-
۱۳۹۲-۱۱-۱۶ ۱۳:۲۴
نقدی بر آثار جشنواره(12)/«همه چیز برای فروش» ساختۀ امیرحسین ثقفی؛
بر بساطی که بساطی نیست
فیلمهای زیادی با این تم ساخته شدهاند که شاید آغازگر و موفقترین آنها متروپلیسِ فریتس لانگ باشد، با این تفاوت که در متروپلیس انسانها از تفاوت طبقاتی رنج میبردند و به شدت توسط نظام صنعتی و سرمایهداری محصور شده بودند؛ اما در اینجا بر بساطی که بساطی نیست، انسانها رها و معلق هستند.
-
۱۳۹۲-۱۱-۱۶ ۱۳:۱۴
نقدی بر آثار جشنواره(11)/«متروپل» ساختۀ مسعود کیمیایی؛
ضعیف حتی در مقیاس دههْ چهل
کیمیایی دیالوگنویسی قهار است، سبک خاص دیالوگنویسی وی که باری از اندیشه و سنت ایرانی را بر دوش زبان عامیانه سوار میکند به وی اجازه میدهد که بدون اینکه مخاطب را آزار دهد شعار بدهد.
-
۱۳۹۲-۱۱-۱۶ ۰۹:۴۶
نقدی بر آثار جشنواره(10)/«میهمان داریم» ساختۀ محمدمهدی عسگرپور؛
روایتی خام از موضوعی ارزشمند
میهمان داریم، سعی میکند ارزش برخی از مفاهیم، چون باور به زنده بودن شهدا، ایثار و شهادت را در مخاطب قوت ببخشد؛ اما در این راه ضعیف عمل کرده است و با بازی تصنعی بازیگران، این ضعف دوچندان جلوهگر میشود بهگونهای که مخاطب آن را پس میزند.
-
۱۳۹۲-۱۱-۱۵ ۱۲:۰۱
نقدی بر آثار جشنواره(9)/«برف» ساختۀ مهدی رحمانی؛
خانوادۀ برفی
فیلم برف اگرچه از ساختاری خوب، بازیگرانی حرفهای و بازی قوی برخوردار است اما نمیتواند پیام مثبتی را به مخاطب القا کند و او را با همه مسائلی که در ذهنش به وجود آورده، بیآنکه به آنها سامان دهد، رها میکند.
-
۱۳۹۲-۱۱-۱۵ ۰۹:۱۲
نقدی بر آثار جشنواره(8)/«زندگی جای دیگری است» ساختۀ منوچهر هادی؛
در آرزوی سینمای امید
داوود به حال و روز بچههایش میرسد، هوای نفیسه را دارد، برای شهرزاد فداکاری میکند و به جای علی گناه مواد را به جان میخرد و وقتی در آخرین سکانس دوربین چشمهای او را نشان میدهد، تسلیم بودن را در نگاه او میتوان دید و با این فکر که زندگی نه در این دنیا که در دنیای دیگریاست.
-
۱۳۹۲-۱۱-۱۵ ۰۸:۵۲
نقدی بر آثار جشنواره(7)/ «چ» ساختۀ ابراهیم حاتمی کیا؛
چمران امام، چمران بازرگان
سؤالی که فرماندهی سپاه کاوه از چمران میپرسد سؤال مهمی است: «تو چمران بازرگان هستی یا چمران خمینی؟» امروز که ما فیلم «چ» را میبینیم نه بازرگان زنده است و نه امام خمینی در حیات ظاهری هستند؛ اما آنچه هست دو نوع نگاه به مدیریت است که هنوز هم در مقابل هم ایستاده است، نگاه غربی و لیبرال به حکومت و مدیریت جامعه و نگاه دینی، انقلابی.
-
۱۳۹۲-۱۱-۱۴ ۱۳:۱۲
نقدی بر آثار جشنواره(6)/ « قصهها» ساختۀ رخشان بنیاعتماد؛
اجتماع بیانیهها
به نظر میرسد فیلمسازان سینما و تلویزیون ایران، خود و مدیران فرهنگی را برای لزوم تصویر و انعکاس معضلات جامعه مجاب کردهاند و سالهاست راه دیگری را پیش پای خود نمیبینند و با این بهانه خوش و خرمند که بیان شفاف مسئله، نیمی از راهحل است و یا در فرضی غمگنانه، اصلاً خود را متولی درمان نمیدانند.
-
۱۳۹۲-۱۱-۱۴ ۱۲:۱۸
نقدی بر آثار جشنواره(4)/ «مردن به وقت شهریور» ساختۀ هاتف علیمردانی؛
زردی شعارگونه
هاتف علیمردانی با ساخت فیلمِ «به خاطر پونه» نشان داد که شناخت درستی از مسائل اجتماعی و روانشناسی دارد و میتواند فیلم جدی هرچند کمجذابیت بسازد. اما فیلم «مردن به وقت شهریور» فقط انگارههای روانشناسانه از مسائل مختلف را بهصورت شعاری مطرح میکند.
-
۱۳۹۲-۱۱-۱۳ ۱۱:۵۸
نقدی بر آثار جشنواره(3)/ «خانۀ پدری» ساختۀ کیانوش عیاری؛
پرداختی به جامعۀ پدرسالار
خانه پدری نمادی از جامعه پدرسالار است. جامعهای که در آن زنان تحت تسلط و سیطره مردان زورگو و خشن جرات اظهار نظر نیز نداشتند و به قول کل حسن:«زن جماعت رو تو شیشه هم حبس کنی بازم نم خودشو پس میده.»
-
۱۳۹۲-۱۱-۱۳ ۰۸:۴۶
نقدی بر آثار جشنواره(1)/ «فردا» ساختهی ایمان افشاریان و مهدی پاکدل؛
تجمع ناهمگون موقعیتهای تئاتری
فرمگرایی در فیلم کوتاه امر پسندیدهای است؛ زیرا اصولاً فیلم کوتاه عرصهی تجربهی فرمها و اندیشههای هنری تازه و بدیع است؛ اما کارگردانی که اولین فیلم سینماییاش را میسازد، میبایست در قالبی پذیرفتهشده دست به نوآوری بزند.
-
۱۳۹۲-۱۱-۰۸ ۱۰:۲۳
اسلاوی ژیژک؛
«برند» چیست؟
امروزه ما کالاها را نه برای فایدهشان میخریم و نه برای شأن نمادینشان. ما آنها را برای تجربهای که عرضه میکنند میخریم؛ ما آنها را مصرف میکنیم تا زندگیهایمان را معنادار کنیم. مصرفکردن باید کیفیت زندگی را حفظ کند. زمان مصرف باید «زمان کیفی» باشد -نه نوعی زمان ازخودبیگانگی، نه نوعی زمان تقلید الگوهایی که از سوی جامعه بر ما تحمیل شده و ترس از اینکه نتوانیم چشموهمچشمی کنیم.
-
۱۳۹۲-۱۱-۰۸ ۰۹:۵۷
نگاهی به فیلم برلین منفی هفت؛
حاشیهای بر متنی مفقود
حاشیهی پررنگ برلین منفی هفت این است که به سفارش مؤسسهی رسانههای تصویری تولید شده است، معلوم نیست که چرا میبایست نهادی دولتی فیلمی را سفارش دهد که نه شخصیتهایش ایرانی هستند، نه قصه ایرانی است و نه پیام و هدف غایی تولید فیلم نسبتی با منافع ملی دارد.
-
۱۳۹۲/۱۱/۰۶
کیانوش عیاری در گفتوگو با فرهنگ امروز:
هرگز با سینمای ایران قهر نبودم/ سودای سیمرغ در سر ندارم
نمایش «خانه پدری» در ونیز کاملا مغرضانه بود و دبیر این جشنواره، پخش این فیلم را به این دلیل انجام داد که تصور میکرد با نمایش این فیلم در ونیز من در ایران دستگیر میشوم و مسائلی از این دست برای من پیش میآید، در صورتی که پس از پخش این فیلم هیچ کدام از این اتفاقات نیفتاد.
-
۱۳۹۲-۱۱-۰۵ ۱۲:۳۳
نقدی بر آثار جشنواره(5)/«خط ویژه» ساختۀ مصطفی کیایی؛
رابینهودهای وطنی
خط ویژه برخلاف اکثر فیلمهای موجود، در راستای خلق چیزی بین قهرمان و ضدقهرمان حرکت میکند. نیمهقهرمانانی که رابینهودوار و عیارانه ثروت را از چنگ رانتخوار بزرگ درآورده و بین مردم تقسیم میکنند تا گرهی از کار آنها باز شود.
-
۱۳۹۲-۱۱-۰۵ ۱۱:۳۸
نقدی بر آثار جشنواره(2)/ «رد کارپت» ساختۀ رضا عطاران؛
رد کارپت: شوخی و دیگر هیچ
ردکارپت به کارگردانی و نویسندگی رضا عطاران داستان بازیگر درجه چندمی را روایت میکند که برای شکوفا شدن استعداد بازیگری خود به جشنواره کن میرود، این بازیگر سادهلوح و احمق تنها رویای دیدن اسپیلبرگ را در سر دارد، او میخواهد طرح خود را به دست اسپیلبرگ بزرگ برساند.
-
۱۳۹۲-۱۱-۰۳ ۱۱:۲۳
نگاهی به فیلم «روز روشن»ساخته «حسین شهابی»؛
آنتاگونیستهای تابلودار
جامعه به تصویر درآمده شامل کسانی است که به خاطر منافع شخصی خود حاضرند جان انسانی بیگناه گرفته شود، انسانهایی که گویی وجدان آنها بیدار نیست و صدای حق را نمیشنود، هرکس مشغول کار خود است، بیآنکه بخواهد به دیگری فکر کند.
-
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۰۹:۵۳
نگاهی به فیلم «جیببر خیابان جنوبی»؛
فراز و فرودِ یک اقتباس
فیلم از یک طرف اقتباسی و از طرف دیگر از لحاظ فرم وامدار سینمای «نوآر» دههی 50 آمریکا است. ترکیب این دو به شدت به ایرانی شدن فیلم ضربه زده است، کارگردان برای اینکه به فضای غالب سینمای نوآر نزدیک شود، فضایی ایجاد کرده است که با فضای اجتماعی ایران غریبه است.
-
۱۳۹۲-۱۰-۲۳ ۰۹:۰۶
گفتاری از «مجید شاهحسینی» در بررسی رابطهی ارگانیک سینما و علوم انسانی؛
عالم سینما، عالم انسان
اين نظر كه سينما را كلاً مطرود و برگرفته از نگاهی مشركانه بدانيم، قطعاً مورد قبول نيست. خصوصاً با ارتباط معنیدار سينما با علوم انسانی و اجتماعی مابعد خود، به ضرورت سينما بیشتر از پیش پی میبريم و حس میكنيم که نمیتوانيم از اين ظرفيت بزرگ چشمپوشی كنيم.
-
۱۳۹۲-۱۰-۲۱ ۱۴:۱۰
فرشاد مهدیپور؛
تصدیگری دولت و مردمیسازی فرهنگ
فرهنگ به مثابه رسانهها و هنرها و آموزش و... لااقل در سه حیطه تولید، توزیع و مصرف نیازمند سیاستگذاری و مدیریت است و با ریزشدن در هر یک از آنها میتوان به دقت نشان داد که در همگیشان هم مردم و هم دولت، بازیگران اصلیاند و نمیشود به کنار گذاردن هیچ یک، حُکم کرد.
-
۱۳۹۲/۱۰/۱۷
عضو انجمن منتقدان سینمای ایران:
در مورد «خسته نباشید» فرصت سوزی شده است
به نظر من اگر در ساختن این فیلم کمی بیشتر تامل می شد فیلم بزرگتری ساخته می شد اما متاسفانه این اتفاق نیفتاده و فرصت سوزی در مورد فیلم اتفاق افتاده است. البته بدون شک اذیت شدن های افشین هاشیمی در سیر کار و دو کارگردانی بودن اثر در این مورد بی تاثیر نبوده است.
-
۱۳۹۲/۱۰/۱۷
افشین هاشمی در گفتگو با فرهنگ امروز:
«خسته نباشید» بدون ستاره روی پای خود ایستاد
با گذشت چند روز از اکران فیلم به تازگی تبلیغات محیطی آن در اطراف سینما نصب شد و متاسفانه تا چند روز پیش نسخهی DVD در جاهایی به نمایش درمیآمد و تماشاگران نسخهی با کیفیتی را ندیدند.
-
۱۳۹۲-۱۰-۱۷ ۰۹:۴۴
نگاهی به فیلم «خسته نباشید»(1)؛
دیالکتیک بیتکلف شرق و غرب
موضوعات و مفاهیمی که در فیلم مطرح میشود به پیشبرد روند فیلم کمک نمیکند، موضوعات بهخوبی به سوژه تبدیل نمیشوند و خردهقصههای فیلم فقط بهصورت مونولوگ یا دیالوگ روایت میشوند و کنشی در جریان فیلم ندارند. فیلم به شدت درگیر ارائهی پیامهایی است که هرچند ارزشمند هستند، ولی در قالب فیلم بهدرستی جای نمیگیرند.
-
۱۳۹۲-۱۰-۱۷ ۰۹:۳۷
نگاهی به فیلم «خسته نباشید»(2)؛
قدر سرزمینت را بدان
«خسته نباشید» از انسانها میگوید، از زبان مشترک انسانی در سراسر دنیا و از روحیهی مثبت ایرانیها که قادرند هر انسان بدبینی را خوشبین کنند حتی اگر زبانش را ندانند. برای مثال سکانسهایی که مرد مقنی و رومن در قنات با هم صحبت میکنند بدون اینکه زبان هم را بفهمند یا حسین و ماریا که با زبان بیزبانی با هم حرف میزنند و ماریای بداخلاق حاضر میشود به 5 سالگیاش برگردد و زبان مادریاش را به یاد بیاورد.
-
۱۳۹۲-۱۰-۱۶ ۱۷:۰۰
بیژن عبدالکریمی؛
تأملاتی پیرامون حملات سایبری به لیونل مسی
بیاخلاقیهای متعددی که نه فقط در حوزۀ ورزش بلکه در همۀ نهادها و حوزههای گوناگون حیات اجتماعی ما دیده میشود، حکایت از وقوع یک سونامی قریب الوقوع اخلاقی و اجتماعی در جامعۀ ایرانی میکند. اگر خطر ظهور این سونامی ای را که با سرعت هر چه تمامتر به سوی ما میآید امروز درک نکنیم، فردا بسیار دیر است.
-
۱۳۹۲-۱۰-۱۰ ۱۱:۰۳
نگاهی به برنامههای مناسبتی رسانهی ملی؛
کاتارسیس یا اقامهی عزا
عنصر امامزاده و تکیه فقط بهعنوان لوکیشن در سریالهای مناسبتی حضور دارد و هیچ کنشی غیر از کنش بصری در روند فیلمها و سریالها ندارد؛ به طور مثال اگر به جای امامزاده، فرهنگسرا یا قهوهخانهی بینراهی یا هر چیز دیگری را قرار دهیم، تأثیری در ماهیت فیلم ندارد.
-
۱۳۹۲-۱۰-۰۹ ۱۱:۰۸
مروری بر فیلم «سر به مهر»؛
تقدس یک راز
«صبا» را میتوان در جای جای جامعهی امروزمان پیدا کرد. دختری که همدمی جز وبلاگش ندارد، وبلاگ «آرام باش» دقیقاً جایی است که صبای خجالتی درونیترین و حساسترین لحظات زندگیاش را با نوشتن پست بازگو میکند.
-
۱۳۹۲/۱۰/۰۹
عضو کانون منتقدان سینمای ایران:
«سر به مهر» یک فیلم صفر و صدی است
همین که هادی مقدم دوست جرات به خرج داده و به سوژه نماز به شکل تازه و متفاوتی پرداخته، یعنی قدم مثبتی در این راه برداشته است چرا که متاسفانه تا به حال در سینمای ایران همیشه به نماز به یک شکل کلیشه ای نگاه می شده است اما مقدم دوست تلاش کرده تا نماز را به عنوان یک امر مهم در قالب درام بسازد و به نوعی در این حوزه بدعت گذاری کرده است.
-
۱۳۹۲/۱۰/۰۹
«هادی مقدمدوست» در گفتگو با فرهنگ امروز:
خوشحال میشوم کسی با دیدن این فیلم نمازخوان شود
خاصیت فیلمهای شخصیت محور همین گونه است که همه فیلم بر پایه یک شخصیت خاص باشد و همه اتفاقات داستان حول محور آن شخصیت باشد و من اتفاقا خیلی خوشحال میشوم اگر یک نفر در موردم این فکر را بکند که همه تخم مرغ هایم را در سبد لیلا حاتمی چیدهام.
-
۱۳۹۲-۱۰-۰۸ ۱۰:۲۰
نگاهی به فیلم «سر به مهر»؛
اتفاقی خجسته در فیلمنامهنویسی سینمای ایران
در یک نگاه منصفانهتر به این حقیقت خواهیم رسید که درام این فیلم از یک وضعیت نو و کاملاً ساده است که توانایی نویسنده در پردازش فیلمنامه بهخصوص در دیالوگنویسی باعث شده فیلم کششی عجیب را برای تماشاگر ایجاد کند.
-
۱۳۹۲/۱۰/۰۷
گفتوگوی تفصیلی با حسن عباسی؛
سينماگر بايد فيلسوف باشد
اساتید فلسفه در معتبرترين دانشگاههای آمريكا، همچنان مفاهیم و مطالب را به سبك گذشته، برای سی چهل دانشجو بازگو میکنند؛ در حالی که همان حرفهاي پيچيده، مقيد و مغلق را سينماگرانی مثل مارتين اسکورسیزی، استیون اسپیلبرگ، ديويد لينچ، استنلی کوبریک و دیگران، بدون اينكه بگویند مطلبی فلسفی را بیان میکنند، از طريق تصوير، صدا، ديالوگ و موسيقی انتقال میدهند.