شناسهٔ خبر: 22684 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

میرعباسی: ایرانی‌ها در دکه‌های روزنامه هم دنبال کتاب می‌گشتند

اوه میرعباسی رونق کتاب‌های جیبی را یکی از راهکارهای بهبود چرخه نشر و رکود کتابخوانی بیان کرد. فروش کتاب‌های جیبی در دکه‌های روزنامه‌فروشی در گذشته، علاقه مردم برای خرید کتاب و شمارگان 10 هزارتایی کتاب در چند دهه پیش ایران، روایت این مترجم از افت و خیز بازار داستان و کتاب است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ درباره سخنان رئیس‌جمهوری مبنی بر لزوم پیشنهاد نخبگان براي رونق امور اجرایی کشور گفت: باید کاری کرد تا مردم ما نیز مانند کشورهایی که سرانه مطالعه‌شان بالاست، کتاب بخوانند. کشور با فرهنگی مانند ایران که سابقه تمدن کهن دارد، نباید سطح مطالعه‌اش طی چند دهه گذشته تا به این حد پایین بیاید.

وی افزود: چند دهه پیش که جمعیت کشورمان بیست و چند میلیون نفربود، کتاب‌ها ۱۰ هزار نسخه تیراژ داشتند. آن زمان بسیاری از کتاب‌ها به شکل جیبی منتشر می‌شد. اکنون بسیاری از کتاب‌های جبیی آن دوران را در قفسه کتابخانه‌ام دارم. در دوران نوجوانی‌ام حتی دکه‌های روزنامه‌فروشی نیز در کنار مجله و روزنامه، کتاب‌های جیبی هم می‌فروختند. یادم می‌آید که کتاب «شازده کوچولو» نوشته آنتوان دوسنت اگزوپری و رمان «خرمگس» اتل لیلیان وینیچ را که به شکل جیبی منتشر شده بود، از دکه نزدیک خانه‌مان تهیه کردم.

این

بسیاری از کتاب‌ها به شکل جیبی منتشر می‌شد. در حال حاضر بسیاری از کتاب‌های جبیی آن دوران را در قفسه کتابخانه‌ام دارم. در دوران نوجوانی‌ام حتی دکه‌های روزنامه‌فروشی نیز در کنار مجله و روزنامه، کتاب‌های جیبی هم می‌فروختند. یادم می‌آید که کتاب «شازده کوچولو» نوشته آنتوان دوسنت اگزوپری و رمان «خرمگس» اتل لیلیان وینیچ را که به شکل جیبی منتشر شده بود، از دکه نزدیک خانه‌مان تهیه کردم

مترجم در ادامه توضیح داد: در واقع نقشی که اکنون بقالی‌ها در فروش DVD دارند، آن زمان دکه‌ها در مورد فروش کتاب داشتند. دکه‌های روزنامه‌فروشی نسبت به امروز بدوی بودند، اما در بساطشان کتاب‌های خوبی داشتند. بخشی قابل توجهی از این کتاب‌ها را سازمان کتاب‌های جیبی منتشر می‌کرد و ناشر برخی دیگراشان انتشارات «لک‌لک» و «آسیا» بود که کتاب‌های پرویز قاضی‌سعید را به چاپ می‌رساندند.

میرعباسی یادآور شد: در حال حاضر نوعی بی‌علاقگی نسبت به کتاب وجود دارد که علاجش فقط خواندن کتاب است.

وی در پاسخ به این پرسش که «کتاب‌های «PAPERBACK»(کتاب‌های جیبی با کاغذ کاهی ارزان) که هنوز در اروپا تولید می‌شود و در صنعت نشر ایران تقریباً فراموش شده، چه‌قدر می‌تواند به بالابردن سرانه مطالعه کمک کند؟» گفت: این نوع کتاب‌ها در فرانسه به عنوان «کتاب‌های ایستگاه قطار» مطرح است. کسانی هم که این کتاب‌ها را می‌خوانند شاید پسند و سلیقه‌شان چنین آثاری نباشد اما به طور مثال خودم چنین کتاب‌هایی را در طول سفر خوانده‌ام.

میرعباسی ادامه داد: کتاب‌های «فردریک دار» که آثار عامه‌پسندش را با نام «سن آنتونیو» می‌نویسد، یکی از پرفروش‌ترین نویسندگان فرانسه است که کتابش به همین شکل با حجم انبوه چاپ می‌شود، یا «ژرار دوویله» که بیش از ۱۰۰ عنوان کتاب تحت عنوان SAS می‌نوشت و سال‌ها پرفروش‌ترین کتاب‌های ایستگاه قطار متعلق به او بود. البته این نویسنده به لحاظ بازی‌های زبانی هنوز در فرانسه مورد توجه است.

مترجم رمان «سرهیدرا» اثر کارلوس فوئنتس گفت: علت اصلی از رونق افتادن کتاب‌های جیبی در ایران، مسایل اقتصادی است. کتاب‌های جیبی در اروپا به مراتب ارزان‌تر از کتاب‌‌های گالینگور و شومیز تمام می‌شود. این تفاوت قیمت بین کتاب‌های

در واقع نقشی که اکنون بقالی‌ها در فروش DVD دارند، آن زمان دکه‌ها در مورد فروش کتاب داشتند. دکه‌های روزنامه‌فروشی نسبت به امروز بدوی بودند، اما در بساطشان کتاب‌های خوبی داشتند. بخشی قابل توجهی از این کتاب‌ها را سازمان کتاب‌های جیبی منتشر می‌کرد و ناشر برخی دیگراشان انتشارات «لک‌لک» و «آسیا» بود که کتاب‌های پرویز قاضی‌سعید را به چاپ می‌رساندند

معمولی و جیبی در ایران وجود ندارد. در اروپا کتاب جیبی یک سوم قیمت کتاب‌های دیگر است. این کتاب‌ها در تیراژ وسیع منتشر می‌شوند و خریدار و خواننده را راغب می‌کند که آن‌ها را بخرند و بخوانند.

مترجم رمان «سایه گیوتین» اثر ژرژ سیمنون توضیح داد: اغلب کتاب‌هایی که در اروپا منتشر می‌شوند اول به شکل گالینگور به چاپ می‌رسند. در مرحله دوم با جلد شومیز به بازار می‌آید و سپس به صورت جیبی عرضه می‌شود. در فرانسه تفاوت قیمت کتاب‌های جیبی با کتاب‌های معمولی زیاد است. اگر کتابی قیمتش ۲۴ یوروست، همان کتاب در قطع جیبی هفت یورو قیمت دارد. در ایران کتاب‌های جیبی حتی نصف قیمت کتاب‌های معمولی هم نیست و برای خریدار گزینه‌ای به نام کتاب جیبی وجود ندارد که به دلیل پایین بودن قیمت، آن‌ها را تهیه کند.

کاوه میرعباسی، مترجم و نویسنده ، دانش‌آموخته رشته کارگردانی سینما و زبان اسپانیایی ‌است و تاکنون بیش از ۴۰ کتاب و مجموعه داستان را از نویسندگانی چون کارلوس فوئنتس، خورخه لوییس بورخس، گابریل گارسیا مارکز، ماریو بارگاس یوسا و آندره برتون به فارسی برگردانده ‌‌است.

«مسافری که با ستاره شمال آمد»، «قتل در کمیته مرکزی»، «مدرسه فرشته‌ها»، «نادیا»، «زنده‌ام که روایت کنم»، «باکره و کولی»، «گفت‌و‌گو با بورخس»، «سر هیدرا»، «اولریکا و هشت داستان دیگر»، «تصاویر زیبا»، «نازارین»، «پرتوی از هند»، «بانوی دریاچه» و «مولیر» عنوان برخی از ترجمه‌های میرعباسی است.

پیشینه این پرونده در ایبنا:

گفت‌وگوها با  احمد پوری، عبدالحسین فرزاد، علیرضا قزوه،علی باباچاهی، رضا اسماعیلی، منصور اوجی، اکبر اکسیر،کاظم سادات اشکوری و مفتون امینی را در این باره بخوانید.

نظر شما