شناسهٔ خبر: 56442 - سرویس دیگر رسانه ها

تاریخ یک علم ظنی و تردید آمیز است/ ارسطو تاریخ را علم نمی دانست

محمد اسفندیاری گفت: تاریخ اساسا یک علم ظنی و تردید آمیز است که از حداقلی از مطالب یقینی بهره می برد. تاریخ از نظر اطمینان بخشی در پایین ترین مرتبه علوم قرار دارد.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ اعتبارسنجی خوانش‌های روز از تاریخ اسلام بررسی میزان اعتبار تطبیق های تاریخی تطبیق رخدادهای روز بر وقایع تاریخی و سپس عبرت گیری از آن برای مطالب روز أمری رایج اما در عین حال اختلافی است. ریشه اختلافات در این باره به پاسخ به سه پرسش میزان اعتبار علم تاریخ، چیستی شرایط و ضوابط اعتماد به قول‌های تاریخی، و چگونگی ارائه قرائتی روزآمد و اصیل از تاریخ باز می گردد.

مجله علوم انسانی زاویه در برنامه چهارم مهرماه  ۹۷ اولین برنامه خود در ماه محرم با حضور «محمد اسفندیاری» و «حجت الاسلام والمسلمین محمد رضا هدایت پناه» به بررسی این مسئله پرداخته است.

در ابتدای برنامه اسفندیاری در رابطه با میزان اعتبار علم تاریخ گفت: تاریخ اساسا یک علم ظنی و تردید آمیز است که از حداقلی از مطالب یقینی بهره می برد. تاریخ از نظر اطمینان بخشی در پایین ترین مرتبه علوم قرار دارد و دلیل این أمر آن است که از گذشته ای صحبت می کند که در دسترس ما نیست. به عبارت دیگر معلوم تاریخ مفقود است. برای مثال اگر ما بخواهیم بدانیم که جمعیت شهر کوفه در حال حاضر چه میزان است أمر راحتی است اما اگر بخواهیم بدانیم که جمعیت کوفه در عصر امام حسین(ع) چه میزان بوده کار دشواری است چراکه کوفه آن زمان اکنون در دسترس ما نیست و در عوض تنها مقداری روایات وجود دارد که در آن‌ها از صد هزار تا صدها هزار نفر جمعیت کوفه را ذکر کرده اند.

وی افزود: اگر معلوم ما موجود باشد ما می توانیم آن را در آزمایشاه تجربه کنیم اما تاریخ مفقود است و به وسیله روایت‌های تاریخی به دست ما رسیده است. خود این روایت‌ها به دو بخش معتبر و غیر معتبر تقسیم می شوند. روایت‌های نا معتبر محلی از بحث ندارد، اما سوال این است که روایت‌های معتبر را چه کسانی روایت کرده اند؟ راویان موثقی که برخی از وقایع را دیده و برخی از آنچه را که دیده اند نوشته و اکنون تنها برخی از نوشته‌های آنان در دسترس ماست. اگر پیامبران پیشگویی می کنند مورخان باید پسگویی کنند چرا که حقیقت پیش روی مورخ نیست بلکه پشت سر اوست.

اسفندیاری گفت: البته این نظر با نظر ارسطو متفاوت است. ارسطو اصالتا تاریخ را علم نمی دانست چراکه معتقد بود علم باید دارای موضوع کلی باشد و از آنجا که موضوع تاریخ أمر جزئی است پس تاریخ علم نیست. این دیدگاه تا چند دهه پیش در کشور ما جاری بود. برای مثال هنگامی که وزارت معارف درسی را برای علامه قزوینی نهاد تا تاریخ را تدرس کنند برخی از اساتید دانشگاه معقول اعتراض نسبت به این أمر اعتراض کردند. برای رسیدن به تاریخ صحیح،‌ باید به ظن معتبر تکیه کرد.

در ادامه هدایت‌پناه سخنان خود را اینگونه آغاز کرد و گفت: ابتدا آنکه هر علمی را بر اساس روش علمی خود آن باید سنجش کرد.  این نکته را باید توجه کرد که اشخاص تاریخ را به عنوان گزاره‌های صرف تاریخی نمی خواهند بلکه برای تکمیل اعتقادات خود از آن استفاده می کنند لذا در این زمینه حساس شده و روش‌های علمی را اختراع کرده اند. برای تاریخ هم مانند دیگر علوم شیوه‌ها و روش‌هایی برای حصول اطمینان وجود دارد. اگر تاریخ را بخشی از علم حدیث بدانیم که آنگونه هم هست باید بگوییم در علم حدیث با توجه به شناختی که از مورخین در دسترس داریم، برخی اهل فقه و حدیث بوده اند بنابراین اصولی را رعایت می‌کردند. آنها  تاریخ را با این انگیزه نگارش می‌کردند که در بخش استناد به سیره معصومین برای فقه خود از آن استفاده کنند.

وی افزود: این سوال که ما چگونه می‌توانیم به تاریخ معتبر برسیم برای قاضی عبدالجبار، شیخ مفید و ابن حضم آندلسی مطرح بوده است لذا آنها تکاپوهایی در این زمینه کرده اند. سه راهکار برای رسیدن به تاریخ یقینی ارائه شده است. شیخ مفید در این مسئله با سختگیری «تواتر» را شرط دانسته و گفته اند که در مسائل تاریخی تواتر شرط است و از طرف دیگر تواتر علم آور است و اعتبار علم هم یقینی است. قاضی عبد الجبار قائل به تواتر معنوی شده و معتقداندکه از مجوعه گزارش‌های تاریخی دانشی را اخذ می‌کنیم که علم آور است. قاضی عبدالجبار اسم این دانش را «حال» گذاشته است. «حال» یعنی علمی که بعد از ممارثت فراوان در تاریخ ایجاد شده است. از نظر ابن حضم آندلسی گزاره ای معتبر است که اکثر علمای تاریخ کلیت آن را قبول کنند.

هدایت پناه در رابطه با نظر شخصی اش گفت: نظر شخصی من این است که این سه راه حل در برخی موارد کمک کننده است اما امروزه حصول این شرایط برای رسیدن به اطمینان سخت است و لذا همان راهی را باید رفت که محدثین معرفی کرده اند یعنی باید به ظن معتبر تکیه کرد و سوال آن است که تاریخ را چگونه می‌شود به نحو روزآمدی نوشت؟ مورخین گذشته از عاشورا یک روایت مرد سالارانه داشته اند.

در ادامه اسفندیاری در رابطه با نحوه تاریخ نگاری روزآمد گفت:  «ای‌اس‌کار» از فیلسوفان تاریخی کتابی به نام «تاریخ چیست» به رشته تحریر درآورده که در آن جمله ای از «کروچه» بدین مضمون نقل می‌کند که «تمام تاریخ تاریخ معاصر است». معنای این جمله آن است که ما همواره به تاریخ رنگ معاصرت می‌زنیم و با عینک امروز مسائل دیروز را روایت می‌کنیم. دوباره در همین کتاب جمله ای هست که می‌گوید «وقتی کتابی را بر می‌دارید نام نویسند مهم است اما تاریخ نگارش مهم تر است» چراکه هر کس تاریخ می‌نویسد به آن رنگ معاصرت می‌زند.  

وی افزود: برای مثال گذشتگان ما وقتی کتاب تاریخی می‌نوشتند یک فصل آن ذیل حوادث سال ۶۰ و ۶۱ هجری و وقایع امام حسین(ع) بود. این بخش‌ها را که  بخوانید می‌بینید نهضت امام حسین یک تاریخ مرد سالارانه بوده و تنها قهرمان آن امام حسین(ع) است اما امروزه تاریخ معاصران ما تاریخ مذکر-مونث است چراکه نگاه فمنیستی وارد تاریخ شده. این تاریخ، تاریخی است که یک قهرمان آن امام حسین و قهرمان دیگر آن حضرت زینب بود.

وی ادامه داد: در گذشته تنها امام حسین قهرمان بود و از حضرت زینب چهره ای اسیر و آواره نمایش داده می‌شد اما سوال اینجاست که چه شده حضرت زینب قهرمان شده‌اند؟ چرا گذشتگان چیزی را که ما می‌دیدیم نمی‌دیدند؟ گذشتگان تاریخ نمی‌نوشتند بلکه تاریخ آن مرد را می‌نوشتند. دلیل آن است که هر تاریخی رنگ زمانه خود را دارد. در زمانه گذشته زنان در پرده بوده و کنشگر نبودند از همین رو مورخان قهرمانی‌های حضرت زینب را نمی‌دیدند. اما امروزه به این دلیل که زنان فعال اجتماعی-سیاسی شده اند، بعد زنانه نهضت عاشورا کشف شده است. مورخ دقیق کسی است که سرش را از زیر سقف زمانه خویش بیرون آورد. تحیل برای عبرت گرفتن تاریخ نباید به جعل تاریخ ختم شود.

در ادامه هدایت پناه با ارائه تفسیر صحیح از تاریخ روزآمد گفت: این مسئله که می‌گوییم تاریخ روزآمد، اگر درست مطرح نشود ایجاد شبهه می‌کند. تاریخ یک تاریخ است. یعنی یک اتفاق افتاده و نمی‌توانیم آن را به صد اتفاق تکثیر کنیم. این واقعه گذشته دیگر دومی‌ندارد. البته ممکن است زوایای جدیدی کشف شود و به علم ما اضافه شود. این اضافه به معنای آن نیست که چیزی را که نبوده جعل کرده ایم. برای نمونه برخی مباحثی که می‌گویند در سقیفه بنی ساعده رخ داده بر می‌گردد به مباحث کلامی قرن چهارم و پنجم و این اصطلاحات متعلق به آن زمانه نیست، یعنی مورخین مباحث کلامی خود را وارد مباحث تاریخی کرده اند. این دیگر روزآمدی نیست بلکه جعل تاریخ است. آن چیزی که در سقیفه رخ داده یک واقعه است و آن چیزی که شما اضافه کرده اید سخن شماست، شما اگر این سخن را به واقعه تاریخی اضافه کنید جعل کرده اید و نباید نام این حرکت را روزآمدی نهاد.

هدایت پناه در رابطه با عرضه قرائت‌های جدید از حوادث گذشته گفت: حالا سخن دیگر این است که ما نمی خواهیم در گذشته بمانیم یعنی می‌خواهیم از تاریخ عبرت بگیریم. با این هدف اگر روایت‌های جدیدی از یک حادثه تاریخی ارائه کنیم مشکلی ندارد. برای نمونه با انقلاب اسلامی‌قرائتی مبارزاتی از عاشورا ارائه شده. این کار مذموم نیست اما اگر جعل کنیم أمر مذمومی است. برخلاف قرائت مرسوم، آینده است که چراغ راه گذشته است.

در ادامه اسفندیاری گفت: آینده چراغ راه گذشته است. ما شنیده ایم که گذشته چراغ راه آینده است اما این جمله طرف مقابل هم دارد. به چه علت در طول تاریخ وقایع نگاری ما ناگهان حضرت زینب از یک اسیر به یک قهرمان تبدیل می‌شود؟ علت آن است که آینده چراغ راه گذشته است. در واقع باید جنبش آزادی زنان شکل بگیرد تا در پرتو آن واقعه تاریخی مثل عاشورا دارای قرائت صحیح زنانه شود.

وی در رابطه با مرز این قرائت‌های جدید با تحریف و جعل گفت: ما باید در قرائت روزآمد تاریخ بسیار حساس باشیم. تاریخ روزآمد به اعتباری منفی است و به اعتباری مثبت. برای نمونه در صد سال اخیر عده ای از مسلحان اجتماعی ما کوشیدند تصویری ستم ستیزانه از اسلام ارائه کنند اما گاهی همین متفکران ما به افراط دچار شدند و از پیامبر و ائمه ما چریک‌های فدایی ساختند. یکی از متفکران آن روز می‌گفت «اگر بخواهند از پیامبر اسلام مجسمه‌ای بسازند باید در یک دست ایشان کتاب و در دست دیگر سلاح باشد» حال اینکه این جمله درست نیست. اگر مجسمه ای از پیامبر بسازند باید در یک دست ایشان کتاب و در دست دیگر میزان و ترازو باشد تا به عدل رفتار کنند.

وی افزود: این افراط که عرض شده خوانش منفی از روزآمدی تاریخ است.  قرائت روزآمد معنای مثبتی هم دارد که آن این است که ما نیازهای روزمان را ببینیم و متناسب با آن مطالبی از تاریخ را صید کنیم. برای نمونه خداوند که انبیائی فرستاده در اعطای معجزات نیازهای زمان را رعایت کرده است. معیار صحت در این تاریخ روزآمد ابتدا استناد به منابع معتبر است. در مقام توصیف منابع معتبر مهم است اما در تحلیل ناچار از تحلیل‌های مختلف هستیم من با اقتباس هدفمند غلط به نام روزآمدی موافق نیستم.

هدایت پناه در انتهای گفتگوی برنامه گفت: ما در زمانه خود باید به گونه ای از گذشته استفاده کنیم که رفع نیاز شود. من با اقتباس هدفمند غلط به نام روزآمدی موافق نیستم. قبلا می‌گفتند قیام سرخ حسینی و اکنون که مبارزه اندکی بد نام شده می‌گویند قیام سبز حسینی. ما باید این اتفاقات را دقیق بشناسیم تا قرائت ناقصی ارائه ندهیم که به دنبال آن به ناچار مدام تعاریفمان را عوض کنیم. در روزآمدی تاریخ نباید اقتباس گزینشی باشد. در اقتباس علمی باید به اصالت علمی پایبند بود. باید از مستندات جامع و علمی و صحیح استفاده کرد.