نمایش همه
  • عکاسی ۱۳۹۶-۰۸-۱۶ ۱۱:۲۰

    هستی‌شناسیِ اجتماعیِ تصویر عکاسی؛

    دادوستد نامحدود

    هدف من از طرح پرسش انتقادیِ مربوط به عکاسی به این شیوه (دیجیتالی‌شدن راجع به ماهیت عکاسی در هنر چه چیزی به ما می‌گوید؟) این است که پرسش از رابطۀ عکاسی با هنر معاصر را درون یک تاریخ انتقادی متفاوتِ هنر معاصر طرح کنم. این تاریخی است که کمتر بر رسانه‌ها، نحوۀ تکثیر، مسائل و رواج مجددشان تمرکز دارد و بیشتر بر رسانه‌ها، نحوۀ تکثیر، مسائل و از بین رفتنِ قطعیِ اهمیت هستی‌شناختی آنها در هنر تمرکز دارد.

  • گدار ۱۳۹۶-۰۸-۰۳ ۰۹:۵۲

    به‌بهانۀ گونه‌ای متفاوت از مواجهه با نمودِ عشق؛

    وونگ کار وی، ژان لوک گدار

    درون‌مایۀ سینمای گدار، نه ارتباطی با نوع رابطه با جنس مخالف دارد و نه اساساً در مورد خودِ رابطه با جنس مخالف است. هرچند در این میان همواره تشخیصِ نوعی از رابطۀ انسانی بیانگر درجه‌ای از بلوغ دراماتیک این فیلم‌ساز خطاب گردد. یک سینمای قلمروزدا، دست‌کم در بحث ایجاد ارتباطی ارگانیک بین دو جنس زن و مرد که خود البته همواره فرع بر ایدئولوژی یا آن ساحت مطلوبی است که اخلاق یا علایق جنسی طرفین درگیر در متن فیلم را برنمی‌تابد.

  • بدیو ۱۳۹۶-۰۷-۲۲ ۱۰:۱۲

    فلسفه فیلم: جستاری درباب کتاب سینمای بدیو (۲)؛

    نمایش گسست‌ها

    گرچه دلوز سینما را ارائه گر تصویری از زمان در یک وضعیت ناب می دانست و نه بعنوان یک بازنمایی بلکه زمانی کیفی که در سیاق تعریف برگسونی از استمرارفهم می گردد اما در عوض بدیو بر توانایی سینما در ترکیب زمان مستمر با منقطع  و امکان پذیر ساختن ظهور یک رخداد، تاکید می کند .به نظر بدیو اگر فلسفه نظریه ای در باب گسست ها باشد پس سینما نحوه رخ دادن این گسست ها را نشان می دهد.

  • آلن بدیو ۱۳۹۶-۰۷-۱۵ ۱۰:۵۵

    فلسفه فیلم: جستاری درباب کتاب سینمای بدیو (۱)؛

    دیالوگ با دلوز

    امروزه ما می‌گوییم که فیلم‌ها نه تنها فکر می‌کنند بلکه احساس نیز دارند. آنها داری بدن و ذهن هستند.کتاب بدیو در هنگامه‌ای از راه رسیده که ایده گره زدن سینما به فلسفه روز به روز اقبال بیشتری یافته است. تحقیقات جدید فلسفی به‌وسیله شماری از شخصیت‌های مختلف تاریخی از هوگو مونتسبرگ، ژان اپستین و موریس مرلوپنتی تا استنلی کاول، گرایشی تجدید یافته در نگارش سینمایی  را رقم زده است.اما اگر یک شخص باشد که به بیشترین دفعات  به‌عنوان مرجع بسیاری از قابل توجه‌ترین شکل‌های جدید فلسفه فیلم مورد استفاده قرار گرفته باشد، آنکس ژیل دلوز است.

  • مادر قلب ۱۳۹۶-۰۵-۱۸ ۰۹:۴۴

    نگاهی به فیلم مادر قبل اتمی؛

    پساروایت ادبی- سینمایی با حداقل خودارجاعی

    موتور محرکۀ این داستان که با حداقل «خودارجاعی متن» و در مقابل با حداکثر درگیر کردن ذهن و حافظۀ مخاطب ارائه می‌شود، وقوع یک تصادف و به موازات آن ورود شخصیتی مرموز و روح‌مانند است که هم پلی میان واقعیت و خیال می‌سازد و هم ارجاع و نشانۀ ارجاعی برای مفهوم بازنویسی و بازنمایی قدرت است.

  • سینما ۱۳۹۶-۰۵-۰۴ ۱۳:۰۹

    دیالکتیک نگریستن و نگریسته شدن در تجربۀ سینمایی؛

    نگاه می‌کند، اما نمی‌بیند...

    در تجربۀ سینمایی اساساً چه کسی است که نگاه می‌کند؟ صورت‌بندی لکان از نگاه و دیدن در تجربۀ سینمایی، این نتیجۀ امیدبخش را در پی دارد که آپاراتوس سینمایی با تمام سازوکارهای پنهانش، در نهایت نمی‌تواند بر نگاه تماشاگر سیطرۀ مطلق یابد. به‌واسطۀ میل تماشاچی همواره مازادی از این انقیاد تام‌وتمام برجای می‌ماند که تنها با کژ نگریستن قابل ردیابی است.

  • آوانگاردیسم ۱۳۹۶-۰۳-۲۲ ۱۰:۴۰

    آیا باید بین آوانگاردیسم و مدرنیسم هنری تفاوت قائل شد؟

    آوانگاردیسم و ساخت واقعیت

    روایت فیلمی مستند ممکن است باعث ساخته شدن داستانی در ذهن مخاطب بشود یا نشود. داستان به عنوان سطحی از روایت که توسط مخاطب و در مواجهه با اثر ساخته می شود، بر خلاف تصورات موجود، نمی تواند وجه تمایز سینمای داستانی و مستند باشد. بنابراین سینمای مستند همواره ناگزیر است با تشبث خود به واقعیت، مرز خود را از سینمای داستانی جدا کند، اما واقعیت مورد نظر چیست و چگونه می تواند موجب تمایز سینمای مستند شود؟

  • فرزاد موتمن ۱۳۹۶/۰۲/۰۹

    گفت‌وگو با فرزاد موتمن پیرامون فیلم‌های شاعرانه؛

    دیالوگ‌نویسی در ذات ادبیات ما نیست

    ادبیات ایران به‌شدت توصیفی است، داستان‌گو نیست و درعین‌حال تخیلی هم نیست. به نظر می‌رسد وقتی وارد حیطۀ دیالوگ‌نویسی می‌شویم، ادبیات ما به‌شدت افت می‌کند و به نظر من، این ضعف نیست، بلکه ویژگی ادبیات ماست که درست برخلاف ادبیات اروپاست. آن‌ها هفت‌صد سال پیش شکسپیر داشتند که اساساً دیالوگ‌نویس بوده است. آن سنت همچنان باقی مانده است و امروزه هم جذاب‌ترین دیالوگ‌ها را کماکان آن‌ها می‌نویسند.

  • جمادی ۱۳۹۶/۰۱/۱۵

    گفت‌وگو با سیاوش جمادی؛

    فلسفه سینما: از هایدگر تا کیارستمی

    کارکرد ایدئولوژیک یا رهایی بخش- اگر دومی از سینما ساخته باشد- نه به ذهن و نیت کارگردان مربوط است، نه به ناخودآگاه فیلم یا فیلمساز به لحاظ روانکاوی. سینما به‌لحاظ ساختاری توده‌ای یا مردمی است و کارکرد ایدئولوژیک به آن چیزی است که به مردم منتقل می‎شود و هم در ایران و هم در جهان فیلم‌های بسیاری با کارکردهای مؤثر ایدئولوژیکی ساخته می‎شوند؛ سینما در کل ایدئولوژی بالقوه بوده و سینمای کیارستمی چون ضدسینمای تاکنونی سلبا و نفیا علیه سینمای تاکنونی است. 

  • وایدا ۱۳۹۵/۱۲/۱۷

    آخرین مصاحبه با آندری وایدا؛

    تمایل به سینمای سیاسی در عصر دموکراسی

    وایدا در سراسر آثارش با کنایه و پوشیده‎گویی که غالباً یک ضرورت بود، بیگانه نبود و تلاش می‌کرد از سانسور بگریزد. چیزی که امروز یک وسیله آشکار و صریح است، در دستان وایدا ابزاری قدرتمند و شیوه‌ای برای بیان غیرمستقیم نشانه‌های پنهانی بود.

  • سینمای مرگ ۱۳۹۵-۱۲-۱۰ ۱۱:۲۹

    جستاری پیرامون مرگ در چند نظریه‌ی سینمایی؛

    بازنمایی مرگ در سینما

    عکس چیزی جز جسم خارجی را به بیننده منتقل نمی‌کند. تئاتر به‌واسطه‌ی رابطه‌ی نزدیک بیننده و بازیگر، واقعیتی تئاتری را می‌آفریند که «واقعیتِ هستی‌شناختی چنین اجراهایی» است، ولی سینما افزوده‌ای دارد که خاص آن است: مرگ.

  • ۱۳۹۵-۱۱-۲۷ ۱۴:۲۰

    فردا آخرین فرصت ثبت نام در کنکور ۹۶/دانشگاه آزادی ها هم شرکت کنند

    مشاور عالی سازمان سنجش آموزش کشور گفت: فردا آخرین فرصت ثبت نام در کنکور سراسری سال ۹۶ است و متقاضیان شرکت در کدرشته های با آزمون دانشگاه آزاد هم باید در کنکور ثبت نام کنند.

  • برگمان ۱۳۹۵-۱۱-۲۷ ۰۹:۱۴

    نگاه راجر اسکروتن به سینمای اینگمار برگمان؛

    اینگمار برگمان: فهم جهان

    در شوخ‌ترین حالت برگمان، او دیدگاهی دینی از نوع بشر دارد که انسان را به‌عنوان موجوداتی که فقط در جهان مانند حیوانات هستند، نمی‌داند و مشتاق فهم آن است. فضای مسیحی‌گونه مرتباً در فیلم‌های مهم برگمان رخ می‌دهد؛ ممکن است این یکی از دلایلی باشد که برگمان از مد افتاده؛ اما می‌تواند یک دلیل بر این هم باشد که چرا در آینده‌ای نزدیک دوباره به مد برگردد و از چیزی که بود تقدیر شود: مردی که سینما را وارد هنر غرب نمود.

  • فرهاد توحیدی ۱۳۹۵/۱۱/۱۲

    گفت‌وگو با فرهاد توحیدی؛

    روایتی در مواجهه با عشق و مرگ

    زمانی که خلق عاطفه نه از وجه مبتذلش، بلکه از وجه اندیشمندانه‌اش انجام شود، به شما اجازۀ پرسشگری نقادانه داده می‌شود: آیا کشتن «آن» عملی نکوهیده است؟ آیا «ژرژ» این کار را صرفاً برای کم کردن درد و رنج دیگری و البته خودش انجام داده است؟ عمل کشتن چگونه ممکن است با عشق پیوند پیدا کند؟ و اصلاً اینکه در وضعیتی که «ژرژ» و «آن» در آن قرار دارند، عشق در رادیکال‌ترین وجهش چیزی جز کشتن می‌تواند باشد؟

  • تهامی نژاد ۱۳۹۵-۰۷-۲۲ ۱۳:۵۰

    محمد تهامی‌نژاد؛

    تاریخ، سند و سینما

    همواره بین مورخان و فیلم رابطه‌ای سخت‌گیرانه بر قرار بوده است. نخستین گام برای مورخان، شناخت فیلم به عنوان منبعی ارزشمند برای مطالعه بود. فرایندی که از دهۀ ۱۹۶۰ آغاز شد. از آن پس فیلم معمولاً به عنوان یک شاهد مکمل مورد پذیرش قرار گرفت که دارای این قابلیت بود که به رخدادهای گذشته پرتو بیفکند. این دستاورد از جمله به خاطر تغییرات تاریخ‌نگارانه‌ای بود که - عمدتاً تحت تأثیر نسبی‌گرایی فرهنگی - در جریان آن مورخان به طور روز افزونی به منابع مختلف روی آوردند.

  • ترنس مالیک ۱۳۹۵-۰۶-۲۱ ۰۹:۰۵

    نگاهی به سینمای ترنس مالیک؛

    زیارتِ تعالی: «شوالیۀ جام‌ها» و فیلم‌های مالیک

    «شوالیۀ جام‌ها»، غنی‌ترین جست‌وجوی امر روحانی که تاکنون مالیک بدان دست زده، تحت‌تأثیر سلوک زائر است؛ تمثیلی از گرویدن به مسیحیت که مالیک آن را به‌روز می‌کند و در برابر لذت‌پرستی هالیوود، فرهنگ پسامدرن و شکاف فزایندۀ میان فقیر و غنی قرار می‌دهد. هرچند در «دنیای نو» و می‌توان ادعا کرد «درخت زندگی» نیز اشاراتی سیاسی وجود دارد، اما «شوالیۀ جام‌ها» نخستین فیلمی است که در آن جهان‌بینی روحانی مالیک آشکارا بر تفکر و مواضع سیاسی او تأثیر می‌گذارد.

  • نانسی ۱۳۹۵-۰۶-۰۷ ۱۵:۵۹

    یادداشت ژاک لوک نانسی برای عباس کیارستمی؛

    این فرزندِ سرزمینِ غنی...

    کیارستمی زمانی سر از تاریخِ سینما درآورد که در سینما شکی شایع بود مبنی بر احساسِ گونه‌ای فقدان یا پایان، همانطور که گهگاه در همه‌ی قلمروهای دیگر پیش می‌آید. این امر بی‌تردید با نوسانات و جابه‌جا شدنِ قطب‌ها و توازن جهانی در ارتباط است. او اما هیچ نگفت، ساخت.

  • ژیژک ۱۳۹۵-۰۵-۱۹ ۰۹:۱۰

    نگاه اسلاوی ژیژک به آثار دیوید لینچ؛

    دیوید لینچ یا افسردگی زنانه

    محور بنیادی جهان لینچ شامل تنش میان ورطه ژرفای «زنانه» و سطح بیرونی صافِ نظم نمادین است: ژرفای جسمانی، دائم سطح را مورد تهاجم قرار می دهد و آن را تهدید به فروبلعیدن می کند. کدام dyad فلسفی هماهنگی و پیوند این محور را فراهم می کند؟

  • کیارستمی ۱۳۹۵-۰۴-۱۵ ۱۱:۰۸

    لورا مالوی/کیارستمی؛ سینمای عدم قطعیت، سینمای تأخیر؛

    جایگاه مرگ در فرم روایت سینمای عباس کیارستمی

    کیارستمی مثل بسیاری دیگر از هم‌نسلانش، تحت تأثیر سینمای نئورئالیسم ایتالیا بود و فیلم‌های قبل‌ترش، از جمله «خانه‌ی دوست کجاست؟» در دوره‌ی بازپروری یک زیبایی‌شناسیِ واقعیِ ایرانی ساخته می‌شد. شوکِ زلزله و عواقب بعد از آن، رئالیسم کیارستمی را به مسئله‌ی دشوار واقعیتی کشاند که بازنماییِ درخور را به چالش می‌کشید.

  • مجلس ضربت زدن ۱۳۹۵-۰۴-۱۵ ۱۰:۴۹

    نقدی بر نمایش مجلس ضربت زدن؛

    چشم پوشی از رئالیسم به سود ضدرئالیسم

    رحمانیان توانسته در مواجهۀ دو گانه ماده و معنا، از رئالیسم به سود ضدرئالیسم چشم بپوشد و قاعده را بر این مبنا پیش ببرد که ما باید در دل داستان ضربت خوردن که شمایل عینی اش بنابر باورهای مذهبی ممنوع است، نوعی جایگزین را به دنبال بیاوریم.

  • سینما ۱۳۹۵-۰۳-۱۰ ۰۹:۰۶

    به بهانه‌ی کار فرهنگی در پاساژها با نگاهی به فیلم ابد و یک روز؛

    «دیدن»

    همه‌ی آنچه که پیش و پس از نمایش فیلم، محیط مخاطب را تشکیل داده است، می‌تواند عمل دیدن را متأثر از خود کند؛ این تفاوت‌ها ناشی از نقطه‌ی اتصال افراد با یک اثر «دیدنی» است. برخلاف تصور رایج، روند دیدن، به فهم درآوردن معنای نهفته در یک تصویر یا مجموعه‌ای از تصاویر نیست، مخاطب با بخشی از عادت‌های رفتاری‌اش در شکل دادن به این تجربه سهیم می‌شود و هر تجربه‌ی دیدن، شکلی متفاوت از تجربه‌های مشابه را رقم می‌زند.

  • درون و برون ۱۳۹۴-۱۲-۰۹ ۰۹:۱۸

    نگاهی فلسفی به انیمیشن «درون و برون» برنده جایزه گلدن گلوب ۲۰۱۶ ؛

    «عواطف» چگونه ما را مدیریت می‌کنند؟

    آنچه فیلم بر آن تأکید می‌ورزد این است که کنترل ما به دست «عواطف» ما است. فیلم مبتنی بر «نگاهی ماشینیستی عمیق به انسان» است. «رایلی» در واقع انسان نیست، بلکه رباتی است پیچیده که رفتار و نیاتش را «اشخاصی» دیگر در درون او، عواطفش در درجه اول و کارگران بخش خاطراتش در درجه دوم، کنترل می‌کنند.

  • فرهادی ۱۳۹۴-۱۲-۰۱ ۰۸:۵۲

    نظریه‌ی خانه، خانواده و خیابان در سینمای فرهادی؛

    مدرن شدن خانه در کنار عقب‌ماندگی خیابان

    سینمای فرهادی نشان می‌دهند که در زندگی امروز ایرانی باید برخلاف نظریه‌های کسانی چون لفور، اوج هیجانات مدرنیته را در خانه جست‌وجو کرد و نه در خیابان‌های شهر. در جامعه‌ی ایران، خانه تنها محل تحرک است که طبعاً تحرکات درونی آن باعث ایجاد خطرهای جدی برای خانواده می‌شود. ما مدرنیته و ناخوشایندی‌های آن را در درون خانه تجربه می‌کنیم و نه در فضای زندگی روزمره در شهر.

  • رحمانیان ۱۳۹۴-۱۱-۱۱ ۰۸:۳۱

    نگاهی به تئاتر آدامس‌خوانی به کارگردانی محمد رحمانیان؛

    آدامس‌خوانیِ رحمانیان، نقطه‌ی صفر مطلق

    اجزای مختلف صحنه‌ در آدامس‌خوانی تابلوهایی را در خود جای داده که یادآور تابلوهایی از وارهول، همیلتن، پائولوتزی ... است؛ این تابلوها به‌خوبی مصرف‌گرایی و میل مضاعف در دنیای جدید را تداعی می‌کنند، نمایش این مصرف‌گرایی در برخی تابلوها با چرکی، شکستگی تصویر، تراکم تصویر ... حالتی تکان‌دهنده‌ را به مخاطب منتقل می‌کنند؛ بازیگران هریک داستانی مرتبط با آدامس را روایت می‌کنند که در نهایت قرار است به نقطه‌ای تراژیک و پوچ ختم شود، این نقطه‌ی پوچ همانی است که آدامس نماد آن است، یعنی صفر مطلق.

  • امیرکبیر ۱۳۹۴-۰۹-۳۰ ۰۸:۴۴

    یادداشتی بر نمایش «خاطرات و کابوس‌های یک جامه‌دار از زندگی و قتل میرزاتقی‌خان فراهانی»؛

    امیرکبیر بازمی‌گردد

    اگر بتوان هنری تاریخی خلق کرد که از تحریف و تپق‌های تاریخی در امان باشد، تازه می‌توان بحث‌های جدی‌تری را در رابطه با بازنمایی تاریخ آغاز کرد. در واقع آنچه به عنوان تاریخِ مستند و موثق به دست ما رسیده است، یک گزارش دقیق و لحظه به لحظه نیست که هنرمند فقط بازسازی آن را بر عهده بگیرد. انبوهی از خلأها وجود دارد که هنرمند باید با تخیل خود آن‌ها را پر کند (و آیا مورخ کاری جز این می‌کند؟).

  • احمد آرام ۱۳۹۴-۰۷-۱۳ ۰۹:۱۲

    احمد آرام؛

    مساحی زبان در پهنای روایت

    هر شخصیتی که از درون فضای یک کتاب سر برآورد، با او یک روایت نیز زاده می‌شود و همین روایت برای هر سینماگری جذاب می‌شود تا نقل و انتقالی صورت بگیرد و فضای بصری یک فیلم با روایت ادبی به سمت سینمای داستان‌گو کشیده شود. البته نظریه‌پردازان و سینماگران مدرن‌اندیش در حواشی این مجادله‌های ادبی و هنری گرد هم جمع شدند تا تفکر مدرنیته در سینما را به‌عنوان موج نویی بر‌آمده از فرم و تکنیک و گونه‌ای ضدروایت ترویج دهند و به ثبت رسانند.

  • پدرو کاستا ۱۳۹۴/۰۶/۲۹

    مصاحبه با پدرو کاستا؛

    در هر نما خطر می‌کنم

    ما سعی نمی‌کنیم رؤیا بسازیم یا با رؤیا بسازیم؛ بله، روان‌شناسی وارد فیلم می‌شود و به نظر من و به نظر اشتروب و به نظر بسیاری از فیلم‌سازان به‌ خصوص کلاسیک‌ترها -آنانی که حداقل متکی به ‌نوعی روایت هستند، روایت ممکن است مدرن باشد ولی به‌هرحال روایت است- روان‌شناسی وقت تدوین وارد فیلم می‌شود. وقتی فیلم را تدوین می‌کنید، دارید عمیق‌تر از وقتی فیلم می‌گیرید ترکیب و تحلیل و انتخاب می‌کنید.

  • صابر ابر ۱۳۹۴-۰۶-۲۳ ۰۸:۴۱

    به بهانه‌ی برگزاری اینیستالیشن، انتشار کتاب و مشارکت در انتشار آلبوم موسیقی توسط صابر ابر؛

    تاملاتی پیرامون مفهومِ سلبریتی

    اینکه عکس‌ها و «گزین‌گویه‌ها»ی صابر ابر فاقد ارزشِ کیفی است نیازی به دلیل آوری ندارد. چون اساسا فردِ شناخته شده و محبوب نیازی به چنین اعتبار سنجی‌ای در عرصۀ عمومی ندارد. اما چرا یک فرد احساس می‌کند همه‌ی چیزهایش ارزش درمیان گذاشتن دارد؟ آیا این احساس فردی- که ظاهرا منحصر به سلبریتی‌ها نیست- را ده‌ها شبکۀ مجازی ارضاء نمی‌کنند؟

  • کاستا ۱۳۹۴-۰۶-۱۰ ۰۹:۳۵

    درس‌گفتاری از پدرو کاستا (۳)؛

    ترجمان امر نادیدنی به امر دیدنی

    هنرمند چیزی بیش از یک مغز، یک آپاراتوس ثبت‌کننده و مخزنی برای انباشت احساس‌ها نیست؛ اما اگر این مغز مداخله کند، اگر این آپاراتوس ضعیف و ناتوان به خودش جرئت دهد که تعمداً در چیزی که می‌بایست ترجمه شود مداخله کند، در واقع کوچکی خود را وارد تصویر می‌کند و اثر به چیزی نامرغوب و درجه دوم تبدیل می‌شود.

  • کاستا چاپلین ۱۳۹۴-۰۶-۰۴ ۰۹:۲۴

    درس‌گفتاری از پدرو کاستا (۲)؛

    چاپلین بزرگترین شیزوفرن است

    چاپلین چیزهایی را در فیلم‌هایش به کار گرفت که در زندگی‌اش اصلاً به کار نیامده بودند؛ بنابراین مایلم چاپلین را به‌عنوان بزرگ‌ترین فرد شیزوفرنیک به شما معرفی کنم. رمبو شاعر فرانسوی عبارت معروفی دارد که می‌گوید: «من، یک دیگری است» [je est un autre]؛ این در واقع چاپلین است که می‌گوید: «من، یک دیگری است»، او بزرگ‌ترین شیزوفرن است؛ چراکه در عمل هم ارباب است و هم بنده، هم هنرمندیست واقعی و هم محبوبیت خاص خودش را نزد عموم داشته است.