شناسهٔ خبر: 44066 - سرویس دیگر رسانه ها

صنعت ترجمه جای آزمون و خطا نیست/ نمایشگاه کتاب تهران، «بازار کتاب» است

محمود حسینی‌زاد مترجم ادبیات آلمانی در حاشیه دیدار از غرفه خبرگزاری کتاب ایران ایبنا در نمایشگاه کتاب در شهر آفتاب ضمن اشاره به لزوم نگاه حرفه‌ای به ترجمه در ایران گفت: صنعت کتاب و ترجمه جای آزمون و خطا نیست.

 

محمود حسینی زاد

 

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ محمود حسینی‌زاد، مترجم، بعد از بازدید از نمایشگاه کتاب تهران، با حضور در غرفه با اشاره به امکانات مناسب نمایشگاه به لحاظ سخت افزاری گفت: با ناشران و هیئت آلمانی صحبت می‌کردم، متوجه شدم ساختمان نمایشگاه شهر آفتاب را در سطح بهترین نمایشگاه‌های دنیا ارزیابی می‌کنند.

وی افزود: تفاوت‌های موجود بین فضای نمایشگاه کتاب در شهر آفتاب و مکان‌های قبلی یعنی «مصلی» و «محل دائمی نمایشگاه‌های بین‌المللی تهران» زیاد است. محل نمایشگاه قبل از برگزاری در مصلا یعنی در اوین مربوط به دوران جوانی ما می‌شد و نویسندگان قدیمی‌تر از آن خاطرات زیادی دارند. به هر شکل ایجاد ترافیک‌های سنگین در آن قسمت از شهر یکی از مشکلات عمده در زمان برگزاری نمایشگاه کتاب بود.

حسینی‌زاد ادامه داد: در عین حال، مصلی مکان بهتری از نمایشگاه بین‌المللی کتاب نبود و از لحاظ سخت‌افزاری در موارد متعددی با استانداردهای برگزاری نمایشگاه در تعارض بود. فضای ساختمانی شهر آفتاب، از لحاظ معماری با کتاب همنشینی دارد و اگر فرض کنیم هیچ نکته مثبت دیگری هم وجود نداشته باشد، لااقل همین هماهنگی با ماهیت کتاب، نکته بسیار مهمی است.

این مترجم، در خصوص اختصاص نقطه‌ای در جنوب شهر برای برپایی نمایشگاه کتاب گفت: احتمالاً مسئولان در صدد وسعت بخشیدن به جنوب شهر تهران هستند. هرچند چادرهایی هم به طور موقت در نمایشگاه کتاب این دوره در نظر گرفته شده است، اما ساختمان‌های این مجموعه واقعاً با هدف نمایشگاهی متناسب است.

او به امکانات حمل و نقل به عنوان نقطه برجسته شهر آفتاب اشاره کرد و گفت: از سوی دیگر، واقعاً امکانات مناسبی برای رفت و آمد عموم مردم در نظر گرفته شده است و با توجه به دوری مکان نمایشگاه در نقاط پرازدحام در ساعات اوج شلوغی هم ترافیکی ایجاد نمی‌شود.

مترجم آثار یودیت هرمان،‌ در ادامه سخنانش، به تفوق کارکرد فروشگاهی نمایشگاه کتاب تهران اشاره کرد و گفت: اینجا در حقیقت بازار کتاب است و نمایشگاه نیست. البته این موضوع اصلاً بد نیست. من در همین مورد مقاله‌ای نوشته‌ام. در سراسر دنیا جاهایی هستند که فروشگاه کتاب‌اند. با همین شرایط هم می‌شود کارهایی را انجام داد که لااقل در همین فروشگاه، کتاب‌های جدید ارائه شود و نمایشگاه اگر هم می‌خواهد با محوریت فروش، به حیاتش ادامه دهد، عناوین تازه نشر را ارائه کند. در برخی از نمایشگاه‌ها، چند روز زمان به نمایش کتاب اختصاص پیدا می‌کند و فروش کتاب در دو روز پایانی انجام می‌شود.

او همچنین به حضور ناشران آلمانی در نمایشگاه تهران اشاره کرد و گفت:  هر سال مسئولان نمایشگاه کتاب فرانکفورت به نمایندگی از ناشران آلمانی به ایران می‌آیند و تازه‌های چاپ ناشران کشورشان را با خود به نمایشگاه کتاب تهران می‌آورند.

او همچنین به تجربه آشنایی با کتاب‌های آلمانی در نمایشگاه کتاب تهران اشاره کرد و گفت: آشنایی من با کارهای یودیت هرمان برای اولین بار از طریق غرفه نمایشگاه فرانکفورت در نمایشگاه تهران ایجاد شد. این اتفاق مربوط به زمانی است که در سفارت آلمان مشغول به کار بودم. همان زمان بود که با آثار او در همین غرفه آشنا شدم و بعدها کار ترجمه کتاب‌های او را دنبال کردم. بسیاری از مترجمان زبان آلمانی در ایران، کتاب‌هایی را که می‌خواهند ترجمه کنند از همین غرفه خریداری می‌کنند.

به طور کلی ترجمه را باید تلفیقی از هنر، صنعت و تکنیک  نامید. در میان آثار موجود در بازار کتاب در زمینه ترجمه تشخیص کارهای خوب و با کیفیت از آثار نه چندان علمی و صحیح چندان مشکل نیست. یک ترجمه خوب دقیقاً مثل یک چای خوش طعم است. به عبارت دیگر کسی که چای می‌نوشد با نگاه کردن به رنگ یک استکان چای و استشمام عطرش می‌تواند تشخیص دهد که آیا این چای خوب است یا نه؟ مترجم باید در گام اول زبان و ادبیات کشور خودش را به خوبی بشناسد و توان نویسندگی با زبان مادری خودش را داشته باشد. در گام بعدی باید به زبان و ادبیاتی که می‌خواهد آثار آن را به زبان خودش ترجمه کند مسلط باشد. در نهایت تکنیک و لحن با هم همراه شوند و به مترجم این امکان را بدهند که ترجمه‌ای ادبی از زبان مبدأ به زبان خودش ارائه دهد. این توانمندی در طول زمان و با کسب تجربه می‌تواند به دست بیاید.

محمود حسینی‌زاد، در ادامه این‌ گفت‌وگو به معیار‌های یک ترجمه ادبی خوب اشاره کرد و گفت: به لحاظ تکنیکال، راهکارهای مشخصی برای تشخیص یک اثر خوب وجود دارد. قسمت حسی و برقراری ارتباط زبانی، دیگر بخش مهم در کتاب‌های ترجمه است. من برقراری ارتباط مناسب بین متن زبان مبدأ و مقصد از سوی مترجم را موفقیت در لحن می‌نامم.

وی در تکمیل سخنانش گفت: اگر مترجم بتواند لحن نویسنده کتاب را در زبان مبدأ به خوبی دریابد و تکنیک کافی برای بیان دقیق در اختیار داشته باشد، می‌تواند یک کار موفق ارائه دهد. با این توضیح، مشخص است که نقد یک اثر در زمینه ترجمه به‌هیچ عنوان سلیقه‌ای و شخصی نیست، بلکه بر اساس فاکتورهای مربوط به خودش انجام می‌شود. ممکن است یک اثر به لحاظ گرامری و واژگانی درست ترجمه شده‌باشد اما لحن کار خوب از آب درنیاید. در این شرایط پیرامون لحن آن کتاب می‌توان بحث‌های دقیقی انجام داد.

او با اشاره به این‌که نقد ترجمه در ایران چندان حرفه‌ای نیست گفت: کارهای موجود بیش از آنکه نقد باشد، بررسی است. بیشتر آثار موجود، با عنوان نقد واژه‌یابی است. با این توضیح کافی است که معنای یک کلمه در یک صفحه از کتاب با آنچه در لغت‌نامه آمده است متفاوت باشد. در چنین وضعیتی ممکن است برخی افراد بگویند حسینی‌زاد معنای فلان واژه را نفهمیده است.

حسینی‌زاد تصریح کرد: برخلاف این دیدگاه، ترجمه از نظر من تکستی در کانتکس مشخص است. باید کلیت در کار مدنظر قرار گیرد. در ترجمه کتاب‌های ادبی معمولاً روش جز به جز چندان نمی‌تواند درست باشد. اگر کسی فلان کلمه را به معنای چهارپایه در فرهنگ لغت بیابد و چون در متن یک کتاب میز ترجمه شده است از آن ایراد بگیرد نمی‌توان اسم این کار را نقد گذاشت. بلکه باید آن را مچ‌گیری نام‌گذاری کرد.

مترجم کتاب «مثلا برادرم» درباره ورود مترجمان جوان به این عرصه گفت: ممکن است، درباره تشویق جوانان صحبت کنیم اما در بخشی دیگر صحبت از صنعت نشر به میان می‌آید. صنعت نشر به هیچ عنوان فضای کارآموزی و به‌اصطلاح آزمون و خطا نیست. کسی که علاقه‌مند به فعالیت در این حوزه است، زمانی می‌تواند به آن ورود پیدا کند به آن تسلط داشته‌باشد. در هیچ کجای دنیا رسم نیست که کسی کتابی را ترجمه کند و از طریق اصلاح اشتباهاتش به مرور تبدیل به یک مترجم قوی شود. در این میان، دانشگاه‌ها باید برنامه خودشان را تغییر دهند. جوانان علاقه‌مند به فعالیت در این زمینه باید میزان مطالعه را در خودشان افزایش دهند.