شناسهٔ خبر: 59819 - سرویس دیگر رسانه ها

  گفت‌وگو با محمد خدادی معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: چیزی درباره کاغذ نیست که من بدانم و شما ندانید

رسانه‌داری دولتی نسخه‌اش منسوخ شده است روزنامه‌ها مرجع هستند و مرجعیت‌شان را هم حفظ خواهند کرد

فرهنگ امروز/ امین شول‌ سیرجانی:​ می‌گوید سال‌ها آن طرف میز بوده و حالا آمده این طرف میز. می‌گوید به دلیل سابقه فراوان در کار خبرنگاری و مدیریت رسانه به چم و خم کار آشنا است و می‌داند که رسانه‌های ایران چه دردهایی دارند. از سامان دادن به وضعیت توزیع کاغذ مطبوعات به عنوان ماموریت اورژانسی‌اش یاد می‌کند و می‌گوید در ماه‌های اخیر ساز و کار تخصیص کاغذ به سمتی رفته که همه‌چیز شفاف است. اینها گفته‌های «محمد خدادی»، معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. خدادی سال‌ها در سمت‌های مختلف در رسانه‌ها حاضر بوده است. او پیش از حضور در معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد، از شهریورماه 92 تا دی‌ماه 96 مدیرعامل خبرگزاری ایرنا بود و از جمله مدیران بازنشسته‌ای است که وزارت ارشاد موفق شده مجوز حضورش را در معاونت این وزارتخانه بگیرد. شاید به پشتوانه همین تجربه بود که خدادی در گفت‌وگو با «اعتماد» از موضعی نسبتا مطمئن سخن گفت انگار که بخواهد این پیام را به مخاطب منتقل کند که: «نگران نباشید اوضاع تحت کنترل است.» این روزها با استناد به اطلاعات مربوط به سال 97، دوباره بحث کاغذ و توزیع رانت در سیستم نشریات برگشتی و سایر طرح‌های وزارت ارشاد مطرح شده است و رسانه‌ها از عیوب توزیع یارانه‌های ارشاد می‌نویسند. هر چند گفت‌وگو با خدادی پیش از انتشار این خبرها انجام شده اما او در گفته‌هایش تاکید کرد که معاونت مطبوعاتی الان به اتاق شیشه‌ای تبدیل شده است. او همچنین از بازنگری احتمالی و رفع نواقص برخی طرح‌های گذشته این معاونت خبر داد.

آقای خدادی ماموریت شما در معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد چیست؟

در ماه‌های گذشته در پی کمبود کاغذ در بازار از عبارت‌هایی برای توصیف حال و روز مطبوعات استفاده شد که فضای خوبی در کشور شکل نگرفت. مثلا برخی از فضای سیاه مطبوعات نوشتند یا برخی از بد بودن حال مطبوعات یا به گل نشستن کشتی مطبوعات و عبارت‌هایی از این دست... به هر حال کشور در شرایط جنگ اقتصادی قرار دارد و در این شرایط موضوع واردات کاغذ هم به دلیل محدودیت ارز با موانعی روبه‌رو شده بود؛ ماموریت اورژانسی من این بود که اول به این وضعیت غلبه کنیم و به موازات آن موضوعات دیگر را پی بگیریم.

به نظر خودتان توانستید بر این وضعیت غلبه کنید؟

اینکه چقدر موفق بوده‌ایم را دیگران باید بگویند. من خیلی به نگاه صفر و صدی قائل نیستم که بگوییم، نتوانستیم حل کنیم یا حل کردیم. ما روی ریل حل مشکل قرار گرفته‌ایم. وقتی بحرانی رخ می‌دهد نیازمند تدبیر، برنامه‌ریزی، آسیب‌شناسی و راهکار کوتاه‌مدت و بلندمدت هستیم. کلیدی ندارد که با زدن آن، بحران خاموش شود. غلبه بر این وضعیت نیازمند طراحی سلسله اقداماتی است که باید در یک روند پیگیری شوند که به نظرم در مسیر قرار گرفته و اگر مانع جدیدی ایجاد نشود به صورت نسبی حل می‌شود.

برای اینکه در ریل حل مشکل کاغذ قرار بگیرید چه کارهایی انجام دادید؟

4 ماه بود که به دلایل اختلالاتی مانند نوع ارز تخصیصی نیمایی یا کالای اساسی به واردات این کالا، کاغذ به کشور وارد نشده بود. بالاخره تصمیم بر این شد که بخشی از واردات کاغذ با ارز تخصیصی کالاهای اساسی وارد شود. از طرف دیگر نظارت چند بعدی بر روند توزیع و استفاده از کاغذ را هم طراحی کردیم.

شماری از روزنامه‌نگاران و کارشناسان اقتصادی می‌گویند نباید به کاغذ و هر کالای دیگری ارز 4هزار و 200 تومانی اختصاص یابد زیرا تولید رانت می‌کند و در نهایت هم کالایی مانند کاغذ به قیمت مصوب به دست مصرف‌کننده نمی‌رسد. آنها می‌گویند اگر دولت بر حمایت اصرار دارد، می‌تواند مدل دیگری را برای حمایت از مطبوعات طراحی کند. سال گذشته آقای دربندی، مدیرکل مطبوعات داخلی در یک نشست خبری اعلام کردند که برخی از دریافت‌کنندگان ارز 4هزار و 200 تومانی اصلا کاغذی به کشور وارد نکرده‌اند یا اگر وارد کرده‌اند، کاغذ را به قیمتی دیگر در بازار عرضه کرده‌اند. اطلاعاتی که وزارت ارشاد هم از واردات کاغذ منتشر کرده، نشان‌دهنده ابهامات زیاد در این باره است. شما در این باره چه موضعی دارید؟

من با هر دوی این مباحث موافقم. از طرفی منطق کار رسانه، عرضه و تقاضاست. منطق کار رسانه‌ای به ما می‌گوید، بقای رسانه به این نیست که با کمک دولتی ادامه حیات دهد. اما در وضعیت فعلی شرایطی به کشور ما تحمیل شده که با هدف تحقیر، فروپاشی و تجزیه کشور ما طراحی شده است. در شرایطی که فضاسازی رسانه‌ای علیه کشور به حداکثر رسیده و در داخل هم نوعی اختلال وجود دارد، کار سخت شده است. در این شرایط نمی‌توان رسانه‌ها را تنها گذاشت. پس باید از این بحران عبور کرد و نهایتا چاره‌اندیشی برای اقتصاد رسانه کرد که ما همین روش را پیش گرفته‌ایم.

مصداق اختلال در فضای رسانه‌ای ایران چیست؟

تعداد زیاد مجوز رسانه‌ها که باعث شده فضای رسانه‌ای ما قدری آشفته شود. البته اصل این موضوع ایراد ندارد و فرصت مناسبی است تا کسانی که ادعای مدیریت رسانه دارند، محک بخورند. البته ما برای صدور مجوز محدودیت ایجاد نخواهیم کرد. الان فضا به گونه‌ای است که عملا با یک بررسی حداقلی مجوز را صادر می‌کنیم. به همین دلیل هم تعداد مجوز رسانه‌ها به 11 هزار و 120 رسیده است. از سوی دیگر جنگ اقتصادی امریکا علیه ایران که پیامدش را در مساله کاغذ می‌بینیم. موجب شده نتوانیم به روزنامه‌ها بگوییم ما قائل به نظام عرضه و تقاضا هستیم. اول باید از این اختلال عبور کنیم ولی هدف نهایی باید این باشد که به سمت عرضه و تقاضا برویم.

سیاست دخالت در بازار کاغذ موقتی است؟

قطعا همین ‌طور است. مگر تا قبل از تحریم‌های ترامپ ما در عرضه و تقاضا دخالتی داشتیم؟ اصلا این‌ طور نبود.

مساله این است که دخالت شما هم نتوانسته قیمت کاغذ را کنترل کند. منتقدان می‌گویند در چنین شرایطی وقتی بر اختصاص ارز 4هزار و 200 تومانی اصرار می‌شود، تعداد اندکی واردکننده از رانت این ارز ارزان‌قیمت بهره‌مند می‌شوند و بهتر است که این کار متوقف شود.

ما نظر رسانه‌ها را پرسیدیم. اکثرا نظرشان این بود یک مرتبه قیمت کاغذ آزاد نشود. از ابتدای امسال عملا ارز تخصیص داده شده به روزنامه‌ها از طریق سازوکارهای وزارت ارشاد توزیع ‌شده است. چارچوب جدید تا حدود زیادی مشکل را رفع کرده است. من باورم بر این است که الان فساد اندک است. وقتی منشأ ورود، نام واردکننده و نام رسانه دریافت‌کننده کاغذ را منتشر می‌کنیم، معنایش این است که فساد خیلی در این زمینه زیاد نیست.

افزایش قیمت کاغذ را ناشی از چه می‌دانید؟

افزایش قیمت کاغذ ناشی از کمبود آن اختلال 5-4 ماهه بود. به دلیل بحث بر سر اینکه کاغذ از ارز نیمایی استفاده کند از دی ‌ماه تا اردیبهشت‌ ماه کاغذ به کشور وارد نشد در نتیجه انبارها ذخایرشان کم شد و قیمت افزایش یافت.

با این روند تصورتان این است که چه زمانی وضعیت عرضه کاغذ به ثبات برسد و بحران فروکش کند؟

مساله این ‌طور نیست که من الان یک تاریخ مشخص اعلام کنم. ما شروع کرده‌ایم و روند را تغییر داده‌ایم. بنای ما هم بر شفافیت است. الان چیزی درباره کاغذ نیست که من بدانم و شما ندانید. معاونت مطبوعاتی الان اتاق شیشه‌ای است. ما همه جزییات را منتشر می‌کنیم.

شما در انتخاب واردکنندگان هم دخالت دارید؟ مثلا آدمی نیست که با سفارش شما ارز بگیرد؟

نه، من سفارش کسی را نکرده‌ام، نمی‌کنم و نخواهم کرد، ما رفته‌ایم سراغ واردکنندگان شناخته شده کاغذ تا در این شرایط حساس دچار آزمون و خطا نشویم و به کاغذ ارزان برسیم. البته اگر کسی بوده که گفته، می‌خواهم کاغذ وارد کنم را هم رد نکرده‌ایم. طبیعتا راستی‌آزمایی می‌کنیم. محکم‌کاری هم کرده‌ایم. الان یکی از پیش‌شرط‌های خروج کاغذ از گمرک نامه معاونت مطبوعاتی برای تعیین تکلیف این کاغذ است. یعنی قبل از اینکه از گمرک بیاید بیرون معلوم است که کاغذ متعلق به کدام نشریه است.

بسیار خب اگر از ماموریت اورژانسی شما بگذریم؛ ماموریت اصلی شما چیست؟

زمینه‌سازی برای هویت‌بخشی، اقتصاد رسانه و تقویت محتوای رسانه که اثربخشی رسانه در چرخه زندگی مردم به‌روز شود. وارد نظام عرضه و تقاضا برای اطلاعات در رسانه شویم و از داشتن رسانه عبور کنیم و به استفاده از رسانه در زندگی امروز مردم برسیم، واقعیت این است که نسبت نیاز به رسانه امروز معنی دیگری پیدا کرده و کارکرد جدیدی می‌طلبد و باید در سبد کالای مورد نیاز مردم قرار گیرد تا اقتصاد رسانه به عرضه مبتنی بر نیاز تبدیل شود. ضمن اینکه باید محتوای قابل استفاده عرضه شود که الان در این زمینه دچار اختلال هستیم.

اگر فرض شما را قبول کنیم که رسانه نتوانسته در سبد کالای مردم قرار بگیرد؛ دلیلش را چه می‌دانید؟

نمی‌توانیم به طور کلی بگوییم رسانه در این زمینه ناتوان بوده است. رسانه‌هایی هم هستند که اتفاقا جای‌شان را باز کرده‌اند و در همین بحران کاغذ سراغ ما هم نیامدند که کاغذ بگیرند.

مثل چه نشریاتی؟

مثل برخی مجلات تخصصی که عملا توانسته‌اند چرخه عرضه و تقاضایشان را شکل دهند.

پرسش مشخص من این بود؛ دلیل اینکه رسانه‌ها از نظر شما نتوانسته‌اند در سبد کالای مردم قرار بگیرند، چیست؟

دو عامل دارد؛ اول محتوی متناسب با نیاز مخاطب سپس مدیریت بر اقتصاد رسانه. در جهان امروز مخاطبان حق انتخاب‌های بیشتری نسبت به گذشته دارند و مجبور نیستند از محتوای یک یا چند رسانه خاص استفاده کنند و الزاما اطلاعات خود را از رسانه بگیرند. رسانه‌ها بیش از هر چیز باید ببینند، مخاطبان‌شان دنبال چه چیزی هستند و کوشش کنند، تنوع، تمایز و تفاوت در محتوا ایجاد کنند. اگر چنین اتفاقی بیفتد، مخاطب هم به رسانه احساس نیاز خواهد کرد. روزنامه‌ها باید به جای انتشار خبر به انتشار «بعد از خبر» بپردازند. باید از انتشار مطالب خیلی بلند پرهیز کنند و به جای آن تنوع مطلب، تمایز مطلب و تفاوت در نحوه عرضه اطلاعات داشته باشند مثل روزنامه خود شما که در ارایه اینفوگرافی بسیار موفق بوده‌اید و این قدرت تمایز و تنوع شماست که به عنوان یک فرآورده خبری اطلاعات را ارایه می‌کنید. در بحث مدیریت اقتصاد رسانه تکیه بر آگهی و دریافت حمایت به جای تکیه کردن بر فروش و اهمیت دادن به تیراژ که موجب شد، چرخه معیوب شکل بگیرد یعنی چون درآمد از تیراژ نیست خود به خود اثر کم می‌شود و چون کم اثر است، آگهی و حمایت کم دریافت می‌کند و نهایتا درآمد به حداقل می‌رسد و مانع از استمرار حرکت و توسعه می‌شود.

آقای خدادی، اجازه دهید قدری از نشریات دفاع کنم. در یکی، دو سال اخیر مد شده که بسیاری از افراد از روزنامه‌ها انتقاد کنند. در اینکه روزنامه‌ها ضعف دارند یا برخی از آنها به محتوای تحلیلی کم توجه‌اند، شکی نیست. خود روزنامه‌ها هم در دو، سه سال اخیر به این نتیجه رسیده‌اند که به «بعد از خبر» بپردازند. اما گاهی به نظر می‌رسد، منتقدان نفع را در نقد دایمی روزنامه‌ها می‌بینند حتی بدون آنکه آنها را بخوانند.

من در اینکه روزنامه‌ها رسانه‌های پایه هستند، شک ندارم. روزنامه‌ها مرجع هستند و مرجعیت‌شان را هم حفظ خواهند کرد. همان ‌طور که سینما باقی مانده و کنار نرفته است. اما اینکه بسیاری نخوانده می‌گویند روزنامه‌ها چیزی برای خواندن ندارند، محدود به روزنامه‌ها نیست. در عرصه‌های دیگر هم وجود دارد. جامعه ما کنشی نیست، واکنشی است. اشتباه بسیاری از ما این است که تصور می‌کنیم اگر شبکه‌های اجتماعی روی کار آمدند و مخاطب جذب کردند، معنایش این است که رسانه‌های سنتی
از بین رفته‌اند یا دیگر به آنها نیازی نداریم. اصولا رسانه‌های نوین جاهای خالی و جدید را پر کرده‌اند و جای کسی را نگرفته‌اند. مثال ساده‌اش استفاده از تلفن همراه در رختخواب، مترو، اتوبوس و... است اما این به معنی این نیست که کارکرد رسانه‌های سنتی نباید عوض شود.

برای رسیدن به این اهداف برنامه‌ای هم تدوین کرده‌اید؟

ما دو سال وقت داریم. دو انتخابات هم در پیش داریم. باید این شرایط را در نظر بگیریم. من 40 سال است که پشت میز نبوده‌ام و با کار رسانه بزرگ شده‌ام. علت آمدنم شرایط پیچیده و سخت بود. طبیعتا خوشحال می‌شوم، بتوانم کاری کنم تا رسانه‌ها یک قدم به جلو بروند. نمی‌توانم بنشینم و فقط مشاهده‌گر باشم. امیدوارم لااقل صدای رسانه‌های پیشرو هم دربیاید، این سکوت رسانه در مورد خودش به نظرم پسندیده نیست. مطمئن باشید هر کاری بتوانم می‌کنم و برنامه هم دارم.

خب برای اینکه رسانه‌ها در ایران یک قدم به جلو بروند چه برنامه عملی و روشنی دارید؟

من یک مثلث تعریف کرده‌ام که شامل اقتصاد، هویت و محتوای رسانه می‌شود.

یعنی چه کار می‌کنید؟

اقتصاد رسانه باید به سمت عرضه و تقاضا با تمرکز بر فروش اطلاعات در رسانه شکل گیرد. هویت رسانه باید از فضای عام که هر کس خود را خبرنگار بداند، دور و به کارکرد تخصصی و حرفه‌ای شناسنامه‌دار تبدیل شود و در موضوع محتوا نیز از مخاطب به رسانه برسیم نه برعکس و اولویت رسانه نیاز سلیقه، تقاضای مخاطب برای تولید اطلاعات و عکس و... باشد و یارانه رسانه به این سمت سوق داده شود. یعنی هدفمند شود و بیشتر اثر با تولید محتوا را هدف انتخاب کند نه یارانه صرفا برای وجود رسانه.

اما این تجربه در نمونه‌های دیگرش شکست خورده است. مثلا مدتی گفته می‌شد از رسانه‌هایی که در حوزه‌هایی مثل ترویج نماز محتوا تولید کنند، حمایت می‌شود. برخی رسانه‌ها برای برخورداری از این حمایت دست به تولید محتوای نازلی می‌زدند که عملا ارزش رسانه‌ای چندانی نداشت.

اولا ما معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد هستیم و نه یک تشکیلات غیرمرتبط با حوزه رسانه. دوم اینکه یارانه باید در خدمت اطلاع‌رسانی باشد. یارانه باید برای اثرگذاری باشد. اثربخشی نه برای یک فرد یا یک سازمان بلکه اثربخشی برای کشور. با چنین هدفی می‌خواهیم، بخشی از یارانه را به سمت حمایت از تولید محتوای موثر هدایت کنیم.

این نگرانی وجود دارد که همین هدایت بخشی از یارانه به سمت حمایت از تولید محتوا در حوزه‌های مشخص، موجب تولید رانت شود بی‌آنکه اثربخش باشد؟

سختی کار مربوط به موقعی است که بدون تولید محتوا، یارانه بدهی. کسی که تولید می‌کند، محصولش روی میز و قابل رویت است پس خیلی راحت می‌توان قضاوت کرد. ضمنا اگر شفافیت نباشد، رانت به هر شکلی تولید می‌شود. علاوه بر شفافیت تولید هم مانع رانت است. مشارکت همه و استفاده از همه تجربیات و ظرفیت‌ها و مهم‌تر از همه اراده مقابله با رانت هم مهم است.

در دوره مدیران پیش از شما طرح‌هایی در زمینه توزیع مطبوعات یا انتشار آگهی و... اجرا شده بود؛ سرنوشت این طرح‌ها چه می‌شود؟

سیاست ما درباره طرح‌های مدیریت‌های گذشته معاونت مطبوعاتی این است که طرح‌های موثر را ادامه می‌دهیم و طرح‌هایی که اشکال دارد را رفع اشکال می‌کنیم و اگر قابل اصلاح نبودند هم متوقف خواهیم کرد. مثلا درباره نشریات برگشتی داریم بررسی می‌کنیم که چه کاری بهتر است درباره آنها انجام شود. قبلا طرح‌هایی مثل عرضه این نشریات در زندان‌ها اجرا شده و ما داریم اثربخشی‌شان را بررسی می‌کنیم. ما نمی‌خواهیم طرح جدیدی بنویسیم. می‌خواهیم فعلا مشکلات طرح‌های گذشته را رفع کنیم. یکی از دغدغه‌های من افزایش مهارت کار رسانه‌ای است. به نظر من ما آدم ماهر در حوزه رسانه کم داریم. امیدوارم از طریق مرکز آموزش رسانه‌ها، فضایی فراهم کنیم که زمینه مهارت‌آموزی خبرنگاران تسهیل و تقویت شود.

یکی از گلایه‌های بخش خصوصی این است که نمی‌توانیم با روزنامه‌های دولتی رقابت کنیم. چقدر احتمال دارد نظام توزیع آگهی‌های دولتی به نحوی تغییر کند که فضای عادلانه و رقابتی شکل بگیرد؟

رسانه‌داری دولتی نسخه‌اش منسوخ شده است. این خیلی روشن است که در آینده این بخش خصوصی است که باید فضای رسانه‌ای را در اختیار داشته باشد. ما هم آمادگی داریم به سمتی حرکت کنیم که رسانه‌های دولتی، خصوصی شوند.

منظور مشخص من درباره تغییر نظام توزیع آگهی‌ها بود به نحوی که دولتی‌ها از رانت ویژه‌ای در این باره برخوردار نباشند.

سمت و سوی ما که مشخص است. حرکت ما به سمت تقویت بخش خصوصی است. اما اگر درباره نظام توزیع آگهی‌ها کسی نظر یا پیشنهادی دارد، بنویسد بدهد به ما بررسی و عملیاتی کنیم. ما مدیران رسانه‌ها را شرکای خودمان حساب می‌کنیم. اگر آنها احساس می‌کنند که باید اصلاحی رخ دهد ما نه تنها از آن استقبال می‌کنیم بلکه آن را در اولویت قرار می‌دهیم.

روزنامه اعتماد