به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ در طول هشت سال ریاستجمهوری «باراک اوباما» در کاخ سفید و در عصر انفجار اطلاعات و شبکههای اجتماعی، کتاب منبع الهام وی بوده است و سبب شد ابهامات و پیچیدگیهای شرایط انسانها برای او قابلدرک باشد.
خود وی معتقد بود: «در این دوره که همه چیز سریع رخ میدهد و اطلاعات زیادی منتقل میشود، خواندن کتاب این فرصت را فراهم میکند که کمی تأمل کنم و ایدهای جدید به دست بیاورم و خودم را جای دیگران بگذارم. این تجربه برای من بسیار ارزشمند است. نمیدانم که این موضوع سبب شد رئیسجمهور مقبول باشم یا نه! اما میدانم که این موضوع سبب شد بتوانم تعادل را در این هشت سال حفظ کنم.»
«اوباما» معتقد است نوشتههای «مارتین لوتر»، «گاندی» و «ماندلا» بسیار مفید هستند و به انسان کمک میکند ثابتقدم باشد. او مانند «لینکلن» تلاش کرد بنویسد تا بتواند نظرات خودش را به دنیا انتقال دهد. در سخنرانیهای وی تلاش کرده است پا در جای «لینکلن» بگذارد و هنر کلمات خود را در خدمت دیدگاهی تاریخی بگذارد.
دیدگاه «باراک اوباما» که در سخنرانی خداحافظی وی با کاخ سفید نیز منعکس شد، از علاقه وی به «ویلیام شکسپیر»، نویسنده انگلیسی نشأت میگرفت. «اوباما» معتقد است «شکسپیر» تمام جنبههای مثبت و منفی روح انسان را هنرمندانه منعکس کرده است. از دیدگاه وی نمایشنامههای تراژیک این نویسنده کمک زیادی به وی در درک الگوهای تکراری زندگی انسان کرده است.
«اوباما» به خواندن زندگینامه روسای جمهور دیگر کشور علاقه ویژهای داشت. او در سال 1995 و با نوشتن کتاب «رویاهای پدرم» به همه اعلام کرد تا چه حد خواندن در اعتقادات وی تأثیر داشت. او به یاد دارد در دوره نوجوانی مشغول خواندن کتابهای «بالدوین»، «الیسون»، هیوز»، «رایت»، «دوبوآس» شده بود تا بتواند خود را به عنوان یک انسان سیاهپوست بپذیرد. در اواخر دوره کالج تمرکز خود را بر خواندن فلاسفهای چون «نیچه»، «امرسون»، و «سارتر» گذاشت تا بتواند عقاید شخصی خود را به چالش بکشاند.
تا به امروز کتاب خواندن بخش مهمی از زندگی روزانه وی است. اخیراً به دختر خود چند کتاب هدیه داده است. کتابهایی چون «صد سال تنهایی»، «دفتر طلایی»، و «زن جنگجو» از جمله آثاری است که علاقه داشت دخترش نیز با آن آشنا شود. در کاخ سفید نیز هر شب ساعتی را به کتابخوانی میگذراند. از آخرین آثاری که میتوان به آن اشاره کرد داستان «ریلهای زیرزمینی» از «کولسون وایتهِد»، نویسنده معاصر و آثار غیرداستانی چون «تفکر، سریع و کند» نوشته «دنیل کاهنمان» و «انقراض ششم» نوشته «الیزابت کولبرت» اشاره کرد.
کتابخوانی برای او فرصتی بود تا ذهنش را از اتفاقات روزانه سیاسی و تصمیمات کشوری رها کند و از کاخ سفید فرار کند. بعضی از داستانها به او کمک کرد تا شرایط مردم عادی را بهتر درک کند. به عنوان نمونه آثار «مریلین رابینسون» سبب شد تا از نظر احساسی با مردم ارتباط بهتری برقرار کند.