به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ پروین جلوهنژاد در واکنش به اینکه چرا نویسندگان ما کمتر چهرهای واقعی از کودک و نوجوان امروزی را در آثارشان ترسیم میکنند، گفت: جامعه ما، جامعهای در حال گذار است که کمتر به علم و نوآوریهای جدید بها میدهد. در چنین حالتی طبیعتا ما که پیش از اینها ادبیاتمان با عرفان گره خورده بود، در حال حاضر دست پری برای ارائه به جهان نداریم.
او همچنین اظهار کرد: جهانیان ما را با ادبیات عرفانی میشناختند؛ ادبیاتی که به واسطه تحولات زندگی و لوکس شدن و جاهطلبیهای عصر جدید به فراموشی سپرده شده است. در چنین فضایی اگرچه ما تلاش کرده و میکنیم ادبیات خود را حفظ کنیم، ولی به دلیل گرایشهایی که به صورت ذاتی به سمت حرکت در سمت و سوی جهانی داریم، نمیتوانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم.
جلوهنژاد افزود: لوکس شدن و گرایش به لوکسطلبی مسالهای است که عمومیت پیدا کرده است و این موضوع در من نویسنده نیز تاثیر دارد. ما برای اینکه بتوانیم در عرصه جهانی و با ادبیاتمان به رقابت بپردازیم باید پوستاندازی سختی را تجربه کنیم. ادبیات از زندگی روزمره ما نشات میگیرد. اگر زندگی ما روز به روز ارتقا پیدا کند، ادبیات نیز به تبع آن متحول شده و ارتقا پیدا میکند، ولی در شرایطی که سهم ما در علوم جدید بسیار نادر و ناچیز است، چگونه میتوانیم از جهانی شدن ادبیات صحبت کنیم؟!
این مترجم اظهار کرد: در حال حاضر روز به روز تیراژ کتابها کمتر میشود و همه ما بیش از آنکه به دنبال تازههای نشر باشیم به دنبال گوشیهای اسمارت فون (smart phone) هستیم. البته من هم میپذیرم که ما جامعهای در حال گذار هستیم، بنابراین اینکه همه تقصیرها را به گردن نویسنده بیاندازیم، منصفانه نیست. ادبیات نشأتگرفته از جامعه است و اگرچه میتواند راهگشای آن هم باشد، اما نویسنده و جامعه هر دو بر یکدیگر تاثیر دارند و تاثیر آنها را کسی نمیتواند انکار کند. بنابراین صحبت کردن از اینکه چرا در ادبیات امروز ما کودک امروزی نقشی ندارد یا به خوبی ترسیم نشده است، بیش از هرچیزی متأثر از شرایط اجتماعی ما است.