شناسهٔ خبر: 31851 - سرویس دیگر رسانه ها

برشی مدرن از نوعی زندگی بومی

محمدرضا صفدری دررمان سنگ و سایه، با دستمایه قرار دادن یک بازی محلی، موفق به اثری قابل قبول درحوزه ادبیات داستانی شده‌است. اثری که گرچه نمی‌توان ازآن به عنوان یک شاهکار یاد کرد اما یکبار دیگر قدرت و تسلط نویسنده‌ای را به نمایش می‌گذارد که درعالم داستان‌نویسی کشورحضوری فعال داشته و دارد.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ محمد رضا صفدری با انتشارمجموعه داستان«سیاسنبو» نشان داد که نویسنده‌ای حساس به زادو بوم خود است. او در این مجموعه ، چند داستان کوتاه منتشر کرد که همه آنها به گونه‌ای مستقیم با فرهنگ جنوب در ارتباط بودند. فرهنگی که به زعم نویسنده، هم زخم بیگانگان مهاجم را بر تن دارد و هم جفاهای طبیعی را.

این نویسنده با انتشارمجموعه داستان«تیله آبی»، گرایش خود به داستان‌نویسی مدرن را به اثبات رساند. تیله آبی کتابی بود که توانست نام نویسنده خود را بر سر زبان‌ها بیندازد وخبر از ظهور نویسنده‌ای با آینده روشن بدهد.

صفدری با انتشار رمان«من ببر نیستم، پیچیده به بالای خود تاکم»، نوعی دیگر از نوشتن درعالم رمان را پیشنهاد داد، اثری که منتقدان ازآن به عنوان برگ برنده پرونده نویسنده تاکنون یاد می‌کنند.

بازگشت به اصالت‌های بومی درکنار فهمی درست از روایت مدرن دررمان«من ببر نیستم...» به اوج خود رسید و رسیدن به چنین حدی از موفقیت باعث شد که نویسنده با انتشار«سنگ و سایه» این روند را پی بگیرد.

رمان«سنگ و سایه»، یک اثر بازی دربازی است. به این معنا که شخصیت‌های متعدد این اثر با شرکت دریک بازی محلی، جایگاه و عملکرد خود را دربازی زندگی مشخص می‌کنند. این شیوه از نوشتن که در ادبیات داستانی ما کمترمورد توجه قرار گرفته، نوعی منحصر به فرد از روایت است که البته آنگونه که باید و شاید به سرانجام نرسیده و ابتر مانده است.

محمد رضا صفدری گرچه در این کار نتوانسته خواننده‌های همیشگی خود را راضی نگه‌ دارد اما این را باید گفت که سنگ و سایه، کاری نیست که بتوان به راحتی از خیر خواندنش گذشت. زمانی که می‌گوییم این کاردرحد قابل قبولی ارائه نشده، مراد آن است که ساختار این کارکمی از دیگرآثار خود نویسنده پایین‌تر است و گرنه این اثردرهمین حد و اندازه هم، یک سرو گردن ازچهارچوب ادبیات داستانی ما بالاتر می‌ایستد.

یکدستی رمان اززاویه منطق روایت، شخصت‌ پردازی‌های حساب شده و معماری المان‌های داستانی نشان می‌دهد که صفدری به شدت سعی دارد خوانند‌ه‌ای که خود پرورش داده و توقع‌اش را بالا برده، نگه دارد.

سنگ و سایه اثری چند لایه با چند محور مختلف‌است، یعنی نوعی از نوشتن که باید برای نویسندگان جوان به عنوان سرمشق انتخاب شود. ایجاد گویش‌های محلی و همچنین معرفی چند باوربومی درقالب ساخت شخصیت‌هایی که هم سرسختی سنگ را دارند و هم گذرسایه‌وار از روند زندگی، نشان می‌دهد که خواننده باید خود را برای خواندن کاری متفاوت آماده کند.کاری می‌شود با خواندنش به فوت و فن‌های نوشتن داستان پی برد و به عنوان یک کارگاه نویسندگی به رسمیت شناخت:«...به ناگاه خاموش ماندند به دیدن سرباز که دست چپ را به گردن اسب گذاشت و پای راست را برکمرآن. نیم چرخی زد، چنان که سر چوب زمین را خراشید. با دست راست کوبید به کپل اسب و کمر راست کرد...»

چاپ دوم رمان«سنگ و سایه» درشمارگان ۱۶۵۰ نسخه و قیمت ۶۰۰۰تومان از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده‌است.