فرهنگ امروز: چند صباحی بیشتر نیست که جزء پژوهشگران علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی مدرن و آکادمیسینهای نظریهپژوهی، که تقریر و تکرار و تقلید مباحث بوردیو و گیدنز و مکتب بیرمنگام را بخشی از وظایف شغلی و معیشتی خود میدانستند، بحث از «سبک زندگی» یا همان «لایف استایل» مدعیان جدیدی نیز پیدا کرده است که چون دل در گرو اشارات راهبر حکیم خویش دارند، به تازگی توجهی به این موضوع پیدا کردهاند. سبک زندگی و لایف استایل گرچه هردو در کلیترین حالت اشاره به «الگو و شیوهی زندگی» کردن میکنند، اما همچون بسیاری دیگر از مفاهیم علوم انسانی، این نظریهی پشتیبان ماست که تعیینکنندهی چیستی عمیق موضوع «نوع زندگی» و نسبت آن با موضوعات و مفاهیم دیگر است. در چنین شرایطی، غلبهی گفتمان مدرن بر فضای فکری اندیشمندان ما این نگرانی را پدید آورده است که این مبحث جدید نیز همچون بسیاری دیگر از پروژههای فرهنگی راهبر خردمند، به سرعت به مفاهیم و فهمهای عرفی برده شوند، تلقی ناصوابی از «سبک زندگی» محور کار مسئولین عملگرا و تبلیغاتچیان سادهلوح قرار گیرد که فرسنگها از مراد گوینده دور باشد و شنوندگان را نیز به راهی بینتیجه و بیمایه رهنمون کند.
محمدحسین بادامچی؛
بحران مفهوم سبک زندگی
پروبلماتیک مفهوم سبک زندگی در ایران امروز به معادل و مترادف تلقی کردن «سبک زندگی در گفتمان رهبری» و «لایف استایل» در نظریهی اجتماعی معاصر غرب بازمیگردد. «سبک زندگی» زیربناییترین وجه تمدنسازی در نظر رهبر و نظریهپرداز تمدنی است که هنوز در مرحلهی آغازین تأسیس و بازتعریف خویش است و حال آنکه «لایف استایل» وصف وضع زندگی تمدن رقیب ما در آخرین مراحل خویش است.
کانون بحران به معادل و مترادف تلقی کردن «سبک زندگی در گفتمان رهبری» و «لایف استایل در نظریهی اجتماعی معاصر غرب» بازمیگردد. «سبک زندگی» زیربناییترین وجه تمدنسازی در نظر رهبر و نظریهپرداز تمدنی است که هنوز در مرحلهی آغازین تأسیس و بازتعریف خویش است و حال آنکه «لایف استایل» وصف وضع زندگی تمدن رقیب ما در آخرین مراحل خویش است. تفاوت عظیمی که حکایت از افق گستردهی سبک زندگی اسلامی برای ما و بنبست زیستن مدرن در گفتمان مقابل دارد.
آنچه در غرب به عنوان «لایف استایل» معنا میشود، آخرین مرحلهی تطور اجتماعی آن بعد از عبور از مراحل متعددی در تکامل اندیشهی اجتماعی، شکلیابی ساختارها و نظامات اجتماعی، سازگار شدن رویهها و جریانات فرهنگی مختلف و احیاناً معارض درون غرب و نهایتاً استقرار وضعیت نهایی مدرنیته است که به صورت نظام اجتماعی لیبرالسرمایهداری آمریکایی در انتهای قرن بیستم جلوهگر میشود و تازه درون این شرایط خاص است که لایف استایل به عنوان مفهومی خاص برای توضیح وضعیت فرهنگی جدید انسان آمریکایی، که امروز الگوی انسان جهانی است، تعریف و به کار گرفته میشود.
در واقع جامعهی مدنی آمریکایی ایستگاه آخر پیشرفت و بهشت زمینی پایان مدرنیته است. با پایان یافتن مباحث بنیادین بر سر معنای انسان بودن، اخلاق و سعادت، علم و خرد، آزادی و عدالت و به انتها رسیدن نزاع ایدئولوژیها با پیروزی لیبرالسرمایهداری آمریکایی در اواخر قرن بیستم، تمام خطوط اختلافات فکری و فرهنگی انسان «ظاهراً» در یک نقطه به هم میرسند و آن جامعهی مدنی آمریکایی است. اینک چنین ادعا میشود که مباحثات حوزهی عمومی که تلاطمها و تغییرات بزرگ اجتماعی را پدید میآورد به انتها رسیده و دوران زندگی کردن بیانتها در حوزهی خصوصی فرا رسیده است. جامعهی مدنی محل نمود و برپایی مناسبات خصوصی مردمان است: کسبوکار، روابط جنسی، لذتجویی یا تنآسایی و هویتیابی. این 4 حوزه در واقع 4 حوزهی کلیدی زندگی آمریکایی است که تمام حوزههای دیگر زندگی نظیر آموزش، سلامتی، مذهب، هنر، ورزش، اقتصاد و سیاست را در خود بلعیده و به رنگ خود درآورده است.
برای اثبات قدرت این 4 حوزه، تنها کافی است به نهادهای اجتماعی غربی بسیار جدید دوباره نگاه کنیم. «مال»، «سیتی سنتر» یا آنچه ما در ایران «مجتمع فرهنگیتجاری» یا «شهر رؤیایی» مینامیم، یکی از دستاوردهای بزرگ و جذاب شهرسازی غرب است که از قضا گاهی «لایف استایل سنتر یا مراکز سبک زندگی» هم خوانده میشوند. مال مجموعهای متشکل از نهادهای اجتماعی خاصی در کنار هم است که میخواهد تمامی نیازهای انسان مدرن را در یکجا ارضا و او را روانهی خانهاش کند. تنها کافی است که کمی دربارهی کارکردهای جامعهشناختیانسانشناختی «مال»، که با سادهلوحی مسئولین نوعی «بازار شیک» تلقی شده است، و نیازهایی که در صدد ارضای آن است تأمل کنیم. مال مجموعهای است از بازار مد و برند، شهربازی و مجموعهی سرگرمی، سینما، سالنهای ورزشینمایشی نظیر پاتیناژ، هتل، استخر، رستوران، کازینو و دیسکو، که البته جزء دو مورد آخر، بقیهی مجموعه در اقصا نقاط ایران به ویژه شهرهای فرهنگیمذهبی مشهد، شیراز و اصفهان به شکل قارچگونهای در حال تکثیرند. مشخصاً مالها نهادهای اجتماعی عظیمی هستند که با اولویت یافتن نیاز «لذتجویی و تنآسایی» این چنین محوریت و گسترش یافتهاند. مثال دیگر نوع تقسیمبندیای است که مراکزی مثل یاهو و اپل برای ارائهی خدمات خود انتخاب میکنند: سرگرمی، بازی، دوستیابی، غذا، مشروب، سلامت و خوشاندامی، خرید و فروش، موسیقی، سریال، فیلم، امور مالی، توریسم (تهیه بلیط و هتل، تفریحگاهها، تشخیص آبوهوا و مسیریابی)، کتابهای عامهپسند و البته لایف استایل که موضوع بحث ماست.
مفهوم لایف استایل در زمینهی وضعی غرب و درون گسترهای از معنای غربشناسانه همچون فردگرایی، لیبرالیسم، هویتجویی، سرمایهداری، سیانتیسم، سنتستیزی و پایان ایدئولوژی معنا مییابد و غفلت از این معانی تنها افق پیش روی ما را نابود میکند.
در چارچوب عناصر چهارگانهی مذکور در زندگی آمریکایی، لایف استایل معنای خود را مییابد. لایف استایل رابطهی بسیار مهمی اولاً با هویتیابی، ثانیاً با لذتجویی و ثالثاً با رابطهی جنسی دارد. لایف استایل الگوی زندگی مصرفی آمریکایی و افق محدود انتخاب برای «کسی بودن» در جامعهی مدنی متأخر غربی است.
همان طور که در این جملات پیداست، افزون بر این جدا کردن مفهوم لایف استایل از «انسان بودن پست مدرن» غیرممکن و طرح آن بسیار سادهلوحانه است. معادل دانستن سبک زندگی با لایف استایل بحثی مبتذل دربارهی الگوی رفتاری مسلمانان از پوشش و خوراک گرفته تا خواب و محیط زندگی را پدید میآورد که گرچه در جای خود نیکوست، ولی افقی بسیار محدود را برای ایجاد تغییرات اجتماعی پدید میآورد.
مفهوم لایف استایل در زمینهی وضعی غرب و درون گسترهای از معنای غربشناسانه همچون فردگرایی، لیبرالیسم، هویتجویی، سرمایهداری، سیانتیسم، سنتستیزی و پایان ایدئولوژی معنا مییابد و غفلت از این معانی تنها افق پیش روی ما را نابود میکند. برای فهم و تعریف سبک زندگی باید نظام مفاهیم و گفتمان انقلاب اسلامی را امتداد داد و آن را در کنار مفاهیمی چون فرهنگ، جامعهی دینی، الگوی پیشرفت اسلامی و ایدئولوژی جامع اسلامی برای ادارهی جامعه بازخوانی کرد تا همان طور که مورد نظر رهبر فرزانهی ماست، راهی نو برای پرهیز از درغلطیدن به مدرنیزاسیون تکنیکی و استحالهی فرهنگی ما به سوی تمدن اسلامی گشوده شود.به این معنا طرح بحث «سبک زندگی تمدنی» مسیری نوین برای برونرفت از آلوده شدن به فرهنگ مسموم غربی و مطالبهای جدی برای گشوده شدن اندیشهی انقلاب اسلامی در عرصهی انقلاب فرهنگی و تحول بنیادین در زیرساختهای جامعهی در حال گذار ایرانی است.
این نوشتار سعی داشت، ضمن بیانی مختصر از مفهوم سبک زندگی، به نوعی به طرح مسئلهی سبک زندگی در زمینهی فرهنگی ایران و جایگاه آن در تمدن اسلامی اشاره داشته باشد. این افق پیش رو، در نوشتارهای آینده بیشتر واکاوی خواهد شد.(*)
منبع: برهان