به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ با این حال و باوجود آنکه یکی از مهم ترین دلایل اقبال گسترده جوانان به آموزش عالی، ورود به بازارکار است اما به نظر می رسد فرایند آموزش و به کارگیری آن به دلیل عدم ارتقای کیفی دانشگاهها، نه تنها از هدف پرورش نیروی متخصص و کار آفرین دورافتاده، بلکه بستری برای توسعه و تولید علم برای پاسخگویی به چالش های جامعه را فراهم نمی کند. رفع این آسیب، مستلزم بررسی متخصصان امر و آسیب شناسی و در آخر ارائه راهکار به مسئولان است.
در همین زمینه ایسنا قصد دارد تا در سلسله گفتوگوهایی نظرات و پیشنهادات اساتید برتر دانشگاه ها پیرامون راهکارهای ارتقای کیفی دانشگاهها جویا شود.
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران با بیان اینکه باید به یک مجموعه شاخص برای سنجش سطح کیفی دانشگاهها توجه کرد،گفت: آموزش به عنوان پدیدهای پیچیده و چند لایه که نهایتا به گسترش قدرت تشخیص دانش آموخته منجر شود در دانشگاههای ما وجود ندارد.
محمد امین قانعی راد رئیس انجمن جامعهشناسی ایران با بیان اینکه برای ارزیابی دانشگاهها تنها معیارهای کمی کافی نیست اظهار کرد: برخی دانشگاهها به آمار تعداد مقالات تولید شده اکتفا میکنند و آنرا به عنوان معیاری برای سنجش شاخصهای کیفی ارزیابی دانشگاهها در نظر میگیرند. البته در همه جای دنیا تعداد تولید مقالات علمی یکی شاخص در میان مجموعۀ وسیعی از شاخصها است اما در ایران به شاخص انحصاری تبدیل شده است.
چرخش به سمت تولید مقاله، عامل کاهش کیفیت آموزشی
قانعی راد با اشاره به بنگاه های تولید مقاله که در ایران فعال هستند و تعداد زیادی مقاله به فروش می رسانند، گفت:حتی تعداد زیادی از مقالاتی که در دانشگاه ها تولید می شوند، فرایند صحیح علمی را طی نمی کنند و نمی توان این مقالات را به عنوان یک تولید علمی و پشتوانه ای برای توسعۀ همه جانبه کشور درنظرگرفت. در بسیاری از موارد دانشگاهها با چرخش به سمت تولید مقاله با کاهش کیفیت آموزشی مواجه شده اند، بنابراین لزوما بالا رفتن تعداد مقالات تولیدی به معنای کیفیت مطلوب دانشگاهها نیست.
نبود استاد متخصص در برخی رشته های فعال در دانشگاهها
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران هرم اعضای هیات علمی را یکی دیگر از معیارهای سنجش سطح کیفی دانشگاهها دانست و گفت: در مواردی تعداد اعضای هیئت علمی به سطح مناسبی رسیده اما استاد متخصص در رشته های موجود، در دانشگاه حضور ندارد و موارد زیادی مشاهده شده که استاد راهنما و مشاور دانشجویان در حوزۀ مرتبط با پژوهش دانشجویان خود تخصص ندارند.
وی تصریح کرد: برای مثال دانشجویی که در حوزه جامعه شناسی اقتصاد و با روش شناسی پدیدار شناسی رساله مینویسد با اساتیدی مشورت میکند که در هیچ کدام از این حوزههای مطالعاتی تخصص ندارند. اما وقتی به رتبه علمی این اساتید نگاه میکنیم همه آنها درجه دانشیاری و استادی دارند. بنابراین حتی شاخصهای کمی که بیانگر معیارهای کیفی دانشگاهها باشد، نمیتواند به معنای وجود آموزش جدی در دانشگاههای ما باشند.
عضو شورای پژوهشی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور با بیان اینکه درواقع باید به یک مجموعه شاخص برای سنجش سطح کیفی دانشگاهها توجه کرد، گفت: باید هدف اصلی آموزش را مشخص کنیم. در حال حاضر فرایند آموزش تحت الشعاع پژوهش قرار گرفته و آموزش جدی در دانشگاههای ایران به وجود نیامده است.
توانایی تشخصیص ، هدف اصلی آموزش
به گفته قانعی راد آموزش، صرف کتاب خواندن و امتحان دادن نیست و دانشجویان باید بعد از گذراندن این دورهها توان قضاوت، تشخیص، تفسیر و برخورد با موقعیتهای ویژه را داشته باشند.
وی با بیان اینکه اگر کسی در دانش پاتولوژی مسلط باشد نمیتوان گفت که پزشک خوبی است، اظهارکرد: البته در آموزش پزشکی تدابیری مثل برگزاری دورههای انترنی و رزیدنتی برای دانشجویان پزشکی اتخاذ شده که در کنار یک پزشک مجرب و فارغ التحصیل در شرایط گوناگون قرار گرفته و توانایی تشخیص و برخورد با موقعیتهای ویژه را پیدا میکنند.
عضو هئیت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور با اشاره به اینکه توانایی تشخیص تنها مختص دانش پزشکی نیست، اظهار کرد: این قدرت تشخیص در علوم دیگر هم کاربرد دارد. به خصوص در علوم انسانی و علوم اجتماعی و رفتاری. دانشجو باید مسائل پیچیده جامعه را به درستی تبیین کند و راه حلهایی برای آن ارائه دهد.
وی درهمین خصوص ادامه داد: اما دانش آموختگان دانشگاههای ایران با مجموعهای از تئوریها، نظریهها و روشهای تحقیق و آماری که قادر به بهره گیری از آنها نیستند دوره تحصیلات عالی خود را تمام میکنند.
در سطح ابتدایی آموزش متوقف شده ایم
قانعی راد با بیان اینکه این شیوه آموزشی اصطلاحا بر مبنای مدل الگوریتمیک است، افزود: این مدل یا آموزش فلوچارتی در بهترین حالت مجموعهای از فرمهای انتزاعی، نظری و روش شناختی و مجموعهای از قواعد عمومی را در سطح ذهنی به دانشجو منتقل میکند درحالی که او قادر به بکارگیری این قواعد عمومی نیست.
وی درهمین زمینه افزود: آموزش به عنوان پدیدهای پیچیده و چند لایه که نهایتا به گسترش قدرت تشخیص دانش آموخته منجر شود در دانشگاههای ما وجود ندارد. برای مثال از دانشجوی مهندسی انتظار میرود که علاوه بر اشراف به دانش نظری بر دانش کاربردی مربوط به حوزه تخصصی خود نیز مسلط باشد و با طراحی و ساخت و تغییر مختصات فنی یک کالا و ارتقا دادن ویژگیهای آن این توانایی را بروز دهد، اما دانشجویان رشته های گوناگون در بسیاری موارد از به کارگیری دانشی که در ذهن دارند،ناتوان هستند.
مشاور تدوین برنامۀ راهبردی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در همین زمینه خاطر نشان کرد: تنها یک لایه از آموزش یعنی آموزش قواعد عام و کلی در دانشگاه های ما در جریان است که در این لایه هم با ضعفهایی روبرو هستیم. درواقع ما با تأکید برآموزش قواعد عام در لایه اول آموزش متوقف شدهایم.
کلاس درس مانعی در برابر آموزش
وی با تأکید براینکه کلاس های درسی امکان انتقال الگوی های عام را فراهم نمی کند، افزود: در کلاسهای درسی یک رابطه سخنرانی یک طرفه همراه با کتاب و امتحان پایان ترم در جریان است که امکان تحقق چیزی بیش از الگوی الگوریتمیک را فراهم نمیکند و ما به دلیل استمرار در بکارگیری این روش آموزشی در سطح اول آموزش متوقف شده ایم.
برداشت ما از دانشگاه ها محدود به کلاس است
قانعی راد با اشاره به اینکه در چنین شرایطی استاد در بهترین حالت فقط میتواند قواعد عمومی و الگوریتمها را منتقل کند، در توضیح آنچه که باید در کنار کلاسهای درسی در دانشگاهها وجود داشته باشد، گفت: دانشگاه فقط کلاس نیست، دانشگاه مجموعهای از فرایندها، رخدادها و فضاهاست و مجموعه این پدیده ها دانشگاه را شکل میدهند.
وی در پایان با تاکید بر اینکه برداشت ما نسبت به دانشگاه به کلاس محدود شده گفت: کلاسها تنها امکان آموزش قواعد عام و کلی را فراهم میکنند اما در شرایط کنونی حتی در دانشگاههای برتر کشور هم این اتفاق به صورت کامل و به نحو مطلوبی رخ نمیدهد.