به زبان انگلیسی از نویسندگان قاره اروپا منتشر میشود و امسال در کلکسیون 2015 اسامی 30 نویسنده را مشاهده میکنیم. یکی از ویژگیهای این مجموعه محدود نبودن قلم نویسندگان در قلمرو ملی خودشان است و مثلاً داستان اسپانیایی در مکزیک شکلگرفته است و نویسنده سوئیسی از نروژ نوشته است.
روندهای داستانی در این مجموعه غیرمنتظره تعریفشده و همپوشانی جالبی بین آثار منتشرشده دیده میشود.اگرچه شاید بتوان از ویراستار این مجموعه «وست کمل» نیز یادی کرد اما داستانها صرفاً سلیقه گردآورنده و ویراستار مجموعه نبوده و مثلاً تم داستانی نگرانیهای اروپای امروز با مقدمه حزنانگیزی از انریکو ویلا-ماتاس بعد دیگری از واقعیتهای قاره اروپا را منعکس میکند و قاره را یک مکان غمگین، خاکستری و پراضطراب معرفی میکند.
دریکی از داستانها بیوه روستایی در پرتغال دو بار مرگ را مدیریت میکند و داستان مضحک فرانسوی را میخوانیم که بعد فکر میکنیم شخصیتمان مرده است! و لحظات طنز زیر امواج توفنده ناامیدی و سرخوردگی آمده است. داستان ایتالیایی یک استثنا است: مردی که قطار را از دست داد،نوشته دیهگو مارانی، یک داستان زیباست...
به هر حال علیرغم تیره و تار بودن داستانها، «تنوع» و «ترحم بزرگ!» را در سایر آثار مندرج در این کتاب میتوان پیدا کرد. «جان تومی» نویسنده ایرلندی،با داستان «قلب در حال مرگ چه میگوید» از مردی در بیمارستان مینویسد که در سکوت و رضایت اجازه میدهد برادرش بمیرد.(داستانهای فنلاند و اتریش نیز ما را به بیمارستان میبرند.)
داستان روسی نیز از میخاییل تارکوفسکی ما را با پیرزنی سرد و یخ در یک کمپانی آشنا میکند و زندگیاش در دیدن بازدیدکنندگان از کارخانه روشن میشود و این اتفاق در اوایل بهار رخ میدهد.(لازم به ذکر است اغلب داستانهای کتاب در زمستان میگذرد.) نویسنده دیگر ایرلندی را میبینیم که کتابی از زبان گائلیک (مشتق شده از زبان سلتیک) ترجمه کرده که اغواکننده و عجیب به نظر میرسد.
اما چیزی عجیبتر از داستان بلژیکی نیست که در آن سه اسباببازی سفیر چین را تهدید میکنند؛ داستانی تند و تلخ! البته نه به تلخی داستان نوشتهشده توسط نویسنده اهل اسلوونی بنام ماتاج برولچ! که بسیار منزجرکننده است!
داستان «آتش» از لتوانی قوی و پرنشاط است، داستان جوانا ولش درباره انگلیس غنی و رسا است و داستان نویسنده اهل کرواسی از یک زندگی زناشویی پر از لغزش میگوید.
سهگانه تارکی از باسک را نیز باید به این مجموعه داستانی افزود. در ضمن داستانهای نویسنده سوئیسی «پدرو لنز» را که «دونال مک لالین» ترجمه کرده را نیز نباید از دست داد: زبانی طنزگونه با گویش نویسندهای از «برن» که جسورانه و پرانرژی نوشتهشده است.
در مجموع 27 داستان از 30 داستان موجود در کتاب ترجمهشده است و اعتبار مترجمان نیز درجه بالایی دارد تا جایی که «آلستر ایان بلیث» متن g-Text را از رومانیایی به خوبی برگردانده و از زبان طنز خود بهره برده است، «ماتئوهاید» متن نویسنده استونی قرن نوزدهمی را خوب ترجمه کرده و «یوایلم بلکر» نیز به زیبایی داستان اوکراینی را به انگلیسی درآورده است.
کتاب Best European Fiction 2015 در 320 صفحه توسط انتشارات دالکی آرشیو پرس به زبان انگلیسی در 16 دسامبر 2014 به قیمت 14 دلار راهی بازار شده است.
نظر شما