شناسهٔ خبر: 24297 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

بازگشت زندگی به تئاتر شهر با «مرگ فروشنده»+عکس

نادر برهانی‌مرند معتقد است در روزهایی که پدران در حال خرد شدن هستند، خانواده‌هایی در حال فروپاشی هستند، پسرانی عصیان می‌کنند و مادرانی غصه‌مند در کنار ترک برداشتن شوهران خودشان عمر می‌گذرانند، «مرگ فروشنده» حرف روز ما است.

 

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از هنرآنلاین؛ نمایشنامه «مرگ فروشنده» شناخته‌شده‌ترین نمایشنامه آرتور میلر است که در سال ۱۹۴۹ میلادی منتشر و جایزه پولیتزر نمایشنامه و جایزه تونی بهترین نمایشنامه را برای او به ارمغان آورد. این نمایشنامه اگرچه ظرف 6 هفته در بهار ۱۹۴۸ میلادی توسط میلر نوشته شد، اما 10 سال ذهن او را سرگرم خود کرده بود. علاوه بر فیلم‌هایی که تاکنون بر اساس نمایشنامه مرگ فروشنده، ساخته شده، این متن نخستین بار در فوریه سال ۱۹۴۹ میلادی در تئاتر برادوی شهر نیویورک اجرا شد و ۷۴۲ اجرا از آن به روی صحنه رفت و سه بار جایزه تونی بهترین اجرای دوباره را از آن خود کرد.

در میان هنرمندان تئاتر در ایران، نادر برهانی‌مرند نمایشنامه‌نویس و کارگردان مطرح عرصه نمایش که قصد دارد "مرگ فروشنده" را از روز 18 آبان‌ماه در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر با نقش‌آفرینی هنرمندانی همچون؛ حمیدرضا آذرنگ، حمیدرضا نعیمی، نسیم ادبی، داریوش موفق و... روی صحنه ببرد، در سال 1385 نیز این متن را در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر اجرا کرد که اجرای این نمایش علاوه بر آنکه عنوان پر مخاطب‌ترین نمایش سال را از آن خود کرد، در سال 1386 از سوی انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر نیز به عنوان اثر برگزیده انتخاب شد.

نادر برهانی‌مرند در حالی قصد دارد برای دومین بار نمایشنامه مرگ فروشنده را، این بار در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه ببرد، که کسانی‌که او را از نزدیک می‌شناسند از علاقه او به آرتور میلر و آثارش به خصوص این نمایشنامه آگاه هستند و می‌دانند که برای بازنویسی این متن که به همراه آرش پارساخو انجام داده، وقت زیادی را صرف کرده تا بتواند متنی را که اجرای آن حدود 4 ساعت به طول می‌انجامد را برای تماشاگر ایرانی تبدیل به نمایشی 90 دقیقه‌ای کند بدون آنکه به متن اصلی لطمه‌ای وارد شود.

داستان مرگ فروشنده، روایت فاجعه زندگی مردی است که به گفته میلر، بر نیروهای زندگی،‌ نظارت و اختیاری ندارد. تاملی است بر زندگی انسان‌هایی که تنها هنگامی مطرح هستند که سودی می‌رسانند و سپس در خلاء رها می‌شوند. خانه او شبیه به زندانی است که او در آن با تکیه بر خاطراتش سعی می‌کند ثابت کند که هنوز زنده است و وجود دارد. اما این خاطرات، تنها او را بیشتر و بیشتر در گذشته فرو برده و باعث می‌شوند تا در رویا فرو رود و بیهوده به دیگران دل ببندد.

در یک شب پاییزی به همراه عکاس خبرگزاری به تماشای یکی از آخرین تمرینات نمایش مرگ فروشنده در سالن اصلی تئاتر شهر نشستیم. 

تمام بازیگران قبل از نادر برهانی‌مرند در سالن حضور دارند و هر یک در گوشه‌ای روی نقش‌های خود تمرکز کرده و خود را آماده تمرین می‌کنند. یکی از نخستین نکته‌های جالبی که در این تمرین به چشم می‌آید حضور چند چهره مطرح در زمینه کارگردانی تئاتر است که در کنار هم و این بار به عنوان بازیگر، در "مرگ فروشنده" ایفای نقش می‌کنند. با اضافه شدن برهانی مرند به جمع حاضران و اعلام آمادگی بازیگران برای شروع تمرین، به خواسته کارگردان نمایشنامه از پرده اول بدون هیچ توقفی شروع می‌شود.

یکی از نکته‌های جالب توجه که در خلال تمرین به چشم می‌آید، جابجا شدن برهانی مرند و دیدن نمایش از نقاط مختلف سالن است. البته برای کسانی‌که با سالن اصلی تئاتر شهر و نقاط کور آن آشنا هستند این مسئله چیز غریبی نیست اما تاکید و دقت برهانی‌مرند بر این مسئله که تمام تماشاگران حق دارند به یک اندازه از نمایش و به ویژه جذابیت‌های بصری آن بهره ببرند، با خیلی‌ از دیگر کارگردان‌ها متفاوت است.

در بخش نخست این تمرین برهانی‌مرند به جز یکی دو مورد که از حمیدرضا نعیمی و رحیم نوروزی می‌خواهد تا کمتر در عمق صحنه بمانند و جهت حرکت‌شان به سمت تماشاگران باشد و همچنین تاکید این نکته به داریوش موفق (که دستکش‌های بوکس در دست کرده و مشغول تمرین است) که هنگام گفت‌وگو با رحیم نوروزی حرکت بیشتری داشته باشد، تمرین را قطع نمی‌کند. در بسیاری موارد هم بدون اینکه تمرین را قطع کند با اشاره دست سعی می‌کند میزانسن‌ها را اصلاح کند.

قسمت نخست تمرین چهار ساعته نمایش مرگ فروشنده با اعلام آنتراکت توسط برهانی مرند تمام می‌شود و بازیگران مشغول صرف شام و گپ‌وگفت با هم هستند که من از فرصت استفاده می‌کنم و از آنها می‌خواهم که حس‌شان را درباره آرتور میلر و مرگ فروشنده پیش از اجرای نهایی به من بگویند.

حمیدرضا آذرنگ که بعد از حدود 4 سال به عنوان بازیگر به صحنه بازگشته، حس خود را اینچنین با ما در میان می‌گذارد: یکسری از افراد هستند که از زمانه خودشان خیلی جلوترند، یعنی حرف‌شان و صدایشان زمانی‌که آن را بیان می‌کنند به گوش مردم نمی‌رسد و باید سالیان زیادی بگذرد تا صدایشان دریافت شود و اصلا کشف بشوند.

آذرنگ ادامه می دهد: آرتور میلر با مرگ فروشنده همین کار را انجام می‌هد، یک اتفاقی که در دوره‌های بعدی انگار برای هر دوره و هر زمان تعریف خاص خودش را دارد و درست منطبق بر اوضاع و شرایط زمانه.

آذرنگ معتقد است؛ مرگ فروشنده، مرگ انسان‌هایی است که با شرافت روزی خودشان را به دست می‌آورند و این در دوران ما هم به شدت جریان دارد. 

هادی عامل هم با اشاره به حضور چند کارگردان مطرح تئاتر در گروه اجرایی این نمایش، این تجربه را برای خودش یک تجربه ویژه می‌داند و ضمن ابراز خرسندی از اینکه در کنار این افراد قرار است روی صحنه برود، درباره مرگ فروشنده می‌گوید: مرگ فروشنده یکی از بهترین نمایش‌هایی است که آرتور میلر نوشته است و یک قرابت و نزدیکی خاصی به شرایط اقتصادی و فرهنگی کشورمان دارد.

داریوش موفق هم درباره میلر و این نمایشنامه معتقد است؛ آرتور میلر در ساختن فضاها، ارتباط دادن دیالوگ‌ها، ارتباط دادن عناصر و اجزایی که می‌توانند شکل اجرایی یک نمایش را بسازند یک معماری عجیب انجام داده و مرگ فروشنده یک شاهکار ادبی است.

حمیدرضا نعیمی نیز درباره تجربه حضورش در نمایش مرگ فروشنده به عنوان یکی از آثار مشهور ادبیات نمایش جهان، می‌گوید: هیچ وقت فکر نمی‌کردم کاراکتر «بن» در نمایشنامه مرگ فروشنده را تا این حد دوست داشته باشم و دیگر اینکه فکر نمی‌کردم که به این زودی‌ قرار است که در یک نمایش آن هم به کارگردانی نادر برهانی‌مرند و در کنار بهترین دوستانم در تئاتر، به عنوان بازیگر روی صحنه بروم. به همین دلیل این اتفاق برای من بسیار هیجان‌انگیز است و بی‌صبرانه منتظرم که نتیجه کار را تماشاگرانی که به سالن اصلی می‌آیند به من بگویند.

نعیمی که برای آخرین بار حدود 9 ماه پیش به عنوان بازیگر روی صحنه بوده، در ادامه درباره نمایشنامه مرگ فروشنده اثر آرتور میلر عنوان کرد: به نظر من آرتور میلر نمایشنامه مرگ فروشنده را خیلی خوب نوشته و انگار در زمان نوشتن این متن حالش خیلی بد بوده چرا که نتیجه کار، این شاهکار از آب درآمده است.

این بازیگر، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر همچنین افزود: از جمله ویژگی‌های مهم این متن این است که هم بحث‌هایی که در آن مطرح می‌شود، هم روابط بینافردی کاراکترها، از بین رفتن طبیعت و... با وضعیت جامعه امروز ما هم‌خوانی دارد.

بهرام افشاری هم با بیان اینکه مرگ فروشنده همیشه جزو یکی از نمایشنامه‌های محبوب او بوده، درباره این نمایشنامه می‌گوید: با توجه به اینکه جامعه ما خواسته یا ناخواسته به سمت نظام سرمایه‌داری جلو می‌رود همین امر باعث شده یکسری افراد نتوانند خودشان را با این تغییرات تطبیق دهند و در نهایت بازنده اصلی آنها هستند. در واقع این بسیار دردناک هست و متاسفانه برای افراد بسیار زیادی این اتفاق افتاده است و برای «ویلی لومان» در نمایش مرگ فروشنده هم این اتفاق افتاده است.

او با بیان اینکه چالش‌هایی که در حال حاضر می‌توانیم در جامعه تطبیق بدهیم در این نمایشنامه وجود دارد و این جذابیت متن را برای من دوچندان می‌کند، درباره نقش خود می‌افزاید: من تجربه نقشی را دارم که با گذر زمان و تغییراتی که بوجود می‌آید این تحکم را در نقش بوجود می‌آورد و لحظات دراماتیکی را بین خودش و ویری لومان بوجود می‌آورد.

نسیم ادبی مرگ فروشنده را یکی از شاخص‌ترین متن‌های میلر می‌داند بازی یا کارگردانی در این متن را برای هر کسی یک اتفاق خوب برمی‌شمارد و درباره حس خود می‌گوید: بسیار خوشحالم از اینکه برای اولین بار در خدمت آقای برهانی مرند، کارگردان برجسته تئاتر، که همیشه دلم می‌خواست با ایشان کار کنم، هستم. همچنین بازیگرانی که در خدمت‌شان هستم بسیار بازیگران خوبی هستند. ضمن اینکه نقشی را بازی می‌کنم که از خودم 20 تا 25 سال بزرگتر هست و این برای اولین بار است که نقشی را بازی می‌کنم که از خودم خیلی بزرگتر است و دو پسر بزرگ دارد.

او با تاکید بر اینکه این کار را بسیار دوست دارد، می‌افزاید: من همیشه عاشق نقش‌های متفاوت بوده و هستم و این یکی از متفاوت‌ترین نقش‌هایی است که تا به حال بازی کرده‌ام و امیدوارم که موفق بوده باشم.

نادر برهانی‌مرند کارگردان مرگ فروشنده نیز در گفت‌وگوی کوتاهی با بیان اینکه میلر در این نمایشنامه به دو مسئله یعنی فقر یا همان بحران اقتصادی که جامعه درگیر آن است و یکی هم فروپاشی یک خانواده و ارزش‌های یک خانواده به عنوان یک نهاد استوار که می‌تواند یک جامعه را شکل بدهد، می‌پردازد، می‌گوید: این دو مسئله چیزهایی هستند که ما در این 7، 8 سال گذشته با پوست و استخوان آن را لمس کردیم. من در این 8 سال پدران استوار و محکم زیادی را دیدم که ترک برمی‌دارند و کمرشان در زیر فشار اقتصادی می‌شکند.

برهانی‌مرند می‌افزاید: احساس می‌کنم در روزهایی که پدران در حال خرد شدن هستند، خانواده‌هایی که در حال فروپاشی هستند، پسرانی که عصیان می‌کنند، مادرانی که غصه‌مند در کنار ترک برداشتن شوهران خودشان هستند، مرگ فروشنده حرف روز ما است.

او همچنین درباره مسائلی که در این نمایشنامه مطرح می‌شود ولی در عین حال هیچ پاسخی به آنها داده نمی‌شود، با بیان اینکه؛ طرح مسئله ویژگی همه متن‌های بزرگ است که به تاریکی نور می‌پاشند، می‌گوید: پاشیدن نور به تاریکی تبلیغ روشنایی است و آثار بزرگ دنیا با مسئله اینگونه برخورد می‌کنند. طرح مسئله یعنی فکر کردن به پاسخ مسئله. هیچ وقت نمایشنامه‌نویس یا هنرمند به جزء موارد استثناء که آنها هم آثار بزرگی نیستند، هیچ وقت تلاش نکرده برای پاسخ دادن به مسائل به عنوان یک مصلح اجتماعی ورود کند. در واقع هرگاه یک نمایشنامه‌نویس مشکلات بشری را مطرح می‌کند مطمئنا در پشت آنها جواب‌های روشن هم قرار دارد. میلر هم در این طرح مسئله استاد است و اگر پاسخ مسئله را بخواهید در تمامی متن می‌توانید آن را بیابید. برهانی مرند تصریح می‌کند: وقتی تاریکی، بغض و فریاد برآمده از یک موضوع را نشان می‌دهیم حتما به دنبال یک پاسخ هستیم و شعاری برخورد نمی‌کنیم که این کار ما نیست. اگر تماشاگر ما یک لحظه به درد بیاد، یک لحظه به فکر واداشته بشود می‌تواند به عنوان یک مصلح اجتماعی و به عنوان یک فرد آگاه می‌تواند در جامعه خودش کُنش‌گری کند تا این سیاهی‌ها دیده نشود.

 نمایش مرگ فروشنده نوشته آرتور میلر با کارگردانی نادر برهانی مرند، از روز 18 آبان ماه هر روز به جز شنبه‌ها در سالن اصلی تئاتر شهر روی صحنه می‌رود.

نظر شما